شهاب کهکشان را از مدار خارج کرد
وطن امروز:
هميشه يک نفر با شماره يک به عنوان آخرين نفر اشتباهي را مي‌کند که هيچ نيرويي قادر به جبرانش نيست. اين قصه قرمزهاست و اين بار لباس بر تن شهاب گردان است، درست شبيه حقيقي. بدون ذره‌اي تغيير با معمار‌زاده. مردي که محمد رويانيان مبلغي نزديک به 900 ميليون تومان به شکل چند فقره چک و يک دستگاه ماشين گرانقيمت به او داد تا بيايد به همه ما نشان دهد فوتبال ايران نتوانسته دروازه‌بان خوب توليد کند. هميشه يک نفر با شماره يک وجود دارد تا ورزشگاه آزادي را مبدل به يخچال کند؛ چهره‌هاي يخ و مبهوت تماشاگراني که آمده بودند نخستين پيروزي تيمشان در آزادي را جشن بگيرند اما مشکلات فصل قبل هنوز به شکل محکم و استواري وجود دارد لااقل درون دروازه که چنين است. اينکه پرسپوليس موقعيت‌هاي فراواني داشت، اينکه اگر قاضي و انصاري‌فرد کمي هوشيار‌تر بودند و اينکه اگر قرمزها کمي‌‌شانس داشتند شايد بازي در اواسط نيمه دوم، 2 هيچ يا 3 هيچ مي‌شد اينها همه احتمالاتي هستند که رخ نداد و بحث پيرامون آن يعني دور باطل. اما واقعيت درباره پرسپوليس يک چيز بيشتر نيست؛ آنها در حق آودوکيچ که امتحانش را پس داده بود اجحاف کردند، محمد رويانيان بهترين خريد چند فصل اخير پرسپوليس را مفت از دست داد تا ناباورانه نزديک به يک ميليارد خرج دروازه‌باني کند که فصل قبل چنين شاهکارهايي را بارها انجام داده بود تا آنجا که ابراهيم‌زاده او را ذخيره ذوب کرد. ثمره آن کفران نعمت در بازي با گهر خودنمايي کرد. گردان يک گل به قشنگي موهايش به حريف هديه داد و سپس گل دوم را زيباتر از محمد پروين خورد. خدا دروازه‌بان‌هاي تيم ملي را دوست دارد که چنين کمک داورهاي نابينايي در ليگ ايران پرچم مي‌زنند؛ آن از گل دقيقي و واکنش رحمتي اين هم از سايه‌زني گردان که يکي از زيباترين گل‌هاي اين چند فصل اخير فوتبال ايران را خورد و داور آن را ناديده گرفت.
دروازه‌بانت را عوض کن
فصل قبل دقيقا در چنين روزهايي بود که حقيقي چنين گل‌هايي مي‌خورد و تنها نسخه پيشنهادي رسانه‌ها به استيلي تغيير دروازه‌بان بود. اتفاقا همين هم رخ داد اما معمار‌زاده چنان نمايشي را ارائه داد که تا مدت‌ها کسي شهامت نسخه‌پيچي درباره گلر را نداشت. حتي زماني که پيشنهاد استفاده از حسين هوشيار به دنيزلي داده شد خودمان بهتر مي‌دانستيم اين يکي از آن 2 تاي قبلي دست و دلباز‌تر است. حالا با چنين پيشينه‌اي بايد به ژوزه چه پيشنهادي داد؟ دروازه‌بان جديد و ناشناخته قرمزها کيست؟ آيا اين برزيلي 36 ساله گزينه مناسبي است؟ هر چه به تمرينات پرسپوليس برويد هيچ چيزي دستگيرتان نمي‌شود اما ما مي‌گوييم دروازه‌بانت را عوض کن چرا‌که دست‌کم، نديدن شهاب گردان که در 3 بازي 5 گل خورده (با احتساب شوت پروين که داور بلعيدش) اين درد را از يادمان مي‌برد؛ فوتبال ايران دروازه‌بان خوب که هيچ حتي معمولي هم توليد نکرده است و در اين بين بايد مراقب بود رحمتي همانند بازي با سايپا نباشد که اگر چنين شد آن وقت اگر فرگوسن هم جاي کي‌روش بيايد هيچ اتفاقي براي ما رخ نمي‌دهد.
بي اميد و ترسو
اگر قرار به روشن شدن موتور موفقيت‌هاي پرسپوليس باشد بهتر است قرمزها دعا کنند انصاري‌فرد، قاضي و مابقي قدر موقعيت‌ها را بدانند؛ در شب بازي با گهر آنها نزدند و اکثر هواداران پرسپوليس «مطمئن» بودند اين دروازه‌بان «نامطمئن» سرانجام کار را به تساوي مي‌کشاند البته کمتر کسي پيش‌بيني مي‌کرد او از محمد پروين چنين شوتي را دريافت کند.
يکي مثل عابدزاده 2 گل مي‌خورد و با اعتماد به نفسش راه وقوع معجزه را براي تعويض نتيجه باز مي‌گذاشت يکي مثل اين گردان اولي را که مي‌خورد چنان روي زمين مي‌نشيند که گويي گرگ آمده نصف تيمش را خورده. اين خريد ميلياردي نخستين نمره منفي سرداري بود که قدر آودوکيچ را ندانست و يک نفر از فوتبال فهم‌هاي باشگاه هم به او مشاوره نداد؛ شهاب چگونه کهکشانت را از مدار خارج مي‌کند.
آقازماني در پرسپوليس چه مي‌کند؟
پرسپوليس در ميانه نيمه اول روبرتو سوسا را از دست مي‌دهد و به جاي اين برزيلي سامان آقازماني به بازي مي‌آيد که لب خط و زمان تعويض انگار از اين نيمکت‌نشيني عصباني بوده و حالا که يک مهره براي تعويضي اجباري است زياد هم از حضور در ميداني که 70 هزار تماشاگر و چند ميليون بيننده تلويزيوني دارد خوشحال نيست. به هر حال آقازماني با خوش‌شانسي دوباره به ترکيب پرسپوليس بازمي‌گردد آن هم در شرايطي که فيکس بازي کردنش کنار سوسا در بازي‌هاي قبلي مورد انتقاد بود و يکي از دلايل بازي بي‌طراوت پرسپوليس به حساب مي‌آمد. سامان آمده که ريتم بازي در خط مياني را کنار پولادي حفظ کند اما انگار وظيفه اصلي‌اش را فراموش کرده است. آنقدر همه گفتند که او پاس رو به جلو و ريسکي بلد نيست که آقازماني در بازي گهر فقط رو به جلو حرکت مي‌کرد و پاس مي‌داد- البته پاس‌هايي 3-2 متري که کار عجيبي هم نبود- اما جنگيدن و تکل زدن را فراموش کرده بود تا در دقايق زيادي از نيمه دوم گردش توپ بين هافبک‌هاي گهر بهتر از پرسپوليس باشد.
آقازماني در تمام مدتي که بايد نقش يک هافبک دفاعي جنگنده را بازي کند تقريبا تمام جنگ‌هاي تک به تک را به مجيد خدابنده‌لو هافبک تکنيکي حريف مي‌باخت و وقتي ناکام مي‌ماند مجبور به خطا مي‌شد. اين بازيکن آنقدر خطا مي‌کند و ايستگاهي به حريف مي‌دهد تا سرانجام يکي از آنها با اشتباه گردان تبديل به گل شود و اين است عملکرد هافبک تدافعي پرسپوليس که معلوم نشد چطور در تيم امسال ماندني شد.
بايد ديد بعد از مصدوميت سوسا که بعيد است جزئي باشد آيا مانوئل بازهم به آقازماني دل‌خوش خواهد کرد يا در بازي بعد فکر ديگري مي‌کند. هر چند سامان آنقدر خوش‌شانس هست که بعد از مصدوميت سوسا، پولادي هم اخراج شد و بازي صبا را از دست داد تا مانوئل براي اين پست فقط يک هافبک تدافعي تخصصي داشته باشد که او بازيکني است به نام آقازماني!
هميشه يک نفر با شماره يک به عنوان آخرين نفر اشتباهي را مي‌کند که هيچ نيرويي قادر به جبرانش نيست. اين قصه قرمزهاست و اين بار لباس بر تن شهاب گردان است، درست شبيه حقيقي. بدون ذره‌اي تغيير با معمار‌زاده. مردي که محمد رويانيان مبلغي نزديک به 900 ميليون تومان به شکل چند فقره چک و يک دستگاه ماشين گرانقيمت به او داد تا بيايد به همه ما نشان دهد فوتبال ايران نتوانسته دروازه‌بان خوب توليد کند. هميشه يک نفر با شماره يک وجود دارد تا ورزشگاه آزادي را مبدل به يخچال کند؛ چهره‌هاي يخ و مبهوت تماشاگراني که آمده بودند نخستين پيروزي تيمشان در آزادي را جشن بگيرند اما مشکلات فصل قبل هنوز به شکل محکم و استواري وجود دارد لااقل درون دروازه که چنين است. اينکه پرسپوليس موقعيت‌هاي فراواني داشت، اينکه اگر قاضي و انصاري‌فرد کمي هوشيار‌تر بودند و اينکه اگر قرمزها کمي‌‌شانس داشتند شايد بازي در اواسط نيمه دوم، 2 هيچ يا 3 هيچ مي‌شد اينها همه احتمالاتي هستند که رخ نداد و بحث پيرامون آن يعني دور باطل. اما واقعيت درباره پرسپوليس يک چيز بيشتر نيست؛ آنها در حق آودوکيچ که امتحانش را پس داده بود اجحاف کردند، محمد رويانيان بهترين خريد چند فصل اخير پرسپوليس را مفت از دست داد تا ناباورانه نزديک به يک ميليارد خرج دروازه‌باني کند که فصل قبل چنين شاهکارهايي را بارها انجام داده بود تا آنجا که ابراهيم‌زاده او را ذخيره ذوب کرد. ثمره آن کفران نعمت در بازي با گهر خودنمايي کرد. گردان يک گل به قشنگي موهايش به حريف هديه داد و سپس گل دوم را زيباتر از محمد پروين خورد. خدا دروازه‌بان‌هاي تيم ملي را دوست دارد که چنين کمک داورهاي نابينايي در ليگ ايران پرچم مي‌زنند؛ آن از گل دقيقي و واکنش رحمتي اين هم از سايه‌زني گردان که يکي از زيباترين گل‌هاي اين چند فصل اخير فوتبال ايران را خورد و داور آن را ناديده گرفت.
دروازه‌بانت را عوض کن
فصل قبل دقيقا در چنين روزهايي بود که حقيقي چنين گل‌هايي مي‌خورد و تنها نسخه پيشنهادي رسانه‌ها به استيلي تغيير دروازه‌بان بود. اتفاقا همين هم رخ داد اما معمار‌زاده چنان نمايشي را ارائه داد که تا مدت‌ها کسي شهامت نسخه‌پيچي درباره گلر را نداشت. حتي زماني که پيشنهاد استفاده از حسين هوشيار به دنيزلي داده شد خودمان بهتر مي‌دانستيم اين يکي از آن 2 تاي قبلي دست و دلباز‌تر است. حالا با چنين پيشينه‌اي بايد به ژوزه چه پيشنهادي داد؟ دروازه‌بان جديد و ناشناخته قرمزها کيست؟ آيا اين برزيلي 36 ساله گزينه مناسبي است؟ هر چه به تمرينات پرسپوليس برويد هيچ چيزي دستگيرتان نمي‌شود اما ما مي‌گوييم دروازه‌بانت را عوض کن چرا‌که دست‌کم، نديدن شهاب گردان که در 3 بازي 5 گل خورده (با احتساب شوت پروين که داور بلعيدش) اين درد را از يادمان مي‌برد؛ فوتبال ايران دروازه‌بان خوب که هيچ حتي معمولي هم توليد نکرده است و در اين بين بايد مراقب بود رحمتي همانند بازي با سايپا نباشد که اگر چنين شد آن وقت اگر فرگوسن هم جاي کي‌روش بيايد هيچ اتفاقي براي ما رخ نمي‌دهد.
بي اميد و ترسو
اگر قرار به روشن شدن موتور موفقيت‌هاي پرسپوليس باشد بهتر است قرمزها دعا کنند انصاري‌فرد، قاضي و مابقي قدر موقعيت‌ها را بدانند؛ در شب بازي با گهر آنها نزدند و اکثر هواداران پرسپوليس «مطمئن» بودند اين دروازه‌بان «نامطمئن» سرانجام کار را به تساوي مي‌کشاند البته کمتر کسي پيش‌بيني مي‌کرد او از محمد پروين چنين شوتي را دريافت کند.
يکي مثل عابدزاده 2 گل مي‌خورد و با اعتماد به نفسش راه وقوع معجزه را براي تعويض نتيجه باز مي‌گذاشت يکي مثل اين گردان اولي را که مي‌خورد چنان روي زمين مي‌نشيند که گويي گرگ آمده نصف تيمش را خورده. اين خريد ميلياردي نخستين نمره منفي سرداري بود که قدر آودوکيچ را ندانست و يک نفر از فوتبال فهم‌هاي باشگاه هم به او مشاوره نداد؛ شهاب چگونه کهکشانت را از مدار خارج مي‌کند.
آقازماني در پرسپوليس چه مي‌کند؟
پرسپوليس در ميانه نيمه اول روبرتو سوسا را از دست مي‌دهد و به جاي اين برزيلي سامان آقازماني به بازي مي‌آيد که لب خط و زمان تعويض انگار از اين نيمکت‌نشيني عصباني بوده و حالا که يک مهره براي تعويضي اجباري است زياد هم از حضور در ميداني که 70 هزار تماشاگر و چند ميليون بيننده تلويزيوني دارد خوشحال نيست. به هر حال آقازماني با خوش‌شانسي دوباره به ترکيب پرسپوليس بازمي‌گردد آن هم در شرايطي که فيکس بازي کردنش کنار سوسا در بازي‌هاي قبلي مورد انتقاد بود و يکي از دلايل بازي بي‌طراوت پرسپوليس به حساب مي‌آمد. سامان آمده که ريتم بازي در خط مياني را کنار پولادي حفظ کند اما انگار وظيفه اصلي‌اش را فراموش کرده است. آنقدر همه گفتند که او پاس رو به جلو و ريسکي بلد نيست که آقازماني در بازي گهر فقط رو به جلو حرکت مي‌کرد و پاس مي‌داد- البته پاس‌هايي 3-2 متري که کار عجيبي هم نبود- اما جنگيدن و تکل زدن را فراموش کرده بود تا در دقايق زيادي از نيمه دوم گردش توپ بين هافبک‌هاي گهر بهتر از پرسپوليس باشد.
آقازماني در تمام مدتي که بايد نقش يک هافبک دفاعي جنگنده را بازي کند تقريبا تمام جنگ‌هاي تک به تک را به مجيد خدابنده‌لو هافبک تکنيکي حريف مي‌باخت و وقتي ناکام مي‌ماند مجبور به خطا مي‌شد. اين بازيکن آنقدر خطا مي‌کند و ايستگاهي به حريف مي‌دهد تا سرانجام يکي از آنها با اشتباه گردان تبديل به گل شود و اين است عملکرد هافبک تدافعي پرسپوليس که معلوم نشد چطور در تيم امسال ماندني شد.
بايد ديد بعد از مصدوميت سوسا که بعيد است جزئي باشد آيا مانوئل بازهم به آقازماني دل‌خوش خواهد کرد يا در بازي بعد فکر ديگري مي‌کند. هر چند سامان آنقدر خوش‌شانس هست که بعد از مصدوميت سوسا، پولادي هم اخراج شد و بازي صبا را از دست داد تا مانوئل براي اين پست فقط يک هافبک تدافعي تخصصي داشته باشد که او بازيکني است به نام آقازماني!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
