وطن امروز:
سخنرانی ابلهانه و ترحمبرانگیز بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل، نشان داد مشکل روانشناختی سردمداران این رژیم از مشکلات سیاسی و راهبردی آنها جدیتر است. نتانیاهو پنجشنبه شب آشکارا کلافه به نظر میرسید. اگرچه سعی کرد با اعتماد به نفس حرف بزند و مصمم جلوه کند ولی در مجموع از حد و اندازه یک موجود شکست خورده که تصمیم گرفته حالا که دیگران به حرفش گوش نمیدهند، برای دلخودش یک سخنرانی سیر بکند، فراتر نرفت.
این سخنرانی بر خلاف ظاهرش مملو از شکست بود. از جنبه سیاسی، معنای روشن این سخنرانی آن بود که نتانیاهو در پروژه خود مبنی بر وادار کردن دولت آمریکا به ترسیم یک خط قرمز روشن در مقابل برنامه هستهای ایران – خط قرمزی که نتیجه عبور از آن حمله نظامی آمریکا به ایران باشد- کاملا شکست خورده است. اگر دولت آمریکا حتی به نحو حداقلی با این ایده همراهی کرده بود، دلیلی نداشت که نتانیاهو پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل ماژیک قرمز به دست بگیرد و نقاشی بکشد. صرف اینکه نتانیاهو وادار شده خودش خط قرمزی برای برنامه هستهای ایران ترسیم کند، نشان میدهد این دیوانهبازی داوطلب دیگری نداشته است. از جنبه فنی، کاری که نتانیاهو کرد یک افتضاح کامل بود. من این سخنرانی را از ابتدا تا انتها چند بار گوش کردم. در واقع تا آنجا که به جنبههای فنی ساخت یک سلاح هستهای مربوط میشود نتانیاهو خودش هم نفهمید چه گفت! امروز هم که تفسیرهای منابع و کارشناسان غربی از سخنان او را میخواندم روشن بود آنها هم خیلی سر درنیاوردهاند که نخستوزیر رژيم صهيونيستي دقیقا منظورش چه بود.
روی نقاشیای که پرادو و لیبرمن دست نتانیاهو داده بودند تا در مجمع عمومی نشان این و آن بدهد 3 مرحله مشخص شده بود که ظاهرا مراحلی بود که ایران باید طی کند تا یک سلاح هستهای بسازد. مرحله اول با عدد 70 درصد مشخص شده بود، مرحله دوم 90 درصد و مرحله سوم هیچ مشخصه کمّی نداشت. نتانیاهو گفت خط قرمز در انتهای مرحله دوم کشیده میشود یعنی زمانی که ایران 90 درصد راه ساخت سلاح هستهای را پیموده باشد و بعد در ابلهانهترین اقدام ممکن برای این موضوع زمان تعیین کرد و گفت تا بهار یا تابستان آینده
– یعنی درست موعد انتخاب ریاست جمهوری- ایران در آستانه این خط قرمز خواهد بود. آنچه به لحاظ فنی مبهم ماند این بود که اولا نتانیاهو بر چه مبنایی برنامه غنیسازی را با برنامه ساخت سلاح هستهای یکی گرفته است. هماکنون بیش از 15 کشور در جهان غنیسازی میکنند بدون اینکه کسی آنها را متهم به ساخت سلاح هستهای کند. ثانیا روشن نشد که مقصود از 70 یا 90 درصد، درصد غنیسازی است یا حجم مواد انباشت شده؟ اگر اولی باشد که بدجوری سر صهیونیست قصه ما کلاه رفته، چرا که ایران نه غنیسازی 70 درصد انجام داده و نه غنیسازی 90 درصد. اگر مقصود حجم مواد باشد، باز هم فرمایشات آقای نخستوزیر باعث آبروریزی است، چرا که برای ساخت یک سلاح اورانیومی 25 کیلو اورانیوم 90 درصد غنا لازم است که معادل است با حدود 250 کیلو اورانیوم 20 درصد. مطابق آخرین گزارش آژانس ایران حدود 90 کیلو اورانیوم 20 درصد غنا دارد که کمتر از 50 درصد مواد لازم برای ساخت سلاح مورد ادعای اسرائیلیهاست بنابراین اعداد 70 و 90 درصد هر دو کاملا اشتباه است و با هیچ محاسبهای نمیتوان این جمله نتانیاهو را درست دانست که ایران 70 درصد راه ساخت سلاح هستهای را پیموده است. حالا ما البته نمیدانیم مشکل دقیقا کجاست؟ تهیهکنندگان نقاشی گاف دادهاند یا آقای نتانیاهو استعداد کافی برای توضیح درست مساله را نداشته است؟! اما مهمترین مسالهای که باید به آن پرداخت، تبعات راهبردی این سخنان است. اساس استدلال نتانیاهو درباره ضرورت کشیده شدن یک خط قرمز مقابل برنامه هستهای ایران این است که اگر چنین اتفاقی بیفتد تهدید نظامی علیه ایران معتبر خواهد شد و وقتی این تهدید معتبر شد آن وقت ایران به دلیل اجتناب از ورود به درگیری نظامی از این خط قرمز عبور نخواهد کرد و بنابراین برنامه غنیسازی ایران متوقف میشود.