کد خبر: ۸۶۲۲۳۲
تاریخ انتشار:

داستان سقوط دمشق در کشاکش رقابت امارات و ترکیه

گروه‌های مسلحی که دمشق را تسخیر کرد‌ه‌اند، هر کدام آبشخور خود را دارند؛ حامیان خارجی آنها اکنون بر سر کیک قدرت در سوریه وارد رقابت شده‌اند؛ رقابتی که از همان روزهای آخر حکومت بشار اسد خود را نشان داد.
داستان سقوط دمشق در کشاکش رقابت امارات و ترکیه

به گزارش بولتن نیوز به نقل از فارس، سقوط دولت بشار اسد در ۱۸ آذر (۸ دسامبر) بسیاری از ناظران را شگفت زده کرد، شورشیان در عرض ۱۱ روز وارد دمشق شدند و برای بسیاری فاش شد که از ماه‌ها پیش طرح‌ها، آمادگی‌ها و رایزنی‌های پشت پرده در سطوح داخلی منطقه‌ای و بین‌المللی برای رسیدن به این نقطه در جریان بود.

سوای چرایی فروپاشی سریع دولت و ارتش سابق سوریه که برای فهم آن باید منتظر گذشت زمان بود و سوای بررسی طرح‌های پشت پرده ترکیه، آمریکا و اسرائیل با مشارکت برخی کشورها (!) از چند ماه پیش، در این گزارش قصد داریم به موضوع تازه‌ای بپردازیم؛ روایتی که تاکنون به ندرت به آن اشاره شده است و آن رقابت بلوک سعودی اماراتی و اردن با ترکیه و قطر در مرحله آغاز شورش و تلاش هر دو  بلوک برای به تحت کنترل درآوردن دمشق است.

به این نکته خواهیم پرداخت که اختلافات میان ترکیه و قطر با امارات و عربستان سعودی در سوریه قرار نیست در آینده خود را نشان دهد بلکه این رقابت و کشمکش همانگونه که در ۱۲ سال بحران داخلی سوریه وجود داشت؛ در مرحله سقوط دمشق نیز خود را نشان داد و هم اکنون نیز در جریان است و در آینده به احتمال قوی نشانه‌های واضحی را در این باره مشاهده خواهیم کرد.

اما پس از سقوط سریع و غیرمنتظره‌ بشار اسد، امارات متحده عربی با دیده شک و تردید به گرایش‌های سلفی گروه‌های مسلحی که به رهبری هیئت تحریر الشام بر دمشق مسلط شده‌اند، می‌نگرد. امارات به ارتباط این گروه‌ها با اخوان‌المسلمین توجه دارد و تأکید می‌کند که توجهی به شعارها ندارد و در انتظار اقدامات عملی از سوی حکومت جدید سوریه است. این موضع مشابه موضع غرب، به‌خصوص با توجه به پیشینه‌ ابومحمد الجولانی و سوابق نقض حقوق بشر و ارتکاب جنایات جنگی در شمال سوریه است.

در سه هفته‌ای که از سقوط دمشق می‌گذرد، دولت امارات از ارائه حمایت بی‌قید و شرط به حکومت جدید سوریه، خودداری کرده است.

«انور قرقاش»، مشاور دیپلماتیک رئیس امارات، در سخنرانی خود در «کنفرانس سیاست‌های جهانی» در ابوظبی گفت: «ما اظهارات معقول و منطقی در مورد وحدت و عدم تحمیل نظامی بر تمامی سوری‌ها را می‌شنویم، اما از سوی دیگر، معتقدم که ماهیت نیروهای جدید، ارتباط آن‌ها با اخوان‌المسلمین و ارتباط آن‌ها با القاعده، همگی نشانه‌های بسیار نگران‌کننده‌ای هستند».

با این حال، هیئه تحریر الشام به رهبری ابو محمد الجولانی (که اکنون از نام اصلی خود، احمد الشرع، استفاده می‌کند) اعلام کرده که در سال ۲۰۱۶ ارتباط خود با القاعده را قطع کرده است.

«صنم وکیل»، مدیر برنامه‌ خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده «چتم هاوس»، به خبرگزاری فرانسه گفت که اظهارات قرقاش «شک و تردید رهبری امارات را نسبت به گروه‌های اسلامی به‌طور کلی نشان می‌دهد».

او افزود: «رهبران امارات معتقدند که همه‌ گروه‌های وابسته به اسلام سیاسی، چه اخوان‌المسلمین و چه هیئه تحریرالشام، خطری برای مدل حکومتی آن‌ها هستند و بر اساس تجربه‌ القاعده و داعش، معتقدند که تاثیر این گروه‌ها در سراسر منطقه بی‌ثبات‌کننده است».

دولت امارات متحده عربی هیچگاه عدم اعتماد خود به اخوان‌المسلمین را پنهان نکرده و از اصول سیاست خود در عدم تحمل هرگونه مدل اسلامی سیاسی، هیچگاه کوتاه نیامده است. در سال ۲۰۱۴، امارات ۸۳ گروه فعال در سطح جهانی، که برخی از آن‌ها در سوریه می‌جنگیدند، را در فهرست «سازمان‌های تروریستی» قرار داد که اخوان‌المسلمین نیز جزئی از آن بود.

امارات همچنین تاکنون دهها نفر از اعضای «انجمن اصلاح» که نماینده اخوان‌المسلمین در امارات بود را به جرم تشکیل هسته‌های اخوان‌المسلمین و «تلاش برای براندازی نظام حاکم» به زندان محکوم کرده است.

در این میان عربستان سعودی نیز سیاستی کم و بیش مشابه امارات را در قبال اخوان‌المسلمین و گروههای اسلام سیاسی در پیش گرفته است؛ دولت ریاض در هفتم مارس ۲۰۱۴ اخوان‌المسلمین را در لیست تروریستی قرار داد.

همچنین یکی از دلایل اصلی قطع روابط دیپلماتیک میان عربستان، امارات و بحرین با قطر در ژوئن ۲٠۱۷، حمایت دوحه از اخوان‌المسلمین عنوان شده بود.

ضدیت سعودی‌ها و اماراتی‌ها با اسلام سیاسی و اخوان‌المسلمین تا جایی است که دو کشور از سال ۲٠۱۸ به این سو، علی‌رغم هزینه‌کردهای هنگفت در سال‌های پیشین برای سرنگونی بشار اسد، مقدمات برقراری روابط دوباره با وی را آغاز کردند؛ چرا که دولت وقت سوریه نیز با هرگونه اسلام سیاسی سر ستیز داشت.

بنابراین اکنون با افتادن دمشق به دست گروه «هیئه تحریرالشام» که نمادی از اسلام سیاسی اهل سنت به شمار می‌رود، پیش‌بینی رفتار و سیاست امارات و عربستان سعودی در قبال زمامداران جدید سوریه چندان دشوار نیست.

در این میان ترکیه به عنوان اصلی‌ترین حامی خارجی تحریرالشام و کشوری که خود را پدر معنوی اخوانی‌ها و اسلام سیاسی در جهان اهل سنت می‌داند، در اردوگاه مقابل قرار خواهد گرفت.

پرداختن به نقاط اختلاف یا رقابت امارات و عربستان سعودی با ترکیه در سوریه در همه سطوح آن نیازمند گزارش مفصل دیگری است.

بازگردیم به داستان رقابت برای کنترل دمشق و اینکه عربستان سعودی و امارات و ترکیه، حتی در مرحله آغاز عملیات نظامی برای سرنگونی بشار اسد نیز وارد رقابت و کشکش شدیدی شدند و دو بلوک تلاش کردند تا پیش از دیگری دمشق را به کنترل خود درآورند.

در این‌جا لازم است که بدانیم، گروه‌های شورشی در سوریه در قالب سه اتاق عملیات سازماندهی شده‌ بودند؛ ۱- اتاق عملیات «ردع العدوان» در ادلب به فرماندهی جولانی ۲- اتاق عملیات «فجر الحریه» در شمال حلب (الجیش الوطنی یا همان ارتش آزاد سابق»، ۳- اتاق عملیات «جبهه جنوبی» در جنوب سوریه (درعا).

اگرچه اتاق عملیات ردع العدوان و فجر الحریه را ترکیه مدیریت می‌کرد؛ اما اتاق عملیات جبهه جنوبی که اعضای آن عمدتا مخالفان سکولار بودند یا گرایشات اسلامگرایانه آن‌ها کم‌رنگ بود در اختیار آمریکا، عربستان سعودی، امارات و اردن قرار داشت. این تشکیلات نظامی نمود عینی طرح «تیمبر سیکامور» به شمار می‌رفتند.

اتاق عملیات جبهه جنوبی

جبهه جنوبی ائتلافی از گروه‌های مسلح مخالف سوری بود که در ۱۳ فوریه ۲۰۱۴ تشکیل شد. این ائتلاف شامل ۵۴ تا ۵۸ گروه وابسته به ارتش آزاد سوریه (FSA) بود که عمدتاً در جنوب سوریه، از جمله استان‌های درعا، قنیطره و السویداء فعالیت می‌کردند. هدف این ائتلاف سقوط دولت بشاراسد بود و به دلیل موضع میانه‌رو خود، با رد افراط‌گرایی و فرقه‌گرایی شناخته می‌شد.

جبهه جنوبی ترکیبی از جناح‌های سکولار و جناح‌های مذهبی میانه‌رو از جمله گروه‌های قابل توجه در این ائتلاف می‌توان به شباب السنه ( پس از ۲٠۱۸ نام آن به تيپ هشتم تغییر یافت)، ارتش يرموک، تيپ فرقان، ارتش قبایل آزاد، تیپ شهدای القریتین و ارتش کوماندویی انقلابی اشاره کرد.

در ژوئن ۲٠۱۸، ارتش وقت سوریه با کمک روسیه و نیروهای مقاومت توانست شهر درعا و حومه آن را به طور کامل تحت کنترل خود در آورد؛ پس از آن اتاق عملیات جبهه جنوب به دو بخش تقسیم شد، بخشی ترجح دادند با اتوبوس‌های سبزرنگ به حلب و ادلب منتقل بشوند (اتوبوس سبز رنگ به نماد تسلیم شورشیان تبدیل شده بود) و بخشی نیز در جنوب سوریه مانده و به شکل عمده تحت کنترل روسیه در آمدند، به خصوص سپاه هشتم که به نوعی در برقراری امنیت در استان‌ درعا به ارتش سوریه کمک می‌کرد.

در این میان یک هماهنگی نیز میان روسیه با امارات و عربستان و اردن در ارتباط با اتاق عملیات جبهه جنوبی شکل گرفت.

برنامه آموزشی شورشیان جنوب سوریه از سال ۲۰۱۳ میلادی، با نام رمزی «تیمبر سیکامور» آغاز شد و به وسیله سی‌آی‌ای و برخی سازمان‌های اطلاعاتی کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی، امارات و اردن اداره می‌شد. مرکز پشتیبانی و طراحی عملیات‌ها نیز در مرکز عملیات نظامی (MOC) مستقر در پایتخت اردن قرار داشت.

اين مركز عملیاتی وظیفه تسلیح و آموزش اتاق عملیات «جبهه جنوبی» را بر عهده داشت؛ در طول سالیان مختلف نیز کشورهای عربستان سعودی و امارات پول و امکانات و سلاح در اختیار این اتاق عملیات قرار دادند، حتی حقوق ماهیانه اعضای آن نیز از امارات تأمین می‌شد. 

وبگاه سوری عنب بلدی در گزارشی نوشت که مرکز عملیات نظامی (MOC) یک اتاق نظامی خارجی است که در جنگ داخلی سوریه برای هماهنگی و صدور دستورات مورد استفاده قرار می‌گرفت که توسط ایالات متحده، فرانسه، انگلیس و اردن و همچنین برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله امارات و عربستان سعودی اداره می‌شد.

یکی از اعضای اتاق عملیات جبهه جنوبی، تیپ هشتم (لواء الثامن) به فرماندهی «احمد العوده» بود؛ (این نام را به خاطر بسپارید) این گروه پیش از سال ۲٠۱۸ زمانی که ارتش سوریه شهر درعا را به کنترل خود در آورد به نام «شباب السنه» شناخته می‌شد.

وبگاه درعا۲۴ درباره منابع مالی این گروه مسلح نوشته است که این موضوع چندان شفاف نیست، اما امارات متحده عربی از طریق فردی به نام «خالد المحامید» تاجر و سیاستمدار سوری مقیم ابوظبی، مبالغ قابل توجهی را به تیپ  هشتم ارائه می‌داد.

عربستان سعودی نیز در طول سال‌های بحران مقادیر قابل توجهی سلاح برای اتاق عملیات جبهه جنوبی ارسال کرد؛ روزنامه گاردین، در سال ۲۰۱۶ نوشت که در طول جنگ داخلی سوریه، عربستان سعودی تسلیحاتی به ارزش ۱.۲ میلیارد دلار از کشورهای اروپای شرقی خریداری کرد که عمده این تسلیحات به گروههای مسلح سوری منتقل شد؛ به گفته روزنامه تخمین زده می شود که عربستان سعودی تقریباً ۵۰۰ موشک BGM-71 TOW از انبارهای خود به مخالفان سوری رسانده باشد.

رقابت برای کنترل دمشق

اکنون به بخش پایانی گزارش می‌رسیم؛ جایی که مخالفان سوری معرکه نهایی را آغاز می‌کنند.

یک سال پیش، هماهنگی میان هیئه تحریرالشام در شمال و گروه‌های مخالف در جنوب سوریه آغاز شده بود. «ابوحسن الحموی»، رئیس شاخه نظامی تحریرالشام، در مصاحبه‌ای با گاردین، از تلاش این گروه برای ایجاد اتاق عملیات مشترک با این گروه‌ها برای عملیاتی آتی خبر داده بود. در نتیجه این هماهنگی، ۲۵ گروه مسلح جنوبی، تحت نظارت تحریرالشام، در انتظار زمان مناسب بودند.

در ششم دسامبر یعنی دو روز قبل از اینکه نیروهای جولانی به دمشق برسند، «اتاق عملیات جنوب» به رهبری «احمد العوده»، عملیات «کسر القیود» (شکست محدودیت‌ها) را آغاز کرد.

اما قرار این نبود، قرار بر این بود که اتاق عملیات جنوب هر زمان که جولانی اطلاع داد، عملیات خود را آغاز کنند.

پس ماجرا چه بود؟ چرا جنوبی‌ها پیش از موعد حرکت خود را آغاز کردند؟ به گفته منابع مطلع، امارات و عربستان سعودی پس از مشاهده پیشروی سریع نیروهای شمالی با حمایت ترکیه و قطر، به گروه‌های جنوبی که به دمشق نزدیک‌تر بودند، دستور دادند که زودتر از برنامه از پیش تعیین شده و توافق شده با تحریرالشام، عملیات خود را آغاز کنند. ریاض و ابوظبی از اینکه نیروهای مورد حمایت ترکیه، دمشق را به کنترل خود در آورند، بسیار نگران بودند.

این کشورها از نیروهای همسو با خود در دمشق نیز خواستند تا «محمد الجلالی» نخست‌وزیر حکومت بشار اسد را محترمانه بازداشت کرده و او را به هتلی در دمشق منتقل کنند، تا نهادهای دولتی به گروههای جنوبی و نه گروههای تحت حمایت ترکیه تحویل داده شود.

میدل ایست آی به نقل از منابع امنیتی گزارش داد که حتی در زمان نزدیک شدن نیروهای هیئه تحریرالشام به پایتخت، سفرای امارات و اردن در سوریه تلاش‌های دیوانه‌واری برای جلوگیری از کنترل تحریرالشام (و در واقع، ترکیه) بر دمشق انجام دادند. اردن نیز ارتش آزاد سوریه و گروه‌های متحدش را در جنوب تشویق کرد تا پیش از تحریرالشام، به دمشق برسند.

بنابراین، نیروهای جبهه جنوب، زودتر از موعد مقرر، عملیات خود علیه ارتش سوریه را آغاز کردند. احمد العوده در مصاحبه‌ای با گاردین این موضوع را تایید، اما آن را ناشی از «شور و هیجان» نیروهایش عنوان کرد.

ویدئوی زیر لحظه خروج مححمد الجلالی از محل اقامت خود را نشان می‌دهد، در حالیکه نیروهای وفادار به امارات و عربستان سعودی او را اسکورت می‌کنند.

روزنامه الاخبار لبنان نیز چندی پیش در گزارشی نوشت: «یکی از نزدیکان بشاراسد که تا آخرین ساعات قبل از ترک دمشق نزد او بود، می‌گوید که این مرد همچنان امیدوار بود که اتفاق بزرگی برای جلوگیری از حمله جناح‌های مسلح رخ دهد. او معتقد بود که جامعه عرب و بین‌المللی ترجیح می‌دهند که او در قدرت بماند تا اینکه اسلام‌گرایان اداره سوریه را در دست بگیرند».

به نوشته الاخبار، ترک‌ها تلاش زیادی برای جلوگیری از هرگونه اصطکاک یا اختلاف در مراحل عملیاتی بین نیروهای وفادار به خود یعنی تحریرالشام و «الجیش الوطنی» انجام دادند؛ چرا که ترکیه می‌ترسید در صورت اختلاف میان این دو اتاق عملیات، نیروهای جبهه جنوبی از فرصت پیش آمده برای «برای خراب کردن پروژه» استفاده کنند.

اما اینکه چرا در نهایت دمشق به دست جولانی و نیروهای وفادار به ترکیه افتاد، به نظر می‌رسد در پشت پرده توافقاتی با رهبری آمریکا انجام شده است یا اینکه تضمین‌های لازم از جولانی گرفته شده که این موضوع در حوصله این گزارش نمی‌گنجد.

در پایان لازم است به دیدگاه کشور دیگری نیز اشاره شود و آن مصر به رهبری «عبدالفتاح السیسی» است؛ ژنرالی که در سال 2013 جایگزین محمد مرسی در مصر شد، از آن زمان تاکنون سال‌های متمادی را صرف نابودی اخوان‌المسلمین در کشور خود کرده است و این گروه را تهدیدی برای قدرت خود می‌داند.

دولت قاهره اینکه نیروهای مورد حمایت ترکیه دمشق را به کنترل درآورده‌اند، بسیار نگران است؛ عبدالفتاح السیسی نیز تاکنون موضع شفافی در قبال اتفاقات سه هفته اخیر در سوریه نگرفته است؛ تنها ارتباط شورشیان سوری و مصر به تماس تلفنی یک هفته پیش وزرای خارجه دو طرف محدود مانده است؛ رسانه‌های مصری همچنین سفر هیئتی از این کشور به دمشق را تکذیب کرده‌اند.

برچسب ها: بشار اسد ، شورشیان ، ارتش

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین