ما هم این را قبول داریم که تکواندو ایران در آن واحد می تواند چند تیم ملی داشته باشد اما المپیک بهترین معیار است برای اینکه ببنیم آیا همه می توانند به عنوان سرمربی قابل اتکا کنار شیاپچانگ بنشینند و تکواندوکاران ایران را که هر کدامشان عناوین جهانی دارند، را کوچ کنند؟
بامداد امروز، محمد باقری معتمد روی
شیاپچانگ رفت تا برای مدال طلا با حریف ترک که اصلا حریف دست و پا بسته ای نبود،
مبارزه کند اما آیا قوی بودن حریف برای کسی که مدعی مدال طلا است، بهانه خوبی است
و باید به مدال نقره ای که به دست امده، خوشنود باشیم یا اینکه باید به اتفاق هایی
که از شب گذشته تا بامداد امروز افتاده، نگاهی بیاندازیم و بعد قضاوت کنیم که آیا
نقره حق مان بوده یا اینکه باید انتظار طلا می داشتیم؟
محمد باقری معتمد با عناوین جهانی در حالی کارش را شروع کرد که اولین چیزی که در مسابقه او جلب توجه کرد و حتی تماشاگران مبتدی را هم به صدا در آورد؛ ترسی بود که به راحتی می شد در چشمان سرمربی تیم ملی دید.
فریبرز عسگری که از تیم نوجوانان راهی تیم ملی شد، طوری کنار شیاپچانگ نشست که به راحتی باختش مقابل بزرگی نام المپیک مشهود بود؛ باختی که در همان مسابقه اول اتفاق افتاد و همان موقع بود که جای خالی رضا مهماندوست و فریادهایش کنار شیاپچانگ کاملا احساس شد.
مسوولان فدراسیون تکواندو در روزهایی که تصمیم گرفتند به خاطر مسئله بی اهمیت حقوق، سرمربی تیم ملی را کنار بگذارند، رسانه ها را متهم به سیاهنمایی کردند و مدتی بعد هم گفتند همه آرام باشند تا مبادا آرامش تیم ملی بر هم بخورد اما حالا دیگر می توان حرف زد به خصوص هنگامیکه می دانیم سرمربی تیم ملی چیزی برای ارائه به شاگردش نداشت. در مسابقه فینال بود که صدای فریبرز عسگری به خوبی شنیده شد همانجایی که باید توصیه های لازم را به معتمد می کرد و به جای اینکه از او بخواهد همه تلاشش را انجام دهد چون دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد؛ به او می گفت، « نخواستی، حمله نکن و ....»
دیشب نه تنها جای خالی مهماندوست احساس شد که حتی با خود گفتیم، کاش حداقل حالا که بهترین مربی جهان کنار تیم نیست، هادی ساعی که تجربه المپیک را دارد و بارها بزرگی المپیک را به زمین زده؛ کنار محمد بود و توصیه های لازم را به معتمد می کرد که اگر اینطور بود شاید ما الان کسب پنجمین مدال طلا را جشن می گرفتیم نه اینکه شاهد حرف ها عجیب و غریب باشیم.
فر یبرز عسگریکه درطول بازی هیچ سر و صدایی را از او نمی دیدیم، می گوید « معتمد همه تلاشش را کرد و ....» او حرف هایی از این دست می زند اما چطور می خواهد ترسی که در تمام اجزای صورتش بود را توجیه کند آنهم در شرایطی که هادی ساعی، پرافتخار ترین ورزشکار المپیکی ایران حرف دیگری می زند و می گوید: « محمد می توانست این بازی را با برد پشت سر بگذارد.»
هادی ساعی در المپیک اتن در سه ثانیه پایانی از حریفش عقب بود اما با تیزهوشی که به خرج داد؛ توانست از این بازی باخته، یک مدال طلا دشت کند اما در اینجا می بینیم که در 6 ثانیه پایانی بازی برده معتمد، به تساوی کشیده می شود و در نهایت راند طلایی و ... و اینجاست که باید بگوییم عیار افراد در المپیک روشن می شود و مردان بزرگ اینجا محک می خورند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
چرا ما ایرانی جنبه باخت نداریم و همیشه دنبال مقصر میگردیم؟
رزمیکار باید بمب شجاعت باشد نه اینکه با این همه احتیاط در مقابل حریف برزیلی که یک نقطه سالم در بدن نداشت به حریف روحیه بدهد تازه ضربات زیادی هم به پای مجروح او بزند . ایشان ترس به تیمش و ملت ایران هدیه داد .
ولی واقعا دلم برای کرمی سوخت وقتی برای برنز میجنگید خیلی افسرده و سرخورده بود شاید نگران همین حرف و حدیث های بعد از بازگشت بود.
کاش به بچه هامون یاد بدیم در هر رقابتی امکان برد و باخت وجود داره تا انقدر از باخت غمگین نشوند.
هرکسی که متخصصه باید کنار بشینه .
لیاقت نداشتن نگهش دارن دیگه
واقعا متاسفم واسه تکواندوی ایران...