وطن امروز:
ثمانه
اکوان: طی چند ماه گذشته تغییرات زیادی در نحوه مواجهه غرب بویژه آمریکا
با ایران هستهای رخ داده است. گرچه هدف، همان هدف قبلی یعنی انسداد همه
راههای موجود در مسیر دستیابی ایران به انرژی صلحآمیز هستهای است اما
این مسیر در چند ماه گذشته با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده است.
گسترده شدن دایره تحریمها و افزایش قیمت نفت و اوج گرفتن بحرانهای
اقتصادی در آمریکا و اروپا برخی از اندیشمندان و کارشناسان غربی را واداشته
تا با نگاه جدیدتری به ایران هستهای بنگرند.
بعد از برگزاری مذاکرات استانبول و بغداد و اصرار ایران بر ضرورت
دستیابی به فناوری صلحآمیز هستهای، آمریکا و متحدان اروپاییاش به خوبی
دریافتهاند تهدیدها و تحریمها هیچ اثری روی فعالیتهای هستهای ایران
ندارد با این حال اجرایی شدن تحریمهای نفتی اتحادیه اروپایی نشان داد
راهکارهای غربی برای برخورد با ایران هستهای راه به جایی نخواهد برد.
امروز رسانههای آمریکایی جای اینکه از اجرایی شدن تحریمها یا
تاثیرگذار بودن آن بر روند فعالیتهای هستهای ایران خوشحال باشند، از
ادامه این روند ابراز نگرانی میکنند. حدود 2 هفته گذشته مقالهای به قلم
دکتر کنث والتس در مجله فارینپالیسی به انتشار رسید که به جهت اهمیت موضوع
به سرعت در رسانههای دیگر آمریکا بازتاب یافت. «وطنامروز» در گزارشی به
این مقاله و مفاد اصلی آن پرداخته بود. این استاد دانشگاه کلمبیا در مقاله
خود خواستار به رسمیت شناختن ایران هستهای برای ایجاد توازن در قوای
هستهای منطقه شده و بیان کرده بود اگر حتی ایران به دنبال دستیابی به سلاح
هستهای نیز باشد باید کشورهای دیگر از این مساله استقبال کنند چرا که هر
کشوری که به سلاح هستهای دست پیدا کرده است، کمتر درگیر جنگ و ناآرامی
بوده و این برای همه منطقه خاورمیانه بسیار مفید خواهد بود. روزنامه
واشنگتنتایمز نیز روز گذشته با اشاره به بحثی که در این مقاله مطرح شده
بود، عنوان کرده این تحلیلها نشان میدهد تحریمها مانند حبابی است که
اگر بترکد دیگر هیچ روشی برای برخورد با ایران برای غرب باقی نمیماند.
یکی از مسائلی که این روزها در محافل سیاسی ایران نیز مطرح میشود همین
مساله است. پیامهای استقامت ایران در مسیر دستیابی به انرژی صلحآمیز
هستهای هیچگاه توسط غرب به خوبی دریافت نشده است اما مرور زمان از ابعاد
خاص این استقامت پرده برمیدارد. غرب اینک به خوبی این مساله را دریافته که
با وجود همه تحریمهای سنگینی که علیه ایران به اجرا گذاشته شده، برنامه
هستهای حتی برای لحظهای از سرعت پیشروی خود بازنمانده و این سوال هماینک
در ذهن همه کارشناسان سیاسی چه داخلی و چه خارجی وجود دارد که با این
نتیجه،گام بعدی غرب چه خواهد بود؟
زمانی که مقاله والتس به انتشار رسید، صهیونیستها با واکنشهای تند به
استقبال از نظریهپردازی این کارشناس برجسته و اثرگذار آمریکایی رفتند.
روزنامههای هاآرتص و هافینگتونپست و دیگر رسانههای وابسته به صهیونیست
مانند فاکسنیوز در مقالههای تندی اعلام کردند دنیا هیچگاه نباید به
کشورهایی مانند ایران اجازه دهد به فناوری هستهای دست پیدا کنند چرا که
اگر ایران به این فناوری دست پیدا کند، دیگر کشورهای مسلمان نیز برای
دستیابی به این فناوری تلاش میکنند و دیگر اسرائیل هیچ امنیتی در منطقه
نخواهد داشت.
همه جوسازیها و به راه افتادن موجهای رسانهای برای برخورد یا توجه
ویژه به این مقاله مهم کارشناسی، نشان داده نمیتوان به این راحتی از کنار
این نظریه گذشت و باید گفت حتما اندیشه و برنامهای پشتسر پرداختن به این
مقالات و اعلام غیرمستقیم شکست تحریمهاست.
اوباما همانطور که خود گفته بود گزینههای زیادی برای برخورد با ایران
هستهای روی میز داشت؛ گزینههایی که به همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی
ایران مربوط میشد اما برخی فعالیتهای انتخاباتی و تلاش او برای پیروزی
مجدد در انتخابات ماه نوامبر موجب شد تغییراتی در رویه برخورد با ایران
صورت بگیرد. زمانی که روزنامهنگاران آمریکایی و اسرائیلی اطلاعات محرمانه
کاخ سفید درباره حمایت شخص اوباما و دولتش از برنامه ترور دانشمندان
هستهای کشورمان و حمله سایبری به تاسیسات هستهای ایران را فاش کردند،
اوباما عملا وارد بازیای شد که هر روز نتایج بدتری برای دولت او به همراه
داشت. ماجرای درز اطلاعات از کاخ سفید به دادگاه عالی این کشور و حتی کنگره
رسید و بازی جدید رقابت تبلیغاتی میان سرویسهای اطلاعاتی غرب آغاز شد.
آنطور که روزنامهنگاران نزدیک به کاخ سفید و موساد اعلام میکردند،
اوباما و سرویس اطلاعاتی موساد ادعا میکردند برنامه حمله سایبری به ایران
موفقیتآمیز بوده و برنامههای ایران را با تاخیر مواجه کرده است- مطلبی که
هیچ سندی مبنی بر صحت آن وجود ندارد- و هماکنون با انتشار این اخبار،
دعوای سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و جدیدا انگلیس برای برعهده
گرفتن نتایج این عملیات و اصرار بر این ادعا که ایران از برنامه هستهای
خود عقب مانده بالا گرفته است. سند نادرست بودن این ادعا اما تلاشهای جدید
غرب برای حملات سایبری جدید علیه برنامه هستهای ایران است که یک نمونه از
این تلاشها بعد از مذاکرات استانبول صورت گرفت و آنطور که حیدر مصلحی،
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی بیان کرد به بنبست خورد.
با این همه سر و صدای راه افتاده بر سر عملیات سایبری علیه تاسیسات
هستهای ایران، روند فعالیتهای هستهای ایران اما آمارهای دیگری پیشروی
این افراد گذاشته است. هنوز هم هستند رسانههایی که عنوان میکنند با وجود
همه تحریمها و حملات سایبری، ایران همچنان به حرکت خود در این مسیر ادامه
داده و تعدادی سایت هستهای دیگر نیز در دست تاسیس دارد و تعداد
سانتریفیوژها در نطنز و فردو هر روز بالاتر میرود. اوباما هماینک با
رسوایی تازهای در کاخ سفید رو به رو شده و باید به هر نحو ممکن درخواستها
مبنی بر بازجویی از مشاوران و معاونانش را پاسخ دهد یا به دادگاه عالی
فدرال در این زمینه پاسخگو باشد. همه این راههای رفته شده و شکستهای
پیاپی نشان میدهد در چند ماه آینده آمریکا و متحدان غربیاش به تنها چیزی
که نیاز دارند سکوت رسانهای است. شاید به همین دلیل باشد که کمتر رسانهای
از هفته پیش تاکنون به ماجرای درز اطلاعات یا ادامه یافتن احتمالی حملات
سایبری جدید علیه تاسیسات ایران پرداخته است. اوباما در زمان مدنظرش فضای
تبلیغاتی خود از جوسازیهای رسانهای اخیر راجع به کتاب نویسنده
نیویورکتایمز را برپا کرده و دیگر نیازی به سر و صدای بیشتر در این زمینه
ندارد. هماینک زمان این است که همه گزینههای مدنظر اوباما در زمان مقرر
خود با روندی که قبلا داشتند و این بار بدون سر و صدا کار خود را ادامه
دهند، به همین دلیل هم روز گذشته خبرگزاری فرانسه از احتمال به کار گرفته
شدن نوع جدیدی از حملات سایبری برای تاثیرگذاری بر فعالیتهای هستهای
ایران پرده برداشته است. این خبرگزاری اعتقاد دارد بعد از آن همه سر و صدا
راجع به اقدامات انجام شده برای کند کردن سرعت ایران در دستیابی به فناوری
هستهای و به کار بردن ویروسها و بدافزارهای مختلف، آمریکا به دنبال
استفاده از برخی تراشههای جاسوسی و خرابکار در تاسیسات ایران است تا ضربه
نهایی را نیز به زعم خود وارد کند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از پارهای از کارشناسان اعلام کرده حملههای
سایبری قبلی آمریکا علیه برنامه هستهای ایران اقداماتی آغازین بودهاند و
باید منتظر حملههای بیشتری از این دست علیه ایران بود. این کارشناسان
گفتهاند دامنه چنین حملاتی میتواند تا آنجا گسترده شود که به انفجار در
تاسیسات هستهای ایران منجر شود.
وی با اشاره به بدافزار «استاکسنت» گفت: حملات بعدی میتواند خشنتر باشد و در تاسیسات هستهای حساس ایران انفجارهایی ایجاد کند.
دیوید لیندال، یکی از پژوهشگران آژانس تحقیقات دفاعی سوئد میگوید: این
احتمال هم وجود دارد که تیمی [به تاسیسات هستهای ایران] فرستاده شود تا
یک سیستم را به نحوی دستکاری کند که آسیبپذیر شده، سپس از یک سلاح سایبری
برای حمله استفاده شود».
وی در ادامه توضیح داد: موج جدید حملات سایبری علیه ایران میتواند
شامل جاسازی سختافزارهایی با تراشههای آلوده در فرآیند صنعتی تاسیسات
هستهای ایران باشد.
بهرغم این، بعضی کارشناسان امنیت سایبری میگویند کارشناسان روس ممکن
است به ایرانیها برای دفاع در برابر این حملهها و شناسایی عاملان
استاکسنت کمک کنند.