«فیلمنامه» نوشته ای است که برای ساخته شدن فیلم و به تصویر درآمدن نوشته میشود و با دیگر متون ادبی به لحاظ ساختار، فرم و حتی محتوا متفاوت است. کسی که در مقام فیلمنامه نویس میخواهد برای سینما بنویسد، باید قصهشناس و قصهنویس متبحری باشد، توانایی انتقال حرف و سخن از طریق تصویر را درک کند، اصول و قواعد فیلمنامه نویسی را کاملاً بداند، نمایشنامه و فیلمنامه تلویزیونی و تفاوت آنها با فیلمنامه سینمایی، همچنین سینمایی که برای آن مینویسد و مخاطبانش و نیز دوربین و قابلیتهای آن را بشناسد و علاوه بر همه اینها، در زمینههای تاریخ، فلسفه، روانشناسی و… اطلاعات عمومی داشته باشد تا بتواند به عنوان فیلمنامه نویس قد علم کند.
در عرصه سینمای ایران، چه در گذشته و چه حال، فقط معدودی از اهالی سینما بویژه فیلمسازان بودهاند که با عرضه فیلمنامههایی شسته و رفته، خود را در این زمینه توانا نشان دادهاند. البته این بدان معنا نیست که فیلمنامه نویس حرفه ای و باسواد در سینما نداریم، بلکه اشکال از جای دیگر است. نداشتن فیلمنامههای اصولی، محکم و خوش پرداخت از یک سو و فراوانی فیلمنامههای سطحی از سوی دیگر، در بازار فیلمنامهنویسی و فیلمنامهفروشی اوضاعی به شدت بحرانی را پدید آورده است. از نگاه بیشتر فیلمنامهنویسان و فیلمسازان، فیلمنامه رکن اصلی و مغز یک اثر سینمایی است که فیلمساز با زبان تصویر آن را روایت میکند؛ حال اگر این مغز و رکن دچار مشکل، سستی و بی رمقی باشد، حتی اگر فیلمساز هم متبحر باشد، آن فیلم چگونه فیلمی خواهد شد؟
بحران فیلمنامه نویسی علل مختلفی دارد که عمده ترین آنها عبارتند از:
1- ارزان، ساده و سطحی سازی فیلم در کشور که طبعاً فیلمنامههای سبک و بدون در و پیکری هم نیاز دارد.
2- بی سوادی و کم سوادی عده زیادی از فیلمنامه نویسان.
3- نگاشتن فیلمنامههای سفارشی به نفع فرد یا گروهی.
4- تغییرات اساسی در فیلمنامهها بر مبنای بازار فروش فیلم توسط تهیهکنندگان.
5- ساخته شدن تعدادی فیلمنامه ضعیف در قالب فیلم و مجموعه توسط سازمانهایی مانند سیما که مخاطب عمومی دارند.
6- سرقت فیلمنامه های این و آن
7- کپی برداری از روی آثار خارجی و فیلمفارسیهای گذشته
8- ندادن اجازه چاپ یا تصویر به آثار فیلمنامه نویسان و فیلمسازان شناخته شده کشور و …
بازار فیلمنامه نویسی به شدت شلوغ و آشفته است و کمتر فیلمنامه نویسی را میتوان سراغ گرفت که از فشار تهیه کننده، دستمزد کم، سرقت فیلمنامه و بی قانونی حاکم بر این حرفه ننالد. البته خدمات و زحمات انجمن فیلمنامه نویسان را نباید نادیده گرفت، اما واقعیت این است که خود آنها هم با این مسائل درگیر هستند. این اوضاع آشفته نیاز به اصلاحات اساسی توسط صالحان این حرفه دارد و مطمئناً تا نگاه درست به فیلمسازی در سینما حاکم نشود و سطحیسازی همچنان ادامه داشته باشد، نمیتوان به تحول فیلمنامهنویسی چندان امیدی داشت.
یکی از کارهای خوب اخیر، ایجاد بانک فیلمنامه توسط فیلمنامه نویسان بود تا مانع سرقت شوند، اما باز هم تا کنون چندین بار مواردی از اعتراض به سرقت در کارهای تلویزیونی و نیز سینمایی به گوش رسیده است.
«اقتصاد»، اساسی ترین رکن تولید یک فیلم محسوب میشود و بدون آن هیچ اثر سینمایی نمیتواند تهیه و تولید شود. نیاز به سرمایه برای تولید فیلم، جماعتی را به وجود آورده که در قالب تهیهکننده یا سرمایهگذار به تولید فیلم میپردازند. تهیهکنندگی سینما برخلاف سرمایهگذاری، یک نوع تخصص است و اگر تهیه کننده ای با چگونگی تولید فیلم و عوامل سازنده آن آشنا نباشد، صرفاً سرمایهگذاری است که در کار سینما ریسک میکند.
با عنایت دولت به سینما و پا گرفتن تهیهکنندگان حرفه ای، بخشی از سرمایه مورد نیاز برای تولید فیلم و همچنین تأسیس مراکز فیلمسازی و فنی تأمین شده و میشود. حالا دیگر تهیه کننده ای را نمیتوان یافت که فیلمش واقعاً ضرر بدهد و نالههای تنی چند از این گروه در ارتباط با ضرر و زیان واقعیت ندارد، مگر آنکه فیلمی که ساختهاند اثر ضعیفی باشد که در این میان دیگر کسی جز خودشان مقصر نیست.
تا چند سال قبل نگرانی از بازگشت سرمایه در امر فیلمسازی، تبدیل به معضلی برای تهیهکنندگان شده بود، اما حالا با تغییراتی که در فضای فیلمسازی رخ داده، با به وجود آمدن حمایتهای دولتی و متبحر شدن خود تولیدکنندگان، بهندرت میتوان تهیه کننده ای را پیدا کرد که فقط دغدغه بازگشت سرمایهاش را داشته باشد، بلکه این روزها اکثراً به کسب سود بیشتر میاندیشند. شناخت ذائقه و سلیقه قشرهایی از تماشاگران سینما توسط تولیدکنندگان، آنها را قادر ساخته که آثاری در این خصوص بسازند؛ هرچند اکثر آنها بر اساس سطحیترین سلیقهها، اقدام به تولید فیلمهای حادثه ای، عشقی و خانوادگی میکنند! استقبال سینماروها از فیلمهای روز و فروش قابل توجه این فیلمها، بویژه آثاری که علاقه جوانان را نشان داده و به پیش پا افتاده ترین مسائل آنها در عرصه موضوعات عشقی می پردازند، باعث شده علاقه مندان فراوانی برای سرمایهگذاری در تولید فیلم وارد میدان شوند. این عده که با انگیزه سود و شهرت وارد این عرصه شدهاند، با آنکه بخشی از سرمایه سینما را تأمین میکنند، اما چون دغدغه ای جز کسب سود ندارند، به نازلسازی و تولید آثار سطحی در سینما دامن زده و میزنند و این در حالی است که برخی از تواناترین فیلمسازان کشور برای تولید آثار خوب، با نبود سرمایه گذار و تهیهکننده رو به رو هستند.
وضعیت به گونه ای درآمده که بعضی از تهیهکنندگان، بدون سرمایهگذاری خود و با استفاده از سرمایههای دیگران فیلم میسازند و چون دغدغه سود دارند، فیلمفارسی سازی را رواج میدهند. اگر تا چندی قبل دغدغه نبود سرمایه، بدنه سینمای ایران را می خراشید، اکنون سرازیر شدن سرمایههای این گونه تهیهکنندگان آن را قلقلک میدهد و همه اینها در شرایطی است که فیلمهای بامحتوا، فرهنگی، انقلابی و دفاع مقدس با کمبود سرمایه رو به رو هستند؛ در حقیقت، این ارزان سازی و در مواردی بدسازی است که سرمایه را روز به روز انبوه میکند. این مسائل، بحرانی را در بخش اقتصاد سینما به وجود آورده و به سینمای ایران سخت آسیب میرساند.
در نگاهی سطحی، کسب سرمایه به نفع سینمای ایران است و خط تولید را امیدوار میکند، اما به چه قیمت؟ به قیمت سلطه سرمایهگذاران و لطمه به فرهنگ جامعه و سینما؟! تهیه کنندگان و معاونت سینمایی باید با اتخاذ تصمیماتی به اصلاح امور سرمایهگذاری در سینما بپردازند، زیرا این نوع سرمایهگذاری و تهیهکنندگی، فرهنگ سینما را میخورد و فساد را به دنبال میآورد. «فساد» چیز عجیب و غریبی نیست و از کره دیگر وارد نمیشود. در عرصه ای که صداقت، سلامت، اصول، اخلاقیات، شریعت و انسانیت رنگ ببازد، زمینه ایجاد فساد بروز میکند. وقتی کسب سود، ثروت و شهرت جای خدمت، فرهنگ و اخلاقیات را در حیطه هنر و سینما بگیرد، بروز فساد، اتفاق نادری نیست! در بعضی از بخشهای سینمای ایران فساد وجود دارد به طوری که حتی صدای اعتراض سینماگران بافرهنگ و متدین هم درآمده است، اما می دانیم که همه بخشهای سینما این گونه نیست. آیا شما در میان سینماگران متعهد که آثاری در زمینههای فرهنگی، انقلابی، اجتماعی و دفاع مقدس میسازند، به کجراهه، اختلافات اساسی و فساد برخوردهاید؟ بدیهی است که نه، زیرا سعی میشود در این عرصهها کار بر اساس ضوابط، روابط اخلاقی و انسانی و اصول صحیح فیلمسازی انجام گیرد و هدف، خدمت به جامعه باشد. بنابراین باید سراغ فساد را در بخشهایی گرفت که سوداندوزی، شهرت، کپیکاری از فیلمفارسی و کلوزآپفروشی دختر و پسر رواج دارد. البته فقط فساد اخلاقی مطرح نیست، بلکه فساد در روابط سینمایی و امور مالی سینما، سلطه باندهای سوداگر، رشوهگیری و رشوه دهی هم مطرح است. مسلماً آن کسی که به هر قیمتی میخواهد وارد عرصه سینما و بازیگری شود، آن کسی که سینما را همانند بازار آهن و میوه تلقی میکند و سوداندوزی را مد نظر دارد، آن کسی که برای گرفتن نقش، پول و رابطه را واسطه میکند، آن کسی که برای فیلمسازی، آن هم از نوع سطحیاش، از نزول استفاده میکند و …، سلامت را به سینما تزریق نمیکند. همینطور آن کسی که در نشریه یا مقالهاش، از یک بیهنر یک چهره میسازد و با دروغ نویسی، شخص یا اثری را قابل قبول مطرح میکند، جز در راه ناسالم سازی گام برنمیدارد. فسادی که از این طریق شکل گرفته و میگیرد، تمام زحمات مسئولان سینمایی، سینماگران بافرهنگ و اهالی قلم و هنر را در راه ایجاد سینمای ملی و منطبق با فرهنگ اعتقادی جامعه، از بین میبرد. بروز مسائل و روابط مالی و کاری نادرست، فضا را مسموم میکند و در ذهن علاقهمندان به سینما و سینماروها، نقاط تاریکی را به وجود میآورد که نتیجهاش خالی ماندن سالنهای سینماست.
خوشبختانه امروزه سینما، هدایتکنندههایی دارد که صاحب کمال و تجربهاند و با یاری اهالی دلسوز سینما میتوانند اصلاحات دامنهدار و مستمری را در بهبود روابط و مناسبات سینمایی ایجاد کرده و از سویی دیگر با تولید آثار سالم اجتماعی، نظر مردم را به حال و آینده سینما جلب کنند. هنرمندان و سینماگران به خاطر نوع کارشان، مورد توجه مخاطبان و بخصوص جوانانی هستند که به آنها سخت دل میبندند. تصور کنید وقتی جوانی میشنود که فلان هنرپیشه زن برای پنجمین بار به خانه بخت میرود! وقتی در نشریه ای میخواند فلان هنرپیشه مرد چهارمین همسر خود را طلاق داد و با فلان هنرپیشه زن که پیشتر همسر دوم فلان هنرپیشه مرد بوده، ازدواج کرد! وقتی در خبرها میبیند که در مهمانی ای عده ای از هنرپیشهها بازداشت شدهاند! و…، چگونه درباره سینما و اهالی هنر خواهد اندیشید؟! بحران فساد در سینما معضل کوچکی نیست، پس برای رفع و اصلاح آن باید با تدبیر، درایت و اخلاق اقدام کنیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com