نفت در انقلاب اسلامی ایران از دو منظر قابل توجه است؛ نخست تاثیر نوسانات قیمت جهانی نفت در سال های منتهی به 1357 که افزایش نرخ تورم، به هم خوردن ترکیب جمعیتی شهر و روستا، مصرف گرایی و عدم توجه به صادرات غیرنفتی، تنش های اجتماعی و اعتراضات طبقه متوسط شهری را برای ایران به دنبال داشت و دوم تاثیر مشارکت کارکنان صنعت نفت در تنش های اجتماعی و اعتراضات انقلابی علیه رژیم وقت ایران. این تاثیر دوسویه به حدی است که می توان «نفت» را به منزله تیر خلاص سقوط حکومت وقت ایران تصور کرد.
در زمستان 1357 و در شرایطی که سراسر ایران در تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم پهلوی بود و هر لحظه ضعف و انحطاط آن، بیشتر نمایان می شد، سران چهار قدرت بزرگ غرب به پیشنهاد فرانسه، در جزایر «گوادالوپ» در شرق دریای کارائیب در امریکای مرکزی گرد هم آمدند و به بررسی رویدادهای ایران و آینده آن پرداختند. در این کنفرانس، «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت امریکا، «هلموت اشمیت» صدراعظم اسبق آلمان غربی، «جیمز کالاهان» نخست وزیر انگلستان و «ژیسکار دستن» رئیس جمهور وقت فرانسه با هدف حفظ منافع خود در ایران به تبادل نظر پرداختند.
«کارتر» معتقد بود به علت وضعیت حاکم بر ایران دیگر امکان حمایت از شاه وجود ندارد. وی توانست سران سه کشور دیگر حاضر در گوادالوپ را با خود همراه سازد. ضمن آنکه ژیسکاردستن نیز امیدوار بود با توجه به حضور امام خمینی در فرانسه بتواند نقش واسطه با نیروهای مخالف رژیم شاهنشاهی را ایفا کند. با شکل گیری این کنفرانس و سپس نتایج آن، محمدرضا پهلوی که تصمیم به خروج از ایران داشت، کار خود را به کلی تمام شده دید و متوجه شد دیگر حمایت های پیشین غرب برای او و رژیم شاهنشاهی وجود ندارد. به فاصله کمی پس از اعتصاب کارکنان نفت و قطع جریان نفت از ایران، نمایندگان کشورهای خارجی چندین بار با نمایندگان رهبر انقلاب در «نوفل لوشاتو» دیدار کردند زیرا آنها بیش از هر چیز نگران قطع مستمر طلای سیاه ایران به بازارهای جهانی بودند. در داخل ایران نیز تلاش نافرجام رژیم برای بازگرداندن آرامش در مناطق نفت خیز به نتیجه یی نرسید و بدون شک از دست دادن کنترل بر مناطق نفت خیز ایران و اعتصابات کارکنان صنعت نفت، تیر خلاصی بود بر رژیمی که پایه های مردمی خود را از دست داده بود.
انقلاب اسلامی1357 ایران پاسخ مردم به نظامی بود که درآمد نفت را نه برای رفاه مردم بلکه برای حکمرانی بر ایشان هزینه می کرد. دور شدن از سنت ها و اعتقادات مذهبی مردم، سختگیری بر نیروهای روشنفکر، مشکلات اقتصادی طبقه متوسط و افزایش حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ دست به دست هم دادند تا سلطنتی را که با پول نفت، احساس ابرقدرت بودن می کرد از داخل سرنگون کند.
طلای سیاه رژیم به بلای آن تبدیل شد و علاوه بر از بین رفتن پایگاه مردمی رژیم، ناامیدی ابرقدرت های حامی وی را نیز به دنبال داشت و مجموعه این عوامل متاثر از نفت سرنگونی حکومت پهلوی را فراهم کرد.
انقلاب اسلامي در بهمن 1375 در شرايطي به پيروزي رسيد كه دولت پهلوي بسيار بيشتر از آنچه تصور ميشود، فربه و متورم شده بود. نظام توزيع درآمدها، سرمايهگذاريها دولتي و خدمات عمومي به يقين درآمدهاي هنگفت نفت باعث رشد سريع و سرسامآور دولت گرديد، مسئولين انقلاب نوپا اصولاً براي تأمين استقلال آزادي و جمهوري اسلامي به عنوان شعار محوري انقلاب اسلامي بايد حق مردم را به خود آنها عودت ميدادند ليكن مسايل پيچيده ابتداي انقلاب (مانند انقلابهاي ديگر و مشكلات ناشي از جنگ )باعث شد كه دولت همچنان بازيگر مستقل و مقتدر ميادين اقتصادي سياسي فرهنگي بودند» در واقع انقلاب اسلامي وارث يك وضعيت گسيخته گرديد و مدت زيادي زمان لازم بود تا دولت بتواند به بدنهاي منصب راه مختصر و مقتدر مبدل شود. ولي در سالهاي اول انقلاب اسلامي بسياري از شركتها و سرمايهها مصادره و ملي اعلام شد جنگ تحصيلي هشت ساله باعث شد تا دولت براي تأمين و پشتيباني جنگ نقش بيشتري پيدا بكند. بسياري از شركتها و واحدهاي وابسته به دولت و حاكميت، زيانهاي فراواني ميدهند ليكن برخورداري دولت از درآمدهاي سرشار نفتي باعث شده كه دولت ستارالعيوب باشد و برعملكرد منفي است كه بين دلارهاي نفتي و رانتخواري سرپوش نهاده شود.
با توجه به محدوديتها و مشكلاتي كه در صنعت نفت به وجو دآمده يكي از راهكارهاي مهم براي ارتقاء سياست نفتي به نظر ميرسد كه بايد درك صحيح از ويژگيهاي كنوني صنعت نفت يا به عبارتي ديگر اقتصاد سياسي نفت داشته باشيم تا قدمي مهم در زمينه تدوين استراتژيك صنعت نفت كشور و برنامهريزي صحيح براي ارتقاي وضعيت اين صنعت در كشور برداريم. عليرغم اينكه ما با محدوديت سرمايه و فنآوري نوين توليد و مديريت رو به رو هستيم عواملي چون توسعه ظرفيت توليد نفت ايران و همچنين خاورميانه با چالش نظير رشد سريع مصرف داخلي، افزايش شدت انرژي و محدوديت زيست محيطي در اين كشورها رو به رواست. كه همكاري در مهار رفع مشكلات به امنيت اين انرژي در جهان و منطقه كمك ميكند. اقدامات ايران را در سالهاي گذشته براي توسعه صنعت نفت ميتوان به چند دسته تقسيم نمود:
* اكتشاف منابع جديد نفت گاز،
* سرمايهگذاري براي افزايش ظرفيت توليد نفت ،
* ارتقاء بهرهوري و افزايش نرخ بازيافت از طريق مختلف همكاري با شركتهاي بينالمللي نفت در مراحل مختلف اكتشاف و توسعه و بالاخره همكاري در اوپك براي حفظ ثبات بازار نفت كه اين گونه اقدامات ميتواند به عنوان تنظيمكننده اصلي تقاضاي انرژي داخل كشور، در منطقه و جهان نقش موثري ايفا كند سخن آخر، اين كه تمامي تحولات گفته شده در سياستهاي نفتي ريشه در پيروزي انقلاب اسلامي دارد كه همچنان در پي شكوفايي و پيشرفت در حال حركت است و بکارگیری درآمدهای نفتی در طرحهای اقتصادی , اجتماعی و فرهنگی با فراهم نمودن امکانات تولید ثروت , اشتغال و تامین معیشت زمینه ساز ثبات و پرهیز از معضلات اجتماعی در کشور است.
*کارشناس ارشد علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com