کد خبر: ۱۰۰۷۴۵
تاریخ انتشار:
رسالت هنر و هنرمند انقلاب اسلامی در نگاه امام روح‌الله(ره)

برخیزید ای هنرمندان راه خدا

امام خمینی(ره):سینما یکى از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما مى‏دانید که جوان‌هاى ما را مرکز فحشابه تباهى کشیده‏ اند و همین‌طور سایر این [مراکز]. ما با این‌ها در این جهات مخالف هستیم.

سابقه سینما در ایران سابقه سیاهی است. عامه متدینین سینما را با فساد یکی می‌دانند. (امام) اما در اولین سخنرانی‌اش نظر خود را محکم و استوار بیان می‌کند. او سینما را از مظاهر تمدن می‌شمرد و به اصلاح سینما امید دارد. قطعاً او نیز با سینما اگر مساوی با فحشا باشد، مخالف است:

«سینماى ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزى که در خدمت اجانب براى عقب نگه‌داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروى انسانى ماست، با آن مخالف هستیم. ما کىْ مخالفت کردیم با تجدّد؟ با مراتب تجدّد؟ مظاهر تجدّد وقتى که از اروپا پایش را در شرق گذاشت- خصوصاً در ایران- مرکز [عظیمى‏] که باید از آن استفاده تمدن بکنند، ما را به توحش کشانده است. سینما یکى از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما مى‏دانید که جوان‌هاى ما را این‌ها به تباهى کشیده‏ اند و همین‌طور سایر این [مراکز]. ما با این‌ها در این جهات مخالف هستیم.»1

و این چنین است که هنر ناب برآمده از جان‌های دردمند یاران انقلاب، اولین صحنه‌های وصال امام و امت را در یادها جاودانه می‌‌کند. از این پس شوری عظیم در جان‌های فرزندان انقلابی امام پدید می‌آید و هر کس از دورترین روستاهای کشور تا بچه‌های پایتخت، در خلأ به وجود آمده از قهر فسیل‌های هنری دوران طاغوت، طراوت و نشاط را به عرصه هنری انقلاب اسلامی بازمی‌آورند.عرصه هنر، همچنان مبهم و احتیاط‌انگیز است. نیاز است پیرِ مراد انقلاب، قبله و جهت را بازنمایاند. او هم فقه خوانده، هم فلسفه و هم عرفان. امام روح‌الله همچنان به افق‌های دور دست می‌نگرد و ابراز می‌دارد:

امام تا دلیلی شرعی یا عقلی بر تحریم چیزی نیابد، بدان حکم نمی‌کند؛ نه دچار افراط می‌شود که همه مظاهر دانش جدید را به یک چوب براند و نه اهل خودباختگی و انفعال است که با دیدن زرق و برق تکنولوژی‌های نو، رسالت انسان در برابر معبودش را از یاد ببرد. او فن‌آوری و مظاهر دانش جدید را نیز برای تربیت و تعالی انسان می‌خواهد.

«در مسائل فرهنگى و برخورد با هنر به معناى اعم؛ چون عکاسى، نقاشى، مجسمه‌سازى، موسیقى، تئاتر، سینما، خوشنویسى و غیره؛ در حفظ محیط زیست و سالم‌سازى طبیعت و جلوگیرى از قطع درخت‌ها حتى در منازل و املاک اشخاص، در مسائل اطعمه و اشربه، در جلوگیرى از موالید در صورت ضرورت و یا تعیین فواصل در موالید، ... و مهم‌تر از همه این‌ها، ترسیم و تعیین حاکمیت ولایت‌فقیه در حکومت و جامعه که همه این‌ها گوشه‏اى از هزاران مسئله مورد ابتلاى مردم و حکومت است که فقهاى بزرگ در مورد آنها بحث کرده‏اند و نظراتشان با یکدیگر مختلف است و اگر بعضى از مسائل در زمان‌هاى گذشته مطرح نبوده است و یا موضوع نداشته است، فقها امروز باید براى آن فکرى بنمایند...»2

سینما هم باید مسجد باشد

او تا دلیلی شرعی یا عقلی بر تحریم چیزی نیابد، بدان حکم نمی‌کند؛ نه دچار افراط می‌شود که همه مظاهر دانش جدید را به یک چوب براند و نه اهل خودباختگی و انفعال است که با دیدن زرق و برق تکنولوژی‌های نو، رسالت انسان در برابر معبودش را از یاد ببرد. او فن‌آوری و مظاهر دانش جدید را نیز برای تربیت و تعالی انسان می‌خواهد. از این رو حکم می‌کند:

«تمام آثار تجدّد و تمدن در اسلام مجاز است، مگر آنهایى که فساد اخلاق بیاورند، فساد عفت بیاورند. اسلام آن چیزهایى را که مخالف با مصالح ملت بوده است، آنها را نفى کرده. آنهایى که موافق با مصالح ملت است، آنها را اثبات کرده است. ما الآن این مظاهر تمدنى که در جاهاى دیگر- در ممالک پیشرفته- از آنها استفاده‏هاى صحیح مى‏شود، وقتى که آمده است در مملکت ما یا مملکت‌هاى شبیه به مملکت ما، استفاده‌هایى که از اینها مى‏شود، استفاده‏هاى فاسد مى‏شود؛

مثلاً سینما. ممکن است که کسى در سینما نمایش‌هایى که مى‏دهد نمایش‌هاى اخلاقى باشد، نمایش‌هاى آموزنده باشد، که این را هیچ‌کس منع نکرده؛ و اما سینمایى که براى فساد اخلاق جوان‌هاى ماست و اگر چند روز جوان‌هاى ما در این سینماهایى که در این عصرْ متعارَف بود و در زمان شاه متعارف است، اگر چند وقت یک جوان برود در آنجا فاسد بیرون مى‏آید، دیگر به درد نمى‏خورد...»3

او همچنان به هنرمندان نورسته انقلاب امیدوار است و هر از چندگاهی جهت را به آنها نشان می‌دهد تا راه را گم نکنند. او اهالی فرهنگ را چنین خطاب می‌کند:«رسانه‏ هاى گروهى، به ویژه صدا و سیما، این مراکز آموزش و پرورش عمومى مى‏توانند خدمت‌هاى گرانمایه ‏اى را به فرهنگ اسلام و ایران نمایند... در برنامه‏ ها و نمایشنامه‏ ها و انعکاس هنرها و انتخاب فیلم‌ها و هنرهاى آموزنده باید همت گمارند و بیشتر کار کنند؛ و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربیت صحیح و تهذیب جامعه، وضعیت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگى شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه‏ ها به ملّت بیاموزند و از هنرهاى بدآموز و مبتذل جلوگیرى کنند.»4

امام ریشه مبارزه با فساد را به صدر اسلام بازمی‌گرداند؛ آن‌گاه که جمعی از منافقین، مسجد ضرار را برای مقابله با اسلام بنا کردند و رسول گرامی اسلام دستور نابود کردن آن لانه نفاق را صادر فرمودند. او اساس همه مخالفت‌های علمای اسلام با سینما را ابتذال و فساد حاکم بر سینمای پیش از انقلاب معرفی می‌کند.

امام ریشه مبارزه با فساد را به صدر اسلام بازمی‌گرداند؛ آن‌گاه که جمعی از منافقین، مسجد ضرار را برای مقابله با اسلام بنا کردند و رسول گرامی اسلام دستور نابود کردن آن لانه نفاق را صادر فرمودند. او اساس همه مخالفت‌های علمای اسلام با سینما را ابتذال و فساد حاکم بر سینمای پیش از انقلاب معرفی می‌کند و چنین می‌فرماید:

«اگر یک سینماى اخلاقى باشد و علمى باشد، چه کسى جلویش را مى‏گیرد؟ اما وقتى که ما مى‏بینیم که مملکت ما از سینمایش گرفته تا مدرسه‏اش استعمارى است؛ یعنى از خارج آوردند اینها را براى ما، تحفه‌هایى است که از آنجا آوردند براى فاسد کردن نسل جوان ما، همه چیزش را، اگر مسجد هم یک‌وقت این‌طور شد، ما درِ آن را مى‏بندیم. اگر مسجدى شد که این مسجد دعوتش دعوت فاسد شد، پیغمبر اکرم خراب کرد «مسجد ضِرار» را، مسجدى که درست کرده بودند در مقابل پیغمبر و تبلیغات مى‏کردند بر ضد اخلاق و بر ضد امثال ذلک؛ پیغمبر داد خرابش کردند. اگر مسجدى باشد که مسجد ضِرار باشد، مسجدى باشد که نتوانیم آن مسجد را اصلاحش کنیم، مسجدش [را] هم خراب مى‏کنیم؛ نه این‌که سینمایش را. این‌که ما با سینما مخالفیم، با این نحو سینمایى که اینها دارند مخالفیم؛ نه با سینما اصلش باشیم. ما چى مخالفیم؟ چه کار داریم ما با سینما؟ اگر اخلاقى باشد، اگر آزادى باشد، اگر براى تربیت جوان‌هاى ما باشـد، خوب این هم یک راه تربیت است...»5

مرام‌نامه هنر انقلاب اسلامی

هنرمندان متعهد انقلاب اسلامی پابه‌پای دیگر اقشار ملت ایران، در صحنه‌های شگرف ایثار و شهادت، جانبازی کرده‌اند. آنان آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب اسلامی را در هنری آسمانی بازتابیده‌اند و ظریف‌ترین زوایای این انقلاب عظیم را به یاری ذوق باریک‌اندیش خویش ترسیم کرده‌اند. اینک در آخرین سال‌های حیات امام روح‌الله موسوی خمینی، نامه‌ای از ایشان جان‌های تشنه هنرمندان انقلاب اسلامی را تازه می‌کند و این پیام به قبله‌نمایی برای همه اهالی اقلیم هنر مبدّل می‌شود. پیامی که تا مبارزه هست و تا ظلم و بی‌عدالتی در جهان باقیست، کهنه نمی‌شود و هنرمندان را به میدان مبارزه با طاغوت فرامی‌خواند. این پیام چنین است:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم.

خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه‏ هاى عشق و شهادت و شرف و عزتْ، سرمایه زوال‌ناپذیر آن‌گونه هنرى است که باید به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیبا پسندِ طالبانِ جمال حق را معطر کند. تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل‌دهنده اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدى- علیهم السلام- اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه‌خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم‏آور محرومیت‌ها باشد. هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌دارى مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بی ‏درد و در یک کلمه «اسلام آمریکایى» باشد ...

هنر در مدرسه عشق نشان‌دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است. هنر در عرفان اسلامى ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخ‌کامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالوصفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا، لذت مى‏برند. تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهان‌خواران شرق و غرب و در رأس آنان آمریکا و شوروى را بیاموزد.

هنرمندان ما تنها زمانى می ‏توانند بی دغدغه کوله‌بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده‏ اند.و هنرمندان ما در جبهه ‏هاى دفاع مقدسمان اینگونه بودند تا به ملأ اعلا شتافتند و براى خدا و عزّت و سعادت مردمشان جنگیدند و در راه پیروزى اسلام عزیز، تمام مدعیان هنر بى‏درد را رسوا نمودند.

خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند..

30/6/67. روح اللَّه الموسوى الخمینى.6

پی‌نوشت‌:

1. صحیفه امام، ج‏6، ص 15.

2. همان، ج‏21، ص 177.

3. همان، ج‏5، ص 263.

4. همان، ج‏19، ص 160.

5. همان، ج‏4، ص 35.

6. همان، ج‏21، ص 146. پیام [به هنرمندان و خانواده شهدا (تجلیل از هنر و هنرمندان متعهد)].

محمدعلی روزبهانی

منبع : ماهنامه فرهنگ پویا شماره 19( با مختصر تغییر)

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین