گروه سیاسی: در روزگاری که جامعه ایران با چالشهای متعددی از جمله تحریمهای اقتصادی، نارضایتی عمومی و مشکلات معیشتی مواجه است، مسئله پاسخگویی و شفافیت در مدیریت کشور اهمیتی دوچندان یافته است. این موضوع نه تنها یک خواست اجتماعی بلکه یک ضرورت اخلاقی و قانونی است که میتواند به بازسازی اعتماد میان مردم و حاکمیت منجر شود. رهبر انقلاب در بیاناتی تأکید کردند که دوران "بزن در رو" به پایان رسیده است، عبارتی که به روشنی به لزوم پاسخگویی مسئولین در قبال عملکرد خود اشاره دارد. این مقاله به بررسی ضرورت پاسخگویی در سطوح مختلف مدیریتی و سیاسی میپردازد و چرایی این موضوع را با دلایل مستدل و تحلیلهای عمیق تبیین میکند.
به گزارش بولتن نیوز، یکی از مهمترین چالشهای امروز ایران، تحریمهای اقتصادی است که تأثیرات آن در تمامی ابعاد زندگی مردم احساس میشود. تحریمها خود معضلی جدی هستند، اما زمانی که سوءمدیریت و دیپلماسی ناکارآمد به آن افزوده میشود، شرایط بحرانیتر میشود. طی سالهای گذشته، مذاکراتی که میتوانست بار بزرگی از دوش مردم بردارد، گاهی به دلیل ضعف در چانهزنی یا سوءتفاهمهای استراتژیک به نتایج مطلوب نرسید. مسئولینی که در این زمینه نقش داشتهاند، باید درباره تصمیمات و عملکرد خود شفافسازی کنند و دلایل ناکامیهایشان را با مردم در میان بگذارند.
یکی دیگر از موضوعاتی که پاسخگویی جدی میطلبد، قراردادهایی است که به جای حل مشکلات، فرصتهای اقتصادی کشور را از بین برده است. قراردادهای نفتی، تجاری و حتی توافقهای بینالمللی در بسیاری از مواقع به گونهای امضا شدهاند که منافع ملی را تضمین نکردهاند. اگر مدیران و مسئولان در انعقاد این قراردادها دقت و دوراندیشی بیشتری به خرج میدادند، امروز شاید شاهد چنین فشار اقتصادی نبودیم.
اصل پاسخگویی یکی از مبانی بنیادین حکمرانی خوب است. در کشوری که مسئولین به مردم پاسخگو باشند، اعتماد عمومی افزایش یافته و زمینه برای رشد و پیشرفت فراهم میشود. اما در ایران، به نظر میرسد این اصل کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در شرایط فعلی، پاسخگویی میتواند به عنوان یک اصل حیاتی در اصلاح ساختارهای معیوب به کار گرفته شود. اگر هر مسئول در برابر تصمیمات خود پاسخگو باشد، نه تنها از اشتباهات مشابه در آینده جلوگیری میشود، بلکه اعتماد عمومی نیز بازسازی خواهد شد.
با توجه به چالشهای کنونی، به نظر میرسد که جامعه ایران دیگر تحمل سیاستگذاریهای نادرست و تصمیمات ناکارآمد را ندارد. زمان آن رسیده است که همه مسئولین، از بالاترین سطح مدیریتی تا پایینترین سطوح اجرایی، به طور شفاف درباره تصمیمات، عملکردها و حتی شکستهای خود به مردم توضیح دهند. این مسئله نه تنها یک خواسته عمومی بلکه یک ضرورت برای حفظ انسجام ملی و افزایش کارآمدی در اداره کشور است.
در نهایت، پاسخگویی نباید تنها یک شعار یا توصیه اخلاقی باشد. این اصل باید به یکی از ستونهای اصلی حکمرانی تبدیل شود. برای دستیابی به این هدف، نه تنها نهادهای نظارتی باید تقویت شوند، بلکه فرهنگ پاسخگویی نیز در میان مسئولین و مدیران نهادینه شود. تنها در این صورت است که میتوان امید داشت کشور از بحرانهای کنونی عبور کرده و به سوی آیندهای روشنتر گام بردارد.
زمان آن رسیده که دوران "بزن در رو" جای خود را به دوران "بگو و پاسخگو باش" بدهد. این نه تنها یک مطالبه ملی بلکه یک ضرورت تاریخی است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
آنکه سخن در دانشگاه را ویژه می داند،
آنکه عطف بماسبق ها را مقصر میداند،
چرا دوران ماضیِ پُرخطر، مفقود میماند؟
دیگر چه چیزها داند، که حال غلیان دارد؟
و محبوب القلوب شدن، دوران سر رسید، لا؟
یعنی کسی بخاطرعملکردش مورد باز خواست قرار نمی گیرید که هیچ بلکه مورد تشویق هم قرار می گیرد
و تا این رسم نا مبارک جاری است وضع همین است که است.
معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا