«ديگر داريم به سينماي بدون «آزادي» عادت ميكنيم.» اين جملهاي است كه اين روزها در بين برخي از سينماگران ناراضي كه حيات خود را در مظلومنمايي و ناله سر دادن از خفقان حاكم ميدانند، كاربرد زيادي پيدا كرده است. جملهاي كه در ظاهر به جدال بين حوزهي هنري و شوراي صنفي نمايش بر سر صادر نشدن حوالهي اكران سينما آزادي و خارج شدن اين سينما از دور اكران اشاره دارد و البته در باطن، حاوي كنايهي سنگيني به مديريت فرهنگي نظام است. و البته بايد اين كنايهها را نوش جان مديريت فرهنگي و وزارت ارشادي دانست كه دستور اكيد وزير آن در صدور حوالهي اكران براي اين سينما، به راحتي هر چه تمامتر توسط شوراي صنفي نمايش زير پا گذاشته ميشود.
به گزارش
رجانيوز،
پنجم دي ماه جاري و درست در اوج درگيري بين حوزهي هنري و شوراي صنفي
نمايش بر سر مسئلهي سينما آزادي، رسانهها از صدور حوالهي اكران اين
سينما به دستور مستقيم وزير ارشاد خبر دادند تا بسياري به حل مشكل مهمترين
سينماي پايتخت پس از ماهها اميدوار شوند. از سوي ديگر، بركناري «عليرضا
سجادپور» به عنوان مهمترين حامي اين تصميم شوراي صنفي نمايش در سازمان
سينمايي و مرد پشت پردهي تمام تصميمات جنجالي سينماي ايران هم مزيد بر علت
شده بود تا همه منتظر عقبنشيني شوراي صنفي نمايش از لجاجت چند ماههي خود
در حذف مهمترين سينماي كشور از گردونهي اكران باشند. اما در عين
ناباوري، دستور وزير به هيچ كاري نيامد و اعضاي شوراي صنفي با صدور
بيانيهاي اعلام كردند كه با احترام به نظر وزير، حاضر به اجراي اين دستور
نيستند!
بدين ترتيب، ضعف مديريت در وزارتخانه
موثر ارشاد، از اين وجه رخ نماياند هر چند كه چندين روز بعد و تحت فشار
رسانهها و براي جلوگيري از آبروريزي بيشتر، بالاخره اعضاي شوراي صنفي
نمايش اعلام كردند كه به احترام ايام عزاداري پاياني ماه صفر، حوالهي
اكران فيلم ديني «من و زيبا» را براي سينما آزادي صادر خواهند كرد و تأكيد
كردند كه اين اقدام موقت بوده و مشكل همچنان باقي است!
حالا اين روزها با اتمام ماه صفر و ايام
عزاداري، جدال بر سر عدم صدور حوالهي اكران دو فيلم «گيرنده» و «دوباره
با هم» مجدداً وارد مرحلهي جديدي شده است؛ تا جايي كه روز يكشنبه مدير
سينما آزادي در گفتگو با خبرگزاري مهر گفت: «قرار بود شورای صنفی نمایش
چهارشنبهي هفته گذشته حوالهي اکران دو فیلم «دوباره باهم» به کارگردانی
«روزبه حیدری» و «گیرنده» به کارگردانی «مهرداد غفارزاده» را به سینما
آزادی ارائه کند که این اتفاق نیفتاد.»
اما فارغ از اينكه فرجام سينما آزادي چه
خواهد بود و اين ماجرا به كجا خواهد رسيد، بايد پرسيد كه به راستي شوراي
صنفي نمايش با چه پشتوانهاي به اين راحتي دستور بالاترين مقام فرهنگي كشور
را زير پا ميگذارند و مطابق تصميم خود عمل ميكنند؟
در پاسخ به اين سوال، كافي است تا
نگاهي به جدول زير داشته باشيد.بدانيد كه تعداد كمي از اعضاي متنفذ
جامعهي صنفي تهيهكنندگان كه بدنهي اصلي شوراي صنفي نمايش را تشكيل
ميدهند و بانيان اصلي حذف سينما آزادي از چرخهي اكران هستند، به تنهايي
در شهر تهران مالكيت يا مديريت اكران بيست و پنج سالن سينما را در اختيار
دارند.
به عبارت بهتر، آقايان «شايسته»، «فرح
بخش»، «عليخاني» و «سرتيپي» (مدير فيلميران) كه از مهمترين تهيهكنندگان و
پخشكنندگان فيلم در سينماي ايران و از سوي ديگر، مهمترين طرف درگيري با
حوزهي هنري هستند، به تنهايي، مالكيت و مديريت اكران بيست و پنج سالن در
شهر تهران را بر عهده دارند و اين خود به خوبي نشان ميدهد كه اين افراد با
وجود تمام مظلومنماييها، با چه پشتوانهاي اكران فيلمها در سطح شهر
تهران را مديريت ميكنند.
در كنار اين چهار نفر، افرادي چون
«سيدجمال ساداتيان»(مالك سينما قلهك)، «داريوش بابائيان»(مالك سينما صحرا)،
و «محمدرضا صابري»(مدير سينماهاي آفريقا و پرديس جوان متعلق به بنياد
مستضعفان) نيز از ديگر اعضاي بانفوذ جامعهي صنفي تهيهكنندگان –مهمترين
مخالف تصميم حوزهي هنري- و همپيمان اعضاي شوراي صنفي هستند كه با استفاده
از اختيارات خود، به راحتي در برابر دستور وزير ميايستند و خودمختار عمل
ميكنند.
از همين رو و با چنين توصيفاتي، ديگر
قطعاً گزارههايي چون له شدن برخي فيلمهاي ارزشي در اكران و زير پاگذاشتن
دستور وزير ارشاد توسط شوراي صنفي، چندان تعجبآور نخواهد بود. بلكه آنچه
كه مايهي تعجب است و بايد مورد سوال قرار گيرد، واگذاري سينماهاي تحت
مالكيت نهادهاي دولتي همچون آموزش و پرورش (مالك سينما فلسطين)، بنياد
مستضعفان (مالك پرديس جوان و سينما آفريقا) و ... به افرادي است كه اصلاً
سابقهي روشني در سينما به عنوان تهيهكننده و سينماگر ندارند و در چرخهي
اكران هيچگاه به نفع آثار ارزشي، اقدام نكردهاند. آيا نهادهاي دولتي و
حكومتي صاحب سينما، در واگذاري سالنهاي تحت مالكيت خود، به پيشينهي
افرادي چون «سرتيپي»ها و «شايستهها» دقت كافي ميكنند؟ پاسخ اين سوال را
به قضاوت مخاطبين واگذار ميكنيم.