به گزارش
بولتن نیوز به نقل از کردپرس، جورج اچ. دابلیو. بوش نیز مانند بسیاری از روسای جمهور اخیر ایالات متحده، مستعد دادن وعدهها و بیان شعارهایی بود که به تاثیر سخنانش فکر چندانی نکرده بود. به همین دلیل بود که در ۱۵ فوریه ۱۹۹۱، زمانی که از آزادسازی کویت بسیار خوشحال بود، از مردم
عراق خواست «اقدام کنند و صدام حسین،
دیکتاتور را وادار به کنار رفتن کنند.» کردها و شیعیان عراق به این توصیه گوش دادند. کردهای ساکن شهر رانیه در ۴ مارس ۱۹۹۱علیه ظلم
صدام قیام کردند. ظرف ۱۵ روز، نیروی پیشمرگه شهرها و مناطق اصلی کردستان عراق را کنترل کرد.
همزمان که بوش لفظا عراقیها را به آزادی ترغیب میکرد، به دنبال خروج سریعتر نیروهای ایالات متحده از عراق بود. در همین راستا، نیروهای آمریکایی زندانیان گارد جمهوری را به موقع برای اینکه صدام بتواند قیامهای کردها و شیعیان را سرکوب کند، آزاد کردند. هنگامی که هلیکوپترهای جنگی صدام به حمله به روستاهای کردنشین پرداختند، میلیونها کرد که خاطره تلخ سلاحهای شیمیایی او را هنوز در خاطر داشتند، از گذرگاههای کوهستانی برفی عبور کردند تا وارد ترکیه شوند.
تنها چیزی که دولت ترکیه نمیخواست، حضور کردهای بیشتری در داخل خاک خود بود. بنابراین تورگوت اوزال، رئیسجمهور ترکیه، ایده ایجاد یک «پناهگاه امن» در شمال عراق را پیشنهاد داد. قطعنامههای ۶۷۸ و ۶۸۸ شورای امنیت سازمان ملل اساس قانونی برای این اقدام فراهم کردند. اوزال به هواپیماهای آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی اجازه داد از پایگاههای هوایی ترکیه برای گشتزنی در یک منطقه پرواز ممنوع در حریم هوایی عراق در بالای مدار ۳۶ درجه استفاده کنند و نیروهای آمریکایی نیز یک پناهگاه امن به مساحت ۳۶ مایل مربع را در اطراف شهر زاخو در کردستان عراق تأمین کردند. با ورود کردها به این پناهگاه امن، نیروهای آمریکایی آن را به ۹,۳۰۰ مایل مربع گسترش دادند که تقریباً به اندازه ایالت نیوهمپشایر بود.
همانطور که مقامات متأخر عثمانی که- رئیس جمهور کنونی ترکیه از آنها الگو میگیرد- ارامنه را قتلعام کردند، [اردوغان] نیز معتقد است که ماموریت الهی او ریشهکن کردن کردهاست.
تاریخ دارای حوادث مشابهی است، حتی اگر دقیقا تکرار نشوند. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا مانند بوش بزرگ، ممکن است شروع قیامهایی را تشویق کند که قصد پشتیبانی از آنها را ندارد. در همین حال، وزارت خارجه ایالات متحده مایل به عجله در برقراری آشتی است. تصمیم دولت بایدن برای برداشتن جایزه بازداشت احمد الشرع یا (ابومحمد الجولانی) به قصد پاک کردن وجهه او انجام گرفته اما او و دولت اسلامگرای کنونی ترکیه هدف خود را ریشهکن کردن خودگردانی کردها در شمال شرقی سوریه اعلام کردهاند. پیشنهاد هیئت تحریر الشام برای بر عهده گرفتن مسئولیت اردوگاه الهول، که هزاران نفر از اعضای داعش و خانوادههایشان تحت محافظت هستند، قابل قبول نیست؛ این اتفاق معادل عامل یک آتشافروزی است که پیشنهاد میکند از انبار بنزین و کبریت محافظت کند.
اردوغان غرب را ضعیف میبیند و در حالی که اوزال به دنبال پذیرش کردها و اسلامگرایان ترکیه بود، اردوغان به دنیا به عنوان یک بازی صفر و یک نگاه میکند. او معتقد است ماموریت الهی او ریشهکن کردن کردهاست.
همچنین، کردهای سوریه هیچ جایی برای فرار ندارند. فرار به ترکیه معادل حفر گور دستهجمعی خودشان خواهد بود. کردستان عراق نیز گزینه مناسبی نیست. حزب دموکرات کردستان عراق امروز دیگر یک حزب ملیگرای کردی نیست بلکه حزبی است که رهبرانش - مسعود، مسرور، ویسی و آرین بارزانی - ناسیونالیسم کردی را برای منافع شخصی فروختهاند. دیدگاه آنها از کردستان عراق اساساً نسخهای از قبرس شمالی تحت اشغال ترکیه است، منطقهای اشغالشده و مرکزی برای پولشویی که تظاهر به داشتن یک دولت کارآمد میکند.
به زبان ساده، یک حرکت ترکیه به داخل «روژاوا» (همانطور که کردهای سوریه منطقه خود را به این نام مینامند) نهتنها میراث بایدن را لکهدار میکند، بلکه تضمینکننده شکست اهداف دولت ترامپ در گسترش برخی توافقات و پایاندادن به تروریسم خواهد بود.
بنابراین، زمان آن است که برگرفته از راهبرد اوزال، یک منطقه پرواز ممنوع و پناهگاه امن از عفرین تا سمالکا و از قامشلو تا دیرالزور ایجاد شود. ترکیه همکاری نخواهد کرد و اردوغان نیز رضایت نخواهد داد اما ایالات متحده نیازی به پایگاههای هوایی ترکیه یا اجازه اردوغان ندارد زیرا پیشینه اوزال این را ثابت کرده است. هدف این اقدام بشردوستانه خواهد بود. اردوغان که از دیپلماسی صحبت میکند، پس چه کسی مخالفت کند؟ نیروهای نیابتی سوری او نیز شاید از این بهانه استقبال کنند تا مجبور نشوند وارد یک درگیری ویرانگر با کردهای مسالمت جو شوند، بهویژه زمانی که سایر گروهها در جنوب سوریه هنوز سلطه هیئت تحریر الشام را نپذیرفتهاند.
این اقدام به نفع اردن خواهد بود تا از پیشروی یک رژیم افراطی، ضدهاشمی مانند هیئت تحریر الشام به مرزهایش جلوگیری کند. ارتش ایالات متحده میتواند پناهگاه امن را از طریق زمین، از اردن تأمین کند زیرا بخش زیادی از منطقه صحرایی بین این دو کشور کمجمعیت و بهآسانی قابلیت تأمین امنیت دارد. عربستان سعودی که بیصدا روابطی با کردهای سوریه برقرار کرده است، بهدلیل نگرانی از توسعهطلبی اردوغان و تهاجم ایدئولوژیک او، ممکن است از پایگاههای هوایی خود در این طرح مشارکت کند. همانطور قدرتهای اروپایی نیز میتوانند در این طرح مشارکت کنند.
کردهای عراقی نیز اگرچه ممکن است از رقابت سیاسی با هم زبانان سوری خود راضی نباشند اما اگر آنها امنیت نیروهای آمریکایی در اربیل را بخواهند، ممکن است این هزینهای باشد که باید بپردازند. مسرور بارزانی رؤیای داشتن قلمرو خود را در سر دارد اما به نظر میرسد که طی ۲۱ سالی که گرینکارت آمریکایی داشته، مالیات ایالات متحده را پرداخت نکرده است. او هرچقدر در شبکه تلویزیونی خود هیاهو کند، در دیدارهایش در واشنگتن بسیار آرام رفتار میکند، مبادا آمریکاییهایی را که خریده، آزرده خاطر کند. اردوغان مانند یک قلدر صحبت میکند اما بمباران کردها و ارامنه کمتجهیزات که توان دفاع هوایی ندارند، یک چیز است و حرکت علیه همسایگان یا نیروهای هوایی مدرن، موضوعی یک چیز کاملاً متفاوت.
فرقی نمی کند از طریق برت مکگورک، مشاور امنیت ملی دوران بایدن، باربارا لیف، معاون وزیر امور خارجه صورت بگیرد یا توسط اعضای احتمالی تیم ترامپ همچون جوئل ریبورن یا مورگان اورتگاس، اکنون زمان آن است که یک منطقه پرواز ممنوع برای کردهای سوریه ایجاد شود و به ترکیه، در مقابل توسعهطلبی، پاکسازی قومی و حمایت از اسلامگرایی رادیکال گفته شود، «دیگر بس است».