کیهان:
1- «اتاق كنترل» (ديسپاچينگ)-Dispatching- يك واژه فني است كه در تعريف آن گفته مي شود؛ مديريت متمركز و منسجم شبكه هاي قدرت و يا كارخانه ها در يك فضا كه توانايي كنترل تمام اجزاي كليدي كارخانه و يا شبكه را داراست.
نكته گفتني اين است كه اين واژه از حوزه فني و مهندسي به حوزه سياست و قدرت نيز شيفت و منتقل شده است.
وقتي عليه كشوري يا گزينه مورد هدف، سناريوها و طرح هاي متعددي برنامه ريزي مي شود مجموعه ترفندها و شگردها از يك مركز و اتاق، كنترل شده تا به انسجام و تمركز موردنظر براي رسيدن به آن هدف لطمه اي وارد نشود. البته بيشتر از واژه مورد اشاره، واژه «اتاق فرمان» - Command Room- استفاده مي شود.
اكنون سؤالي كه به ميان مي آيد اين است كه اتاق فرمان و كنترل دشمن عليه جمهوري اسلامي چه برآورد منسجم و متمركزي دارد؟
2- بدون كمترين ترديدي بايد گفت؛ دشمن در شرايط فعلي تنها بر گزينه «تحريم» متمركز است و مي كوشد تا همه شبكه هاي خود را در قالب يك دالان مشخص هدايت كند و به بهترين شكل تأثيرگذار باشد و از اين روي، در مواجهه با ايران اسلامي از «تحريم هوشمند، فراگير و فلج كننده» سخن به ميان مي آورد.
سؤال ديگري كه پيش كشيده مي شود اين است كه آيا اين راهبرد از سوي اتاق فرمان و كنترل دشمن عليه كشورمان به نتيجه رسيده است؟ آيا برآورد آنها در تأثير گزينه تحريم برضد ايران صحيح و بدون خطا بوده است؟ آيا توانسته اند همه نيروها و پتانسيل خود را به سوي انسجام و تمركز براي اجرايي كردن تحريم هايي كه تأثيرگذار نيز باشد كنترل نمايند؟
3- پاسخ به سؤالات بالا را بايد در يك واژه به اصطلاح معنادار و راهبردي جست وجو و واكاوي كرد؛ «اول ژوئيه» تمام تلاش ها و تحركات و به فعليت رساندن برنامه ها و طراحي هاي دشمن به اين نقطه رسيد كه از اول ژوئيه 2012-11تير 1391- تحريم هاي نفتي عليه كشورمان را عملياتي كند.
يادآور مي شود اتحاديه اروپا طي بيانيه اي رسمي اعلام كرد كه از تاريخ اول ژوئيه حتي يك قطره نفت از جمهوري اسلامي خريداري نمي كند.
از چند ماه مانده به اول ژوئيه نيز مرتباً و بدون وقفه، امپراتور رسانه اي غرب با حجم انبوهي از تحليل ها، گزارش ها، مصاحبه ها و به اصطلاح مستندات بر طبل وضعيت بحراني [!] ايران كوبيد.
به تعبير روشن و واضح، اول ژوئيه به موعدي تبديل گشت كه اتاق فرمان و كنترل دشمن محاسبه كرده بود با فرا رسيدن آن، ايران حاضر به امتياز دادن خواهد شد و درب ديپلماسي و سياست بر پاشنه اي خواهد چرخيد كه قدرت هاي غربي اراده كرده اند.
از همين روي؛ جنگ رسانه اي دشمن مدت ها پيش تر از موعد اول ژوئيه عليه ايران آغاز شد.
با اعلام اينكه از اول ژوئيه تحريم نفتي ايران به اصطلاح گزنده خواهد بود، واشنگتن پست طي گزارشي مدعي شد كه با اجراي تحريم هاي بي سابقه بر ضد ايران از اول ژوئيه، وضعيت تهران بيش از هر زمان ديگري وخيم تر مي شود.
برخي از تحليلگران و رسانه هاي غربي نيز ذوق زده دست به پيش بيني زدند كه اول ژوئيه، موعد كوتاه آمدن ايران خواهد بود و از جمله «نات كرن» سردبير مجله نفتي فارين ريپورتس پيش بيني كرد كه تهران تا اواسط تابستان يك سوم از صادرات نفتي خود را از دست مي دهد و...
4- پيش از آنكه به اين سؤال پاسخ داده شود كه آيا تحريم هاي اول ژوئيه با ادعاي فراگير بودن، هوشمند بودن، فلج كننده و گزنده بودن عليه جمهوري اسلامي به بار نشسته است يا نه؟ بايد اشاره كنيم كه سال گذشته- سال منتهي به انتخابات اسفند 90- نيز اتاق فرمان دشمن از گزينه تحريم برضد ايران بهره برد و علاوه بر آن 3 قطعنامه عليه كشورمان در مسائل هسته اي، حقوق بشر و تروريسم صادر كردند تا با خدشه دار كردن سيماي جمهوري اسلامي و افزايش فشارها، مشاركت در انتخابات را به اصطلاح به چالش بكشانند.
اتاق كنترل دشمن آنقدر به خود مطمئن بود كه جرج سوروس اواخر اسفند 89 در تشريح برنامه هاي آتي عليه ايران گفت؛ شرط بندي مي كنم كه تا سال آينده-90- ايران سقوط مي كند!
5- مشاركت بالاي ملت ايران در انتخابات اسفند 90 و به چالش كشيدن تحريم ها و قطعنامه ها عليه كشورمان باعث شد تا اتاق فكر و فرمان و كنترل دشمن بر اعمال سنگين ترين تحريم ها در اول ژوئيه اتفاق نظر نمايد تا به زعم و گمان خودش كار را يكسره كند!! اما آيا پس از گذشت 70 روز از موعد راهبردي اول ژوئيه، اوضاع به سوي دشمن و قدرت هاي غربي پيش رفته يا اينكه در اتاق فرمان و كنترل آنها باز هم دچار محاسبات راهبردي گرديده است؟
6- اكنون پاسخ خيلي دشوار نيست و كافي است تا اتفاقات چند روز اخير را مورد تامل قرار دهيم.
دو روز پيش- 18 شهريور، 8 سپتامبر- 3 عضو شاخص اتحاديه اروپا يعني انگليس، آلمان و فرانسه اعلام كردند درصدد هستند تا تحريم هاي شديدتري را عليه ايران اعمال كنند.
خب، سؤال مشخص و روشني كه به ميان مي آيد اين است كه مگر قرار نبود تحريم هاي اول ژوئيه در بالاترين سطح و به صورت فراگير و آن هم هوشمند، ايران اسلامي را فلج كند؟ اگر اين برآورد و محاسبه دقيق بوده و مي بايست موثر واقع مي شده است ديگر نيازي به تحريم هاي جديد نيست. طرفه آن كه ويليام هيگ وزير خارجه انگليس همان دو روز پيش و به دنبال اعلام تحريم هاي جديد و شديدتر بر ضد ايران ادعا كرده است كه تحريم هاي ماه ژوئيه «موثر» بوده است!
7- نتيجه روشن و خالي از هرگونه ابهام از موضع اعلام تحريم هاي جديد و شديدتر عليه كشورمان اين است كه اتاق فرمان و كنترل دشمن نه تنها دچار اشتباهات راهبردي و محاسبات غلط در غلط است؛ بلكه اكنون قفل و هنگ كرده است و فقط به تكرار و توسل به گزينه هاي نخ نما شده روي آورده است. از همين روي علاوه بر تكرار گزينه بي خاصيت «تحريم»، گزينه هاي تكراري ديگر را نيز به صحنه آورده است.
از همين روي، سه روز پيش، دولت كانادا كه در محافل ديپلماتيك به دم روباه پير(انگليس) معروف است، با هماهنگي اعلام شده آمريكايي ها و صهيونيست ها و با هدف به اصطلاح تحت الشعاع قراردادن اجلاس غيرمتعهدها در تهران، در اقدامي كاملاً رواني و تصنعي، تعليق روابط با ايران را در بوق و كرنا مي كند.
در همين خط، سازمان عفو بين الملل، شنبه گذشته در مأموريتي ناشيانه، ايران را به نقض حقوق بشر و موج مجازات هاي اشد متهم كرد! بعيد نيست امروز نيز كه نشست فصلي شوراي حكام قرار است برگزار شود، آژانس به دنبال صدور قطعنامه اي عليه ايران باشد. با همين اوصاف باز هم بعيد نيست به بهانه اي سر و كله احمد شهيد گزارشگر به اصطلاح حقوق بشر پيدا شده و خواستار صدور قطعنامه اي بر ضد جمهوري اسلامي باشد. اما نكته قابل اعتنا اين است كه مگر همين تحريم ها، صدور قطعنامه ها، پروپاگانداي رسانه در قطع روابط با ايران قبلاً نيز استفاده نشده است؟ مشكل اينجاست كه اتاق فرمان و كنترل دشمن نمي تواند محاسبه كند كه چرا اول ژوئيه و تحريم هاي فراگير و هوشمند به بار ننشست و براي همين است كه به تجربه هاي بي حاصل گذشته روي مي آورد.
و بالاخره در پايان اين نوشته بايد موضوع ناكامي قدرت ها و به بن بست رسيدن اتاق فرمان و كنترل دشمن عليه ايران را در افقي ديگر به ارزيابي نشست و آن سخنان پاياني رهبر بصير انقلاب در افتتاحيه اجلاس سران غيرمتعهدها است كه؛ «بايد عزم هامان را راسخ كنيم، به هدف ها وفادار بمانيم، از اخم قدرت هاي زورگو نترسيم و به لبخند آنان دل خوش نكنيم. اراده الهي و قوانين آفرينش را پشتيبان خود بدانيم، به شكست تجربه اردوگاه كمونيستي در دو دهه پيش و شكست سياست هاي به اصطلاح ليبرال دموكراسي غربي در حال حاضر كه نشانه هاي آن را در خيابان هاي كشورهاي اروپايي و آمريكا و گره هاي ناگشودني اقتصاد اين كشورها همه مي بينند با چشم عبرت بنگريم و بالاخره سقوط ديكتاتورهاي وابسته به آمريكا و همدست رژيم صهيونيستي در شمال آفريقا و بيداري اسلامي در كشورهاي منطقه را فرصتي بزرگ بشماريم.»
حسام الدين برومند
اصولا اینها که تحریم نیست!تحریم اونی اه که مثل پیامبر(ص)تو شعب ابوطالب با دانه ای خرما تغذیه میفرمودند!مگرنه که ما پیرو اوییم(جانم فداش)