در
حالي كه دوحه قطر سه هفته قبل ميزبان دور جديدي از نشست مخالفان مسلح دولت
سوريه براي تحرك بخشيدن به دور جديد اقدامات براندازانه در اين كشور و به
شكست كشاندن و به حاشيه بردن مأموريت اخضر ابراهيمي بوده است، برعكس تهران
چند روز قبل ميزبان دو مين دور از گفتوگوهاي مخالفان غيرمسلح و اصلاحگراي
سوريه در كمتر از سه ماه گذشته بوده است. علياكبر صالحي، وزير امور خارجه
نيز چهارشنبه هفته قبل اعلام كرد كه يك نشست ديگر با حضور معارضان سوري به
زودي در تهران برگزار خواهد شد. در نشست قبلي كه با شعار «خشونت» نه
«دموكراسي» آري برگزار شد نمايندگاني از حزب دموكراتيك اجتماعي، حزب
دموكراتيك سوريه، حزب دموكراتيك لائيك، انجمن جوانان مستقل، حزب ملي اكراد،
جبهه نجات ملي، انجمن پيروزي وحدت ملي در كنار تعداد ديگري از شخصيتهاي
مستقل از رؤساي عشاير گرفته تا اساتيد دانشگاه و ديگر شخصيتهاي تأثيرگذار
حضور داشتند.
علاوه بر اين برخي از نمايندگان مجلس خلق سوريه و علي
حيدر وزير گفتوگوي ملي نيز در اين اجلاس حضور داشتند. تهران ميگويد بدون
اراده مردم سوريه و گروههاي مؤثر سياسي، نمايندگان آحاد مردم سوريه شامل:
مسلمانان، مسيحيان، دروزيها، اكراد و... نميتوان انتظار داشت روند
اصلاحات سياسي در جهت منافع كلان مردم صبور و مقاوم اين كشور پيش رود. از
اينرو يكي از ويژگيهاي بارز نشست تهران برخلاف نشست دوحه اين است كه
مهمانان مدعو از طيفهاي مختلف جامعه بوده كه داراي پايگاه واقعي در ميان
مردم سوريه هستند و بخش عظيمي از آنها را نمايندگي ميكنند. اين در حالي
است كساني كه در نشست دوحه حضور يافته يا پيش از آن در نشستهاي استانبول و
قاهره يا در كنفرانسهاي موسوم به دوستان سوريه شركت ميكردند، برخلاف
آنچه در ظاهر و در تبليغات مطرح و ادعا ميشود جايگاه و پايگاه لازم را در
بين مردم سوريه ندارند و به همين علت در ۲۰ ماه گذشته نه تنها مردم مناطق
در سوريه از آنها استقبال و حمايت نكردند بلكه بر عكس همگام با ارتش سوريه
براي مقابله با آنها وارد عمل شدهاند و اقدامات خودسرانه آنها در قتل و
اعدام مناطق درگير و ايجاد رعب و وحشت براي آنها روند بيزاري مردم سوريه را
از آنها بيشتر كرده است به خصوص آنكه اتخاذ رويكرد مسلحانه و براندازانه
در۲۰ ماه گذشته نتيجهاي جز كشتار و خرابي به بار نياورده است. بر اين اساس
ميتوان گفت كه اغلب مردم سوريه از رويكرد گفتوگو و اصلاح براي حل بحران
سياسي اين كشور حمايت ميكنند و همين امر پشتوانه محكمي را براي ديپلماسي
جاري جمهوري اسلامي ايران فراهم ميكند. اين رويكرد بر منطق گفتوگو و اصول
دموكراسي و همچنين اصول و قواعد بينالمللي از جمله منشور ملل متحد و حقوق
بينالملل استوار است. بنا بر اين از نظر اصولي مباني تحركات و تلاشهاي
جمهوري اسلامي ايران بسيار مستحكم و قوي است و اجراي آن ميتواند صلح و
ثبات را به سوريه و منطقه به ارمغان بياورد و از ادامه كشتار و خرابي در
اين كشور جلوگيري كند و در عين حال با تداوم بخشيدن به نقش سوريه در محور
مقاومت همچون گذشته سد محكمي را در برابر توسعهطلبي و اشغالگري رژيم
صهيونيستي ايجاد كند.
حملات اخير اين رژيم به غزه بار ديگر اين
نكته را براي مخالفان مسلح سوريه و حاميان منطقهاي و بينالمللي آنها
گوشزد كرده است كه آنها با اين حمايتها نه تنها موجبات ريخته شدن خون مردم
سوريه و خرابيهاي گسترده در اين كشور را فراهم كردهاند بلكه با ايجاد يك
چنين وضعيتي در سوريه صهيونيستها را براي توسل مجدد به كشتار و
توسعهطلبي در غزه تحريك كردهاند و از اين جهت بين چالشسازي براي سوريه
به عنوان يكي از دو ستون اصلي محور مقاومت و از سرگيري دور جديد اقدامات
اشغالگرانه در فلسطين ارتباط معناداري وجود دارد. از اين جهت نشست تهران
براي بسترسازي براي حل بحران سوريه از طريق گفتوگو ميتواند آثار و
پيامدهاي مثبتي نيز براي فلسطينيها در پي داشته باشد و از سوءاستفاده
صهيونيستها از بحران سوريه براي پيشبرد اهداف خود در فلسطين جلوگيري كند.