کیهان:
مكاتبات محرمانه و سري سفارتخانه هاي آمريكا كه از سوي «ويكي ليكس» منتشر شده و حاوي گزارش هاي محرمانه اين سفارتخانه ها به وزارت خارجه آمريكاست، به وضوح نشان مي دهد ريشه هاي بحران كنوني سوريه برخلاف آنچه آمريكا و متحدان اروپايي و منطقه اي آن ادعا مي كنند نه فقط كمترين رابطه اي با خواست مردم اين كشور و يا مسائل و موضوعاتي نظير اصلاحات و دموكراسي خواهي ندارد، بلكه اين بحران يك پروژه آمريكايي-اسرائيلي است كه از 6 سال قبل-سال 2006 ميلادي/ 1385- با هدف جداسازي سوريه از محور مقاومت در دستور كار قرار گرفته و مقدمات آن فراهم شده بود ولي شكست سخت اسرائيل در جنگ 33 روزه از حزب الله لبنان در سال 2006 و شكست بعدي در جنگ 22 روزه غزه در سال 2008، اجراي آن را به تأخير انداخته بود. اجراي اين پروژه بعد از انقلاب هاي اسلامي منطقه به صورت يك جنگ نيابتي PROXY WAR و با مديريت مشترك آمريكا و اسرائيل به كشورهاي تركيه، عربستان و قطر واگذار مي شود.
درباره گزارش پيش روي اشاره به دو نكته ضروري است.
اول: از ميان انبوه اسناد برگرفته از مكاتبات محرمانه و سري سفارتخانه هاي آمريكا تنها به تعدادي از آنها بسنده شده است، چرا كه ارائه تمامي اسناد ياد شده به علت حجم انبوه آن بيرون از محدوده اين گزارش است.
دوم: در گزارش پيش روي اصرار داشته ايم روي اسناد و مكاتبه هاي صورت گرفته در فاصله سال هاي 2006/1385 تا 2008/1387 تمركز كنيم تا كمترين ترديد و شائبه اي باقي نماند كه بحران كنوني سوريه دستكم از 6 سال قبل طراحي شده و آنگونه كه ادعا مي شود هيچ پيوندي با تحولات اسلامي اخير منطقه ندارد، اگرچه در بحران سوريه هيچكدام از سه ويژگي اسلامي بودن، مردمي بودن و ضد استكباري بودن كه شاخصه انقلاب هاي اخير منطقه است نيز وجود ندارد، بلكه دولت سوريه نه تنها مانند دولت هاي قبلي مصر و ليبي و يمن و تونس، دست نشانده و از متحدان آمريكا و اسرائيل نبوده بلكه به عنوان يكي از محورهاي اصلي مقاومت در تقابل آشكار با قدرت هاي استكباري نيز بوده است.
¤¤¤
1- مطابق يكي از اسناد ويكي ليكس، در نامه شماره 3732 مورخ 19 سپتامبر 2006 سفارت آمريكا كه از مبدأ تل آويو براي وزارت خارجه آمريكا ارسال شده، آمده است؛ «آرديتي» مديركل مبارزه با تروريسم شوراي امنيت اسرائيل در مذاكره با «پالمر» معاون دفتر مبارزه با تروريسم وزارت خارجه آمريكا با اشاره به ارتباط ايران، حزب الله و سوريه بر ضرورت جدا كردن سوريه از محور مقاومت تاكيد كرده و درباره مذاكره با سوريه به عنوان يك راه كار مي گويد «خيلي زود است بفهميم چگونه مي توان سوريه را از اين مدار جدا كرد. حتي اگر بلندي هاي جولان را هم روي ميز مذاكره بگذاريم، شايد اسد از ايران جدا نشود».
2- در سند شماره 3691 مورخ 6 آگوست 2006 از مبدأ تل آويو؛ به ملاقات «افرايم اسنه» عضو كميسيون سياست خارجي پارلمان رژيم صهيونيستي با سناتور «تالوار» اشاره شده و پيشنهاد استفاده از الگوي ليبي براي معامله با سوريه و جذب اين كشور به غرب مطرح شده است.
3- در سند شماره 4069 مورخ 16 اكتبر 2006 از مبدأ تل آويو به وزارت خارجه آمريكا در واشنگتن- پيشنهاد «شاهاك» رئيس ستاد مشترك ارتش رژيم صهيونيستي مطرح شده است كه «براي جدا كردن سوريه از مقاومت حتي مي توان روي بازپس دادن بلندي هاي جولان نيز حساب كرد.»
4- در سند شماره 3040 مورخ 6 آگوست 2006 از مبدأ تل آويو بر نظريه وزارت دفاع رژيم اشغالگرقدس تاكيد شده است كه «براي حفظ موقعيت و امنيت اسرائيل بايد حاكميت بشاراسد را متوقف كرد و يا او را به يك معمر قذافي ديگر تبديل كرد.»
5- در سند شماره 7405 مورخ 24 نوامبر 2006 از مقصد تل آويو و به نقل از بررسي هاي وزارت دفاع- بخوانيد وزارت جنگ- رژيم صهيونيستي و مذاكره ژنرال اشكنازي با «تانسند» دستيار ويژه رئيس جمهور آمريكا، پيشنهاد شده است با استفاده از اختلافات شيعه و سني و ساير اقوام و گروهها مي توان رژيم بشار اسد را تضعيف و سوريه را از ايران و حلقه دشمنان اسرائيل جدا كرد»
6- در سند شماره 7211 مورخ 16 سپتامبر 2006 از مقصد رياض آمده است «زلماي خليل زاد، سفير آمريكا در بغداد در ملاقات با ملك عبدالله پادشاه سعودي با وي درباره راه هاي جدا كردن سوريه از ايران گفت و گو مي كند و پادشاه در پاسخ تاكيد مي كند كه سوريه مسئله فرعي است و مسئله اصلي ايران است»
7- در سند شماره 132 مورخ 24 ژانويه 2007 از مقصد آنكارا به گفت و گوي مقامات وزارت خارجه تركيه با ويليام برنز، معاون وزارت خارجه آمريكا اشاره شده و در آن ضمن تاكيد بر ضرورت مقابله با حكومت بشار اسد براي حفظ امنيت اسرائيل از قول وزارت خارجه تركيه آمده است كه اين كشور تمامي تلاش خود را در همراهي با آمريكا براي مقابله با دولت سوريه و جدا كردن آن از ايران به كار خواهد بست. وزارت خارجه تركيه ضمن تاكيد بر حفظ تعهدات خود با اسرائيل، از نفوذ ايران در مديترانه ابراز نگراني مي كند.
8- در سند شماره 6735 مورخ 22 دسامبر 2006 از مبدأ آنكارا به وزارت خارجه آمريكا در واشنگتن، رفعت الگوناي معاون وزارت خارجه تركيه در مذاكره با رودمن، معاون وزارت دفاع آمريكا بر لزوم تلاش مشترك تركيه و آنكارا براي جدا ساختن سوريه از ايران با هدف تضعيف اقتدار منطقه اي جمهوري اسلامي ايران و حفظ امنيت اسرائيل تاكيد مي ورزد.
9- در سند شماره 1992 مورخ 17نوامبر 2008 از مبدأ آنكارا، به مذاكره سفير آمريكا در تركيه با معاون وزارت خارجه تركيه اشاره شده كه در آن جدا كردن سوريه از ايران را اقدامي ضروري براي منزوي كردن جمهوري اسلامي ايران دانسته و پيشنهاد كرده اند.
10- در سند شماره 555 مورخ 12 مارس 2008 از مبدأ رياض، «تركي بن محمد» معاون وزير خارجه عربستان و سفير آمريكا در رياض در گفت و گو با يكديگر تاكيد مي كنند حمايت ايران از سوريه باعث افزايش اقتدار منطقه اي و امنيت نظام اسلامي ايران شده است و جدا كردن سوريه از ايران را براي كاهش اقتدار منطقه اي جمهوري اسلامي ايران ضروري مي دانند.
11- در سند شماره 3889 مورخ 22 دسامبر 2006 از مبدأ بيروت به ملاقات سعد حريري با «فتلمن» سفير آمريكا اشاره شده و آمده است كه فشار بر دولت سوريه مي تواند به ايران آسيب برساند و آمريكا و اروپا علاوه بر ايران بايد روي فشار بر سوريه نيز تمركز كنند.
12- در سند شماره 4175 مورخ 11 ژوئن 2006 از مبدأ امان پايتخت اردن گزارشي از ملاقات «محمد ذهبي» رئيس دستگاه اطلاعاتي اردن با «ولچ» معاون وزير خارجه آمريكا ارائه شده و در آن بر استفاده از گروه اخوان المسلمين سوريه و برخي گروه هاي ديگر سوري براي مقابله با حاكميت بشار اسد تاكيد شده و آمده است بشار اسد بايد به اين باور برسد كه حمايت سوريه از گروه هاي مقاومت مي تواند دولت وي را با خطر تروريسم روبرو كند.
13- در سند شماره 5567 مورخ 25 ژوئيه 2006 از مبدأ «امان» به ملاقات مقام آمريكايي با ملك عبدالله دوم، پادشاه اردن اشاره شده و از قول ملك عبدالله آمده است سوريه، دارايي ايران در منطقه است و بايد روي مقابله با دولت بشار اسد با هدف نهايي ضربه زدن به ايران تمركز كرد.
¤ ¤ ¤
14- در سند شماره 44 مورخ 17 ژانويه 2007 از مبدأ منامه پايتخت بحرين نتيجه مذاكرات درياسالار فالون رئيس ستاد فرماندهي مركزي آمريكا با شيخ سلمان وليعهد بحرين با موضوع سوريه و ايران گزارش شده كه در آن آمده است؛ اگر با مذاكره و تشويق موفق به تغيير رفتار بشار اسد و جدايي سوريه از ايران و حزب الله و حماس نشويم، بايد به فشارهاي ديگر عليه رژيم سوريه روي آوريم. در مذاكره ديگري ميان وليعهد بحرين و ژنرال «زاخيم» و ژنرال «اسكينز» از مقامات نيروي دريايي آمريكا، اين طرح به اطلاع مقامات بحريني مي رسد كه قرار است پرونده ترور رفيق حريري در قالبي مشابه ماجراي «لاكربي» استفاده شود و از اين طريق، بشار اسد هم مانند معمر قذافي به همراهي با غرب وادار شود.
¤ ¤ ¤
همانگونه كه اشاره شد، تنها بخش اندك و كم شماري از اسناد ويكي ليكس درباره رايزني ها و مذاكرات مقامات آمريكايي با مقامات و رؤساي كشورهاي عرب منطقه كه با دستور كار فشار بر دولت بشار اسد و جدا كردن آن از محور مقاومت صورت پذيرفته بود در اين گزارش آمده است ضمن آن كه اسناد مربوط به رايزني مقامات آمريكايي با دولتمردان، فرماندهان نظامي و سرويس هاي اطلاعاتي كشورهاي اروپايي نيز با همين دستور كار منتشر شده و در فرصتي ديگر به آن خواهيم پرداخت.
مروري گذرا بر اسناد فوق نشان مي دهد كه؛
الف: بحران كنوني سوريه كمترين رابطه اي با خواست مردم اين كشور و يا در ادامه تحولات اخير كشورهاي منطقه نيست بلكه به همان اندازه كه تحولات و انقلاب هاي اسلامي منطقه بيرون از خواست و اراده آمريكا و متحدانش صورت پذيرفته، بحران سوريه يك پروژه آمريكايي- اسرائيلي است كه با هدف جدا كردن سوريه از محور مقاومت، ضربه زدن به ايران اسلامي و مهار انقلاب هاي اسلامي اخير در كشورهاي منطقه طراحي و عملياتي شده است.
ب: آمريكا و متحدانش نيز اعتراف مي كنند كه اصلي ترين هدف آنها از ايجاد بحران در سوريه، كاستن از اقتدار جمهوري اسلامي ايران و مهار پيشرفت هاي عظيم علمي و تكنولوژيك آن است.
ج: اسناد فوق به وضوح نشان مي دهد كه حمايت ايران از سوريه، علاوه بر ايفاي نقش رهبري نهضت هاي مقاومت و جنبش فراگير بيداري اسلامي در منطقه، دفاع از منافع ملي و اقتدار جهاني جمهوري اسلامي ايران نيز هست.
جنگهای جمل و نهروان وخوارج و جنگهایی که امیرالمومنین علی (ع) با معاویه داشت با این جنگهای کنونی ازجمله جنگ 8 ساله با رزیم صدام و میدان سوریه اگر نگاهی بیندازیم در همه فتنه هست که بسیار فرسایشگر است و به اصل اسلام ضربه وارد میکند مردم در تشخیص حق و باطل دچار مشکل میشوند که اگر آن فتنه ها نبود امام غایب ما(عج) به اذن پروردگار اصلا غایب نمیشد تا اینکه به اذن پروردگار بخواهد ظهور نماید و در هزار و اندی سال پیش جهان اصلاح و در صلح و آرامش و در کل شرایط بعد از ظهور حاکم می شد.اما
در جنگهای صدر اسلام بین مسلمانان با مشرکین و جنگ نفتکشها بین ایران و آمریکا- جنگهای 33، 22 و 8 روزه اینجا دشمن مشخص و رو در رو ست و کار بسیار آسان
جان کلام اینکه ما در قبال ابر قدرتی چون آمریکا با شجاعت می ایستیم ولی اگر در میدان سوریه بر علیه معارضین که دشمنان واقعی اسلام اند وارد شویم مسئله جنگ شیعه و سنی مطرح و ایرانی که می بایست در مقابل امریکا بایستد در فتنه ای فرو رفته که امریکا و صهیونیست خواهان آنند.
البته اگر مقاومت باشد که در سوریه هست آنان به ما نیاز ندارند همچنان که در جنگهای 33، 22 و 8 روزه به اثبات رسید
البته این حوادث غربالگری ای است که سره از ناسره بازشناخته و مخلصین خود را در هر جا شناخته و یاریگران واقعی مهدی موعود خواهند بود.