وطن امروز:
بعد
از افشا شدن شرایط استخدام در شبکه «من و تو» در وب شخصی رها اعتمادی
(بنیاعتماد) به تازگی یکی دیگر از جداشدگان از این شبکه انگلیسی از مسائل و
شرایط کار در این شبکه پرده برداشت.
مژگان انصاری متولد 26/8/1356(35 ساله)تهران، فعالیت رسانهای خود را
با «ببینتیوی» شروع کرده و به گفته خود 9 ماه در شبکه من و تو مشغول به
کار بوده است. وی در فیسبوک شخصی خود به برخی مسائل اشاره کرده که جای
بررسی و تحلیل دارد. (پاورقی)
صحبتهایی که مژگان انصاری در فیسبوک شخصی خود مطرح کرده به شرح زیر است:
«با سلام من مژگان انصاری متولد 26/8/1356 (35 ساله) تهران . 10ساله با
خانوادهام در لندن زندگی میکنم. با 2 تا از دوستانم آزاده حسینی و آوا
روحبخش 6 ماه تو شبکه «ببین تیوی» کار کردیم.
بعدش با آزاده و آوا به استخدام شبکه من و تو درآمدیم و 9 ماه تو این
شبکه کار کردم. 6 ماهش را پروژهای تو من و تو- 2 ، 3 ماهشم به صورت
آزمایشی تو من و تو- 1 بودم.
آزاده از اول توی اتاق خبر من و تو-1 به صورت رسمی مشغول شد. من و آوا
هم که رفتیم من و تو-2. اما آزاده بعد از مدتی که توی اتاق خبر مشغول شده
بود از شبکه رفت.
بعد از 6 ماه که توی من و تو- 2 بودیم، من و تو 1 و 2 با هم یکی شدند.
من و آوا هم به من و تو- 1 منتقل شدیم. شرایط توی من و تو- 1 مثل من و تو-2
نبود؛ اول اینکه کار تو اونجا کاملا رسمی بود. بعدش هم اینکه فضا کاملا
امنیتی و سکرت بود. شبکه من و تو با بودجه دولت انگلیس تاسیس و اداره میشه
و همه چیز زیر نظر اوناست. به ما گفتن 3 ماه اول آزمایشی هستید و اگر
مدیر تایید کنه و شرایط کاری را داشته باشید بعد از 3 ماه رسمی میشید. 3
ماه آزمایشی خیلی خوب جلو رفت اما بعدش اتفاقایی برایم پیش اومد که هیچوقت
در موردش به کسی حرفی نزدم اما به دلیل مطرح شدن بعضی شایعهها مجبورم
برای دفاع از خودم بعضی اتفاقهایی که برام پیش اومده را توضیح بدم.
الان چند وقتیه بعضی دوستای نارفیق یا دشمنان، شایعههایی را درباره من
تو فیسبوک و... پراکنده کردن که دروغ محضه و دور از رفتار و منش
حرفهایه.
من فقط به یه موردش اشاره میکنم و نیازی نمیبینم به سایر موارد
بپردازم و اون اینه که شایعه شده، مژگان انصاری از شبکه من و تو اخراج شده.
باید بگم من خودم از شبکه بیرون اومدم و منو اخراج نکردن. وقتی دیدم
شرایط کاری برای کار توی این شبکه برام آماده نیست با اختیار خودم شبکه را
ترک کردم. من هیچوقت اخراج نشدم و اینکه میگن مژگان انصاری اخراج شده
دروغ محضه و واقعیت نداره. اخراج را برای افرادی میگن که کارایی لازم را
ندارن یا باعث برهم زدن جو و فضای کاری بقیه میشن. این وصلهها به من
نمیچسبه.
اگه توانایی و کارایی من کم بود صدابردار یکی از مهمترین برنامههای
شبکه یعنی من و تو پلاس نمیشدم و تو همون روزهای اول مثل بقیه منو
جابهجا میکردن چون تواناییهام بالا بود همزمان با صدابرداری برنامه من و
تو پلاس کار بسیار حساس و سخت صدابرداری از اتاق خبر هم به من داده شد.
همه اینها تو مدت کوتاه 2 ماه اتفاق افتاد و این نشون میده که من تو کارم
موفق بودم. ولی درباره علت جداییام از شبکه باید بگم تنها علت جداییام،
اجبار مدیریت شبکه برای عضویت در گروه جوانان بدون مرز و تغییر باور و
اعتقادهای شخصیام بود. شرایط عضویت تو گروه جوانان بدون مرز اونقدر
شرمآوره که نمیتونم دربارهاش صحبت کنم. وقتی دیدم برای موندن توی این
شبکه باید به همه باورهام پشت کنم، هر جور اونا میگن لباس بپوشم و عضو
گروهی بشم که نهتنها به اون اعتقاد ندارم که باهاش مخالفم هستم، مجبور شدم
شبکه را ترک کنم و به دنبال کار تو جای دیگه برم.
به نظر من انسان آزاد آفریده شده و باید آزاد زندگی کنه. هر کسی
میتونه لباس خودشو، خودش انتخاب کنه تا چه برسه به اعتقاد و اینجور چیزا.
دوست نداشتم چیزی را که بهش اعتقاد ندارم بهم تحمیل کنن برای همین تصمیم
گرفتم بیام بیرون.
در آخر باز هم تکرار میکنم من با اختیار خودم از شبکه من و تو بیرون اومدم و مساله اخراج من از این شبکه کاملا دروغه.
موفق و پیروز باشید».
در ابتدا سوالهای مختلفی به ذهن میرسد مانند:1- چرا خانم مژگان انصاری از بازگو کردن شرایط گروه جوانان بدون مرز سر باز میزند؟
2- ایشان علت جدایی خود از شبکه را ولو بسیار سربسته، اعلام کردند اما نگفتند آیا علت جدایی آوا روحبخش نیز همان دلیل بوده یا خیر؟
3- چرا بعد از جدا شدن از شبکه هیچگاه درباره مسالهای که برایش اتفاق افتاده سخنی به میان نیاورده است؟
4- چرا با همه شایعههایی که برای وی در فیسبوک و... ایجاد شده باز هم
فقط علت جدایی از این شبکه را مطرح کرده و شهامت مطرح کردن دیگر مسائل را
ندارد؟
5- دیگر شایعههایی که برای وی در رسانههای جمعی (به قول مژگان توسط دوستای نارفیق و دشمنان) ایجاد شده است، چه بوده؟
حال احتمالهایی که درباره این اتفاق به ذهن میرسد مورد بررسی قرار میدهیم:
1- همه مسائلی که مژگان انصاری به آنها اشاره کرده و از آن پرده
برداشته صحیح بوده و واقعیت دارد، به این معنی که شبکههای ماهوارهای که
از انگلیس پخش میشوند بویژه شبکه من و تو در واقع پوششی برای پیشبرد
اهداف فرهنگی و سیاسی وزارت خارجه انگليس در ایران و کشورهای فارسیزبان
هستند. (1)
در واقع مدیریت شبکه من و تو با پوشش شبکههای سیاسی، فرهنگی و سرگرمی
در حال یارگیری و جذب نیرو برای رسیدن به اهداف دیگری است که توسط وزارت
خارجه انگليس طراحی شده و در حال اجراست که البته یکی از مقدمات این هدف،
منتقل کردن اپوزیسیون خارج از کشور از لسآنجلس و واشنگتن به لندن همچنین
توسعه دادن به گروه جوانان بدون مرز است؛ گروهی که اعضای آن را هرزههای
دستگاه امنیتی انگلیس تشکیل میدهند و برای عضویت در آن باید به همه
باورها، آداب و رسوم خود پشت پا زده و از هر کاری دریغ نکنی حتی داشتن
روابط آزاد جنسی و... . (2)
در همین راستا شاهد بودیم در سالهای گذشته افراد مختلف سیاسی، فرهنگی،
هنری، علمی و حتی ورزشی و... اپوزیسیون از کشورهای مختلف از جمله واشنگتن و
لسآنجلس و دیگر کشورها مانند سوئد و... به لندن دعوت شده و با تطمیع و
تامین مالی و واگذاری پست و مقام و... جذب شبکه بیبیسی فارسی یا شبکههای
تازهتاسیس انگلیسی مانند من و تو شدند.
برای نمونه میتوان به حسین فرجی، مسعود صدر، کامران محیط، رضا همایون،
فیروزه باغبان، فرشته دانشفر، سمیرا قاسمی، آزاده حسینی، مریم تهرانی،
سارا باغستانی، آوا صفا، سحر زند، جاوید جعفری، هادی کریمیان، نسرین احمدی،
مژگان انصاری، آوا روحبخش، شهیار قنبری، فائقه آتشین، حسن، داریوش، ناصر،
رها و بهروز اعتمادی (بنیاعتماد)، پانتهآ مدیری، سالومه سیدنیا، بابک
سعیدی، هومن خلعتبری، آرمین قبادیپاشا، امیر برادران، مهرداد پارسا، امید
خلیلیتجریشی، سبا خویی، تیام بصیر، پریسا ساوجی، سمیه عابدینزاده، ندا
جناب، زهرا امیرابراهیمی و... اشاره کرد که تعدادی از آنها جذب بیبیسی
فارسی و تعدادی جذب شبکه من و تو و دیگر شبکههای انگلیسی شدند.
در واقع وزارت خارجه انگليس در حال عضوگیری از مخالفان نظام در داخل و خارج از کشور است تا بتواند به این اهداف برسد.
کنار هم قرار دادن سلطنتطلبها، تجزیهطلبها، افراد جدا شده و بریده
از نظام جمهوری اسلامی مانند مهاجرانی، سروش، کدیور، اشکوریها و... بخشی
از این پروژه به حساب میآید.
در واقع پذیرش شرایط عضویت در این شبکهها، پذیرش همکاری با سرویس اطلاعاتی انگلیس(MI6) به شمار میرود.(3)
ناگفته نماند روند برنامههای این شبکهها بویژه شبکه من و تو نیز در
راستای این اهداف بوده و برنامههای این شبکهها در همین راستا تهیه و برای
فارسیزبانها پخش میشود.
دولت انگلیس برای اینکه بتواند کسانی را که جذب کرده برای همیشه در
سیستم خود نگه داشته و مانع از جدا شدن آنها شود، شرایطی را برای استخدام و
عضویت در این شبکهها (بیبیسی فارسی و شعبه فرهنگی آن یعنی من و تو) در
نظر گرفته که افراد جذب شده در صورت پذیرش شرایط برای همیشه جیرهخوار آنها
بوده و به هیچوجه امکان جدا شدن و مخالفتشان علیه سیاستها و اهداف این
سرویس را نداشته باشند زیرا انگلیس در صورت کمترین اعتراض و مخالفتی، آنها
را بیآبرو کرده و شهره خاص و عام خواهد کرد. (4)
در واقع این یکی از شیوههای قدیمی روباه پیر است که همه پلها را پشت
سر عوامل و جیرهخواران خود خراب میکند تا هیچ راه برگشتی برای آنها وجود
نداشته باشد و برای همیشه جیرهخوار آن باقی بمانند. یکی از این روشها
عضویت در گروه جوانان بدون مرز است. این گروه به رهبری رها اعتمادي از چند
سال پيش با پشتيباني همهجانبه و البته غيرعلني عوامل بيبيسي براي ضديت
با جمهوري اسلامي ايران راهاندازي شد. رها اعتمادی همه عناصر همسو با فرقه
ضاله بهائيت و ضدجمهوري اسلامي ايران را شناسايي و هسته اوليه من و تو را
با آنها شكل داد. (5)
شرایط عضویت و نحوه عملکرد گروه جوانان بدون مرز به گونهای است که
کسانی که عضو این گروه میشوند امکان جدا شدن از آن را نخواهند داشت و
مجبورند تا ابد با دولت انگلیس همکاری داشته باشند.(6)
نمونههای آن پونه قدوسی، مجری برنامه نوبت شما در بیبیسی فارسی که
چندی پیش به صورت کاملا هدفمند توسط رسانههای مختلف از رابطه جنسیاش با
مدیریت شبکه و... پرده برداشته و مجبور به بازگشت به شبکه بیبیسی فارسی
شد.(7)
همچنین جذب اشخاصی مانند زهرا امیرابراهیمی که کارنامهشان نزد مردم ایران کاملا مشخص است. (8)
مژگان انصاری نیز بعد از ورود به شبکه من و تو- 1 باید شرایط یادشده را
میپذیرفت تا به صورت یک عضو رسمی به دیگران بپیوندد ولی اینگونه نشد و
نپذیرفتن عضویت در این گروهها و در نتیجه جدا شدن از شبکه موجب شد
شایعههای مختلفی توسط مدیریت شبکه علیه آن پراکنده شود تا همه ضعفها،
کمبودها و مشکلات جدا شدن وی از شبکه را به مژگان نسبت دهند و اینگونه
وانمود شود که علت جدایی مژگان انصاری از شبکه مشکلات مختلف وی و همچنین
نداشتن کارایی لازم او بوده به همین دلیل مژگان توسط مدیریت شبکه اخراج شده
است. پراکنده کردن شایعه علیه جداشدگان فقط برای مژگان اتفاق نیفتاد و
مژگان انصاری نفر اول نبود؛ افراد زیادی قبل از مژگان بودند که بعد از چند
ماه همکاری با این شبکه انگلیسی به دلایل مختلف که یک نمونه آن نپذیرفتن
عضویت در گروه جوانان بدون مرز و... بود از شبکه رفتند. البته جداشدگان بعد
از جدا شدن از شبکه یا هیچگاه درباره علل جداییشان از شبکههای انگلیسی
سخنی به میان نیاوردند و با وجود همه شایعههایی که علیه آنها به وجود آمد
ترجیح دادند ساکت بمانند یا اگر سخنی به میان آوردند بسیار سربسته و
کنایهای مطرح کردند تا به نوعی عامل بازدارندهای باشد برای انتشار بیش از
پیش شایعهها درباره آنها. نمونه آن آزاده حسینی که از ابتدا در اتاق خبر
شبکه من و تو- 1 مشغول به فعالیت بود بعد از جدایی از این شبکه انگلیسی
تنها به گفتن یک نکته که شبکه من و تو توسط باندی که سیاستهای پهلوی را به
اجرا میگذارند اداره میشود، اکتفا کرد. (9)
شهیار قنبری نیز بعد از چندی همکاری با این شبکه انگلیسی از آنها جدا
شد و در برنامهای که در شبکه امید ایران با اجرای منصور سپهربند اجرا شد
به این مهم اشاره کرد. البته اشارههای وی مانند دیگران کاملا سربسته و
فهرستوار بود و نشان از ترس شهیار قنبری از سرویسهای امنیتی انگلیس داشت؛
امری که توسط مجری شبکه امید ایران به شهریار تذکر داده شد.(10)
مدیران شبکه انگلیسی من و تو فکر این را نمیکردند پراکنده شدن این
شایعهها آنقدر برای مژگان انصاری سنگین تمام شده که موجب شود برخی اطلاعات
را فاش کند.
آنها فکر میکردند جسارت مژگان از آزاده حسینی، آوا روحبخش و دیگر
افرادی که به همین دلیل یا دلایل دیگر از شبکه جدا شدهاند بیشتر نخواهد
بود.
اما اینگونه نشد و مژگان برخلاف تصور آنها در فیسبوک شخصی خود- ولو به
صورت سربسته و فهرستوار- پرده از این حقیقت (شبکه من و تو پوششی برای
فعالیتهای ضدایرانی دولتمردان انگلیس است) برداشت. البته جرات و جسارت
مژگان فقط تا همین اندازه بود و ترس برخورد توسط سرویس اطلاعات انگلیس مانع
از توضیح بیشتر مطالب شد. اما نکتهای که بسیار حائز اهمیت است اوج ضعف و
شکنندگی انگلیس است که مجبور است یاران خود را از چنین افرادی انتخاب کند و
از طرفی تاب و تحمل جدا شدن اعضای خود را ندارد به گونهای که برای
برگرداندن یک عضو جدا شده یا پوشاندن نقاط ضعف خود به ابزار مختلف از قبیل
شایعهپراکنی رو میآورد.
2- افشای برخی مسائل مانند گروه جوانان بدون مرز و.... توسط برخی
جداشدگان شبکه (مژگان انصاری، آزاده حسینی و...) سناریویی است که سرویس
اطلاعاتی انگلیس (MI6) طراحی کرده و هدف آن معطوف کردن ذهن مخاطبان به
مسائل مطرح شده از قبیل گروه جوانان بدون مرز، تغییر اعتقادات، نوع پوشش،
وابسته بودن به پهلوی و... است تا مخاطبان ذهنشان از دیگر مسائل منحرف
شود.(11)
در واقع این یک شگرد قدیمی اطلاعاتی است که توسط سرویسهای اطلاعاتی
کشورهای مختلف به اجرا درمیآید. آنها بعد از مدتی اخبار سوخته و از رده
خارج شده را رسانهای میکنند تا هم واکنش مخاطبان را نسبت به آن ببینند و
هم افکار آنها را به خبرهای مورد نظر معطوف کرده و از پرداختن به دیگر
مسائل بازدارند، به همین دلیل امکان دارد فاش شدن به اصطلاح برخی اطلاعات،
هدفمند بوده و اهداف دیگری در پس پرده آن مخفی شده و در واقع ادامه سناریوی
انگلیسی دولتمردان انگلیسی باشد. همانطور که میدانید مژگان انصاری علت
افشای این مسائل را مطرح شدن برخی شایعهها علیه خود عنوان کرد اما فقط به
یک شایعه (اخراج) اکتفا کرد و از پرداختن به بقیه آنها خودداری کرد. این در
حالی است که شایعه اخراج وی آنقدر آزاردهنده نیست که مژگان را وادار کند
اطلاعاتی آن هم در این سطح را افشا کند که یقینا ممکن است موجب برخورد شدید
سرویس اطلاعاتی و امنیتی انگلیس با وی شود.
مژگان انصاری از مسعود صدر، مهرداد پارسا و شهیار قنبری که سابقه
سالیان سال مخالفت با جمهوری اسلامی را در کارنامهشان داشتند شجاعتر
نیست. چگونه است که در بین همه جداشدگان از شبکه یک دختر 35 ساله شجاعت
افشای اینگونه اطلاعات را پیدا میکند در حالی که دیگر افراد یا هیچگونه
حرفی نزده، لب فروبستهاند یا به مسائل حاشیهای مانند همکاری با خاندان
پهلوی اشاره و اکتفا کردهاند.
چرا مژگان انصاری در همه این مدت ساکت بوده است؟
چرا بلافاصله بعد از افشای شرایط استخدام در شبکه من و تو و رسانهای
شدن همجنسباز بودن رها اعتمادی (بنیاعتماد)، تیام بصیر و امید خلیلی،
مژگان انصاری یکباره تصمیم میگیرد به افشاگری علیه این شبکه دست بزند؟(12)
چرا مژگان سخنی از آوا روحبخش و آزاده حسینی و دلیل جدا شدن آنها از شبکه به میان نمیآورد؟
اگر قرار به افشاگری است چرا مژگان انصاری مسائل را به صورت فهرستوار بیان میکند و از توضیح دادن درباره آنها سر باز میزند؟
همه اینها این احتمال را در ذهن قوت میدهد که سرویس اطلاعاتی
انگلیس(MI6) قصد دارد ذهن مخاطبان را به یکسری اخبار سوخته منعطف کند تا
از دیگر اخبار و اتفاقها دور شوند؛ اخبار و اتفاقهایی که این روزها
گریبانگیر آنها شده است؛ اخباری مانند شکست پروژه انتقال مرجعیت اپوزیسیون
از لسآنجلس (آمریکا) به لندن (انگلیس) و احیا کردن این اپوزیسیون از هم
پاشیده. (13)
در همه این مدت سعی شد مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران از قدیم تا
جدید از هنرمند گرفته تا شخصیتهای سیاسی و حتی دینی در انگلیس جمع شده و
با تشکیل جلسات مختلف یک اپوزیسیون واحد تشکیل شود. قرار بود هر شعبهای از
من و تو که تشکیل میشد به یکی از این افراد واگذار شده تا در قسمتهای
مختلف در فضای رسانهای تجدیدقوا کرده و علیه حکومت جمهوری اسلامی فعالیت
کنند اما این پروژه در همان ابتدا با مشکلات فراوان روبهرو شد و نهتنها
موجب یکپارچه شدن اپوزیسیون خارجنشین نشد که موجب شد فاصله شخصیتهای
مختلف این اپوزیسیون از هم پاشیده بیشتر و بیشتر شود. قرائنی مانند اختلاف
بین فرح پهلوی و مدیریت شبکه بیبیسی فارسی (صادق صبا)، اختلاف بین علیرضا
نوریزاده و مسعود بهنود، اکبر گنجی و عبدالکریم سروش، اختلاف بین کدیور و
کیوان عباسی، اختلاف بین بیژن فرهودی (مجری سابق صدای آمریکا) و کیوان
عباسی و... شاهد بر این مدعا بوده و این احتمال را در ذهن تقویت میکند.
(14)
به همین دلیل احتمال دارد سرویس اطلاعاتی انگلیس برای سرپوش گذاشتن بر
این فاجعه اقدام به پخش اینگونه اطلاعات کرده تا اذهان مخاطبان را به سمت
آنها سوق داده و از جریان اصلی منحرف کند.
پینوشت:
http://www.facebook.com/ansari.mojgan?ref=tn_tnmn
1- روزنامه کیهان، سهشنبه 20 اردیبهشت 1390، شماره 19922، صفحه 14
(بودجه 40 ميليون دلاري انگليس و آمريكا براي 2 تلويزيون ماهوارهاي زرد
(خبر ويژه)
2- رجانیوز، پنجشنبه 24 فروردين 1391 (اعتقاد راسخ به فرقه ضاله بهائيت شرط استخدام در شبكه من و تو + سند)
3- سایت خبری شفاف به نقل از کیهان، کد خبر ۵۷۳۸۹ ، تاریخ انتشار ۲۹
ارديبهشت ۱۳۹، ۱۱:۳۴ (روزنامه کیهان: نمایش فیلمهای مهرجویی و تهمینه
میلانی از شبکه من و تو با تعامل تهیهکننده صورت گرفت)
4- همان
5- خبرگزاری رجانیوز http://rajanews.com
اعتقاد راسخ به فرقه ضاله بهائيت شرط استخدام در شبكه من و تو + سند
6- وبلاگ امواج سیاه
(www.amvajesiah.blogfa.com) زندگینامه رها اعتمادی، مجری شبکه من و تو
7- سایت ظهور12(http://www.zohur12.ir) تجاوز جنسی مدیر بخش فارسی بیبیسی به پونه قدوسی، مجری بیبیسی، سایت جامنیوز
(http://jamnews.ir/) آشفتگی در بیبیسی، انتشار و حذف خبر تجاوز به پونه قدوسی در سایت رسمی بیبیسی + سند
8- سایت جامنیوز (http://jamnews.ir/) بیبیسی فارسی بازیگر جنجالی سریال «نرگس» را استخدام کرد + فیلم
9- خبرگزاری فارس به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان (http://www.farsnews.com) افشاگری مجری من و تو
این شبکه وابسته به پهلوی است. خبرگزاری فارس: آزاده حسینی، مجری اتاق خبر شبکه من و تو درباره واقعیات این شبکه دست به افشاگری زد)
10- پایگاه اطلاعرسانی جامنیوز (http://jamnews.ir/) آغازی بر پایان شبکه من و تو)
11- روزنامه وطنامروز، شماره 882، تاریخ 13 اردیبهشت 1391، به قلم وحید اطلس (پشت پرده کانال بهائیت)
12- باشگاه خبرنگاران جوان، کد خبر۱۶۰۹۰، ۲۹ فروردين ۱۳۹۱ (مجري من و تو: ما عضو شبكه همجنسبازان لندن هستيم + اسناد)
13- روزنامه وطنامروز، شماره 882، تاریخ 13 اردیبهشت 1391، به قلم وحید اطلس (پشت پرده کانال بهائیت)
14- مشرقنیوز
(http://www.mashreghnews.ir) كلاهبرداري صادق صبا از بيوه شاه مخلوع
نوچ!اعتقادات شخصی خودتم باید کنار بذاری
ولی تو تی وی ما فقط مهمه جلوی تی وی چجوری باشی.
آیا مجری های ما رو به اجبار عضو بسیج و این دست ارگان ها میکنند؟
کمی فکر...
ولی اروپایی ها میگن که فقط آزادی های شخصی مهمه ولی در عمل فقط آزادی های مربوط به پوشش و ارتباطات غیر اخلاقی مجاز هست و نه همه چیز ؟؟؟؟
اگر قوانین این شبکه ها مطابق با حقوق بشر است پس چرا مخفیانه است؟چرا میخواهند از کارکنان خود یک آتویی داشته باشند تا در صورت عدم همکاری برایشان آبروریزی راه بیاندازند؟
چرا افرادی که جدا میشوند جرات بیان تمام مسایل پشت پرده را ندارند؟
اصلا اگر قانون است چرا باید این قانون پشت پرده داشته باشد؟
قانون که دیگه مخفی کاری نباید داشته باشه
چرا میترسند از افشای قوانین مزخرفشان؟
چرا در جمهوری اسلامی کسی از بیان قوانین ترس و واهمه ای ندارد؟
و همه سعی میکنند تا دیگران را هم به اجرای قانون ملزم کنند و همه درباره ی بیان قانون آزاد هستند،فقط تنها فرق اینجا این است که کسانی که بر خلاف قانون عمل میکنند مخفی کاری میکنند نه در اجرای قانون
همیشه اینجوری نیست
بلکه ازشون محترمانه میخوان که حریم و حرمت خودشونو حفظ کنن
ولی متاسفانه یک عده گول و فریب اسم آزادی اونها رو خوردن و دوست دارن خودشون رو یه دست خودشون لوث کنن.
آخر مگر ميشود يك شبكه 24 ساعته يك برنامه مثبت وانساني پخش نكند. تمام سريالها وفيلمهايش كه حيواني است ، نه انسانيت در آنها وجود دارد نه خانواده نه خدا نه دين.
برنامه هاي سيسي اش هم كه همه حرفهاي صهيونيست است. هيچ برنامه مستقلي هم كه ندارد.
واقعا تاسف بار است براي كساني كه وقت ارزشمند خود را صرف ديدن چنين شبكه هايي ميكنند.بهتر نيست عمر گرانقدر خود را بجاي نشستن جلوي جعبه مرگ صرف مطالعه مفيد ورسيدگي به خانواده و كارهاي مفيد ديگر بكنيم ؟
(به قول خودت برو بابا !!!!)
کجاست؟
اسم کشوره؟
نمیدونم شاید همون زباله ها باشن
شاید اغفال شدن
ولی میدونم که توی این وضعیت نابسامان اقتصادی غرب، با یک رزومه به درد نخور یا این طور که امروز شنیدم با یک مصاحبه ساده در حد پرسش از خانواده !و سابقه خانوادگی! بهترین امکانات و شغلها رو دارن به جوونهای ما میدن یا بهترین بورسهای تحصیلی رو معلوم نیست چه نقشه هایی در سر دارند که امیدوارم خودشون با سر برن ته همن چاهی که خیال میکنن سر راه ما دارن میکنن.
لطفاخودتون واذیت نکنیدچون حرفای ماهیچ دردی رودوانمیکنن
باتشکرفراوان...
آفرین به امثال پریسا که شهامت دارن آدم باید پای اعتقاداتش بایسته حتی اگه به قیمت مردنش تموم بشه ....
واقعا اگر دین ندارید حداقل آزاده باشید
میگن یه بار یه شیخ زاهد و پارسا داشت با بزی که از بازار خریده بود راه می رفت. چند تا از اراذل و اوباش اون منطقه افتادن دنبال شیخ، بزی که شیخ همراه خودش داشت چشم اون اراذل و اوباش رو گرفته بود. اراذل با کمی تامل و تفکر!! گفتن اگه بخوایم جلو مردم به زور کتک کاری و چاقو کشی این بز رو از شیخ بگیریم همه می فهمن که ما می خوایم از این شیخ زورگیری کنیم و بدتر میان کمک شیخ و حال ما رو میگیرن.
به همین خاطر یکیشون رفت سر کوچه وایساد، وقتی شیخ بهش رسید، زیر لب به شیخ گفت: «الله اکبر، آدم چه چیزا که نمی بینه، شیخ و سگ!! شیخ خجالت بکش، مگه نمی دونی سگ نجسه، برا چی با خودت ورداشتی آوردیش توی کوچه و بازار.» شیخ توجهی نکرد و رفت.
چند قدم پایین تر نفر دوم وایساده بود، تا شیخ رسید بهش گفت: شیخ من یه سوال دارم. شیخ گفت بفرما. طرف پرسید: «مگه توی اسلام سگ و خوک نجس نیستن؟» شیخ گفت: «آره خب، نجسن!»
اون حیله گر گفت: «پس من اشتباه نمی کردم، شیخ ما از اسلام خارج شده و سگ بازی میکنه.» شیخ با تعجب نگاهی کرد و گفت:« این بزه، بز؛ کجاش سگ؟»
به نفر سوم و چهارم که رسید دیگه جدی جدی امر برش مشتبه شد و همه اون اراذل و اوباش جمع کرد و ازشون پرسید، این که افسارش دست من چه حیوونیه؟
همه گفتن: «سگه دیگه، مگه نمی بینی؟»
شیخ دوباره پرسید: «واقعاً اینی که افسارش توی دستمه سگه؟»
همه گفتن: «آره بابا، مگه تو فرق سگ و بز تشخیص نمی دی؟»
شیخ که دیگه زده بود به سیم آخر افسار بز رو رها کرد و سر به بیابون گذاشت تا از گناهی که کرده و رفته سگ خریده توبه و انابه کنه!
اون سه چهار تا اراذل و اوباشم بدون کوچکترین فشار فیزیکی که به خودشون بیارن با راه انداختن یه جنگ نرم برنامه ریزی شده علیه اون شیخ ساده لوح تونستن صاحب بزش بشن.