یک اقتصاددان گفت: همه برنامه های بالادستی کشور که بر مبنای آرمان های توسعه یافتگی نوشته شد، به دلیل تقید به اجرا به هدف نرسیدند که مهمترین آنها چشم انداز 20 ساله است که یکماه آینده به پایان می رسد.
مرتضی افقه استاد دانشگاه شهید چمران با بیان اینکه ازقانون اساسی تا 7 برنامه توسعه، الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، اقتصاد مقاومتی و چشم انداز 20 ساله همگی بر مبنای اهداف توسعه یافته شدن کشور نوشته شده است، اظهارداشت: همه این برنامه ها با آرزوهایی که داشتیم، نوشته شد؛ اما بدون تقید به اجرا. بهترین نمونه عدم دستیابی به اهداف برنامه، چشم انداز 20 ساله است که به زودی به پایان 20 سال خود می رسد، در حالی که اهداف اصلی آن مثل رشد اقتصادی 8 درصد، تورم تک رقمی یا نرخ بیکاری تک رقمی نه تنها محقق نشد، بلکه هدف ها بسیار دورتر هم شد.
وی افزود: برنامه هفتم هم اگر قرار باشد با همین میزان تعهد برای اجرا دنبال شود، از الان مشخص است که با توجه به ریسک های سیاسی کشور قابل تحقق نیست.
این اقتصاددان با اشاره به اینکه از سال 97 به این سو که اقتصاد ایران گرفتار تحریم های نفتی شد از کیک اقتصاد کاسته شده است، تصریح کرد: دلیل این روند، کاهش تولید ملی است؛ به خصوص بعد از درگیری ما با رژیم صهیونیستی و پس از آن برگشت ترامپ به ریاست جمهوری همگی ریسک های سیاسی بالارفت و شرایط پیش رو برای دولت آقای پزشکیان بسیار سخت شده است.
او افزود: دولت با شرایط سخت فروش نفت مواجه است و فشارهای اقتصادی بالاست. بنابراین دولت در شرایط کنونی بیشتر در حالت انفعال قرار گرفته و فقط تلاش می کند که وضع موجود را حفظ کند.از آنسو باقی ماندن تحریم ها هم عاملی شده که دولت ابتکار عملی برای برنامه ریزی و سیاستگذاری نداشته باشد.
افقه تاکید کرد: به نظر دولت در شرایط کنونی بهتر است تلاش کند که ضربات تحریم ها را بگیرد تا آثار خسارت های احتمالی بر مردم کمتر شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
این آقای اقتصاددان باید بداند و به نظر من نمی داند که حاکمیت اول باید بلد شود و انضباط پیدا کند که همین درامد موجود ، به بهینه ترین وجه کشور را بر اساس عدالت و اولویت و بایدها اداره کند و هر آنچه که نظامات و برنامه سازیهایی که یک عده برای غارت مملکت در حال انجام هستند را جلوگیری نماید تا در این بهینه کردن هزینه ها هم تا حدی کار توسعه را انجام دهد !
مثلا توسعه نیروگاه با انرژی های غیر فسیلی و یا جلوگیری کردن از سوختن گازها در فلر ها در اطراف همان اهواز که این آقای اقتصاددان آنجا هست و باید دیده باشد و ..... مهمتر است یا آوردن مربی و بازیکن خارجی با هزینه های بسیار سنگین ارزی برای فوتبال ایران که الحمدالله هیچ مقام و جایگاهی در فوتبال آسیا ندارد مهم تر است ؟؟! و از این قبیل موارد ؟