در انتخابات 2013 اسرائیل، نه تنها کسی راجع به پس دادن اراضی به فلسطینیها صحبت نمیکند، بلکه روی ضمیمه کردن 60 درصد کرانهی باختری مانور داده خواهد شد؛ این یعنی افزایش گروههای راست افراطی در صحنهی سیاسی اسرائیل. در این انتخابات نیز نتانیاهوی راستگرا شانس اول برای تشکیل دولت خواهد بود.
بولتن نیوز : در انتخابات پارلمانی اسرائیل، احزاب نقش اصلی را بازی میکنند؛ چرا که طبق قوانین انتخاباتی مردم باید به جای رأی دادن به افراد به احزاب رأی دهند. تعداد احزاب در اسرائیل به شدت زیاد است و روزبهروز در حال افزایش است. شمار احزاب فعال در سرزمینهای اشغالی اکنون به رقم 34 میرسد. علت این امر این است که جامعهی اسرائیل قالیچهای هزار رنگ از قومیتهای مختلف است که با یکدیگر اختلافات اساسی دارند. در اسرائیل، یهودیان از بیش از 102 کشور جهان جمع شدهاند و به زبانهای مختلفی صحبت میکنند. در این مطلب، سعی بر این است که در ابتدا نمایی کلی از احزاب در اسرائیل ارائه شود و سپس به بررسی سیاستهای مهم این احزاب پرداخته شود و در نهایت، وضعیت آنها در آستانهی نوزدهمین دورهی انتخابات کنست، که قرار است سوم بهمنماه برگزار میشود، بررسی شود.
تقسیمبندی احزاب
- جناح چپ: دارای ویژگیهایی از قبیل اعتقاد به اصول سوسیالیستی، پیروی از نظام لائیک و غیردینی و معتقد به صلح با فلسطینیها در قبال عقبنشینی از مناطق اشغالی است. مهمترین احزاب چپ عبارتاند از: «کارگر»، «میرتس»، «هاتنوعا» و «یش عاتید».
- جناح راست: معتقد به اصول سرمایهداری، دارا بودن گرایشات دینی قویتر نسبت به جناح چپ، مخالف عقبنشینی از مناطق اشغالی و عدم تمایل به صلح تمایل به تحرکات نظامی و نظامیگری، تشکیل اسرائیل بزرگ با استفاده از نیروی نظامی و توسعهی شهرکسازی است. مهمترین احزاب راست عبارتاند از: «لیکود»، «اسرائیل بیتنا»، «یعود»، «هتحیا»، «مولیدت» و«یهودی بیتی».
- جناح مذهبی: اعضای این جناح گرایشات شدید دینی دارند و به دو گروه معتقد به مکتب صهیونیسم و مخالف صهیونیسم تقسیم میشوند. احزاب دینی اصولاً اعتقادی به روند صلح ندارند. مهمترین احزاب مذهبی عبارتاند از: «شاس»، «مفدال»، «آگودات اسرائیل» و «دیگل هتوراه».
- احزاب عرب: فلسفهی وجودی این احزاب بیشتر برای حضور اعراب در صحنهی انتخابات و قانونی برای گردآوری اعراب اسرائیل است (اعراب ساکن در مناطق اشغالی 1948) تا بدین طریق رژیم صهیونیستی از خود چهرهای دمکراتیک در جهان به نمایش بگذارد. مهمترین احزاب عرب عبارتاند از «حزب دمکراتیک عرب»، «تجمع دمکراتیک ملی» و «جنبش تحولخواه عرب».
آشنایی با دو حزب اصلی اسرائیل
- حزب کارگر: این حزب اصلیترین حزب کارگری و سوسیالیستی درون اسرائیل است که با نام «معراخ» یا تجمع کارگری در صحنهی سیاسی و حزبی اسرائیل فعالیت میکند. تمامی نخستوزیران اسرائیل تا سال 1977 همگی از اعضای حزب کارگر بودند؛ اما در سال 1977 با تحمل شکستی سنگین از حزب دست راستی لیکود قدرت را به آنها واگذار کردند. در انتخابات 1992، حزب کارگر موفق شد دوباره قدرت را به دست بگیرد؛ اما در 1995 دوباره قدرت را به لیکود واگذار کرد. حزب کارگر با عزل شیمون پرز از رهبری حزب و انتخاب ایهود باراک به این سمت توانست در 1999 از رقیبش، لیکود، پیشی بگیرد. باراک اما خیلی زود در یک انتخابات زودهنگام در سال 2001 میلادی قدرت را به آریل شارون واگذار کرد.
حزب کارگر به تداوم روند صلح و گفتوگو با اعراب فلسطینی معتقد است و سعی میکند یک راهحل میانه برای مسئلهی مناطق اشغالی 1967 و جولان تهیه کند. این حزب نه عقبنشینی و امتیازدهی کامل به طرف مقابل و نه عکس آن، یعنی ندادن هیچ حق و امتیازی به اعراب، را میپذیرد. از جملهی افراد معروف این حزب میتوان به «شیمون پرز» و «ایهود باراک» اشاره کرد. رهبری این حزب در حال حاضر بر عهدهی «شلی یاخیمویچ» است.
در دولت بعدی، مطمئناً نتانیاهو از سوی افکار عمومی دنیا تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت و حتی کشورهای حامی این رژیم نیز نخواهند توانست به مانند قبل از آن حمایت کنند؛ چرا که جامعهی جهانی به سمت به نتیجه رساندن روند مذاکرات صلح امیدوار است و این اقدامات راستگرایان در تضاد با روند صلح خواهد بود.
- لیکود:در سال 1973، ائتلاف لیکود با حضور سازمانها و احزاب دست راستی و با ترکیبی از کانون ازاد، حیروت، گاحال و... شکل گرفت. از مشخصات لیکود تأکید بر ناسیونالیسم افراطی، ضدیت با سوسیالیسم و گرایش به نظامیگری است. ائتلاف لیکود برای اولین بار به پیشنهاد آریل شارون تشکیل شد. از همان آغاز شکلگیری لیکود، حزب حیروت به رهبری مناخیم بگین از قدرت بیشتری در حزب برخوردار بود و سرانجام نیز ساختار حیروت توانست بر کل ائتلاف لیکود چیره شود.
هدف اصلی شکلگیری ائتلاف لیکود گرد هم آمدن تمامی احزاب و گروههای راستگرای اسرائیل در یک گروه و ارائهی لیست واحد انتخاباتی با هدف کنار زدن حزب کارگر از قدرت بود. لیکود در انتخابات دورهی نهم کنست در سال 1977 توانست بر رقیب قدرتمند خود، حزب کارگر، پیروز گردد و قدرت را تا سال 1984 به طور مطلق در دست داشته باشد. حزب حیروت یک حزب قدرتمند در ائتلاف لیکود است. از برجستهترین اعضای لیکود، که عضو حیروت بودند، میتوان به اسحاق شامیر، آریل شارون و بنیامین نتانیاهو اشاره کرد. لیکود در شهرهای بزرگی چون تلآویو، حیفا و قدس آرای زیادی دارد و اکثریت آرای شهرهای شرقینشین را نیز تصاحب میکند. همچنین، این حزب در میان یهودیان افراطی و نژادپرست طرفداران زیادی دارد.
میزان موفقیت احتمالی احزاب مختلف در نوزدهمین دورهی کنست
در انتخابات قبلی، 3 حزب بزرگ «کادیما» به رهبری تزیپی لیونی، «لیکود» به رهبری بنیامین نتانیاهو و حزب «کار» به رهبری ایهود باراک حضور داشتند. در این انتخابات حزب کادیما 28 کرسی، لیکود 27 کرسی، اسرائیل بیتنا 15 کرسی، کارگر 13 کرسی، شاس 11 کرسی و احزاب عرب 11 کرسی را کسب کردند. با وجود آنکه کادیما یک کرسی از لیکود بیشتر به دست آورد، اما در نهایت این لیکود بود که موفق به تشکیل دولت شد.
نتانیاهو چند ماه پیش به این علت خواستار انتخابات زودهنگام شد که از پیروزی قاطع خود مطمئن بود؛ اما سیر حوادث نشان میدهد هرچند شانس نتانیاهو برای تشکیل دولت از دیگران بیشتر است، ولی حتی در این صورت نیز وی نخواهد توانست دولتی منسجم و همصدا با سیاستهایش را تشکیل دهد.
در انتخابات سوم بهمن، سه حزب چپ و میانهرو کارگر به رهبری شلی یاخیمویچ، هاتنوعا به رهبری تزیپی لیونی و یش عاتید به رهبری یعیر لاپید حضور دارند. در مقابل نیز مهمترین احزاب راستگرای افراطی، لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو، اسرائیل بیتنا به رهبری آویگدور لیبرمن و یهودی بیتی به رهبری نفتالی بنت حضور دارند. نکتهی جالب توجه در این انتخابات از دور خارج شدن حزب کادیما از گردونهی رقابتهاست. کادیما، که در پارلمان قبلی بزرگترین حزب بود، با تشکیل حزب هاتنوعا توسط لیونی و جذب بیش از 13 نفر از افراد سرشناس، کادیما عملاً از میدان مبارزه کنار رفته است و بیشتر از 2 کرسی به دست نخواهد آورد.
نتانیاهو، که به علت بالا گرفتن اختلافات در کابینهاش و شکست پروژهی حملهی یکجانبه به ایران خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام بود و خود را در پارلمان بعد پیروز بلامانع و مطلق انتخابات میدانست، با چالشهای اساسی در این زمینه مواجه شده است. در آن زمان، نظرسنجیهایی که توسط مؤسسات اسرائیلی برگزار شد حاکی از دستیابی نتانیاهو به 44 کرسی بود؛ اما رسیدن موشکهای حماس به قلب تلآویو و دیگر شهرهای اسرائیل در جنگ هشت روزه، که نتانیاهو برای بهرهبرداری انتخاباتی به راه انداخته بود، باعث کاهش آرای نتانیاهو به 39 کرسی شد. اما این فقط ضربهی اول بر نتانیاهوی جنگطلب بود؛ چرا که یک هفته بعد از این شکست، در 29 نوامبر، فلسطین در سازمان ملل از یک نهاد ناظر به دولت ناظر غیرعضو پذیرفته شد. لیبرمن و نتانیاهو تلاشهای زیادی برای ممانعت از این اتفاق کردند، ولی نتیجهی تمامی تلاشهای آنان تنها 9 رأی مخالف در مجمع عمومی بود. در مقابل، 138 کشور به طرح فلسطین رأی مثبت دادند و این تأییدی بر انزوای اسرائیل در دورهی نتانیاهو و لیبرمن بود. بعد از این شکست بزرگ، آرای ائتلاف لیکودـبیتنا (نتانیاهوـلیبرمن) از 39 به 35 کرسی کاهش یافت، اما این پایان ناکامیهای نتانیاهو نبود... نتانیاهو، که با لیبرمن برای این انتخابات تحت عنوان لیکودـبیتنا ائتلاف کرده است، این بار از ناحیهی لیبرمن متحمل شکست شد. اواسط ماه دسامبر بود که دادستانی اسرائیل از صدور کیفر خواستی برای لیبرمن به علت سوءاستفاده از اعتماد عمومی و فساد مالی خبر داد.
اتهامات وی به 10 سال قبل و زمانی برمیگشت که او اسناد قضایی محرمانهای در مورد پروندهی مالیاش از بن عاریه، سفیر اسرائیل در بلاروس، دریافت کرد. بنا بر خبرهای اعلامی لیبرمن در ازای دریافت این اطلاعات و اسناد، بن عاریه را بار دیگر به سمت سفارت اسرائیل در بلاروس منصوب کرده است. پستی که لیبرمن در اختیار داشت، به او مصونیت قضایی میداد و همین امر موجب میشد تا بررسی پروندهی وی به پس از انتخابات موکول شود، اما این امر وی را از شرکت در انتخابات باز میداشت و عملاً مهمترین متحد نتانیاهو را از او میگرفت. لیبرمن از بیم همین امر به سرعت از سِمت خود کنارهگیری کرد تا پروندهاش هرچه زودتر به جریان بیفتد. کنارهگیری لیبرمن از پست وزارت بار دیگر آرای ائتلاف راستگرایان افراطی را کاهش داد. این بار هم این ائتلاف دو کرسی دیگر از دست داد و حالا فقط 35 کرسی در اختیار دارد. البته این تعداد کرسی برای تشکیل دولت ائتلافی کافی است، ولی محبوبیت نتانیاهو و سیاستهای جنگطلبانهی وی به شدت با کاهش اقبال افکار عمومی مواجه شده است. در میان احزاب راستگرا یک حزب تندرو نیز اخیراً توانسته است با عقاید افراطی خود محبوبیت خود را افزایش دهد. حزب یهودی بیتی به رهبری نفتالی بنت، که طرفدار تسریع در شهرکسازی و الحاق کرانهی باختری به اسرائیل است، در حالی که در پارلمان قبلی تنها 5 کرسی در اختیار داشت، توانست تعداد کرسیهای خود را به رقم 15 کرسی افزایش دهد و این میتواند زنگ خطر را برای نتانیاهو در دولت بعدی به صدا درآورد، چرا که حضور نفتالی بنت در دولت ضربهی بزرگی بر طرح صلح با فلسطینیان خواهد بود.
با توجه به اینکه در پارلمان اسرائیل هیچ حزبی قادر نخواهد بود از 120 کرسی 61 کرسی را کسب کند، دولت بعدی نیز یک دولت ائتلافی خواهد بود. دولتهای ائتلافی نیز با توجه به اینکه مجبور خواهند بود سیاستهای سایر احزاب ائتلاف را در نظر بگیرند، نمیتوانند به طور قاطع و کامل سیاست خود را پیش ببرند.
اما در سوی دیگرِ طیف انتخابات، احزاب چپ و میانهرو وجود دارند که در آغاز فعالیتهای انتخاباتی تلاشهای زیادی برای ائتلاف علیه نتانیاهو آغاز کردند که به دلایل مختلف ظاهراً با شکست مواجه شده است. از مهمترین دلایل شکست ائتلاف این احزاب اختلاف نظر بر سر پست نخستوزیری و تقسیم قدرت اعلام شده است. بنا بر آخرین نظرسنجیها، حزب قدیمی کارگر به رهبری یاخیمویچ در حال حاضر شانس کسب 16 کرسی را دارد، حزب تازهتأسیس هاتنوعا به رهبری تزیپی لیونی 19 کرسی را در نظرسنجیها به خود اختصاص داده است و حزب یش عاتید به رهبری یعیر لاپید 10 کرسی در اختیار خواهد داشت.
نگاهی مقایسهای به شرایط این دورهی احزاب با پارلمان قبلی نشاندهندهی کاهش اقبال عمومی مردم اسرائیل به راستگرایان و جنگطلبان است؛ چرا که حزب لیکود در انتخابات قبلی 27 کرسی را در اختیار داشت، در حالی که در این انتخابات احتمالاً به 21 کرسی کاهش خواهد یافت. همچنین آرای حزب اسرائیل بیتنا از 15 کرسی پارلمان هجدهم به 13 کرسی کاهش پیدا میکند.
چالشهای پیش روی دولت آینده
با توجه به اینکه در پارلمان اسرائیل هیچ حزبی قادر نخواهد بود از 120 کرسی 61 کرسی را کسب کند، دولت بعدی نیز یک دولت ائتلافی خواهد بود. دولتهای ائتلافی نیز، با توجه به اینکه مجبور خواهند بود سیاستهای سایر احزاب ائتلاف را در نظر بگیرند، نمیتوانند به طور قاطع و کامل سیاست خود را پیش ببرند. در این دوره از انتخابات، که نوزدهمین دورهی کنست خواهد بود، اوضاع سیاسی اسرائیل رو به وخامت گذاشته است. در اسرائیل 2013، احزاب و شخصیتهای راستگرا برای به دست آوردن رأی بیشتر به شدت به آنچه که از روند صلح بین فلسطین و اسرائیل باقیمانده ضربه زدهاند و آن را تخریب خواهند کرد. در این انتخابات نه تنها کسی راجع به پس دادن اراضی به فلسطینیها صحبت نمیکند، بلکه روی ضمیمه کردن 60 درصد کرانهی باختری رود اردن مانور داده خواهد شد؛ این یعنی افزایش گروههای راست افراطی در صحنهی سیاسی اسرائیل.
در پارلمان بعدی، ائتلاف نتانیاهو بار دیگر اکثریت را به دست خواهد آورد و موفق به تشکیل دولت خواهد بود. در ادامه، به مهمترین مسائل و چالشهایی که نتانیاهو در دولت آینده با آنها روبهرو خواهد بود میپردازیم:
1. شهرکسازی: در دولت آینده، یکی از مهمترین چالشهای اساسی نتانیاهو مسئلهی شهرکسازی خواهد بود؛ چرا که نتانیاهو خودش یکی از طرفداران شهرکسازی است و با وارد شدن احتمالی نفتالی بنت، که خواهان الحاق کرانهی باختری به اسرائیل است، این امر با سرعت بیشتری ادامه پیدا خواهد کرد. این مسئله از آنجا میتواند به چالشی بزرگ برای این رژیم تبدیل شود که جامعهی جهانی نیز دیگر با اقدامات اشغالگرانهی رژیم صهیونیستی همراهی نخواهد کرد. با تصمیم راستهای افراطی در ماههای اخیر مبنی بر افزایش شهرکسازی در کرانهی باختری و قدس شرقی حتی فراتر از «منطقهی سبز»، که کشورهای غربی نیز آن را حق فلسطینیها میدانند، کشورهای اروپایی بیانیههای شدیداللحنی علیه اسرائیل صادر کردند و حتی صحبت از تحریم این رژیم از سوی اتحادیهی اروپا به میان آمد که این واکنش در نوع خود کمنظیر است. از آن جایی که جوهرهی رژیم صهیونیستی شهرکسازی است و بدون شهرکسازی این رژیم معنایی ندارد، بنابراین تمامی راستگرایان بر نتانیاهو برای گسترش شهرکسازی فشار وارد میکنند. این امر از آن جایی محتمل است که خود اسرائیل یک شهرک اشغالی بزرگ است و حیات آن با شهرکسازی گره خورده است.
در مقابل این اقدامات، در دولت بعدی، مطمئناً نتانیاهو از سوی افکار عمومی دنیا تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت و حتی کشورهای حامی این رژیم نیز نخواهند توانست به مانند قبل از آن حمایت کنند؛ چرا که جامعهی جهانی به سمت به نتیجه رساندن روند مذاکرات صلح امیدوار هستند و این اقدامات راستگرایان در تضاد با روند صلح خواهد بود. مئیر جاودانفر، استاد دانشگاه هرتزلیا در اسرائیل، در مصاحبهای که اخیراً با رویترز انجام داده است، در مورد مذاکرات صلح میگوید: دولت نتانیاهو نه تنها خواهان صلح نیست، بلکه او میخواهد حداکثر سعی خود را بکند تا محمود عباس، که فردی صلحگراست، منزوی شود و هیچ اعتبار و قدرتی در میان فلسطینیان نداشته باشد؛ چون کسی که صلحجو باشد، برای گروههای تندرو اسرائیلی خطرناک است. وی در مورد دلایل گرایش فضای سیاسی اسرائیل به سمت تندروی و احزاب تندرو ناسیونالیست و مذهبی در اسرائیل میگوید: یکی از مهمترین دلایل این امر مهاجرت است. لیبرالها و چپگراها، که از تندرویهای راستگراها خسته شدهاند، از اسرائیل میروند و در طرف مقابل افزایش تولد بین گروههای مذهبی است که طبیعتاً تعداد رأیدهندگان را در این قشر افزایش میدهند.1
نتانیاهو، که به علت بالا گرفتن اختلافات در کابینهاش و شکست پروژهی حملهی یکجانبه به ایران خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام بود و خود را در پارلمان بعد پیروز بلامانع و مطلق انتخابات میدانست، با چالشهای اساسی در این زمینه مواجه شده است. در آن زمان نظرسنجیهایی که توسط مؤسسات اسرائیلی برگزار شد، حاکی از دستیابی نتانیاهو به 44 کرسی بود؛ اما در حال حاضر بنا بر همین نظرسنجیها، ائتلاف لیکودـبیتنا بیش از 34 کرسی کسب نخواهد کرد.
2. ایران: نتانیاهو در سال 2012 بیشترین وقت خود را بر بحث ایرانهراسی در منطقه و صحنهی جهانی گذاشت. وی، با تهدید به حملهی یکجانبه به ایران، سعی بر آن داشت تا آمریکا را نیز با خود همراه کند؛ اما برآیند تمامی تحرکات دیپلماتیک نتانیاهو برای حمله به ایران نتیجهای جز شکست نبود. از طرف دیگر، اختلافاتی بین نتانیاهو و شیمون پرز، رئیسجمهور اسرائیل، در مورد اقدامات نتانیاهو به وجود آمده است، که بیشترین آن در مورد ایران است و این اختلافات با توجه به تضعیف جایگاه نتانیاهو در دولت بعدی بیشتر نیز خواهد شد. از طرف دیگر، مسئلهی حمایتهای آمریکا از اسرائیل است. در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا، نتانیاهو با حمایت از میت رامنی از حزب جمهوریخواه عملاً آخرین روزنههای امید برای همراهی آمریکا با وی در مورد حمله به ایران را بست؛ چرا که در این انتخابات باراک اوبامای دمکرات پیروز شد و از همان زمان زمزمهی اختلافات بین دولت اوباما و نتانیاهو شنیده میشود. در آخرین مورد آن اوباما، با تغییراتی که در کابینه داد، عملاً افرادی را وارد کابینه کرد که چندان موافق با سیاستهای اسرائیل نیستند. از جمله انتخاب چاک هاگل به سمت وزارت دفاع بود که عدم همراهی وی با سیاستهای ضدایرانی از وی چهرهای به ظاهر ضداسرائیلی ساخته است. این امر میتواند نتانیاهو را در مورد ایران به انزوا بکشاند و طرحهای وی برای حمله به ایران را به گورستان طرحهای جنگطلبانهی وی بفرستد.
3. چالشهای داخلی: در محیط داخلی دولت نتانیاهو با افزایش شمار بیکاران و رکود اقتصادی و افزایش شکاف طبقاتی مواجه خواهد بود. بر اساس آمارها، یکی از مشکلات عمدهی معیشتی در سرزمینهای اشغالی، که بخش بزرگی از درآمد اقشار متوسط را میبلعد، بحران مسکن است. قیمت اجارهی مسکن از سال 2007 م. شاهد رشد تدریجی بوده است. بر اساس آمارهای سازمان مرکزی آمار اسرائیل، قیمت اجارهی آپارتمان از سال 2005 تا 2011 م. به طور میانگین 34 درصد رشد داشته است.2 آمارها نشان میدهد بحران اقتصادی جهانی سبب شده است رشد اقتصادی اسرائیل در 3 ماههی نخست سال 2012 م. در کندترین حالت ممکن طی 3 سال اخیر قرار گیرد. رشد اقتصادی اسرائیل در 3 ماههی نخست سال 2012 در مقایسه با سال گذشته به 2.7 درصد رسیده است. این رقم در سال 2011 2.9 درصد بوده است.3 جمعیت زیر خط فقر نیز در این رژیم در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است.این جمعیت، که در سال 2001 م. 18 درصدِ اسرائیلیها را شامل میشد، در سال 2011م. به رقم 23.6 درصد رسیده است.4
از سوی دیگر، طبق آخرین آمارها، شکاف بین ثروتمندان و فقرا در حال گستردهتر شدن است. ضریب جینی، که شاخص متداولی برای سنجش این شکاف است، از 35.5 در سال 2001 م. به 39.2 در سال 2008 م. رسیده است.5 همچنین، طبق آمارهای سازمان مرکزی آمار این رژیم، نرخ بیکاری اسرائیل از 5.4 درصد در ابتدای سال 2012 میلادی به 6.7 در میانهی سال 2012 رسید که این رقم از اواخر سال 2010 م. تا کنون بیسابقه بود.6
بنا بر شواهد و اطلاعات موجود و با نگاهی به وضعیت داخلی، اسرائیل در یک دههی اخیر با کاهش شدید نرخ رشد اقتصادی مواجه شده است و در دولت بعدی نیز با توجه به این نرخ رکود مشکلات اقتصادی یکی از چالشهای مهم سر راه اسرائیل خواهد بود.
4. امنیت: از زمانی که «پهپاد ایوب» توانست از فراز گنبد آهنین عبور کند و خود را به نزدیکی تأسیسات هستهای دیمونا برساند، مقامات اسرائیلی تمرکز خود را بر امور از دست دادهاند. چند ماه بعد از پهپاد ایوب موشکهای فجر 5 حماس گنبد آهنین را رد کردند و شهرهای اسرائیل را هدف قرار دادند. این دو مسئله باعث شده است که دولت نتانیاهو بخش قابل توجهی از بودجهی شهروندان را به تجهیزات پیشرفتهی نظامی اختصاص دهد که میتواند باعث بیشتر شدن اعتراضها علیه نتانیاهو شود. از سوی دیگر، دشمنان منطقهای اسرائیل آشکارتر از گذشته در حال مدرنسازی تسلیحاتی حماس، جهاد اسلامی و حزبالله هستند. با توجه به آنکه حماس با موشکهای نه چندان حرفهای توانست قلب اسرائیل را هدف قرار دهد، اکنون باید دید در مقابل سلاحهای پیشرفتهتر این گروهها چه اقدامی انجام خواهد داد.(*)
پینوشتها:
1.http://www.persian.rfi.fr/%D9%85%D8%A6%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%86%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%87%D9%88-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-20130103/%D8%AE%D8%A7%D9%88%
D8%B1-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87
2.http://en.wikipedia.org/wiki/2011_Israeli_social_justice_protests
3.http://www.iribnews.ir/NewsText.aspx?ID=1591192
4.http://www.indexmundi.com/g/g.aspx?c=is&v=69
6.http://www.tradingeconomics.com/israel/unemployment-rate
*منبع : برهان - محمدرضا مرادی؛کارشناس مسائل بینالملل