پديده زشت زنان خياباني، پديدهاي جهاني است و در عموم كشورها با شدت و ضعف وجود دارد.
در
كشور ما هم هرچند اين پديده، ضعيف است اما در همين حد هم زيبنده و شايسته
جامعه ما نيست و بايد براي حل و ساماندهي آن تدبير شود. در حال حاضر،
دستگاههاي مسئول، ساماندهي زنان خياباني را در دستور كار خود قرار
دادهاند و اين زنان كه از طريق مراجع انتظامي و قضايي به سازمان بهزيستي
معرفي ميشوند در مراكز مداخله در بحران سطح ۱، ۲ و ۳ پذيرفته و از طريق
اقدامات مشاوره، مددكاري و توانمندسازي، ساماندهي ميشوند.
اما
هميشه وقتي درباره گروههاي مخرب خياباني بحث ميشود، اصطلاح «زنان
خياباني» است كه ورد زبانهاست و از پديده «مردان خياباني» حرفي گفته و
شنيده نميشود. در حالي كه مردان خياباني در تخريبگري اخلاق و هنجارها
نهتنها دستكمي از زنان خياباني ندارند بلكه حتي مخربتر از زنان خياباني
هستند.
زنان خياباني معمولاً با تيپ و ظاهري مشخص قابل شناسايي
هستند، اما مردان خياباني در قالب يك تيپ و ظاهر مشخص ظاهر نميشوند.
مبالغه نيست اگر بگوييم خياباني شدن نيازهاي هوسآلود اين دسته از مردان
است كه پديده زنان خياباني را تقويت ميكند و اگر برخوردي كارشناسانه و
قاطع با اين گروه از مردان شود ميتوان به كاهش آمار زنان خياباني اميدوار
بود.
در حال حاضر، بيحيايي و بيپروايي مردان خياباني به جايي
رسيده است كه در مسير اطاعت از هوسهاي شيطاني خود، فقط به زنان خياباني
بسنده نميكنند بلكه براي عموم زنان و دختران از متأهل و مجرد گرفته تا
محجبه و بدپوشش، ايجاد مزاحمت ميكنند.
مردان خياباني ـ بخوانيد
نامردان خياباني ـ كه عموماً سوار بر خودرو، مقاصد غيراخلاقي خود را دنبال
ميكنند، به محض مشاهده زنان و دختران منتظر تاكسي يا اتوبوسهاي واحد با
توقف در مقابل آنان، رفتاري وقيحانه از خود نشان ميدهند و بيحيايي در پيش
ميگيرند.
چنين رفتار وقيحانهاي در اكثر موارد، با اعتراض زنان و
دختران روبهرو ميشود و حتي گاهي كار به داد و فرياد و زد و خوردهاي
فيزيكي كشيده ميشود. گروهي ديگر از مردان خياباني، سوار بر خودرو، براي
زنان يا دختران ماشين سوار ايجاد مزاحمت ميكنند. در بسياري از موارد
مشاهده ميشود كه اين مزاحمان بياخلاق، با تعقيب خودروي زنان و دختران،
مسيري طولاني را طي و ايجاد مزاحمت ميكنند. مردان خياباني پياده را هم
بايد به سوارهها اضافه كرد!
با اين وصف، بيترديد بايد نيروي
انتظامي قاطعانه با مردان خياباني برخورد كند و دستگاه قضايي نيز با صدور
احكام درخور، اين افراد ضداخلاق را به جزاي اعمال هنجارشكنشان برساند.
اما خداییش این مقاله میتونه تلنگر خوبی برای مسوولین امر باشه
این " خیابانی " ها حال چه از نوع " مذکر " اش باشند یا " مونث " اش بهر حال پدیده ای است که دامن فرزندان این کشور را که می توانستند در مزارع، کارخانجات ، ادارات و مراکز آموزشی و تحقیقاتی مشغول شوند و کانون پر مهر خانواده را تشکیل دهند را گرفته و مشخصا و بدون تعارف هم از ضعف مدیریتی نهاد های مستقر عارض شده است.
چه خوب می بود که اگر عموم وزارتخانه ها و سازمان های مرتبط با این معضل اجتماعی می توانستند با تشکیل کار گروه های جهادی (خبره علاقمند و داوطب) در درون تشکیلات مربوطه شان و بدور از هر گونه غوغا سالاری ، بدنبال پاسخ به این سئوال بودند که : " در این وقوع این معضل خانمانسوز چه سهمی داشته اند و چه اقداماتی می توانستند بموقع پیش بینی و بانجام برسانند که از آن غافل بوده اند؟".