به گزارش بولتن نیوز حسین صالحی کارشناس علوم سیاسی نوشت: شاید جمعیت مسلمان بالکان غربی میانه روترین و لیبرال ترین مسلمانان جهان باشند.اسلام بنیاد گرا و وهابی در دهه1990از طریق کمک ها و برنامه های بازسازی شده عربستان سعودی وارد این منطقه شد.از طرفی ما شاهد حضورگروهی از عرب های افغان برای دفاع ازبوسنیایی ها و آلبانی ها بودیم.درراستای جریان هرج و مرج دهه90که جامعه مسلمان بوسنی و کوزوو در تقابل با ارتش های به مراتب بزرگتر،سازمان یافته تر و مجهزتر کروات وصرب قرار گرفته بوند،این افراطی ها برای کمک وارد منطقه شدند.در آغاز جنگ درسال1992 بوسنیایی ها عملا بی دفاع بودند و آمادگی پذیرش هرگونه کمک را داشتند. در حالی که غرب عمدتاً به همدردی بسنده میکرد، کشورهای دیگر حمایت سیاسی و نظامی ارائه می دادند. در آگوست سال 1992 اسامه بن لادن که در آن زمان درسودان تبعید شده بود،نماینده خود جمال احمد الفضل را به زاگرب فرستاد.الفضل در آنجا با یکی از کهنه سربازان جهاد افغانستان به نام ابوعبدالعزیز معروف به امیر بارباروس ملاقات کرد.در این دوره اولین شبکه جهادی در منطقه بالکان شکل گرفت.امیر بارباروس که یکی از قدیمی ترین اعضای القاعده بود و رهبر معنوی جهاد در بوسنی به حساب می آید،واحد (المجاهد)را در سپاه هفتم ارتش بوسنی تشکیل داد. برآوردهای مختلف تعداد جهادیها در بوسنی را بین ۳۰۰ تا ۶۰۰۰ نفر تخمین زدهاند.مردم محلی به واسطه بی باکی این گروه که بسیاری از آنها از جمله خود رهبرشان تجربه جنگ با شوروی در افغانستان را داشتند،احترام زیادی قائل بودند.
تحلیلگران این تنش هارا،به عنوان کشمکش بین سکولارها و وهابی ها یا به نوعی تقابل بین فرقه های سیاسی-منطقه ای میدادنند که هرکدام از این گروه ها به دنبال تثبیت سلطه خویش دردر منطقه میباشند.ایجاد جزایر کوچک در بوسنی از طرف جنگجویان عربی متعلق به واحد (المجاهد) این واقعیت را نشان میدهد که آنها ناگزیرند مناطق مجزایی ایجاد کنند و از حضور افراد فاقد عقاید افراطی و غیرهم فکر به این مکان ها ممانعت بورزند.مکان هایی مثل زنیکا،زپک و گرونجامائوکا.این ایجاد مرز آشکارا بیانگر،تفرقه بین اکثریت مسلمان محلی و افراد سکولارتر وفادار به سنت های صوفی می باشد.این گروه از افراطی ها در مناطق مختلف پناهگاه های کوچکی برای خود پیدا کرده اند و با خانواده هایشان در آنجا زندگی میکنند. این افراد حقوق وتجهیزات خود را از منابع دیگری دریافت میکنند و برای میزبان هزینه ای ندارند.مشکلی که وجود داشت این بود که این افراد شاخه ای از اسلام یعنی وهابیت را پیاده و تبلیغ میکردند که برای بالکان غریبه بود.اما این امر مانع نپذیرفتن آنها نشد،رهبر بوسنی از حضور این جماعت استقبال کرد.حتی پس از جنگ به برخی از آنها اجازه داده شد در کشور بمانند و بی سرو صدا به آنها تابعیت اعطا شد و بسیاری به جهادی های چچن پیوستند.
به مرور زمان مبلغین افراطی محلی مثل بلال بوسنیچ بوسنیایی و نصرت اماموویچ شروع به ایجاد یک شبکه قوی از ارتباطات در منطقه بالکان کردند که این شبکه صد ها عضو داشت.نصرت اماموویچ یک شهروند دارای تابعیت اتریشی است که بین وین و روستای گورنجاماکائو در شمال بوسنی در نزدیکی شهری به نام برکو زندگی میکرد.او یک گروه کوچک وهابی تشکیل داد،رهبری آنها را به عهده گرفت و از ورود افراد غیر همسو جلو گیری میکرد.بلال بوسنیچ هم که در گورنجامائوکا فرد شناخته شده ای است در گردهمایی هایی مانند راستلیکا در 12 اگوست2013 که در کوه ها تشکیل میشد، اقدام به تبلیغ میکرد و چندین مرکز اسلامی در سراسر اروپا در اتریش،آلمان،سوئیس،بلژیک و هلند پذیرای او بودند.او در تابستان 2013 در کرمونا و پوردنونه ایتالیا هم در میان پیروانش دیده شده.شهر وین که دیگر مرکز عمده برای افراطی گری سلفی بوسنیایی شمرده میشد دارای یک مرکز اسلامی توحید بود که مدیریت آن را محمد فاضل پورکا به عهده داشت.سرویس اطلاعاتی بوسنی بر این باور بود که پورکا به لحاظ مالی و عقیدتی پشتیبان کلیدی برای نیروهای افراطی در بوسنی میباشد.برخی مقامات جامعه اسلامی بوسنی نیز پورکا را به سازماندهی و تامین مالی سفر مسلمانان افراطی به بوسنی و اتریش متهم میکنند.نصرت اماموویچ هم چندین بار در این مرکز دیده شده.پلیس و سازمان امنیتی ISN ادعا میکنند که وین یکی از مراکز پشتیبانی مالی و عقیدتی مسلمانان افراطی بوسنیایی بوده.به گفته جواد گالییاسویچ وین مرکز جذب نیرو برای افراط گرایی اسلامی در بوسنی حساب میشود.تمامی کسانی که قصد داشتند به جنگ سوریه بروند دوراه هوایی و زمینی وجود داشت:
1-هوایی:نخست به وین منتقل میشوند.از آنجا با هواپیما به استامبول و آدانا در نزدیکی مرز سوریه مستقر میشوند.ترک ها برنامه ای دقیق و منظم برای انتقال جهادی ها به داخل سوریه تدوین کرده بودند.
2-زمینی:مسیر مخفی که از سه کشور صربستان-بلغارستان وترکیه میگذرد.
اگر بخواهیم تعدادی از افرادی که در بوسنی بودند و به
عنوان تروریست بین المللی شناخته شدند اشاره کنیم باید به ابوالیدالغمدی از اعضای اصلی القاعده،ابوزبیرالمدنی،عمر شیخ سعید مردی که دانیل پرل روزنامه نگار بریتانیایی را سر برید،خالد شیخ محمد معمار حمله به ساختمان تجارت جهانی که آن را میتوان اصلی ترین فرد ارتباط دهنده این منطقه با تروریسم بین الملل بدانیم،ممدوح محمود سلیم مغز متفکر حمله بمب گذاری در نایروبی و دارالسلام که جان 224نفر را گرفت نام ببریم.حتی ادعا میشود خود اسامه بن لادن در سال 1993به دعوت عزت بگوویچ به سارایو رفته است.
ریچارد هالبروک یکی از طراحان اصلی پیمان های صلح دیتون(موافقت نامه صلح در بوسنی و هرزگوین)درسال2005 در مصاحبه ای با PBSضمن اشاره به اینکه چند تن از هواپیما ربایان یازده سپتامبر در بوسنی در میان مجاهدین آموزش دیده بودند،مدعی شد در جریان این درگیری بیش از 1000عضو القاده که به عنوان مجاهد در کنار ارتش بوسنی حضورداشتند.او در ادامه مصاحبه تاکید کرد اگر پیمان صلح دیتون به درگیری سه گروه بوسنیکهای مسلمان،صربهای بوسنی و کرواتهای بوسنی پایان نمیداد و جنگ تمام نمیشد،القاعده عملیات یازده سپتامبر را از بوسنی صورت میداد نه از افغانستان.هالبروک مدعی شد که پس از پایان جنگ دولت بوسنی تحت فشار شدید غرب نمایندگان مجاهدین و القاعده را از منطقه اخراج کرد.
بوسنی برای شبکه های تروریستی سکوی پرشی شده بود تا از آنجا اقدامات خود در خارج را برنامه ریزی و اجرا کنند.ژنرال ارشد ارتش آمریکا ویرجیل پکت گفته بود:(بوسنی از پناهگاه برای تروریسم به گذرگاهی امن برای آنها تبدیل شده).بعد از پایان جنگ بسیاری از مجاهدین در این کشور باقی ماندن و همسر بوسنیایی گرفتند و توانستند تابعیت این کشور را بدست آورند.دولت ها برای دفع کردن خطرات احتمالی افراطی ها دست به تدوین قوانینی زدند. در نیمه نخست سال 2014 بود که کشور های صربستان،بوسنی و هرزگووین و مقدونیه تصمیم گرفتند یکسری چارچوب حقوقی برای تحریم شهروندان خود که در جنگ های خارچی مثل جنگ عراق یا جنگ سوریه شرکت میکردند تصویب کنند.این کار با هدف مانع مشارکت افراد در جنگ و بازگشت جنگویان به کشورهای خود و جلوگیری تهدیدهایی که برای امنیت عمومی رغم میخورد انجام شد.حتی این کار آنقدر جدی شد که حزب سوسیال دموکراتیک صربستان(SDPS)درژانویه همان سال قانونی را به مجلس برد که طبق آن افرادی که اقدام به جذب نیرو میکنند 12سال و افرادی که درجنگ شرکت میکنند 5سال زندان در نظر میگرفت.در همین راستا مقدونیه هم برای ترمیم قانون جنایی خود،قانونی را به مجلس فرستاد که برای استخدام کنندگان وشهروندانی که در گروههای نظامی و شبه نظامی خارجی شرکت میکنند تا5سال زندان در نظر میگیرد. مجاهدین در پی افزایش بد نامی ناشی از ارتباط با تروریسم و روابط فشرده با مردم محلی،اقدام به تشکیل اجتماع مختص خودشان در روستاهای بوچینیچ و گورنجامائوکا به صورت جزیره خود مختار وهابی برای خود کردند.بی بی سی از آنها به عنوان(مهاجرین جنگ مقدس)یاد میکند که این اجتماع در همان سالهای 2002 با اعمال زور از سوی مقامات دولتی از هم پاشید. اما فعالیت وهابیت نظامی متوقف نشد و اعضای آن به نقاط دیگر بوسنی منتقل شدند.نشریه اشپیگل در سال 2007 طی یک مقاله ای اعلام کرد 13 درصد از بوسنیایی ها از جنبش اصلاح طلبی اسلام سنی محافظه کار،حمایت میکنند.ستیزه جویی وهابیت که ماهیت تبلیغاتی دارد،همیشه باعث بیشتر شدن آتش تنش میان مسلمانان میانه رو و سنتی بوسنی بود. برخی افراطیها از ورود به مساجد صوفیمسلک منع شدند و در سال ۲۰۰۷، گروهی از آنها به نشانه اعتراض به مسجد کاروا در سارایوو حمله کردند، که منجر به بسته شدن آن برای اولین بار در ۵۰۰ سال گذشته شد. به رغم آن که این جماعت در میان مسلمانان سنتی منفور بودند،مساجدی که از سوی عربستان سعودی تامین مالی میشوند مانند مسجد مجلل ملک فهد،که بزرگترین مسجد کشور است،با آغوش باز پذیرای آنها بوده و همیشه در این راه مورد تشویق و حمایت خود قرار میداده.این افراد و پیروان محلیشان صرفا به ترویج تهاجمی عقایدشان در خصوص اسلام بسنده نکردند و اقدام به راه اندازی یک شبکه پشتیبانی برای عملیات های تروریستی در سراسر دنیا کردند. در اوایل سال2007 امام جماعت افراطی بوسنیایی یوسف بارسیچ و پیروانش با تلاش برای اشغال فیزیکی تعدادی از مساجد در توزلا و سارایوو توجه ملی را به خود جلب کردند.
بسیاری از گروههای اسلامی محلی که عمدتا با شاخه صوفی و شیعی مرتبط بودند نیز به طور منظم هدف حملات افراطی ها قرارمیگرفتند.در مقدونیه نیز چندین بار به بکتاشی ها در اسکوپیا و تتووو حمله شد.سه عامل را میتوانیم دلیل نا امنی بالکان بدانیم.
1-جنگ سوریه و عراق صدها شهروند از بالکان را جذب نیرو های افراطی کرده است.این افراد در آنجا تمامی آموزش ها و نکاتی را فرا میگیرند که درصورت مراجعه به کشور های خودشان میتوانند خطر آفرین
باشند.
2-مبلغین افراطی پیوسته از عواملی مانند بحران اقتصادی موجود،بالا بودن میزان بیکاری جوانان،فسادسیاسی و مرگ خواهی ناشی از این شرایط درمیان جوانان توانستند نهایت بهره را برای جذب حداکثر افراد ببرند.
3-اینترنت و شبکه های اجتماعی به بستری برای توسعه و ترویج تبلیغات جهادی تبدیل شده.همانطور که درمورد فعالیت داعش(ISIS) در عراق و سوریه مشاهده شد،گروههای افراطی از طریق وب تلاش به برقراری ارتباط،همکاری و جذب نیرو و ترویج عقاید افراطی خود بودند.
اینترنت همچنین به دروازه ای برای مجامع افراطی و وب سایت های جهادی با برنامه های آشکار افراطی با دانلود آسان به سکویی برای انتشار اطلاعات تاکتیکی و عملیاتی تبدیل شده است.گونه ای از ارتباط که به صورت مستقیم و همزمان رخ میدهد و مشکل چندانی برای کنترلها و سانسور های مرزی ندارد.روشن است که ما وارد مرحله جدید و به مراتب خطرناک تر شده ایم که کاملا با وضعیت میانه دهه نود،که چند صد مجاهد عرب برای جنگ علیه صرب ها وارد بوسنی شده بودند،متفاوت است.اکنون وضعیت در منطقه بالکان جدی شده است و برای پیشگیری و مقابله با این پدیده موسسات مربوطه باید ارزیابی و پایش دقیق تری از اوضاع داشته باشند.
بالکان طی سه دهه اخیر به منطقهای حساس در زمینه امنیت جهانی تبدیل شده است. حضور گروههای جهادی، نفوذ تبلیغات وهابیت و حمایتهای مالی خارجی از این گروهها، باعث شده تا این منطقه به کانونی برای تروریسم بینالمللی بدل شود. بحرانهای اقتصادی، بیکاری بالا و فساد سیاسی در کشورهای بالکان، بهویژه در میان جوانان، نیز فرصتهای مناسبی برای گروههای افراطی ایجاد کرده است. در این شرایط، مقابله با افراطگرایی نیازمند اقدامات چندجانبه است که شامل تقویت جامعه مدنی، ترویج اسلام میانهرو، و مبارزه با فقر و بیکاری میشود. کشورهای بالکان باید توجه ویژهای به تهدیدات جدید در فضای مجازی داشته باشند و برای جلوگیری از گسترش افراطگرایی، اقداماتی پیشگیرانه در سطح داخلی و بینالمللی انجام دهند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com