روز بیست و هشتم ماه صفر، روز غم انگیزی است، روزی که حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) دنیای فانی را وداع گفتند
به گزارش بولتن به نقل از جهان، پیامبر اکرم، حضرت محمد بن عبداللّه صلی الله علیه و آله ، در سال 570 بعد از میلاد مسیح علیه السلام به دنیا آمد و در چهل سالگی، به مقام نبوت مبعوث گشت. آن حضرت، سیزده سال در مکه مردم را به اسلام دعوت نمود ودر این مدت، سختی های بسیاری در راه دین خدا به جان خود و نزدیک ترین کسانش خرید. پس از آن، به مدینه هجرت نمود و در آن جا، حکومتی اسلامی تأسیس نمود و در مدت ده سال که در شهر مدینه بود، آزادانه دین مبین اسلام را تبلیغ کرد و همواره با دشمنان و سرکشان عرب در جنگ های مختلف به مبارزه پرداخت. پس از این ده سال، همه جزیرة العرب مسلمان شدند و شیفتگی عجیبی به قرآن و شخصیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله پیدا کردند. دیری نپایید که در یازدهمین سال هجرت، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حالی که 63 سال از عمر نورانی شان می گذشت، رحلت فرمودند و جامعه اسلامی را که سراسر نشاط و روح ایمان بود، در سوگ خود فرو بردند.
گوشه ای از سیره پیامبر صلی الله علیه و آله
درباره سیره رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چنین نقل کرده اند که آن حضرت، همواره با اهل خانه خود در کارهای خانه شرکت می کرد، گوسفندان را می دوشید، جامه و کفش خود را می دوخت، با خادمش گندم آسیاب می کرد و خمیر می نمود، و همواره با نیازمندان هم نشینی می نمود و با آن ها غذا می خورد.
صورت ظاهری آن حضرت با دیگر مردمان تفاوتی نداشت و از این رو، وقتی در جمعی می نشست، گاه کسی می آمد و می پرسید: کدام یک از شما محمد صلی الله علیه و آله هستید؟! آن گاه اصحاب، پیامبر خدا را به او نشان می دادند. آری، آن چه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را از دیگران متمایز می کرد، همان روح بلند، لطیف و ملکوتی ایشان بود، نه وضعیت ظاهری شان.
اهمیت کار و تلاش
در سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، فعالیت های اقتصادی افراد، ارزش بالایی داشت. آن حضرت، کارگران و تولیدگنندگان عرصه اقتصادی را چنان تشویق می کرد که در طول تاریخ جوامع بشری، هیچ فرقه و مذهبی چنین جایگاهی برای این گروه قائل نشده است. انس بن مالک می گوید: هنگامی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از جنگ تبوک برمی گشت، سعد انصاری، یکی از کارگران مدینه به استقبال آن حضرت آمد. وقتی رسول اللّه صلی الله علیه و آله با او دست داد، لمس دست های زِبْر و خشن مرد انصاری، حضرت را تحت تأثیر قرار داد. برای همین، از او پرسید: چرا دست های تو این چنین خشن می باشد؟! عرضه داشت: یا رسول اللّه ، این خشونت و زبری، بر اثر کار با بیل و طناب است که به وسیله آن ها، مخارج خود و خانواده ام را تأمین کنم. پس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دست او را بوسیده و فرمود: «این دستی است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد».
نرمی در عین صلابت
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله همواره در مسایل شخصی و مربوط به خود آن حضرت، ملایم و با گذشت بود؛ ولی در مسایل عمومی و حریم قانون، دیگر گذشت و ملایمت نمی نمود. برای مثال، پس از فتح مکه و پیروزی بر قریش رسول خدا صلی الله علیه و آله ، تمام بدی هایی را که قریش در طول بیست سال درباره او مرتکب شده بودند، نادیده گرفت و همه را یک جا بخشید و حتی توبه وحشی، قاتل حمزه، عموی گرامی خویش را پذیرفت؛ ولی در همان فتح مکه، وقتی زنی به نام بنی مخزوم، مرتکب سرقت شد و جرمش محرز گردید، رسول خدا صلی الله علیه و آله بدون ملاحظه اشرافی بودن خاندان او، دستور داد حکم خدا درباره آن زن اجرا شود و فرمود: «چه جای شفاعت؟ مگر قانون خدا را می توان به خاطر افراد تعطیل کرد؟»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در کنار مردم
هنگامی که مسجد قبا، نخستین مسجد در تاریخ اسلام ساخته می شد، حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله هم دوش مسلمانان کار می کرد. آن حضرت سنگ های کوچک و بزرگ را برمی داشت و آن ها را بغل می نمود و حمل می کرد، به طوری که گرد و خاک سنگ ها بر لباس حضرت می نشست. گاهی مردی از اصحاب به نزد ایشان می آمد و التماس می کرد که: یا رسول اللّه ، پدر و مادرم فدای تو باد! اجازه بده سنگ را من بردارم و به جای شما کار کنم، رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: «نه، تو هم سنگ دیگری بردار» و بدین شکل، همواره در فعالیت های اجتماعی و عبادی، دوشادوش مردم تلاش و کوشش می کرد و هیچ گاه از جامعه و مردم به دور نبود.
معاشرت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در هم نشینی با مردم، بسیار مهربان و گشاده رو بودند و در سلام کردن، بر همگان حتی کودکان و بردگان پیشی می گرفتند. ایشان پای خود را در مقابل هیچ کس دراز نمی کردند و در حضور کسی، به جایی تکیه نمی زدند و غالبا دو زانو می نشستند. در مجالس دائره وار می نشستند تا مجلس بالا و پایین نداشته باشد و همه جایگاه مساوی داشته باشند. از اصحاب و یارانشان دلجویی می نمودند و اگرسه روز یکی از اصحابشان را نمی دیدند، سراغش را می گرفتند، اگر مریض بود از او عیادت می کردند و اگر گرفتاری داشت، به کمکش می شتافتند. در مجالس، نگاه های خویش را در میان جمع تقسیم می کردند. از این که بنشینند و دیگران خدمت کنند، تنفّر داشتند و از جا برمی خاستند و در کارها شرکت می کردند و همواره می گفتند: «خداوند کراهت دارد بنده ای را ببیند که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قایل شده است».
آداب غذا خوردن
«عمربن ابی سلمه» می گوید: به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله شرفیاب شدم و نزد او غذایی حاضر بود، فرمود: «پسرم جلو بیا و بسم اللّه بگو و با دست راست غذا بخور و همیشه از قسمتی که در طرف تو قرار دارد بخور». «ابوسعید خدری» نیز که یکی دیگر از اصحاب آن حضرت است می گوید: رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله پس از صرف غذا می فرمود: «ستایش خدای را که به ما خورانید و نوشانید». هم چنین در فرمایشی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: «خداوند متعال از بنده ای راضی است که غذایی بخورد یا آبی بنوشد و در پی آن، او را سپاس کند و ستایش گوید».
اهمیت نماز
بعضی از زنان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره اهتمام حضرت به نماز، می گویند: ما با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سخن می گفتیم و ایشان با ما سخن می گفتند. اما هنگامی که وقت نماز فرا می رسید، به یک باره حالت پیغمبر عوض می شد و رنگ از رخساره شان می پرید و گویی او ما را نمی شناخت و ما او را نمی شناختیم و می فرمودند: «هنگام ادای امانت الهی فرا رسید».
دیوانه واقعی
امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: روزی با رسول خدا صلی الله علیه و آله از کنار جمعی می گذشتیم، پیامبر پرسید: شمابرای چه گرد هم جمع شده اید؟! عرض کردند: یا رسول اللّه ، مرد دیوانه ای این جاست که ما برای دیدن او این جا گرد آمده ایم. پیامبر فرمود: این دیوانه نیست، بلکه بیمار است، آن گاه فرمود: دوست دارید دیوانه واقعی را بشناسید؟ عرض کردند: آری، یا رسول اللّه . پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: «دیوانه آن است که از روی تکبر و غرور راه می رود و با گوشه چشمش نگاه می کند و شانه های خود را از سر بزرگی تکان می دهد و با آن که گناه خدا را انجام می دهد، آرزوی بهشت دارد. مردم از شرّش آسوده نیستند و به خیرش امیدی نیست. آری، دیوانه واقعی چنین فردی است، نه این مرد که بیمار و گرفتار است».
زنی که نصف اجر شهید را دارد
چنین نقل شده است که مردی به حضور پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شرفیاب شد و عرض کرد: یا رسول اللّه ، زنی دارم که هر وقت می خواهم از منزل بیرون روم، مرا بدرقه می کند و هر وقت می خواهم وارد منزل شوم، به استقبالم می آید. هر گاه غمگین باشم، به من می گوید: اگر غم تو برای دنیا یا مال دنیاست که خداوند روزی دهنده بندگان است و اگر غم تو برای امر آخرت است، خداوند غم تو را برای آخرت زیاد کند تا از آتش جهنم خلاص شوی.
در این هنگام پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «خداوند متعال کارگزارانی دارد و این زن از کارگزاران خداوند است و برای او نصف اجر شهید است».
نگرانی رسول خدا صلی الله علیه و آله
یکی از نگرانی های مهم رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله راجع به امت خویش، پیروی از هوای نفس و در سر پروراندن آرزوهای دور و دراز بود. حضرت در موارد متعدد، این مهم را به مردم گوشزد می نمود؛ چرا که نتیجه طبیعی این دو بیماری اخلاقی، دور شدن از حق و فراموش کردن قیامت است و همین برای سقوط یک فرد یا یک امت کافی است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «آن چه بیش از هر چیز بر شما بیم دارم، پیروی از هوای نفس و آرزوی دراز است؛ هواپرستی [آدمی را] از حق باز می دارد و آرزوی دراز، آخرت را از یاد انسان می برد».
چهار سؤال اساسی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «در روز قیامت، انسان قدم از قدم برنمی دارد تا به چهار سؤال پاسخ دهد: از عمرش که آن را در چه راهی گذرانده، و از مالش که از کجا فراهم آورده و در کجا صرف کرده، از علمش که چگونه به آن عمل کرده و از محبت و دوستی ما اهل بیت».
حفظ زبان
نقل شده است که مردی به خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد؟ یا رسول اللّه ، مرا نصیحت کن. حضرت فرمود: زبانت را نگهدار. دوباره گفت: یا رسول اللّه ، مرا نصیحت کن، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: زبانت را نگهدار، مرد درخواست خود را برای سومین بار بیان کرد و باز همان جواب را از پیامبر شنید، آن گاه آن حضرت فرمودند: «وای بر تو! آیا مردم را چیزی جز گفتارهای ناشایست آنان به صورت در آتش می اندازد؟!».
پند پیامبر صلی الله علیه و آله به ابوذر
روزی از روزها، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ابوذر غفاری که یکی از نزدیک ترین یارانش بود، چنین فرمود: «محبت مال و جاه دنیا، بیشتر به دین انسان آسیب می رساند، از دو گرگ گرسنه ای که شب هنگام در رمه ای وارد شوند و تا صبح غارت کنند. قطعا این دو گرگ چیزی از گوسفندان را باقی نخواهند گذاشت. محبت مال و جاه نیز دو گرگی هستند که در شب تار غفلت و جهالت، انسان را چنین غارت می کنند و هنگامی که پرده های غفلت کنار رود، آدمی از خواب غفلت بیدار می شود و خواهد فهمید که این دو چه ضررهایی به دین او رسانده اند».
بدترین مردم
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هر که دوست دارد عزیزترین مردم باشد، باید از خدا بترسد، و هر که دوست دارد قوی ترین مردم باشد، باید بر خدا توکل کند، و هر که دوست دارد توانگرترین مردم باشد، باید به آن چه در دست خداست، مطمئن تر باشد از آن چه در دست خود اوست». آن گاه پیامبر در ادامه فرمودند: آیا شما را به بدترین مردم خبر ندهم؟ گفتند: آری ای رسول خدا صلی الله علیه و آله . حضرت فرمود: «کسی که به دیگران چیزی نمی دهد و بنده اش را تازیانه بزند». آن گاه فرمودند: آیا شما را به بدتر از این آگاه کنم؟ گفتند: آری. پیامبر فرمود: «کسی که لغزش را قبول نمی کند و معذرت را نمی پذیرد». سپس فرمودند: آیا شما را به بدتر از این خبر ندهم؟ گفتند: آری. فرمود: «کسی که امید خیرش نمی رود و از شرش ایمن نیستند». سپس فرمودند: آیا شما را به بدتر از این آگاه نگردانم؟! گفتند: آری. حضرت فرمودند: «آن که مردم را دشمن می دارد و مردم هم او را دشمن می دارند».
سفارش درباره ثقلین
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آخرین روزهای حیات پربرکت خود، با وجود بیماری شدید، در حالی که دستی بر شانه علی علیه السلام گذاشته بودند، به مسجد رفتند و برای آخرین بار سفارش هایی به مردم کردند. در بخشی از سخنان آن حضرت چنین آمده است: «ای مردم، من دو امانت گران بها در میان شما قرار می دهم و این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا روز قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. این دو امانت گران بها، یکی قرآن است و دیگری اهل بیت و عترت من؛ از آن ها پیشی نگیرید که دچار پراکندگی می شوید و از آن ها کوتاهی نکنید که به هلاکت می افتید و به آن ها نیاموزید که ایشان از شما داناترند».
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در کلام حضرت امام رحمه الله
بنیان گذار کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی رحمه الله در فرمایشاتی درباره فعالیت های اجتماعی و سیاسی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چنین می فرمایند: «پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در عین حالی که وظایف شخصی خودش را به جا می آورد و خلوت ها با خدای تبارک و تعالی داشت، تشکیل حکومت داد و به انحای عالم برای دعوت، آدم فرستاد و مردم را دعوت کرد به دیانت، و دعوت کردند بعد به اجتماع. این طور نبود که بنای او این باشد که بنشیند توی خانه و ذکر بگوید. ذکر می گفت، لکن همان ذکر هم خودسازی بود. دعا می کرد، ولی همان دعا، هم خودسازی و هم مردم سازی بود و مردم را تجهیز می کرد برای مقاومت. تمام ادعیه ای که در لسان او و ائمه مسلمین واقع شده است، تمام این ادعیه دعوت به معنویات است و از راه دعوت معنویات، تمام مسائل مسلمین اصلاح می شود».
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در کلام مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای در سخنانی درباره شخصیت والای رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چنین می فرمایند: «نبیّ مکرّم اسلام، جدای از خصوصیات معنوی و نورانیّت و اتصال به غیب و آن مراتب و درجاتی که امثال بنده از فهمیدن آن ها هم حتی قاصر هستیم، از لحاظ شخصیت انسانی و بشری، یک انسان فوق العاده طراز اول و بی نظیر است». ایشان در جای دیگری می فرمایند: «ایشان یک شخصیت عظیم و با ظرفیت بی نهایت و با خلق و رفتار و کردار بی نظیر در صدر سلسله انبیا و اولیا قرار گرفته است... ما باید به پیامبر اقتدا و تأسّی کنیم. نه فقط در چند رکعت نماز خواندن، در رفتارمان، در گفتارمان، در معاشرت و معامله مان هم باید به او اقتدا کنیم. پس باید او را بشناسیم. خدای متعال شخصیت روحی و اخلاقی آن بزرگوار را در ظرفی تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را بر دوش حمل کند».
محبت پیامبر(ص)
پیامبر اکرم (ص) به سبب رحمت و فیض الهى به چنان محبت و ملایمتى در هدایت و مدیریت خود دست یافته بود که به سبب آن، شگفت آسا موانع هدایت و اداره جامعه اى دچار تشتت و مشکلات فراوان، رفع و مقتضیات رشد و کمال آن فراهم شد. اگر رسول خدا (ص) سختدل و تندزبان بود، هر آینه امتى فراهم نمىشد و مردمان از گرد او پراکنده مىشدند؛ محبت، گذشت و بزرگوارى آن حضرت در مدیریتش بسیارى از مشکلات را که حلناشدنى مىنمود، حل کرد. رحمت و محبت در اداره امور اعجاز مىکند و اعجاز مدیریت پیامبر خدا از آن نیرو مدد گرفته بود.
انسانهاى پارسا و پرهیزگار در محدوده معمارى جهان آفرینش حرکت مىکنند که مهندس آن بر اساس هندسه رحمت و لطف، خطوط کلى و اضلاع جانبى آن را ترسیم کرده است." (جوادی آملی، عرفان و حماسه / 17 - 18)
خداوند در اینباره فرموده است: خداوند مهر و رحمت را بر خود مقرر داشته است. (انعام / 12)
و نیز فرموده است: دپروردگارتان مهر و رحمت را بر خود مقرر داشته است. (انعام / 54)
خداوند، رسول گرامى اسلام را رحمتى عام و فراگیر معرفى کرده و خطاب به آن حضرت فرموده است که تو را نفرستادیم، جز آنکه مىخواستیم رحمتى به مردم جهان ارزانى داریم:
ما تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم. (انبیاء / 107)
رسول خدا (ص) مظهر تام رحمت و محبت الهى بود و خود مىفرمود: من به عنوان رحمتى فراگیر برانگیخته شدهام.
مبنا و اساس سیره پیامبر اکرم (ص) بر رحمت و محبت بود، چنانکه از على (ع) نقل شده است که از رسول خدا (ص) درباره سنت آن حضرت پرسیدم، فرمود: محبت بنیاد و اساس روش و سنّت من است.
مشاهده مىشود که تأسف و دلسوزى و غمخوارى رسول خدا (ص) نسبت به کفار و منکران حق و علاقهمندى آن حضرت به سعادت و نجات بندگان تا چه حد کار را بر وى تنگ کرده که خداى متعال او را تسلیت داده و دلجویى کرده است تا مبادا از شدت اندوه و اهتمام به حال آنان، خود را از بین ببرد و قالب تهى کند. زیرا آن حضرت همه آدمیان را - بدون استثنا - چون فرزندان دلبند و پاره تن خود مىدانست و خیر و هدایت آنان را مىخواست و چون مىدید که به راه گمراهى و هلاکت مىروند، سخت اندوهگین مىشد؛ همانگونه که پدرى مهربان از هلاکت و تباهى فرزندانش دچار اندوه مىشود.