خاطره ای شنیدنی از محضر آیت الله تهرانی
ای آقایی که از ترس مجتبی تهرانی جاتو عوض میکنی!
به گزارش بولتن نیوز، یکی از کاربران عصر خبر در پیامی نوشت:
حدود 2 سال قبل بود به توصیه دوستان بالاخره شرف حضور در مراسم های آیت الله مجتبی تهرانی رو یافتم .
دیر رسیدم، برای همین نتونستم نماز رو به ایشون اقتدا کنم.
ان هایی که در محضور ایشون بودن میدونن که بعد اتمام نماز ایشون برخی نمازهای مستحب را به جا می آورند مردم و حاضران دور منبر ایشون آماده می شوند تا از بیانات ایشان استفاده کنند و من چون دفعه اولم بود می رفتم نمیدونستم که برنامه چیه و به چه نحوی برگزار می شود.
با توجه به چیزهایی که شنیده بودم درباره کرامات ایشان گفتم من بنده گنه کار اگر جلوی ایشون باشم ممکنه منو ببینن و باعث ناراحتی ایشون بشم و باطن نامناسب منو ببینن.
هنگام آمدن ایشان برای رفتن به بالای منبر، جای خودم رو تغییر دادم و به گوشه ای رفتم تا در معرض دید نباشم.
پامنبری های آیت الله تهرانی برخی اخلاق ایشان رو می شناسن و میدونن که وقتی ایشون برخلاف برنامه صحبت میکنن حتما چیزی اتفاق افتاده.
ایشون بدون هیچ مقدمه ای گفتن: «ای آقایی که از ترس من مجتبی تهرانی جاتو عوض میکنی و میری اونطرف، اگر نصف این ترس رو خدا داشتی دیگه هیچ نگرانی ای نداشتی و راحت بودی»
این صحبت های ایشون با صلوات های مکرر حاضران مواجه شد.
این گونه صحبت کردن برای پامنبری های ایت الله تهرانی رحمت الله علیه، خیلی آشناست و حاضران متوجه شدن که ایشون چیزی دیدن که به آن اشاره می کنند.
بدجوری تحت تاثیر این صحبت های ایشون قرار گرفتم، از اون تاریخ هروقت میتونستم سعی میکردم در جلسات ایشون شرکت کنم و از محضر این عالم ربانی استفاده کنم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
روح پر فتوحشان در اعلی درجه باشه انشاالله
امروز ایشون رو به خاک سپردند
تو این زمینه چه کردی
اصلا از كجا ميدوني كه اون كنهكاره؟
شبیه استاد فراوان است. پیدا کن و برو پای منبرش.
مثلا آقای خوشوقت.
این داداشمون راهش دوره هی شما دارین آدرس میدین!!!
وجود برادرشون نعمتی است.
www.ommeabiha.ir
ايشان هم از مفسران قران و استادان اخلاق وارسته و بزرگند.
به دوستان پیشنهاد میکنم فایلهای صوتی ایشان را لااقل از دست ندهند
چند صباحی بود سؤالی تمام فکرم را مشغول کرده بود و قصد داشتم از حضرت ایشان بپرسم اما بدلایلی از این موضوع خودداری میکردم، در جلسه ای که خیلی هیجان داشتم که سؤالم را بپرسم ولی دوباره از این امر خودداری کردم. در بین جلسه که از سر شوق در چشمان ایشان نگاه میکردم ناگهان حدود یکی دو دقیقه ای به سمت چشمان من مکث کردند پاسخ سؤالم را بدون کم و کاست بیان فرموده و با تکان دادن سر مبارکشان آنرا تأکید کردند.
این هم از کرامات ایشان بود که بنده با چشمان خود دیدم و مطمئنم دوستان بسیاری هستند که کرامات دیگری از ایشان سراغ دارند همانطور که بنده چندی دیگر سراغ دارم
آخه منظورتون از زدن منفی چیه ؟ اگر خوشتان نمیاد خوب نیائید اینجور جاها آخه مطالب مربوط به یک عالم دینی بزرگی که همه اونو میشناختن هم منفی زدن یعنی چی ؟ به الله اکبر هم منفی دادن ؟