به گزارش بولتن نیوز، دبیرکل انجمن مدیریت کسبوکار ایران در گفتگویی ویژه به تشریح وضعیت صنایع فرهنگی کشور پرداخت و راهکارهای عملیاتی برای تحول این بخش از کسب و کارها ارائه کرد.
محمدرضا انبیائی ضمن اشاره به سهم اندک صنایع فرهنگی از تولید ناخالص داخلی که در بسیاری از آمارها کمتر از یک درصد شناخته شده است، افزود: این در حالی است که متوسط جهانی این شاخص در کشورهای در حال توسعه حدود 4.5 درصد است (یونسکو، ۲۰۲۳). ما با یک پارادوکس جدی روبرو هستیم: از یک سو دارای غنیترین میراث فرهنگی منطقه هستیم و از سوی دیگر نتوانستهایم این پتانسیل را به مزیت اقتصادی تبدیل کنیم.
عضو هیئت مدیره شورای انجمن های علمی کشور که از آن به پارلمان بخش علمی کشور یاد می شود، با اشاره به سهم ناچیز صنایع فرهنگی از اقتصاد و ظرفیت های بی شمار آن و وجود این تناقض آشکار، ادامه داد: به نظر می رسد این پارادوکس از سه شکاف کلان نشأت میگیرد. اول شکاف ارزشی، یعنی بسیاری از تصمیم گیران اقتصادی، صنایع فرهنگی را غیرمولد می پندارند در حالی که مثلاً صنعت بازیهای دیجیتال ترکیه در ۲۰۲۳، ۱.۲ میلیارد دلار درآمد داشته است و در کشور ما، استودیوهای مستقل با بودجههای زیر ۱۰۰ میلیون تومان آثار بینالمللی تولید میکنند که نمونه های آن قابل ارائه است. دومین شکاف، شکاف زیرساختی است. بر اساس آمارهای موجود مثلاً تنها حدود 12 درصد از ۲۸۰۰ سالن تئاتر کشور استانداردهای بینالمللی دارند و در مقابل، کره جنوبی، سالانه ۱۲۰ میلیون دلار فقط از تورهای فرهنگی درآمد دارد. شکاف سوم، شکاف دیجیتالی است. یعنی نود درصد هنرمندان ایرانی پلتفرم اختصاصی برای فروش آثار ندارند، در حالی که طبق گزارش های جهانی، بازار NFT های هنری به به ۴.۸ میلیارد دلار رسیده است.
وی در توضیح عواملی که باعث شده این صنعت نتواند به جایگاه واقعی خود در اقتصاد ایران برسد، گفت: سه عامل اصلی را میتوان در این مقوله برشمرد. اولین عامل ضعف ساختاری در تأمین مالی است که بخش بسیار اندکی از تسهیلات بانکی به بخش فرهنگی اختصاص یافته است. دومین عامل را می توان ناکارآمدی نظام توزیع دانست. در بسیاری از برآوردها بیش از شصت درصد از هنرمندان ما دسترسی مناسبی به بازارهای داخلی و بینالمللی ندارند و سومین عامل، فقدان نوآوری در مدلهای کسبوکار است که عملاً بسیاری از فعالان این حوزه هنوز با روشهای سنتی کار میکنند.
انبیائی با اشاره به تجربه ای که کشور فرانسه در معافیت های مالیاتی برای شرکت های فرهنگی اشاره کرد و افزود: ایجاد دفاتر فرهنگی و اضافه شدن شاخص های کلیدی عملکرد در مسئولیت های مسئولین فرهنگی سفارتخانه های ایران در کشورهای مختلف خصوصاً کشورهایی که امکان هدفگذاری های دقیق تری برای توسعه این صنایع دارند، از اهمیت زیادی برای بهبود این شرایط برخوردار است.
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سئوال که چه حوزههایی میتوانند به موتور محرکه اقتصاد فرهنگی تبدیل شوند؟، بیان کرد: گردشگری خلاق، به طور مثال در یکی از شهرهای اسپانیا با تمرکز بر تورهای مذهبی-هنری، سالانه ۳۰۰ میلیون یورو درآمد دارد و با ظرفیت های بسیار زیاد کشورمان، به طور مثال، ترکیب ظرفیتهای مثنویخوانی در قونیه ترکیه با اماکن تاریخی مانند آرامگاه حافظ میتواند یک اکوسیستم ۵۰۰ میلیون دلاری ایجاد کند اما به آن کم توجهی می شود. صنایع دیجیتال خلاق و ... را نیز در این مقوله نمی توان از چشم دور داشت.
محمدرضا انبیائی با بیان این مطلب که صنایع فرهنگی ایران مانند الماسی است که در گنجه اقتصاد کشور خاک میخورد. امروز نه یک انتخاب، که یک اجبار استراتژیک است که این گنج را از انزوا خارج کنیم. این مسیر، نیازمند عزمی سهضلعی بین دولت هوشمند، بخش خصوصی جسور و جامعه هنری حرفهای است، افزود: ایجاد صندوق تضمین ریسک با سرمایه اولیه مناسب برای حمایت از پروژه های فرهنگی پرریسک، استفاده از ابزارهای مالی نوین و همچنین توجه ویژه به دیپلماسی فرهنگی با ایجاد اتاق های بازرگانی فرهنگی در کشورهای هدف را می توان از مهم ترین راهکارهای نجات این صنایع مهم دانست.
دبیرکل انجمن مدیریت کسب و کار ایران، در پاسخ به این سئوال که چشمانداز شما برای این صنعت در پنج سال آینده چیست؟، بیان کرد: به نظر می رسد با توجه جدی به این بخش می توانیم به افزایش 300 درصدی در سهم صنایع فرهنگی از تولید ناخالص داخلی، ایجاد حداقل 300 هزار شغل جدید و همچنین افزایش 5 برابری صادرات محصولات فرهنگی در صورت اجرای سیاست های جدید خوشبین باشیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com