ابتداي
فصل قبل ليگ برتر فوتبال يعني يازدهمين دوره اين بازيها وقتي مبلغ
قرارداد چند بازيكن فاش شد و همه فهميدند كه اين چند بازيكن بالغ بر يك
ميليارد تومان براي بازي دريك فصل دريافت ميكنند
سر و صداي زيادي به
راه افتاد، خيلي از آسيبشناسان اجتماعي عنوان كردند كه اين باعث سرخوردگي
در جامعه ميشود و آنها را كه با سعي و تلاش و كار ۲۴ ساعته به زحمت درآمدي
بسيار كمتر از يك ميليون تومان دارند نااميد ميكند. اين مسئله و پرداختن
به آن البته مانند بسياري از مسائل ديگر تنها براي مدتي كوتاه تبديل، به
سوژه شد و بدون اينكه راهكاري مناسب براي آن پيدا شود يا قانوني وضع شود كه
جلوي پرداختهاي بيبرنامه و افسارگسيخته فوتبال را بگيرد بعد از چند هفته
به دست فراموشي سپرده شد.
قسمت تلختر قصه اينجا بود كه فراموشي
پرداخت مبالغ ميلياردي به چند بازيكن سبب شد كه در ابتداي اين فصل يعني ليگ
دوازدهم به جاي چند نفر با عدهاي قابل توجه از بازيكن و مربي روبهرو
شويم كه قراردادهايشان نه يك ميليارد كه چند ميليارد بسته شد، با افتخار هم
اخبارش به گوش همه رسيد و اين بار نه كسي اعتراضي كرد و نه آسيبشناسي
پيدا شدكه عنوان كند شنيدن خبر اين پرداختها به عدهاي كه كوچكترين
منفعتي براي كشور ندارند ممكن است چه بلايي سر قشر زحمتكش جامعه بياورد يا
چه تبعاتي داشته باشد. باز هم تلختر اينكه اين پرداختها از جيب همين مردم
بيرون آمد و بعد از مدتي آقايان پرداختكننده متوجه شدند كه مثلاً
سرمايهگذاريشان اشتباه بوده و جواب نداده است.
قصه سرمربي پرسپوليس و
رقم قراردادش ديگر تكراري شده اما سؤال اين است كه مگر فقط مانوئل است كه
ميلياردي پول گرفته و كارش نتيجهاي نداشته؟
چند بازيكن در ليگ برتر
حضور دارند كه اگر بيشتر از پيرمرد پرتغالي قرارداد نداشته باشند كمتر از
او ندارند و در طول نيم فصل گذشته كوچكترين تأثيري در نتيجهگيري
تيمهايشان نداشتهاند؟ چند مربي به جز مانوئل وجود دارند كه ميلياردي پول
گرفتهاند و ادعاي قهرماني داشتهاند اما چيزي كه دست آخر به هوادارانشان
دادهاند تنها وعده و وعيد بوده و بس؟
قصه مانوئل و پرسپوليس داستان رو
شده فوتبال باشگاهي ماست، قصه كه تمام آنهايي كه شرايطشان مثل پرسپوليس و
مانوئل است پشت آن پنهان شده و بيسر و صدا مشغول دريافت پولهاي
ميليارديشان هستند. امروز پرسپوليس مجبور است ميليارد، ميليارد پول
بيزبان مردم ايران را به جيب مانوئل واريز كند تا او سالهاي آخر عمرش را
با جيبي پر پول سپري كند و اين داستان براي بقيه هم صدق ميكند چرا؟ چون
وقتي ابتداي فصل بحث قراردادهاي «خطي» به ميان آمد كسي زياد جدي نگرفت،
وقتي عنوان شد كه فلان مربي علاوه بر رقم قراردادش كه صوري است مبالغ قابل
توجهي براي پيروزيها و موفقيتها هم به صورت زيرميزي دريافت ميكند باز
همه بيخيال گفتند كه حقش است و...
داستان قراردادهاي فوتباليها مثنوي
صدمن كاغذ است ميليارد، ميليارد پول بيتالمال هزينه ميشود، همه هم
ميگويند، همه هم مينويسند و باز هم چشم ميبندند به اين ولخرجي تاريخي از
جيب بيتالمال. راستي تاكنون به اين فكر كردهايد كه با مبلغ قرارداد همين
پيرمرد پرتغالي و شكستخورده پرسپوليس ميتوان چند زندگي را سر و سامان
داد؟ به اين فكر كردهايد كه با هشت ميليارد مانوئل كه البته رويانيان منكر
آن است! در اين وانفسا كه بسياري شرمنده خانوادهشان هستند ميتوان چند
يتيم را خوشحال كرد؟ ميتوان چند مدرسه ساخت؟ و ميتوان چه كارهايي در
مناطق محروم و دور افتاده انجام داد؟