گروه اجتماعی: سالهای اخیر، دو بحران بزرگ و فراگیر، ابعاد مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ما را تحتتأثیر قرار داده است. بحران نخست، همهگیری کرونا بود که تمام ساختارهای اجتماعی را به لرزه درآورد و بحران دوم، تنگنای معیشتی است که این روزها بر تمام شئون زندگی سایه انداخته است.
به گزارش بولتن نیوزدر روزهای سخت شیوع کرونا، همه چیز حول یک محور میچرخید: کنترل شیوع. از تعطیلی شهرها و توقف فعالیتهای اقتصادی گرفته تا تغییر در آدابورسوم دیرینه، هیچ بخشی از جامعه از اثرات این بحران در امان نبود.
خانوادهها مجبور شدند فاصله بگیرند. پدر، فرزندش را نمیبوسید. دوستان، از دیدارهای ساده محروم شدند. حتی مرگومیر نیز شکلی متفاوت به خود گرفت و آیینهای بدرقه عزیزان زیر سایه پروتکلهای سختگیرانه قرار گرفت.
این بحران زمانی رو به بهبود رفت که جامعه توانست با ابزارهایی مثل واکسیناسیون و رعایت اصول بهداشتی، گامی بهسوی کنترل اوضاع بردارد. اما آنچه از این دوران باقی ماند، زخمهای عمیقی بود که هنوز التیام نیافته است.
اکنون، با عبور از بحران کرونا، جامعه با چالشی دیگر دستوپنجه نرم میکند؛ چالشی که شاید به همان اندازه فراگیر و حتی خطرناکتر باشد: بحران معیشت.
فشارهای اقتصادی، تنگنای معیشتی و عدم وجود چشماندازی روشن برای بهبود وضعیت، بسیاری از جنبههای زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است.
ضعف انگیزهها: در بسیاری از ادارات و صنایع، انگیزه فعالیت کارکنان کاهش یافته است. حقوق و دستمزدهایی که کفاف زندگی روزمره را نمیدهد، منجر به ایجاد حس نارضایتی و بیانگیزگی شده است.
تنش در روابط: تنگنای معیشتی، روابط انسانی را نیز دچار بحران کرده است. تنشها در میان زوجها، والدین و فرزندان و حتی میان دوستان و همکاران بهوضوح قابل مشاهده است. احترامها در برخی خانوادهها جای خود را به سرزنش و دلخوری داده است؛ چرا که تأمین معیشت، از بسیاری پدران و مادران چهرهای خسته و سرخورده ساخته است.
بحران کرونا، اگرچه تلخ و وحشتناک بود، اما یک تفاوت اساسی با بحران معیشت داشت: چشمانداز مشخص برای پایان آن. واکسیناسیون گسترده و پیشرفت علمی، افق روشنی برای پایان شیوع ایجاد کرد. اما در بحران معیشت، این چشمانداز روشنی وجود ندارد.
فقدان سیاستهای اقتصادی شفاف و کارآمد، عدماعتماد مردم به تصمیمگیران و نبود برنامهای جامع برای مهار تورم و افزایش قدرت خرید، باعث شده است تا بسیاری از مردم امید خود را برای بهبود شرایط از دست بدهند.
شاید بتوان گفت همانطور که در بحران کرونا، اقداماتی جدی و هماهنگ توانست اوضاع را بهبود بخشد، در بحران معیشت نیز نیازمند تصمیمگیریهای سریع، شفاف و عملیاتی هستیم.
اصلاح سیاستهای اقتصادی: دولت باید با جدیت بیشتری برای کنترل تورم و تقویت تولید داخلی برنامهریزی کند.
ایجاد اعتماد عمومی: مردم باید احساس کنند که سیاستگذاران در مسیر درستی گام برمیدارند و به دغدغههای آنان توجه دارند.
تمرکز بر عدالت اجتماعی: کاهش شکاف طبقاتی و افزایش حمایت از اقشار آسیبپذیر، میتواند بخشی از تنشها را کاهش دهد.
نتیجهگیری
بحران معیشت، همانند بحران شیوع کرونا، تمام ابعاد زندگی را تحت تأثیر قرار داده است. اما تفاوت بزرگ اینجاست که در این بحران، امید به آینده ضعیفتر است. برای عبور از این وضعیت، نیازمند همدلی ملی و تصمیمات شجاعانهای هستیم که بتواند نهتنها معیشت، بلکه امید مردم را بازگرداند. جامعه ما توانسته از بحرانهای بزرگی عبور کند؛ اینبار نیز میتوانیم، اگر بخواهیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com