گروه سیاسی: آقای فواد ایزدی که معرف حضور هستند. ایشان در خصوص اصرار بر اجرای قانون حجاب گفتند: ما یک سری جوان ما داریم که اگر برای کشور مشکل ایجاد شود آنها باید بروند جلوی تیر، چارهای نیست و میروند. برای چه میروند؟ چون احساسات این است این جمهوری اسلامی است، این جوانها مذهبی هستند حکومت را از خودشان میدانند، داوطلب میشوند برای رفتن جلوی تیر. این فرد اگر احساس کند حکومت دیگر خیلی اسلامی نیست برای چه باید برود جلوی تیر؟
به گزارش بولتن نیوز،خدا حفظ کند دکتر نامدار را. تعریف میکردند در زمان جنگ، بابت عبور از یک پل، نیاز به متخصصی داشتیم که در جمع ما کسی نبود. حاج آقا قانعفر که آن موقع رئیس جهاد استان گیلان بود و لب خط مقدم داشت سنگر میساخت پیشنهاد داد بروید از رشت فلانی را بیاورید. ساخت این سد کار اوست. دکتر نامدار تعریف میکرد که به آقای قانعفر گفتیم فلانی مارکسیست است. نمیآید. گفت بروید با او صحبت کنید میآید. و برخلاف تصورات ما، با آن مهندس مارکسیست صحبت کردند و بدون ستمزد آمد و پل را ساخت و رزمندگان مملکت برای دفاع، از آن استفاده کردند.
بله آقای ایزدی! بارها پای منبرها شنیدیم که زمان امام حسین هم مقدسان نشستند توی خانه و یا گفتند حسین نرو و یا نهایتاً برایش دعا کردند. این داش مشتیها و بامرامهای زمان بودند که زیر بیرق حسین شهید شدند. لذا از این به بعد سعی کنید برای آسمان ریسمان بافتن، به آن بخش از جامعه که شبیه شما نیستند انگ بیوطنی نزنید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
با همه کم و زیادهای آنهم، همیشه میسازد
لامذهبِ جاخوش کرده در مقام و منصب ها
تکان نخورد از جای اَبدا، بخصوص جعلی ها
علی«ع» خون دل خود از همین قبیل آدم ها
حالا شاید برخیها، دلخور از بعضی تکانه ها
ولی همان اصلِ جنس است، بوقت ماجرا ها
هیچ قدرتی یارگیری نتوانست، جز قاسم ها
دکتر ایزدی باید میرفت به سراغ کاسب ها
تخم دو زرده ها، سوگلی ها و عزیز کرده ها
درس و بحث ادامه دادند، بنشینند مصدرها
و کرور کرور از بچهها، اکنون درد و بسترها
که مدعیان لاف زن، اگر بکنند یادی از آنها
بله جناب ایزدی، گذشت آن ایام و دورانها
اما از عمق وجودشان برخیزد ندای لبیک ها
بر سَر کویِ تو غوغایِ قیامت میبود/
گر شکستِ دلِ عشاق صدایی میداشت/
منتها، می گوئیم همیشه با اکابر و رؤسا
و جناب دکتر ایزدی، بابت نگرانی ایشان
از «جلوی تیر رفتن» آن بچه های مردمان،
تا بدانند، همه مقامات و صاحب منصبان،
* غافلی از حال دل، ترسم که این ویرانه را
* دیگران بی صاحب اِنگارند و تعمیرش کنند
* که همین بیت، اشارت دارد و کفایت میکند،
*العاقل یکفیه الاشاره