گروه فرهنگی: «زیبا صدایم کن» از آن دسته فیلمهایی است که در ظاهر با تکیه بر قصهای احساسی و روابط پدر و دختری، سعی در جلب توجه مخاطب دارد. اما در عمل با درامی بیرمق و سکانسهای پراکنده که بیشتر شبیه کلیپهای مستقلاند، به اثری سطحی و بدون عمق بدل میشود. فیلم به جای روایت یک داستان محکم و معنادار، با اتکا به مفاهیم حاشیهای و کلیشههای رسانهای تلاش میکند خود را به اثری معاصر و چالشبرانگیز جلوه دهد.
به گزارش بولتن نیوز ،«زیبا صدایم کن» مهندسی شده و غیرطبیعی است. یک فیلم کوتاهِ کش آمده، با درامی ساکن و کمملات. یک قصه پدر، دختری معمولی و عامهپسند که میکوشد با چنگ انداختن به فرامتن –واقعیت بیرونی-، فیگور تند و تیز بودن و معاصریت بگیرد. حال آنکه رسانهزده، سطحی و کممایه است و میلی هم به درک و تصویر پیچیدگیهای واقعیت ندارد. کَرِۀ خودش را یا به عبارت دیگر ایدههای بیربط به قصهاش را، از رسانه/ فضای مجازی میگیرد و برای جلب توجه و پنهان ساختن ناتواناییهای سینماییاش، همان ایدهها را در قالب چند کلیپ مستقل به سمت مخاطب پرتاب میکند. به امید جلب توجه، کف و سوت و هورا و بعدتر لایک گرفتن و وایرال شدن. خواهیم دید.
فیلم عملاً بعد از ۱۵ دقیقه تمام میشود. پدری که در یک آسایشگاه بیماران روانی تحت درمان است، پس از سالها میخواهد در روز تولد دخترش او را ببیند. دختری که میدانیم از پدرش فرار میکند و پاسخ تماسهای او را نمیدهد. پس قصه حول مواجهۀ این دو و رفع کدورت بین آنها میگردد. مسئلهای که به سرعت و به فاصلۀ چند دقیقه بعد از روبهرو شدنشان، با قول هدیه خریدن پدر و در ادامه گرفتن پول دخترش از صاحبکار او التیام پیدا میکند و رفع و رجوع میشود.
بعد از این چه چیزی میماند برای پیگیری؟ آنچه فیلم دنبال میکند پروسۀ خانه پیدا کردن دختر است و بیرون آمدن از خوابگاه. مسألهای که دراماتیزه نمیشود. چون نسبتی حیاتی و سرنوشتساز با وضعیت زندگی زیبا ندارد. به واقع غیرضروری و کماهمیت است. حتی بر مبنای همان اطلاعات مختصری که فیلم نشانمان میدهد زیبا هم دوستان خوبی در خوابگاه دارد، هم آزادی عملش تحتالشعاع زندگی در خوابگاه قرار نگرفته است. بنابراین برای ما یافتن یا نیافتن خانه امری علیالسویه است و نمیتواند نیروی پیشبرندۀ درام باشد.
شخصیت خلیل، عموی زیبا هم با بازی بد مهران غفوریان، به کل زاید است و میتوان از قصه حذفش کرد بیآنکه خللی به روند رابطۀ پدر و دختر فیلم وارد شود. میماند وضع سلامتی پدر که آن هم روند فزایندهای ندارد. اینطور نیست که لحظه به لحظه سلامت روان و هشیاری او حادتر و شدیدتر شود و به التهاب قصه بیفزاید. چه اینکه همان اول ماجرا با قرصهایی که دخترش از داروخانه تهیه میکند، کنترل میشود. مسئلۀ مادر هم که دغدغۀ ذهنی و زیستی زیبا نیست و صرفاً موضوع گپوگفت آنهاست. پس، از اینها که بگذریم دیگر چه چیزی از این درام آبکی باقی میماند برای تماشا؟
«زیبا صدایم کن» یک فیلم سرِکاری است که به قصد فریب ساخته شده و آشکارا نان به نرخ روز خور است؛ با دو سکانس/ کلیپِ طعنهآمیز _ گشت ارشاد و موتورسواری دختر _ که لابلای فیلم جاساز شدهاند تا حواس مخاطب سیاستزده را از کموکاستیها و نواقص آشکار خود پرت کند. موفق هم شده است؟ به دور و برمان که نگاه میکنیم، پاسخ روشن است؛ ظاهراً بله!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com