تجربه شکست خورده تطهير طالبان را تکرار نکنيد

گروه بین الملل: مسیح مهاجری مديرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی نوشت، با اينکه در سه سال و نيم سلطه گروه تروريستي – تکفيري طالبان بر افغانستان، تلاش‌هائي که عده‌اي اعم از دولتي‌ها و غيردولتي‌ها براي تطهير اين گروه به عمل آوردند نشان داد مسير کاملاً اشتباه و پرزياني طي شده است، حالا خبر رسيده وزير خارجه ايران قرار است به‌زودي عازم کابل شود! از طرف ديگر همزماني اين سفر با درخواست دادستان ارشد دادگاه کيفري بين‌المللي براي بازداشت رهبر طالبان، موضوع را بشدت پيچيده کرده است.

به گزارش بولتن نیوز، خبرگزاري‌ها گزارش دادند «رسانه رسمي عراقچي خبر داد سيدعباس عراقچي، وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران به‌زودي به منظور گفتگو با هيأت حاکمه سرپرستي افغانستان به کابل سفر خواهد کرد».

در توجيه اين سفر، همين رسانه اضافه کرده: پيوندهاي عميق تاريخي، فرهنگي، زباني و ديني بين دو ملت همسايه، ضرورت تقويت هماهنگي و همکاري بين ايران و افغانستان را در راستاي تأمين منافع عالي دو ملت و مقابله با مشکلات، به امري ضروري در اين مقطع زماني تبديل کرده است. درنظر است در اين سفر يک روزه که نخستين سفر وزير خارجه به کابل از زمان حضور در اين جايگاه است، طيفي از موضوعات و مباحث مورد علاقه يا نگراني دوطرف مورد بحث و بررسي قرار گيرد. در اين سفر، نمايندگان وزراتخانه‌هاي مختلف و يک هيأت اقتصادي و تجاري، وزير امور خارجه را همراهي خواهند کرد.

تکيه بر «پيوندهاي عميق تاريخي، فرهنگي، زباني و ديني بين دو ملت همسايه» کاملاً منطقي و درست است ولي ربطي به طالبان ندارد. طالبان، يک گروه نژادپرست، مرتجع، انحصارطلب و دست‌نشانده آمريکاست که اقوام مختلف موجود در افغانستان را از حقوقشان در تمام زمينه‌هاي حکومتي، فرهنگي، اجتماعي و ديني محروم ساخته و با مردم اين کشور بشدت فاصله گرفته است. با توجه به اين واقعيت انکارناپذير، سفر وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران به کابل در اين مقطع و گفتگو با مسئولين حکومت خودخوانده طالبان، نه‌تنها در جهت تحکيم پيوندهاي دو ملت ايران و افغانستان نخواهد بود بلکه کاملاً برعکس به ايجاد فاصله هرچه بيشتر ميان اين دو ملت خواهد انجاميد. سياست غلط تطهير طالبان که از اواخر دولت دوازدهم شروع شد و دولت سيزدهم با شدت بيشتري آن را ادامه داد، در تمام زمينه‌ها با شکست مواجه شد و ملت مظلوم افغانستان را که در طول تاريخ به ايران اميد داشت، از جمهوري اسلامي ايران بشدت گلايه‌مند کرد. مردم افغانستان اميدوار بودند اگر مسئولان جمهوري اسلامي ايران به آنها براي کوتاه کردن دست طالبان از حکومت نامشروع قومي کمک نمي‌کنند لااقل به آنها امتيازهاي سياسي و اقتصادي و تجاري ندهند. اينکه وزير خارجه جمهوري اسلامی ايران به کابل سفر کند، امتياز بزرگ‌تري است که باز هم به طالبان داده مي‌شود در حالي که هيچ کشوري و حتي خود جمهوري اسلامي ايران آن را به رسميت نمي‌شناسد. مهم‌تر اينکه شرط به رسميت شناختن هر دولتي در افغانستان طبق نظر صريح مقامات عالي‌ نظام جمهوري اسلامي، برگزاري انتخابات و تکيه بر آراء آحاد مردم اين کشور اعلام شده ولي در سه سال و نيم گذشته طالبان نه‌تنها به آراء مردم مراجعه نکرده بلکه با صراحت برگزاري انتخابات را رد کرده و قانون اساسي جمهوريت را هم ملغي اعلام نموده و به حکومت فردي و قومي که در سراسر جهان منسوخ است برگشته است.

وزير امور خارجه کشورمان با گنجاندن عبارت «مباحث مورد علاقه يا نگراني دو طرف» در خبر سفر خود به کابل لابد مي‌خواهد بگويد در اين سفر مشکلاتي مانند حقابه ايران، بي‌اعتنائي طالبان به حقوق اقوام و مذاهب، تجاوزات مرزي طالبان، قاچاق انسان به ايران، گرفتاري‌هائي که طالبان با سرازير کردن سيل اتباع غيرمجاز افغاني به ايران ايجاد کرده، عدم پاي‌بندي اين گروه به آراء مردم افغانستان، حمايتي که از ده‌ها گروه تروريست در داخل افغانستان مي‌کند و... برطرف خواهند شد. اين، فقط يک خيال و توهم است و آقاي وزير قطعاً با دست خالي از اين سفر برخواهد گشت و چيزي غير از خسران نصيب ايران نخواهد شد. آيا بهتر نيست در اصل اين سفر تجديد نظر شود؟