بولتن نیوز ـ سعید ساداتی؛ «خداحافظ رفیق» همان فیلمی است که هنوز هم پس از 9 سال از تولید آن
برای خیلی ها تازگی دارد. همان فیلمی که به اذعان اهالی هنر دیگر مانند آن در
سینمای ایران نخواهد آمد.
فیلمی
که در سه اپیزود روایت می کند داستان دلهای صاف و صادق شهدا را. شهدایی که دلبسته
دنیا نشدند و به وابستگی آدمیان به دنیا می خندند. به ساده انگاری کسانی که برای
زرق و برق دنیا دست و پا می زنند و آب در هاون می کوبند.
«روز باید بیای تو این شهر بگردی؛ بتن که خوبه! بعضیا یه چیزایی خرج این مسافرخونه می کنن که میشه باهاش همه بهشت رو خرید!»
آری راست می گوید «مرتضی»؛ این روزها در خیابان های شهر چیزهایی خرج این مسافرخانه می کنیم که می توان با آنها تمام بهشت را خرید. حیا، صداقت، پاکدامنی و ... دُرّهای نایابی شدند که این روزها کمتر به چشم می آیند.
چه بسیار همسران شهیدی که همچنان به عشق «مرتضی» زندگی می کنند و به دیوانگی خود فخر می فروشند و چه بسیار کسانی که «از رسته فرمانده گردانی به دسته شاطری ترقی کردند» و امروز در همسایگی من و تو گذران زندگی می کنند.
اگر کمی دقت کنی می توانی روزانه دسته موتورسوارانی را ببینی که آمدند تا دوستانشان را از آسایشگاه به میهمانی ببرند؛ فرقی نمی کند در لباس رفتگر شهرداری باشی یا در لباس خاکی یک بسیجی؛ دلت که پاک باشد میبینی شان!
تابحال از خود پرسیده ای این روزها که غبار گناه در و دیوار شهر را گرفته است چند نفر مثل «مسلم» برای پر کشیدن لحظه شماری می کنند. امثال من و تو آلوده ایم و واگیردار. آری؛ نفس ما شهدا را مریض می کند.
این روزها «مسلم» کم داریم. کسی که دلش را در مشت حسین جا گذاشت و رفت. دیگر دلی نداشت که در غربت کوفه تنگ شود یا بگیرد. اگر «مسلمیم» چرا تسلیم نیستیم؟ اگر دل دادیم چرا بیدل نیستیم؟
« دلم گرفته مرتضی. دلم گرفته. اینهمه چراغ توی این شهر هیچکدوم چشمامون روشن نمی کنه. اینهمه چشم توی این شهر هیچکدوم دلمو گرم نمی کنه.
اینجا همه می دوند که زنده بمونن؛ هیچکس نمی دوه که زندگی کنه.
این شهر همش شده زمین. دیگه آسمونی نداره این شهر. من دلم آسمون می خواد مرتضی؛آسمون.
وقتی دلت آسمون داشته باشه چه تو راه کربلا باشی چه تو زندان هارون، آسمون آبی بالا سرته.»
اما این روزها که اهالی سینما و تلویزیون به «خداحافظ بچه» فخر می فروشند و برای تقدیر و تشکر از آن با یکدیرگر مسابقه گذاشته اند؛ بیش از پیش دلتنگ «خداحافظ رفیق» ی می شوم که نه راه بچه دزدی یادم داد و نه راه از دور زدن خدا را؛
«خداحافظ بچه» راه رسیدن به خدا را دفتر و خودکار دانست و «خداحافظ رفیق» شهدا را!
این روزها که سینمای ایران درگیر ابتذال و فسادهای اخلاقی بازیگرانش شده است؛ بیشتر از هر روز دیگری دلتنگ «خداحافظ رفیق»ها می شوم...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
شما چه جوری فیلمی را می پسندید؟ بی بنداباری توش باشه و یا بزن برقص و جلف بازی?
کمی تواضع هم بد نیست و لطفا نظرتان را بگذارید به حساب سر در نیاوردن و متوجه نشدنتان از فیلم بسیار دوست داشتنی خدا حافظ رفیق.
شخصیت اگر خداجو باشد فیلم خدایی را می پسندد و اگر هم دنبال لذات دنیوی باشد فیلمی را می پسندد که به نیازهای حیوانیش پاسخ دهد.
اهدنا صراط المستقیم
.
یا الله...
حتما منظور شما از "زيبا" فيلمهاي هاليوودي مخصوصا با صحنه هاي آنچنانيه.نه؟
ولیاین فیلم با قلب و روح من بازی کرد هردفعه که میبینم فقط گریه میکنم
بله انان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی میخورند
آره بخدا...
سوره مبارکه بقره
آیه شریفه 171
وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لاَ يَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ
معنای آیه:
کافران مانند حیوانی هستند که فریاد خیرخواهانه ی چوپان را جز سر و صدایی بی معنا نمی دانند زیرا سخن حق را نمی شنوند. نمی گویند و حق را نمی بینند. آنان نمی اندیشند.
پیام آیه:
آدمی با نور عقل می تواند راه حق و حقیقت را بیابد، اما کافران خود را از این نعمت محروم کردند.
فقط نصف بودجه فیلم برا ارایش مثلا روح شهدا بود
تموم بازیگراش رو مثل عروسک درست کرده بودن
معلومه معنی گریم رو نمیدونی! کافیه یه نگاه به بازیگران خانم در سینما بندازی تا معنی عروسک رو بفهمی و انقدر منصف باشی که که در مورد بودجه ای که صرف یه مشت مثلا هنرمند ! میشه درست قضاوت کنی .
نظرشما هم مثل خودته ( lol)...!
(البته این را هم بگویم من فیلم ایرانی و خارجی خیلی دیده ام ولی این خیلی باحال بود)
این فیلم برای کسانی که تو منجلاب دنیا و جامعه امروز گیر افتادن طبیعتاً هیچ جاذبه ای نخواهد داشت.
هرباری که این فیلم نه این واقعیتو دیدم گریه کردم..
درود بر سازندگانش
مشه سندي روايتي تاريخي يا يه چيزي بياري؟
شهدا التماس دعا .دستمونو بگیرین
مسلم کسی که دلش را در مشت حسین جا گذاشت و رفت. دیگر دلی نداشت که در غربت کوفه تنگ شود یا بگیرد. اگر «مسلمیم» چرا تسلیم نیستیم
من که هر موقع میبینمش کیف میکنم
چیکار باخ ودم کردم که نمی فهمم چرا هنوز چراغایی توی این شهر هستند که منو جذب میکنن چرا هنوز اسیر زمینم چرا آسمون و نمیبینم چرا توی دلم آرزوی آسمون نیست خدایا چرا؟
به نظر من اين فيلم عااااااااااااليه
خدا اجرشونبده
برادرا و خواهرا انتقاد دارن حداقل بي احترامي نكنن