کد خبر: ۸۶۶۲۴
تاریخ انتشار:

هژمونی رسانه ای غرب وتهدید ابعاد امنیت ملی

رضا سیف پور

در جهان کنونی، اجرای سیاست های حکومت ها و دولت ها بدون توجه به افکار عمومی میسر نیست. رسانه ها به مثابه حلقه واسط دولت و افکار عمومی نقش اساسی درشکل گیری اراده سیاسی حکومت ها ایفا می کنند و موفقیت و شکست هر طرح تا حد زیادی به نحوه عملکرد رسانه ای آن وابسته است.

امنیت در قرن بیستم بارها تغییر ماهیت داده و از جنبه اولیه نظامی خویش به جنبه اقتصادی، فرهنگی و اطلاعاتی تغییر پیداکرده و در برهه های مختلف، هر یک از این جنبه ها اهمیت بیشتری داشته اند. امروزه دولت های بزرگ غربی برای نفوذ در درون دولت های جهان سوم بویژه دولت های مخالف، سیاست تهاجم فرهنگی را با راه اندازی شبکه های گوناگون شنیداری و دیداری و همچنین رسانه های نوشتاری در پیش گرفته اند. این دولت ها از این طریق جنگ روانی ( رسانه ای ) حیرت انگیزی را علیه مخالفین خویش اعمال می کنند.

از اینرو نمی توان نقش رسانه های بیگانه را در ارتقا یا تضعیف امنیت ملی یک کشور انکار کرد. این امر تا آنجا مهم است که بر آن " جنگ رسانه ای " نام نهاده اند. تأثیری که رسانه ها در ایجاد عملیات روانی در بعد داخلی و خارجی اعمال می کنند یک امر کاملاً بدیهی و در حال پیشرفت است. راه اندازی شبکه های مختلف رسانه ای در غرب برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی مردم ایران و البته مردم جهان نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران مؤید این امر است که غرب راه تهاجم فرهنگی را با استفاده از دیپلماسی رسانه ای برای تأثیر گذاری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران برگزیده و سرمایه گذاری هنگفتی نیز در این زمینه انجام داده است زیرا سیاستمداران غربی معتقدند تصاویر چندگانه ترسیم شده توسط تلویزیون یا سینما می تواند انتقال دهنده پیام های سیاسی باشند ومعمولا تصاویر ، ارزشها را قدرتمند تر از کلمات انتقال می دهند وهالیوود اصلی ترین مروج وصادر کننده نمادهای مجازی است (نای،80:1389 )

 

هژمونی رسانه ای غرب

رسانه ها در جهان امروز به دلیل ماهیت خود در بسیاری از سطوح سیاسی و اجتماعی تأثیرگذارندبطوریکه در جوامع مدرن، رسانه ها از مهم ترین ابزارهای کنترل اجتماعی تلقی می شوند و از این نظر می توانند به شدت در موضوع ثبات سیاسی اجتماعی دخالت کنند.

اهمیت روزافزون رسانه ها در سازوکار تحولات اجتماعی سیاسی از ماهیت این ابزار ناشی می شود، زیرا در جهان معاصر اطلاعات قدرت است وامروزه بخش عظیمی از جمعیت جهان(از طریق همین رسانه ها ) به این قدرت دسترسی دارند(نای،192:1369). همزادی " رسانه " و اطلاعات و تلاقی این مفاهیم با " قدرت " و نقش مستقیم و غیر مستقیم رسانه در شکل دهی هنجارهای اجتماعی و ارزش های فردی، معادله مهم و تازه ای را در جهان معاصر رقم می زند که نتیجه آن به طور قطع در امنیت ملی وکلیه واحدهای سیاسی تأثیرگذار است. این مهم به شدت در دهه های اخیر مورد توجه قدرتهای جهانی ودر راس آن آمریکا قرارگرفته است بطوریکه اغراق آمیز نیست اگر بگوییم در حال حاضر قلب رسانه ای جهان در انحصار تنهاچند شرکت مهم که عمدتا توسط آمریکا اداره می شوند در حال طپش است واز این طریق است که آمریکا سعی دارد تا هژمونی رسانه ای خود را در جهان هرروز بیش از پیش حفظ وتثبیت کند.در حال حاضر تنها چند كمپاني معدودکه عمدتا آمریکایی هستند جريان اصلي رسانه ها در جهان را در دست دارندو تا زماني كه اين انحصار غير طبيعي بر رسانه ها وجود دارد همه محصولات آنها و حتي شیوه اطلاع رساني و اخبار آنها در جهان سیطره خواهدداشت .

این شرکت ها که به تدریج از دهه 80 با ادغام سازمان های رسانه ای کوچکتر به وجود آمده اند،در عین حال که دربعضی از قسمت ها سرمایه گذاریهای مشترکی دارند، هر کدام در یکی از حوزه های رسانه ای تخصص و تسلط بیشتری را برای خود محفوظ نگاه داشته اند:

1- ای او ال تایم وارنر : این شرکت به عنوان بزرگ ترین شرکت رسانه ای حاصل ادغام سه شرکت بزرگ آمریکن آنلاین،تایم،و برادران وارنر است. این شرکت در حال حاضر با در اختیار داشتن شبكه سي ان ان (CNN) بخش اصلي بازار فيلم، خدمات اينترنت و رسانه هاي چاپي را قبضه كرده و از بزرگترين انحصار جهاني در زمينه رسانه اي برخوردار است.

2- والت دیزنی : این شرکت ابتدا با هدف کار در حوزه نقاشی متحرک کودکان تاسیس شد اما هم اکنون به عنوان قلب هالیوود به فعالیت می پردازد . از املاک این شرکت می توان به هشت استودیوی فیلم سازی در هالیوود، هشت انتشارات کتاب، سی ایستگاه رادیویی، یازده کانال کابلی و سیزده کانال تلویزیونی بین المللی و... اشاره کرد. اين كمپاني همچنین مالك شبكه (ABC) است كه نقش مؤثري در انتشار اخبار و اطلاع رساني مردم امريكا بر عهده دارد و طبق آمار سال 2000 كميته نظارت بر رسانه هاي تصويري امريكا، بيش از هشتادو سه درصد مردم امريكا و كانادا اخبار و اطلاعات خود را از طريق اين شبكه دريافت مي كنند.

3- نیوز کورپ مورداک : این شرکت به همت رهبر یهودی خود روپرت مورداک توانسته است به رسانه ای قدرتمند، سودآور و با جایگاهی مستحکم تبدیل شود روبرت مرداک در دنيا به سلطان شیطانی رسانه‌ها معروف است او دارای بيش از 60 شبکه تلویزیونی است كه به 13 زبان مختلف برنامه پخش كرده و روزانه حداقل 300 میلیون مخاطب را به خود جلب می‌کنند. از طرف ديگر وی مسئولیت 100 روزنامه و مجله معتبر بين‌المللي همچون دیلی تلگراف، وال استریت ژورنال، تایمز، ساندی تایمز، نیویورک پست و نیز شبکه‌های خبری معروفی همچون فاکس، فاکس نیوز و اسکای نیوز و نيز سایت‌هایی معروفي همچون "مای اسپیس" را بر عهده دارد. او در عین حالی که هدایت بزرگترین بنگاههای خبری را بر عهده دارد بیشترین تمرکز خود را بر برنامه‌های تفریحی ، سرگرمی نهاده است و در عین حال پر تیراژ‌ترین مجله انگلیسی یعنی" نیوز آوورلد" که یک مجله با مضامين جنسی است متعلق به اوست . همچنین پر تیراژترین انجیل جهان توسط يكي از موسسات انتشاراتي او يعني " واندروان " در آمریکا به چاپ می‌رسد.

4- وایاکام : این شرکت چهارمین غول رسانه ای ایالات متحده وجهان است که شکل امروزین خود را بیش از هر چیز مدیون خرید شبکه سی بی اس در سال 1999 است. از ديگر دارايي هاي تاثيرگذار و بزرگ اين شركت مي توان به شبكه تلويزيوني (MTV) اشاره كرد كه توسط ماهواره هاي متعدد در سراسر جهان قابل مشاهده است و بخش بزرگي از صدور ارزشهاي امريكايي را در سراسر جهان بر عهده دارد. واياكام، در عرصه صنعت سرگرم سازي و محصولات خاص كودكان و نوجوانان پس از كمپاني ديزني مقام دوم را در دنيا در اختيار دارد.

5- برتلزمان : این شرکت پنجمین کمپانی مهم رسانه ای ایالات متحده ودنیا است که در حوزه نشر کتاب فرمانروایی می کند. احاطه و گستره نفوذ اين كمپاني در خارج امريكا در مقايسه با ديگر رسانه هاي امريكايي به حدي است كه برخي آنرا يك كمپاني غير امريكايي قلمداد مي كنند. خواهران معروف RTL كه مجموعه اي از شبكه هاي راديو و تلويزيوني و استوديوهاي فيلم سازي هستند، متعلق به اين غول رسانه اي مي باشند. برتلزمان همچنين انتشارات (رندوم هاوس) را در اختيار دارد كه يكي از بزرگ ترين موسسه هاي انتشاراتي جهان قلمداد مي شود و سالانه ميليون ها جلد كتاب در سرتاسر جهان منتشر مي كند.

• مضاف بر اینها امروزه انتشار سریع اخبار در جهان نیز عمدتا توسط چهار خبرگزاری عمده غربی به نامهای یونایتدپرس( آمریکا )، آسوشیتدپرس( آمریکا )، فرانس پرس ( فرانسه ) و رویتر ( آمریکا )،صورت می گیرد که روزانه نزدیک به چهل میلیون کلمه خبر به سراسر دنیا مخابره می کنند و 90 درصد اخبار خارجی روزنامه ها و سایر وسایل ارتباط جمعی، از این چهار منبع خبری تهیه و پخش می شود. با توجه به اینکه خوراک خبری بیشتر رسانه ها در دنیا از این غولهای خبرگزاری است به سادگی قابل فهم است که صاحبان این رسانه ها به راحتی می توانند افکار عمومی دنیا را تحت تأثیر قرار دهند.

بنابراین این هژمونی رسانه ای و خبری غرب وبطور مشخص آمریکا، می تواند چالشی جدی در زمینه امنیت ملّی سایر کشورهای جهان؛ بخصوص کشورهای جهان سوم ونیز کشورهایی که چندان هم قدم و هم جهت با سیاست های غرب ودر راس آن آمریکا نیستند، بشمار آید . یکی از وزرای سابق امور خارجه آمریکا گفته بود : آمریکاییها قدرتمند هستند زیرا ... می توانند به رویاهای وآرزوهای دیگران الهام بخشند واین را مدیون تصویری هستند که سلطه جهانی آنها برفیلم وتلویزیون برایشان بوجود آورده (نای46:1389)

 

استراتژی های رسانه ای غرب در فرآیند هدایت افکار عمومی

بررسی روشها ی مختلف عملیات روانی نظام رسانه ای غرب علیه بخشی از جهان وبطور مشخص جهان اسلام والبته ایران مؤید این است که بیشتر این تکنیک ها تاثیرات درازمدت دارند و در سطحی گسترده و راهبردی اجرا می شوند. در ذیل برخی از این شیوه های رسانه ای ذکر می شود:

1- گسترش جذابیت آمریکایی : ایالات متحده آمریکا صادر کننده شماره یک فیلمهای سینمایی وبرنامه های تلویزیونی در جهان می باشد . بیش از هر کشور دیگری کتاب چاپ می کند . فروش تولیدات موسیقی آن بیش از دو برابر رتبه بعدی یعنی ژاپن است . بیش از 13 برابر کشور ژاپن در فضای اینترنت وب سایت دارد مسابقات بسکتبال ملی آن کشوراز طریق شبکه های ماهواره ای برای 750 میلیون خانواده در 212 کشور وبه 42 زبان پخش می شودو.....( نای46:1389) اینها در نهایت به جذابیت آمریکا برای مخاطب به عنوان اولین قدم در فرآیند انتقال هدفمند پیام ختم می شود.این بخشی از استراتژی قدرت نرم آمریکا محسوب می شود.

2- ایجاد دشمن فرضی : گفتمان غیراخلاقی دشمن سازی، سابقه ای چند صد ساله در تمدن غرب داردکه ریشه آن را باید در مدرنیته جستجوکرد. فیلمهای هالیوودی و در مجموع انگاره سازی های گوناگون آمریکایی نشان می دهد که فرایند «دشمن سازی»، پیش درآمدی برای دستیازی امریکاییها به مداخله جویی، تحقیر ملتها و نابود کردن انسانها به وقت جنگ است (جنیدی،1386،مقاله روزنامه قدس).

3 – استفاده از شیوه تداعی ذهنی : امریکاییها از این شیوه استعاره ای در گفتمان سیاسی جنگ علیه کشورهای جهان اسلام از جمله افغانستان و عراق بارها استفاده می کنند؛ برای مثال، واژه بنیادگرایی در قاموس رسانه های غرب به معنای تعصب و افراط گرایی خشن، کریه و شدید مذهبی، تعریف، و گاه نشانه ای جزئی و کم اهمیت وگاه جالب از دین اسلام قلمداد می شود. چنانچه یک فرد مسلمان به مسلمان بودن خویش اذعان کند، در معرض خطر بنیادگرا نامیده شدن قرار می گیرد… از این رو، ترکیب بنیادگرا رمزگونه ای است برای توصیف مسلمان متعصب و خشونت طلب (مهدی زاده،107:1387) که از سوی دولتهایی همچون ایران هدایت می شوند .

4 – انسانیت زدایی واهریمن سازی : بر اساس این روش، هر یک از طرفین منازعه در عملیات روانی خویش می کوشد تا تصویری غیرانسانی از حریف ارائه کند. به تصور آنها، این اقدام هم از مشروعیت آن می کاهد و هم اعمال خشن و تند خود را علیه او توجیه می کند(الیاسی،1385،فصلنامه عملیات روانی) شاید فیلم سینمایی 300 محصول سال 2007آمریکا را بتوان نماد کاملی از انسانیت زدایی از ایرانیان نام برد که درآن سربازان ایرانی به شکل موجوداتی غیر واقعی وکریه به تصویر کشیده می شوند .نمونه هایی از این دست درسینمای هالیوودی بسیار است .

5- شیوه های نوین سانسور : مقصود از «سانسور»، اعمال نظر در جریان خبررسانی به منظور جلوگیری از انتشار اخباری است که ممکن است انتشار آنها برای مردم مفید باشد؛ اما در راستای منافع کسی که این اعمال نظر را انجام میدهد، نباشد (زورق،206:1372)اما در شیوه امروزین سانسور رسانه ها اقدام به " انگاره سازی " یا تصویر سازی می کنند تا حقیقت آنگونه که هست نشان داده نشود ویا آنگونه نشان داده شود که مطلوب آنهاست . مانند ایجاد انگاره ای از ایران در رسانه های امریکایی و غربی که درصدد است ایران را کشوری خشونت طلب جلوه دهد. جالب اینکه تحت تأثیر انگاره سازی نظام رسانه ای غرب، پس از دستگیری تکاوران انگلیسی مهاجم به آبهای ایران یکی از آنها پرسید «ما را کی میخورید. به ما گفته اند اگر توسط پاسداران اسیر شوید آنها شما را میخورند» (نیکرو،120:1385).

6 – دروغ بزرگ : یکی از شیوه های رایج در فعالیتهای تبلیغاتی – بویژه در سطح بین المللی – استفاده از دروغ است. دروغ تا زمانی که کشف نشود و متناسب با اوضاع و احوال مخاطبان طرح و پخش گردد به مثابه اسلحه ای بسیار مؤثر عمل می کند. روش دروغ بزرگ نخستین بار توسط گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی مطرح شد. وی در مورد قدرت نفوذ دروغ معتقد است: «بزرگترین دروغ را صد بار باور می کنی » (بزی،1385،فصلنامه عملیات روانی) بطور مثال دولت بوش با طرح دروغ دستیابی عراق به سلاحهای کشتار جمعی، توانست میلیونها نفر بویژه افکار عمومی بیطرف جهان را نسبت به حمله به عراق متقاعد کند.

7- تضعیف روحیه عمومی : یکی دیگر از شیوه های اجرای عملیات روانی توسط رسانه های غربی آن است که با بهره گیری مناسب از شگردهایی چون، شایعات و پخش اکاذیب، اغراق و مبالغه، تحریف و سایر ترفندهای مشابه، موجب ایجاد تغییرات موردنظر در اطلاعات افراد یا جامعه هدف ، و در نهایت باعث بروز وضعیت بحرانی میشود. این تغییر اطلاعات معمولاً به کمک ایجاد نوعی بینظمی و گسستگی ذهنی و روحی، سرگردانی فکری، تزلزل، بلاتکلیفی و بی تصمیمی پدید میآید. که در نهایت به شکستن مقاومت روحی افراد جامعه و تضعیف وحدت ملی منجر میشود.

8-ایجاد تفرقه : سیاست نام آشنای «تفرقه بینداز و حکومت کن» که به ترفند تاریخی انگلیسی ها برای سلطه بر سایر ملل شهرت دارد، بی شک، یکی از کارآمدترین ترفندهایی است که دستگاه عملیات روانی غرب در راستای استعمار فرآ نوین وبا بهره گیری از حاکمیت رسانه ها از آن بهره می گیرد. تفرقه افکنی های غرب در جهان اسلام به شکلهای مختلفی صورت میگیردازجمله : بزرگنمایی مسائل مورد اختلاف مذاهب اسلامی و کم رنگ کردن مسائل مشترک بین آنها ؛ مطرح کردن موضوع هلال شیعی و مخاطره آمیز جلوه دادن آن برای کشورهای عربی و اهل تسنن و القای دخالت ایران در امور داخلی کشورهای اسلامی و عربی ، مذاهب ساختگی و.....

9- شرطی سازی مخاطب : تبلیغات شرطی معمولاً با بهره گیری از شیوه القای غیرمستقیم پیام صورت می گیرد.امروزه از این روش تبلیغی بسیار خطرناک برای استحاله فرهنگی ملتها استفاده می شود. برای مثال، استفاده از پوشش اسلامی در کشورهای آسیایی و آفریقایی، وسیله ای مشروع و قانونی برای دفاع از استقلال و سلامت خانواده هاست. ولی رسانه ها می توانند با تکرار سوژه های منفی در چهره پوشش اسلامی، جامعه را به گونه ای شرطی کنند که هر گاه زنی با حجاب دیده شود از پیش درباره بی سواد بودنش داوری شود این درحالی است که زن بی بند و بار به عنوان زن روشنفکر و باسواد تحت پوشش حمایتی تبلیغات شرطی قرار می گیرد.

10-ارائه پیام با محتوای کلی : طراحان نظام تبلیغاتی کاخ سفید، همواره از روش کلی بافی فریبنده به منظور رویارویی با کشورهای ناهمساز بهره می گیرند؛ به عنوان مثال «بوش» در جریان سخنرانی خود در کنگره امریکا در ژانویه ۲۰۰۲م، ایران، عراق و کره شمالی را به عنوان «محور شرارت» اعلام می کند؛ تعبیری که تعریف مشخصی از آن نیست .

11-القای همراهی جمعی : آمریکا بویژه در طول نیم قرن اخیر از این روش برای تحمیل هژمونی خود بر جهان استفاده شایانی کرده است. استدلالی که معتقد است آرمان و هدف امریکا در یک مقیاس بزرگ «آرمان همه بشر» است.چنین تعبیری را بوش پس از تحولات ۱۱ سپتامبر این گونه اعلام کرد: هر که با ما نیست علیه ماست. در واقع ، آمریکاییها همواره تلاش می کنند به مخاطبان القا کنند که همه با نظرا ت و مواضع آنان موافقند و یا آنچه را آنان میگویند نظر همه است. بر اساس این روش، آمریکا، همزمان یک کشور منطقه ای معین با یک آرمان جهانی و در عین حال، یک مکان در شمال قاره امریکا و یک وطن اسطوره ای آزاد است (ژئاروید،199:1380).

12-تعمیم افراطی : در تعمیم افراطی اصولاً واژه ها و اصطلاحاتی به کار گرفته میشود که به لحاظ عاطفی و مجازی تداعی کننده مفاهیم ارزشی و اعتقادات راسخی است که ثابت کردن آنها به اطلاعات یا استدلال خاصی نیاز ندارد. البته چنین واژه ها و اصطلاحاتی تصورات مختلفی را در اذهان افراد مختلف متبادر میسازد؛ اما دلالت ضمنی آنها همواره مطلوب و مؤثر است (محمدی نجم،50:1384) امروزه، غربی ها از این روش برای تخریب چهره اسلام واقعی استفاده می کنند. شاید یگانه حرف مهم سینمایی میلیونر زاغه نشین تنها همین بود که آن هم در پخش تلویزیون جمهوری اسلامی ایران با حذف آن چندثانیه طلایی که شخصیت منفی فیلم درحال نماز خواندن بودبه اصطلاح پاستوریزه شد!!

 

مهمترین جنبه های تهديدامنيت ایران توسط رسانه های غربی

بطور کلی وقتی کشوری مورد آماج عملیات روانی رسانه ای قرار می گیرد ، این عملیات در دو بخش می تواند امنیت ملی آن کشور را تحت تأثیر قرار دهد: حاکمیت و افکار عمومی شهروندان. کارگزاران عملیات روانی در مورد شهروندان کشور آماج،عمدتا چند هدف را دنبال می کنند:

1) ایجاد حس بدبینی در آحاد جامعه نسبت به حاکمیت

2) بالا بردن سطح توقعات عمومی جامعه

3) ایجاد بحرانهای ساختگی در سطوح داخلی ومنطقه ای

4) ترویج فرهنگ غربی در مقابل فرهنگ مطلوب حاکمیت

5) معرفی غرب به عنوان یگانه منجی جهانی

این اقدامات از طریق بکار گیری ابزار های مهم رسانه ای همچون اینترنت ، رادیو ، شبکه های تلویزیونی ماهواره ای والبته رسانه های مکتوب و سینما صورت می پذیرد که در تمام عرصه های مذکور غرب ودر راس آن آمریکا بطور فعال وموثر حضور داشته وهمانطور که گفتیم هرروز ابعاد تسلط خود را برافکار عمومی جهان تسری می بخشد اما رسانه های غربی ( ودر راس آن آمریکا ) چگونه می توانند با بهره گیری از رسانه ها تهدیدی برای امنیت ملی این کشور ایجاد نمایند:

1- تحریک گروه های اپوزوسیون داخلی وخارجی

هدف رسانه های غربی در این بخش عمدتا تحت فشار نهادن مسئولین نظام وزیر سوال بردن مشروعیت ومقبولیت نظام است که بطور مشخص از طریق شبکه گسترده مجازی ( اینترنت ، فیس بوک ، تویتر و...) شبکه های ماهواره ای پیگیری می شود.

2- تشدیداختلافات قومي و مذهبي

اصولا کشور هایی که در آن اقوام ومذاهب گوناگون حضور دارند بطور باالقوه همواره با برخی تهدیدات مواجه هستند این تهدیدات که اغلب ماهیت سیاسی ، اجتماعی وفرهنگی دارند ممکن است مورد توجه دشمنان قرارگیرد . رسانه های غربی با بهره گیری از این فضا وبا هدف تحت تاثیر قرارنهادن امنیت ملی کشور از طریق کاهش شاخص ميزان مشروعيت نظام در نزد اقوام گوناگون تلاش می کنند تا حد امکان کشور را با چالش های مختلف مواجه سازند اوج این اقدامات را در تمایلات گریز از مرکز قومیتها، تشدید درگیریهای قومی ونهایتا موضوع جدایی طلبی بخصوص در استانهای مرزی کشور می بینیم .

3- گسترش ناامني اجتماعي وانحرافات اخلاقی

افزایش آمار برخی مشکلات ومعضلات اجتماعی نظیر میزان طلاق ، بزهکاری ، اعتیاد وغیره می تواند به شدت برامنیت اجتماعی وفرهنگی جامعه ونیز خانواده به عنوان کانون مهم اجتماع تاثیر گذارد واز این طریق شاخص های ناامنی جامعه را تحت تاثیر قرار دهد .این امر در یک فرآیند دو سویه نه تنها با تضعیف بنیانهای اصلی اجتماعی همچون خانواده خود می تواند در یک روند زنجیره وار ابعاد دیگر را متاثر نماید بلکه در صورت گسترش فضای ناامنی اجتماعی به تدریج نخبگان وافراد طبقه متوسط جامعه اعتبار خود را در گروه های معارض که برعکس با شعار توجه به موضوعات اجتماعی وارد می شوند می یابند وبه این ترتیب نارضایتی اجتماعی گسترده شده وتبعات آن باز هم دامنگیر امنیت کشور خواهد شد.

4- طرح افزایش قدرت مردمی جهت مهندسی انقلاب رنگی

به این منظور شبكه وسيعي از رسانه‌هاي جمعي ( شبکه های ماهواره ا ی ، سایتها ، و خبرگزاریها ) با بهره گیری از فناوري‌هاي نوين رسانه ای ( فیس بوک ، تویتر و....) تحت هدایت غرب تلاش دارند تا با بحران‌سازی اجتماعی و آفند تبلیغاتی وبه اصطلاح افزایش قدرت مردمی به مهندسی انقلاب رنگی در ایران بپردازند.در سال‌های اخیر، این رسانه‌ها بخش اعظم کمک‌های مالی آشکار برای ترویج به اصطلاح دمکراسی در ایران را به خود اختصاص داده بودند(کریمی،10:1386).

5- گسترش فرق واندیشه های انحرافی

این بعد از تهدیدات عمدتا در حوزه مذهب ( امنیت فرهنگی ) قابل بررسی است . فرقه گرایی ورواج اندیشه ها ی خرافی توسط شبکه رسانه ای غرب از جمله دغدغه های جوامع اسلامی است.بخصوص آنکه دنیای غرب پس از سالها مبارزه با حاکمیت دینی،در عصر برگشت بسوی ایمان،پرچم ترویج معنویت مورد نظر خود را برافراشته وبه تولید،صدور و تشویق گرایش جوانان به عرفان های کاذب می پردازد.

6- گسترش شبهات وتضعیف بنیانهای دینی

رسانه های تحت مدیریت یا هدایت غرب با استفاده از تکنیک های تبلیغاتی رسانه ای در بلند مدت می توانند سئوالات بی پاسخ فراوانی را در حوزه های مختلف برای مخاطبان عام به وجود آورنداین شبهه افکنی هاکه عمدتا با هدف تحریف در تاریخ اسلام و مخدوش نمودن چهره دین ونیز ماهیت حکومت اسلامی در اذهان عمومی صورت می گیرد می تواند در حوزه امنیت فرهنگی ( مذهب ) جامعه را با خطرات جدی مواجه سازد بخصوص آنکه در مقابل ، تلاشی کارساز برای پاسخ به این سوالات صورت نپذیرد.

7-افزایش اقبال عمومی نسبت به فرهنگ آمریکا یی

ایالات متحده آمریکا بابهره گیری از منابع متعدد قدرت نرم خود از جمله سینما وشبکه های متعدد ماهواره ای به خوبی به خانه های مردم ورود کرده وتلاش می کند تا فرهنگ آمریکایی را با جذابیت زیاد برای آحاد جامعه نهادینه کند این بدان جهت است که عموما فرهنگ عامه دقیقا تحت کنترل دولتها نیست وایالات متحده هم با سرعت شگفت آوری در حال فروختن ارزان صنعت فرهنگ عامه اش به خریداران خارجی است (روشندل،140:1387) این جذابیتها می تواند دردرازمدت افکار عمومی کشور را نسبت به پذیرش سیاستهای آمریکا در ابعاد مختلف تحت تاثیر قرار دهد .

8-ایجاد بحران های هویتی در جوانان

اقلام ساده ای مانند شلوار لی ، کوکا کولا ، یا مارکهای برند سیگار ارزشهایی را در عمل به نسل های جوان منتقل می کند که با تمام سادگی شان هویت ساز هستند. (نای ،107:1389) استراتژي رسانه هاي غربي، در واقع، اين است که شخصيت و هويت ملي و فرهنگي ما را در برابر يک چالش و بحران جديد قرار دهد.این مهم می تواند خطری جدی در امنیت اجتماعی وفرهنگی جامعه محسوب شود.

9- مشروعیت بخشی به سیاست های خارجی غرب

آمریکا برای اجرای سیاستهای خود در سطح جهان به کسب مشروعیت اقدامات از سوی مردم خود وافکار عمومی کشور های دیگر نیاز دارد در حال حاضر که بحث تحریمهای ایران از مباحث بسیار داغ در روابط بین الملل است ومستقیما مردم ایران از آن تاثیر می پذیرند بسیار مهم است که در عین حال مردم به دولت آمریکا در عین تحمل سختی علاقمند !! باشند وبپذیرند که آنچه را تحمل می کنند حاصل بد اخلاقیهای دولتمردان خودشان در عرصه جهانی است .این مهم می تواند زمینه لازم برای حمله نظامی را نیز فراهم سازد وبه این ترتیب عالی ترین سطح امنیتی کشورمان مورد تهدید جدی قرار گیرد .وظیفه این فرآیند پیچیده بردوش رسانه ها نهاده شده است .

 

راهبردهای مقابله با تهدیدات رسانه ای

همانطور که می بینیم اینجا بحث برسر ابزار رسانه در تهدید ابعاد امنیت ملی یک کشور به عنوان اصلی ترین ابزار است لذا به نظر می رسد اصلی ترین راهبرد مقابله با این تهدیدات هم باید چیزی مشابه آن یعنی همان رسانه باشد . در این بعد از تهدیدات آنچه مورد هدف قرار میگیرد افکار عمومی جامعه و ذهن واندیشه وباورآحاد جامعه تحت عنوان مخاطب است پس اگر قرار است در این حوزه مقابله ای صورت پذیرد بی شک باید با محوریت مخاطب وافکار عمومی جامعه باشد وابزار آن هم البته چیزی نیست جز رسانه . به عقیده نگارنده استراتژی کشور در مقابله با تهدیدات رسانه ای غرب (آمریکا) باید در دو بعد شکل گیرد :

الف ) تلاش برای ارتقای سطح سواد رسانه ای مخاطبین وکسب توانایی تحلیل محتوای پیام

ب ) افزایش کمی وکیفی تولیدات رسانه ای وطرح رسانه ای مبانی هویت ایرانی – اسلامی با هدف گذاری برمخاطبین داخلی وخارجی.

امروزه رسانه‌ها، ضمن گام برداشتن در مسير تكامل و تنوع، به يكي از اجزاي اصلي جوامع بشري تبديل شده‌اند. لذا براي اينكه بتوان در برابر رسانه‌هاي متكثر موجود، در كنار بهره‌برداري آگاهانه و فعالانه ، خود را در مقابل چالش‌ها و پيامدها‌ي مخرّب آنها حفظ نمود، بايد مجهز به توانایی جدیدی بود .

سواد رسانه‌اي ، توانایي تحليل و ارزشيابي پيام‌ها و قدرت توليد و انتقال اطلاعات به ديگران در قالب‌هاي مختلف و با ابزار گوناگون را در انسان پديد مي‌آورد. اين‌گونه از سواد، با توانمند كردن انسان بر درك نحوه كار رسانه‌ها و نحوۀ معني‌سازي آنها، او را از مصرف‌كنندگي صرف خارج كرده و در برابر اثرات رسانه‌ها مقاوم مي‌سازد.

سواد رسانه‌اي مي‌كوشد خواندن سطرهاي نانوشتۀ رسانه‌هاي نوشتاري، تماشاي پلان‌هاي به نمايش درنيامده و يا شنيدن صداهاي پخش‌نشده از رسانه‌هاي الكترونيك را به مخاطبان بياموزد.به این ترتیب مخاطبي كه داراي سواد رسانه‌اي است، از اهداف و ميثاق‌هاي رسانه‌ها خبر داشته و از آنها به طرزي آگاهانه استفاده مي‌كند. این امر نیاز مند آموزش وپیگیری مراحلی می باشد. برخي از اين مراحل عبارتند از:

1. آموزش مهارت دیداری وشنیداری با هدف تبدیل افراد به مخاطبینی فعال در فرآیند انتقال پیام

2. افزایش سطح آگاهی عمومی نسبت به مسائل فکری وایدئولوژیک جهان غرب

3. آموزش مهارت تحلیل پیامهای رسانه ای

سالهاست که این مهم از سوی نظام آموزشی کشور های پیشرفته مورد توجه قرار گرفته و در مدارس ودانشگاه های کشور های آمریکا وکانادا وبرخی کشور های پیشرفته اروپایی در قالبی منسجم آموزش داده می شود . جادارد این امر مورد توجه مسئولین فرهنگی وآموزشی کشور خودمان نیز قرار گیرد.

در بعد دوم رسانه ملی به عنوان تنها متولی رادیو وتلویزیون در کشورلازم است از طریق ارتقای کمی وکیفی تولیدات خود واصلاح فرآیند ارتباطی با مخاطبین نقش موثر تری را در مقابله با فرآیند رسانه ای جهان غرب در مقابل ایران ایفا نماید . به عنوان نمونه به برخی از مهمترین این ملزومات اشاره می شود :

1- اصلاح فرآیند اطلاع‌رسانی در برنامه‌هاي خبري و تحليلي بخصوص با رویکرد سرعت ، دقت وصحت با هدف اعتماد سازی عمومی وایجاد مصونیت روانی در جامعه

2- تبیین ماهیت منابع و شبکه‌های رسانه ای مختلف برای مخاطب در برنامه‌هاي جذاب واثرگذار.

3- ایجاد خلاقیت و نوآوری در تولید برنامه‌های متنوع و جذاب مطابق سلايق و نيازهاي مخاطبين براساس نياز سنجي علمي و واقعي.

4- پرهیز از جبهه‌گیری مشخص و توجه بيشتر به شيوه ارائه غیرمستقیم پیام جهت اثرگذاری بیشتر.

5 - توجه به نظرات مختلف منتقدان و مخالفان در برنامه‌ها با هدف افزایش اعتماد عمومی و غنای محتوای برنامه‌هاي توليدي.

6 - تلاش برای آموزش و ارتقای سطح توانایی هنرمندان و تولید کنندگان آثار هنری در رسانه و پرهيز از شيوه‌هاي سنتي و غيرعلمي موجود در برنامه‌سازي كه از جذابيت كافي براي مخاطب برخوردار نيستند

7- تغییر و بازنگری در ساختارهای تولیدات رسانه‌ای متناسب با نیاز‌هاي روز به گونه‌اي كه پاسخگوي نيازهاي مخاطبين مختلف باشد.

8- باز تعريف خط قرمزهای رسانه‌ای و حذف خطوط پیچیده نا مدونی که تنها بر اساس سلایق ترسیم شده است نه مصلحت‌ها (با هدف بالا بردن حس اعتماد عمومی نسبت به رسانه).

9- بهره‌گیری از فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی در تولید برنامه‌های جذاب تلويزيوني (چيزي كه متأسفانه رسانه ملي سال‌هاست نسبت به آن غافل مانده).

 

نتیجه گیری

از آنچه گفتیم به خوبی مشخص است که جهان غرب ودرراس آن آمریکا با بهره گیری از شبکه رسانه ای خود به عنوان بخشی از قدرت نرم ، در تلاش است تا اهداف مختلف سیاسی خود را در جهان گسترش دهد . بی شک حصول این مقصود در مورد کشور ایران نیز از استراتژیهای کشور های غربی ( بطور مشخص آمریکا وهم پیمانانش ) است .یکی از علتهای اصلی این امر قرار گرفتن ایران در موقعیت جغرافیایی خاص واثر گذاری بربخش حساسی از جغرافیای جهانی است .بی شک طرح نوع جدیدی از جهان بینی در مقابل تفکر لیبرالیستی حاکم برغرب نیز به عنوان خطری بالقوه که منافع آمریکا را تهدید می کند از نگرانیهای عمده این بلوک می باشد.

در این راستا لازم است حساسیت موضوع به همان اندازه که از سوی کشور های غربی پیگیری می شود مورد توجه مسئولین واستراتژیستهای داخلی نیز قرار گیرد . این مهم از طریق توجه علمی به موضوع رسانه وبخصوص رسانه های تصویری واستفاده ازپتانسیل های قدرت نرم کشور در سطح جهانی ونیز توجه به ارتقای سطح سواد رسانه ای جامعه میسر می شود.

 

فهرست منابع :

الف )کتب

1- آشوری، داریوش(1370 ) ، دانشنامه سیاسی، تهران ، نشرسهرودی.

2- آقابخشی ، علی و افشاری راد ، منیر،(1387) فرهنگ علوم سیاسی ،تهران ، نشرچاپار

3- اینگلیس ، فرد ( 1377 ) ، نظریه رسانه ها ، ترجمه محمود حقیقت کاشانی ، تهران ، نشرمرکز تحقیقات صدا وسیما

4- برژینسکی (1369 ) ، در جستجوی امنیت ملی ، ترجمه ابراهیم خلیلی ، تهران ، نشر سفیر

5- ربیعی، علی (1383 ) ، مطالعات امنیت ملی ، تهران ، نشردفتر مطالعات سیاسی و بین المللی

6- روشندل ، جليل (1387)، امنيت ملي و نظام بين المللي، چاپ پنجم، تهران ، انتشارات سمت

7- زورق، محمدحسن، (۱۳۷۲)، مبانی تبلیغ، تهران، انتشارات سروش.

8- ژئاروید، اتوتایل و اگنیو، (۱۳۸۰)، ژئوپلیتیک و گفتمان؛ استدلال عملی ژئوپلیتیکی در سیاست خارجی امریکا، ترجمه محمد رضا حافظ نیا و نصیری، مجموعه مقالات اندیشه های ژئوپلیتیک در قرن بیستم، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی.

9- مهدی زاده، محمد، (۱۳۸۷)، رسانه ها و بازنمایی، تهران، نشر دفتر مطالعات و توسعه رسانه ها.

10- نای ، جوزف (1389 )، قدرت نرم ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل ،ترجمه سیدمحسن روحانی و مهدی ذوالفقاری ، چاپ دوم ، تهران ، نشر دانشگاه امام صادق

ب) سایتها وپایگاه های اینترنتی

11- عمادی ، سید رضا ، دیپلماسی رسانه ای وامنیت ملی ، (مقاله) باشگاه اندیشه www.bashgah.net

ج ) مقالات و نشریات

12- الیاسی، محمد حسین (۱۳۸۵)، عملیات روانی ضدشورشگری سپاه در بحران کردستان (دهه۶۰)، تهران، فصلنامه عملیات روانی، سال سوم، شماره 12

13- بزی، میرفت و کرکی، (۱۳۸۵)، عملیات روانی رسانه ای آمریکا و اعراب در جنگ سوم خلیج فارس ، فصلنامه عملیات روانی، سال چهارم، شماره ۱۳٫

14- جنیدی، رضا، (۱۳۸۶)، پیش شرط تعلیق؛ چرا! نگاهی به مزیت های سیاست دشمن سازی آمریکا ، مشهد، روزنامه قدس، شماره ۵۵۳۸

15- کریمی پاشاکی، سجاد، (۱۳۸۶)،محورهای عملیات روانی امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران، فصلنامه عملیات روانی، سال پنجم، شماره ۱۸٫

16- محمدی نجم، حسین، (۱۳۸۴)،متقاعدسازی و افکار عمومی در رسانه های غربی، تهران، فصلنامه عملیات روانی، سال سوم، شماره ۹

17- نیکرو، حمید، (۱۳۸۵)،جنگ رسانه ای، تهران، فصلنامه عملیات روانی، سال چهارم، شماره ۱۴٫

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین