محمدعلی و علیرضا از روز پنجشنبه تا یک ساعت پیش از اجرای حکمشان در اختیار ماموران اداره آگاهی بودند با این حال به گفته یکی از مسوولان اجرای احکام، تا زمان آورده شدنشان به محل اجرای حکم که در خیابان بهشهر واقع شده بود دقایقی برای نوشتن وصیتنامه فرصت یافتند. علیرضا در وصیتنامهاش که آن را خطاب به دایی خود نوشته بود از او برای آنچه وی از آن با عنوان بیآبرویی یاد میکرد طلب بخشش کرد. او در ادامه وصیتنامهاش نوشته بود: «دایی، خانهمان را بفروش و با آن یک خانه دو طبقه بخر و مادر و خواهرم [...] را به آنجا ببر و با هم زندگی کنید دایی از تو میخواهم که سایه ات بالای سر خانوادهام باشد و مواظب [...] هم باشی چون او آبروی من است. وقتی [...] بزرگ شد به او بگویید هر چند برادرش اعدام شد اما او را خیلی دوست داشت. برایم نماز بخوانید و به فقیران غذا دهید. محمدعلی هم در چند خطی که در وصیتنامهاش نوشته بود از اطرافیان طلب بخشش کرد بود. او در وصیت نامهاش خطاب به مادرش نوشته بود: مادر مرا حلال کن و مواظب خودت و خواهرم باش. برایم زیاد گریه نکنید اما هرپنجشنبه به من سر بزنید. خواهرم را خیلی اذیت کردم از او میخواهم که مرا ببخشد. محمد علی همچنین از خانوادهاش خواست که از شاکیان پروندهاش رضایت بگیرند.
47 دقیقه برای پایان دو جوان
اجرای حکم اعدام در سحرگاه نخستین روز بهمن امسال در خیابان بهشهر 47 دقیقه به طول انجامید. 47 دقیقهیی که با وارد شدن متهمان به محل اجرای حکم آغاز و با انتقال اجسادشان توسط خودروی بررسی صحنه جرم به پایان رسید. علیرضا و محمدعلی تا لحظات آخر خطاب به خبرنگارانی که به زحمت جایی برای قرار گرفتن مقابل دو جرثقیل حاضر در محل پیدا کرده بودند اظهار بیگناهی میکردند و هر از چند گاهی یکبار با شنیدن فریادهایی که از میان جمعیت نام آنها را صدا میزدند سرشان را به سمت جمعیت حاضر در محل اعدام برمیگرداندند. عقربههای ساعت برای محمدعلی و علیرضا دو زورگیری که 50 روز پیش با تهدید قمه از یک شهروند تهرانی زورگیری کرده بودند برای همیشه در ساعت 6:31 بامداد یک بهمن ایستاد و پرونده این زورگیری ظرف 37 روز بسته شد. ساعت 6 دقیقه از شش بامداد گذشته بود که قاری، آیه قصاص را تلاوت کرد سپس خلیلی یکی از مسوولان واحد اجرای احکام دادسرای جنایی کیفرخواست دو متهم را قرائت کرد و در ساعت 6:13 ابتدا محمدعلی و سپس علیرضا از طنابهای سفیدی که روی دو جرثقیل بسته شده بود بهدار آویخته شدند. علیرضا و محمدعلی در آخرین لحظات زیر لب اشهد خواندند و از ائمه اطهار استمداد طلبیدند.جسد علیرضا و محمد علی 18 دقیقه بعد از اینکه توسط جرثقیل بالا کشیده شد، توسط ماموران اجرای حکم به پایین آورده شد و بعد از تایید مرگ آنها توسط نماینده حاضر سازمان پزشکی قانونی به سرد خانه منتقل شد.
آن سوی داربست چه میگذشت؟
اجرای حکم اعدام این دو محارب که از روز قبل در صدر اخبار رسانهها قرار گرفته بود، با چند پلاکارد که در محل اجرای اعدام درست کمی آن طرفتر از کیوسک پلیس کلانتری 107 فلسطین نصب شده بود به اهالی محله خردمند جنوبی، ویلا و ... اطلاعرسانی شده بود. با این حال عده بسیار کمی برای دیدن صحنه اعدام این دو محارب به محل آمده بودند. کمتر از مراسم اعدام کوشا، در محدوده پل مدیریت، کمتر از ماجرای اعدام مجرمان باغی در خمینیشهر و کمتر از مراسم اعدامی در نظامآباد که همگی سال گذشته به اجرا درآمده بود.در میان مردمی که از ساعت پنج بامداد برای اعدام محمدعلی و علیرضا آمده بودند تنها سه زن دیده میشدند که از اهالی محله پیروزی بودند. یکی از این دختران در گفتوگو با خبرنگار ما گفت: محمد علی و علیرضا از هممحلهییهای ما بودند. با این حال تعداد زیادی از جمعیت حاضر در صحنه از اهالی خیابان شکوفه در منطقه پیروزی بودند که برای دیدن اجرای حکم این دو، به محل آمده بودند. رضا، مردی که به گفته خودش بار دوم است که به دیدن صحنه اعدام در ملأ عام آمده نیز گفت: من ساکن این محله هستم و برای همین به دیدن اعدام آمدم. او که پیش از این برای اعدام عقرب سیاه نیز به محل اجرای حکم رفته بود در ادامه گفت: فکر نمیکنم با اجرای حکم اعدام برای این دو، زورگیریها کمتر شود. من زورگیری بدتر از این را هم دیدم و فکر میکنم برای ریشهکن شدن این جرایم باید کار بنیادی و اصولی کرد. چند پسر جوان که از دوستان علیرضا و محمد علی بودند نیز در حالی که گریه میکردند با فریاد میخواستند که اجساد دوستانشان زودتر به پایین آورده شود. یکی از آنها خطاب به خبرنگاران گفت: شما را به خدا بیخیال ما شوید. مگر از دیدن این صحنهها لذت میبرید ؟دقایقی بعد از اینکه اجساد محکومان به پایین آورده شد پیرمردی که در پارک هنرمندان در حال قدم زدن بود از افرادی که هنوز به صورت پراکنده در پارک حضور داشتند ماجرا را میپرسید. او میگفت: من هر روز برای ورزش کردن به این پارک میآیم اما اصلا خبر نداشتم که قرار است اینجا کسی اعدام شود. او در پاسخ به این سوال که آیا از ماجرای زورگیری اخیر در تهران که فیلم آن منتشر شده است خبر دارد گفت: من اصلا چنین چیزی نشنیدهام.
سرنوشت دو متهم دیگر پرونده
به گزارش مهر، امیر 23 ساله که ساکن خیابان خردمند، محل سرقت متهمان بود، گفت: اجرای حکم این دو سارق خشن نشان داد قوه قضاییه با مجرمان شوخی ندارد و آنها را به سزای عمل خود میرساند. زن میانسالی که قربانی زورگیری شده بود هم در ادامه گفت: چند روز قبل در خیابان سپهبد قرنی داشتم راه میرفتم که دو موتورسوار با تهدید چاقو کیفم را سرقت کردند. این ماجرا خیلی سریع رخ داد و من تا مدتی در شوک بودم. مرد سالمندی که در گوشهیی از محوطه ایستاده بود نیز گفت: چرا تا چند سال قبل اینقدر زورگیر با سن و سال کم نبود. برخورد قاطع با این مجرمان لازم است اما کافی نیست. چرا بررسی نمیکنند علت این افزایش سرقتها چه بوده و چرا سن مجرمان کاهش پیدا کرده است؟ البته برخی اهالی به محل اجرای حکم گله داشتند و میگفتند نباید پارکی که محل اجتماع هنرمندان است برای اجرای حکم اعدام انتخاب میشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
فاعتبروا يا اولي الابصار.اي صاحبان خرد و انديشه عبرت بگيريم.لابلاي وصيت يكي از معدومين نكته ي ظريفي بود.(برايم نماز بخوانيد).مردم ، تمام راز و سر خوشبختي ما در همين جمله است.به وحدانيت خداوند سوگند اگر دل به نماز مي داد كارش به اين بدنامي و مرگ فجيع نمي كشيد.امام صادق عليه السلام مي فرمايند :بعد از خداي متعال در روي زمين چيزي بزرگتر از نماز سراغ ندارم.اميد وارم خداي مهربان به همه ي توفيق عبادت و ترك معصيت عنايت بفرمايد و به بازماندگان اين دو جوان صبر و بصيرت عطا كند و عبرتي باشد اين قضايا براي همه ي ما.
سرویس اندیشه پایگاه خبری "انتخاب" در این مورد، تنها به ذکر روایتی از امیرالمومنین(ع) اشاره می کند که در جلد 28 وسائل الشیعه باب 22 از ابواب مقدمات حدود و احکام عمومی بدان اشاره شده و در آن حضور و نگریستن به اجرای حدود در آن به شدت تقبیح شده است: یعقوبی از پدرش نقل می کند امیرالمومنین(ع) در سفری به بصره، شاهد هجوم مردم برای دیدن صحنه اجرای حد بوده اند و این موضوع عامل سؤال حضرت از قنبر شده که: "برو ببین این افراد که هستند و برای چه هجوم آورده اند!" و قنبر پس از رؤیت این جمعیت به حضرت عرضه می دارد که برای دیدن اجرای حد هجوم آورده اند. حضرت پس از نگاه به چهرۀ افراد مهاجم می فرمایند: زشت باد چهره هائی که دیده نمی شوند مگر در حوادث زشت و تلخ؛ این آدم ها فضول رجال و مردمند –یعنی ته مانده های جامعه که در ادبیات امروز از آنان به اراذل و اوباش تعبیر می شود – قنبر، آنان را از چشم من دور ساز!
با همین آب و تاب اتفاقاتی که برای من در یک زورگیری در غرب تهران افتاد و3ساعتی رو که با اونها گذشت رونقل میکرد
کاش 1 روز میرفت آگاهی
دختر ربوده شده هتک حرمت شده محجبه رو میدید
کاش پیرمردی که تمام داراییش از دنیا وانت سال شصت و یکش بود میدید
کاش پدر مادری روکه پسرشون رو چند شرور بخواطر موبایلش کشته بودن میدید
اونوقت " میفهمید " و " میفهماند " که اعدام برای محارب "درست نیست"
بلکه باید مسله شون کرد، و طبق دستور به بدترین وجه کشتشون
تا حداقل با آلودگی کمتری برن در مقابل پروردگار قهار مهربان بایستند
ميگن منزل يه بنده خدايي را دزد زده بود، يكي گفت: چرا درب خونهات رو قفل نكرده بودي؟ ديگري گفت: چرا خونهات رو تنها گذاشته بودي تا دزد با خيال راحت آن را خالي كند؟ سوّمي گفت: چرا براي خانهات دزدگير نگذاشته بودي تا اعلام خطر كند. چهارمي گفت: همهاش تقصير پليس است كه تعداد گشتيهايش كم است.
خلاصه هركسي چيزي گفت تا اين كه صاحبخانهي دزد زده صدايش در آمد و گفت: ظاهرا اين وسط تنها كسي كه مقصر نيست، خود دزد است. شير مادرش حلال و اجناس دزدي گوارايش باد!
متاسفانه برخي عادت كردهاند پشت ظالم به ايستند و نه مظلوم. نان دارد اين كار!
محارب کسی است که تهدید عمومی به حساب آید و برای همگان ایجاد خطر کند. حال از آن جا که قرآن تصریح به حکم موجود کرده، وجود این حکم به عنوان حکم اولیه این موضوع، قطعی است؛ لذا نمی توان آن را تعطیل کرد.
البته در این جا احتمال دیگری نیز وجود دارد؛ حکومت اسلامی می تواند براساس مصالح و مفاسد، در بعضی شرایط خاص، این حکم را تغییر داده و حکمی دیگر که بدان حکم ثانوی می گویند، بیان دارد. بنابر این این حکم ثابت بوده و باید بدان عمل شود مگر عنوانی دیگر جاری شده و اقتضای حکم ثانویه را دارا باشد که در این صورت حاکم اسلامی برای آن حکمی را در نظر می گیرد.
منبع:اسلام کوئست نت
نیما خان ریشه چیست؟ چطور درمان میشود
یه سوال برای شما پیش نیومده؟ چرا کشور هند 72 ملت اینقدر امار جرم پایین تری داره ؟؟؟
مگر اونها از لحاظ اقتصادی خیلی خیلی ضعیف نیستند بنده 3 سال برای تحصیل اونجا بودم معنی فقیر و مستضعف رو اونجا فهمیدم
اما همکلاسی(دختر) من 2 نیمه شب به منزل میرسد بی هیچ واهمه ای
یکی از فلسفه های جادایی قوای سه گانه استقلاله
مجرمین این مطلب رو فهمیدن که سازمان های حقوق بشر از اونها حمایت میکنن!!!
باید این باور در ذهن اونها عوض بشه
پس اعدامشون کنید دست و پاشون رو ببرید
فقط قصاص(ولی خداوند گفته ببخشید که بهتر است)
اینها هرچند راه را بخطا رفته بودند، ولی هیچ بعید نیست که با توجه به تو به ای که کر ده اند ( از وصیت نامه شان پیداست) در پیشگاه خدا آمرزیده شوند، ولی خیلی از ماها با ظواهری متشرع، موجه، روشنفکرانه، و... ریشه های جامعه را می زنیم بدون اینکه حتی احساس گناهی بکنیم چه برسد به توبه.
امیدوارم کلیت حاکمیت اقتدار خود را به لایه های اساسی تر نیز بکشاند. وجامعه به وجدان خود رجوعی دوباره داشته باشد.
خدا بیامرزدشون
مثالی برای شما می زنم : یک دزد و یک کلاهبردار بزرگ وقتی به یک بانک یا تعداد زیادی از مردم می زند و مال آنها را می برد این برای هرکسی کاملا آشکار است که میزان بالای مبلغ کلاهبرداری شده و یا دزدی شده می تواند بسیاری را وسوسه کند یعنی در این گونه موارد ذهن انسان می تواند این گونه دزدی ها را هضم کند و تصور کند که وسوسه این مقدار زیاد مال توانسته عده ای را مجبور به کار خلاف کند در این گونه موارد یک پیرزن و یا یک فرد عادی که مبلغ کمی در اختیار دارد احساس امنیت می کند و می داند اینگونه افراد سراغ آنها نمی روند اما اگر یک پیرزن یا پیرمرد یا یک فرد عادی در خیابان و یا در خانه و یا در هر نقطه ای از این سرزمین بخاطر مبلغی کمی مورد تعرض قرار بگیرد یا یک زن بخاطر داشتن یک النگو دستش توسط سارقی بریده شود یا گوشواره یک دختر بچه در مقابل خانه اش یا در راه مدرسه اش توسط دزدان و اراذل و اوباش دزدیده و یا مورد تعرض قرار بگیرد حس عدم امنیت اجتماعی می تواند جامعه را با خطری وحشتناک روبرو کند یعنی همان جوانی که می فرمایید انصاف نبود پای چوبه دار برود نقشش در ایجاد سلب امنیت اجتماعی در پایین ترین سطح جامعه از آن کلاهبردار چندصدمیلیاردی خطرناک تر بوده است چون بعد از این یک پیرزن یک پیرمرد یک جوان یک دختر بچه یک بانوی جوان یک بازاری یک کاسب یک دوچرخه سوار احساس امنیتشان را از دست می دهند یعنی اگر 50 هزار تومان هم تو جیبشان باشد حس می کنند هرلحظه امکان دارد بخاطر همین مبلغ ناچیز جانشان در خطر بیافتد یا یک دختر جوان دیگر احساس امنیت نمی کند چون می ترسد هرلحظه مورد تعرض اراذل و اوباش در ملاء عام قرار بگیرد و مردم از ترس قمه و عربده کشی اراذل جرات و شهامت حمایت از او را نداشته باشند آیا به نظر شما بخاطر دلسوزیهای بی جا باید امنیت اجتماعی ما در خطر بیافتد؟
البته ما منکر مشکلات اقتصادی نیستیم اما با این استدلال هرکس مشکل اقتصادی پیدا کرد می بایست دست به قمه ببرد و دزدی کند ؟ یا فقر فرهنگی باعث شود به ناموس مردم در روز روشن و در ملاء عام تعرض شود.دکتر عزیز بیایید هرچیز را در جای خود در نظر بگیریم
درخواست انتشار مطلبم دارم .سپاسگزارم.
حق همين است كه شما فرموديد: بايد به عدم برخورد با دانه درشتها اعتراض كرد؛ بايد فرياد زد تا راه اعمال حق بر بزرگان نيز هموار گردد؛ بايد تلاش نمود قوهي قضاييه بيكسان و باكسان را با يك ديد ببيند؛ بايد آنقدر گفت و گفت تا قبح برخورد با مسئولين بريزد و بسياري بايدهاي ديگر. اين سخن حقي است و وظيفه تك تك ما است به آن بپردازيم، حتي اگر بابت آن هزينه بپردازيم كه خداوند فرموده است سرنوشت هر قومي به دست خود او است.
اما اين كه برخي انشاالله نه با هدف سوء و از باب قرآن بر سر نيزه كردن، به هزار و يك بهانه متوسل ميشوند تا عمل خلاف خلافكاران را توجيه و حكم حق اعمال شده بر آنها را به بهانه عدم برخورد با خلافكاران بزرگتر زير سوال ببرند، نه عقلي است، نه شرعي و نه پسنديده.
اين كه بگوييم چون چشممان درد ميكند و فعلا نميتوانيم با آن كاري كنيم، گور باباي دل دردمان هم كرده و بگذار آنقدر درد كند تا جانش درآيد را كدام عقل سليمي ميتواند قبول كند كه برخي كارشان شده است همين؟
باید بگم اگه از آیات قرآن استفاده شده در مطالب آقای دکتر (اینطور که من استنباط کردم)و در بخشی از پاسخ خودم هدف تنها بهره گیری از آیات تاثیر گذار و مبرهن قرآن جهت اثبات این نکته هست که جامعه اسلامی مدعی اجرای عدالت باید و باید ریشه و بانیان گناه و اعمال خلاف شرع وقانون نوشته شده با توجه به احکام اسلامی رو مجازات کنه . این اعتراضی به عدم توجه به جنایات سردمداران مفاسد اقتصادی و اجتماعیه . حداقل انتظاری که داریم اینه که ببینیم یکی دوتا از این دانه درشت ها هم به سزای دزدی وغارت بی شرمانه که در نهایت آرامش و با کلاس!!! انجام شده برسند. غیر از اینه آیا؟
فكر كنم در تمام پيامهاي بنده نيز اين موضوع كاملا هويدا است و هيچگاه از اعتراض به احكام ماستمالي شده و بيضرر صادره در مورد بزرگان و بزرگ زادگان كوتاهي نكردهام كه اين خود دليلي بر اعتقاد بنده به سخن شما است.
ولي گيريم موتورش هم طبق فرمايش جنابعالي معيوب. وقتي در اوج نااميدي، چهار مرد گردن كلفت اهل عمل به تورتان خوردند كه گفتند حاضرند همين ماشين واشر سرسيلندر سوخته را تا تعميرگاه برايتان هل دهند، آن وقت است كه حسرت چرايي نگرفتن پنچري چرخ را با پوست و گوشتتان متوجه خواهيد شد.
اما هيچ كدام از اين موارد از گناه خود فرد نميكاهد و او را تبرئه نميكند و دليلي بر عدم مجازات او نميگردد كه عامل و باني اصلي، خود او است. اين چيزي است كه نبايد فراموش نمود و اين چيزي است كه همواره بايد آن را فرياد زد تا در تك تك افراد نهادينه شود.
متاسفانه روانشناسان عمدتا رواني و جامعه شناسان غربزده كاري كردهاند كه عكس اين در جامعه نهادينه شده است و هنگام وقوع جرم همه مقصرند الا خود مجرم!!
ایکاش به جای این که در لحظات اخر زندگیشان از ائمه معصومین کمک میخواستند در طول زندگی و در مواجه با سختیهای زندگی کمک میخواستند ،آنوقت عاقبت کارشان به این وحشتناکی نمیشدو دیگر احتیاجی نبود که در وصیت نامه اش سفارش کند برایم نماز بخوانید .
هر چند فکر کنم وضعیت این ها از برصیصای عابد بهتر باشد حداقل لحظه آخر اشهدشان را هم گفته اند.
امیدوارم این حکم اعدام تخفیف گناهانشان شود .
خدایا به حرمت خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها قسمت میدهم در دو دنیا به داد ما و فرزندانمان برس.
ولی از همه خواهش میکنم نماز را از دست ندهید و در اجرای آن به هیچ عنوان سهل انگاری نکنید.
ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر
بدرستیکه نماز انسان را از زشتیها و بدیها دور میکند
توصيه استاد آيتالله بهجت ﴿ره﴾ براي رستگاري:
http://www.bultannews.com/fa/news/28922
ما اگر طبق قوانين اسلام عمل كنيم ,وضعيت اينجوري نميشود
اما برخی آقایان و آقا زاده ها که سالهاست خیلی با کلاس دارند خون مردم رو تو شیشه میکنند و گاها" در 18 تیر و سال 88 این هم فتنه انگیزی کردند و الان پس از سه سال و اندی که از اون تاریخ گذشته و انتخابات جدید در راهه سرو کله بعضی ها پیداشده و میگویند که اصلا" اینها قصد براندازی حکومت را داشتند و صداشون در اومده و چندین جوان بی گناه رو بخاطر اهداف شومشان به زیر خاک بردند چرا قوه قضائیه برای اینها اینجوری ضرب العجل حکم نمیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
...............
همه ما مقصریم ، من ، شما ، جامعه ، خانواده ، مجرم و....
در عین حال داشتن مشکل مجوزی برای ایجاد مشکل برای دیگران و جامعه نیست .
همه بکوشیم سهم مان را در امنیت جامعه بپردازیم
اون چیزی که این وسط مهمه اینه که اگه ما به خاطر درس عبرت دیگران اعدام کردیم به خطا رفتیم چون تا بوده از این اعدام ها و تا بوده از این زورگیری ها و تا این دنیا هست این چیز ها و یا شاید بدتر از این هم خواهد بود اما اگه نه ، به خاطر اینکه در اسلام گفته شده که دزد و زورگیر رو اعدام کنید دیگه حرفی باقی نمی مونه و اعدام کار درستیه.
البته شاید هم بشه ولی من خبر نداشته باشم
به نظر شما آیا با همون سرقت اول اگر چهار انگشتش قطع میشد آیا الان سرش بالای دار بود؟
شاید سئوال شود که ........ اما انچه مسلم است در جامعه باید براساس دین مبین اسلام و فرهنگ غنی ایران و استفاده از ظرفیت های عقلی در کشور خیلی خیلی ساده تر از انچه فکر می کنید جامعه ارمانی ما شکل خواهد گرفت و ان چیزی نیست جز توزیع عادلانه ثروت و قدرت و فرصت که با اصلاح برنامه توسعه کشور و نظام بورکراسی و اصلاح سه قوا در کشور منجر به تقویت نظام مقدس جمهوری ایران اسلامی خواهد شد البته این سخن نیاز به توضیح دارد و امیدوارم ان را به حساب تفکر اصلاح طلبان و یا اصولگرایان نگذارید . چون شعاع فکری و نفوذ برنامه محوری انان بسیار کوچکتر از این بحث ها است اگر بولتن موافق بود در خصوص این نظریه با هم به مباحثه خواهیم پرداخت .
چطور برای اعدام تمام شروط مهیا میشود اما برای قطع انگشت شروط مهیا نمیشود و فکر نماز و عبادات سارقین از خدا بی خبر هستند؟
ای عالم ای مسئولین ای اولیا ای مربیان ای دوستان ای مردم
اگه دقیقا مثل کشورهای روپایی بچه ها مدرسه(کسب علم) را خانه اول خود بدانند البته با این تفاوت بزرگ که مدرس هامون بوی اسلام و مهربانی و گذشت بدهند وبه جای آموزش نادرست و سطحی از اسلام و پرکردن مغزنوجوانان بسیار با استعداد ایرانی زندگی را بفهمند وزندگی کنند که اینگونه انشاالله می فهمند و ایران همانی میشود که آرزو داریم
اگه صحبت هام کمی و تقصیر داشت بگذارید به حساب عدم آگاهی(ببخشید)