گروه اقتصادی – محسن شمشیری: شرط مشارکت مردم در پرداخت مالیات، احساس تعلق به جامعه و رضایت از عملکرد دولت مردم سالار و توسعه گرا و معتقد به حکمرانی خوب است. دولت در کجا به دنبال رضایت مردم بوده که انتظار مالیات بیشتری را دارد و آیا گزارشی از نحوه هزینه کرد مالیات ها و منابع بودجه عمومی کشور ارائه داده است و تایید و رضایت مردم را دریافت کرده است؟
مشارکت در پرداخت مالیات و مخارج دولت از سوی مردم، شاخص مردم سالاری در همه کشورهای جهان است و براساس گفت وگوی دو طرف و رابطه بین دولت و ملت، توجه به رضایت مردم و ارائه خدمات مطلوب و ایجاد نظم عمومی تقویت می شود. اما اگر دولت به جای بهبود خدمات عمومی، اینترنت را فیلتر کند، خودروها را توقیف کند و به خاطر پوشش نامتناسب با سلیقه دولت، افراد را جریمه کند و از آنها پول بگیرد، مردم انگیزه ای برای مشارکت در مالیات ها نخواهند داشت. رفتار دولت اگر برعکس ذات و هدف وظایف دولت و فلسفه مالیات باشد، طبیعی است که مشارکت در مالیات نیز کاهش می یابد.
اتفاقا این دولت است که برای تشویق مردم، بخش خصوصی و سرمایه گذاران، باید مشوق ها و تخفیف ها و معافیت مالیاتی را در نظر بگیرد.
در اقتصاد کشورهای توسعه یافته که مالیات سهم اصلی را از منابع درآمدی دولت تشکیل میدهد، مردم همواره انتظار دارند که در مقابل پرداخت مالیات، دولتهای محلی و فدرال نظم عمومی را برقرار و خدمات مورد انتظار آنها را ارائه دهند. هر زمان که شاهد بینظمی و نابسامانی در مسائلی باشند بلافاصله انتقاد میکنند که چرا مالیات میدهیم اما در مقابل دولت به وظایف خود درست عمل نمیکند؟
از سوی دیگر بسیاری از مردم در برخی ایالتها و استانها در مورد موارد مصرف مالیات ها، آزادی عمل دارند که مالیات پرداختی آنها دقیقاً در چه محلی یا محلهایی هزینه شود مثلاً کسانی که به آموزش تمایل و علاقه بیشتری دارند در برگه مالیاتی خود اعلام میکنند که مالیات خود را برای هزینه کردن در بخش آموزش اختصاص می دهند. دولت نیز برای تشویق مردم به این موارد و ایجاد انگیزه بیشتر در پرداخت مخارج کشور و رشد سرمایه گذاری ها توجه دارد و به خواسته مردم توجه دارد.
دولت نیز برای انجام برخی کسب و کارها و تولید کالاها و خدمات که ضرورت بیشتری برای جامعه دارد مشوقهای مالیاتی و تخفیفها و معافیتهایی را در نظر میگیرد تا در طول چند سال بتواند آن موضوع مورد نظر را به سرانجام برساند و جامعه به کالاها و خدمات مورد انتظار آن دسترسی داشته باشد. مثلا سال ها معافیت مالیاتی برای کاهش تولید کربن و آلودگی هوا در یک کارخانه در نظر می گیرد.
به عبارت دیگر پرداخت مالیات تنها سهیم شدن در مخارج دولت نیست بلکه با ابزار مالیات، می توان به تولید کالاهای مختلف و خدمات اجتماعی و آبادی کشور سمت و سو داد و مردم و بخش خصوصی را تشویق کرد که در برخی زمینه ها که معافیت مالیاتی دارد بیشتر فعالیت کنند. از سوی دیگر، مردم از طریق مالیات ها، دولت را وادار به پاسخ گویی در مقابل مردم و مطالبات و درخواست های جامعه می کنند و اگر دولت درست عمل نکند، مردم به آن افراد و دولت رای نمی دهند و از دولت سوال می کنند که با مالیات ما چه کردی و چرا درست عمل نکردی؟ چرا پاسخ گو نیست چرا دولت طرفدار مردم سالاری و توسعه گرا نیستی؟ ...
در عین حال مردم به دولت و بخش خصوصی برای تولید و عرضه کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه مثل راه آهن و ایجاد جنگل و فضای سبز انگیزه می دهند و مالیات می دهند تا آنها ساخته شوند. سال ها مالیات برای ساختن راه آهن می دهند یا سال ها برای ساختن دانشگاه هزینه می کنند.
اما از سوی دیگر دولت در مقابل مالیاتی که از مردم میگیرد پاسخگوست و این موضوع به رشد دموکراسی و مطالبات مردم کمک میکند. حتی مردم در انتخابات، به کسانی که مالیات را بهتر خرج کرده باشند رای میدهند و کسانی را که به درستی عمل نکرده باشند را از سمت خود برکنار میکنند و به او رای نمیدهند. یعنی مالیات عملا ابزار خلع مسوولان ناکارآمد از قدرت است و مسوولان کارآمد را در قدرت حفظ می کند تا خدمت کنند.
با توجه به این توضیح، اکنون باید این پرسش را در اقتصاد ایران مطرح کرد که مردم در شرایط کسری بودجه دولت، چرا اساساً باید به دولت کمک کنند تا منابع درآمدی بیشتری از طریق مالیات داشته باشند و کسری بودجه رفع شود و مردم مشارکت بیشتری داشته باشند؟ اساسا چه کار مهم و مورد پسند مردم را انجام می دهد و در کجا رضایت مردم را جلب کرده است؟ آیا دولت به افزایش رفاه، رضایت مردم، کاهش تورم، احساس تعلق جوانان، رضایت زنان و دختران، امنیت سرمایه گذاران، حقوق مالکیت بخش خصوصی و سایر خواسته ها و مطالبات مردم توجه داشته است؟
آیا دولت در برابر درخواستی که از مردم برای پرداخت مالیات بیشتر دارد به مطالبات آنها و انتظارات آنها توجه دارد؟ به عنوان مثال مردم انتظار دارند که اینترنت رفع فیلتر شود آیا دولت برای رفع فیلتر اقدامی انجام داده است؟
طبق اعلام وزیر ارتباطات، دو سوم مردم و مخاطبان اینترنت از فیلترشکن و ویپیان استفاده میکنند. یعنی با این کار اعلام کرده اند که با فیلترینگ و سرعت پایین اینترنت مخالف هستند و رفع فیلتر را درخواست دارند.
در این زمینه برخی کارشناسان و مسوولان نیز اعلام کرده اند که فیلترینگ حتما باید برداشته شود، اما مشروط به پاسخگویی و مسئولیت پذیری پیام رسانها. زیرا سرمایه کشور یعنی امنیت و حاکمیت ملی، را نمی شود به حراج گذاشت و تسلیم بیگانگان شد. فیلترینگ حتما باید برداشته شود، اما مشروط به پاسخگویی و مسئولیت پذیری پیام رسان ها. عقل و منطق و قوانین ما تعامل با طرف های خارجی را مشروط به "توافق و قرارداد مشترک" (منطبق با قوانین و مصالح ملی) می کند. نمی شود حوزه رسانه و پیام رسان ها را از این مصلحت مستثنا کرد و تحمیل مطلق را پذیرفت.
برخی افراد نیز در دولت و نهادهای دیگر اعلام کرده اند که ملاحظاتی در امنیت سیاسی، فرهنگی و روانی جامعه وجود دارد که باید فیلترینگ ادامه یابد. زیرا رسانه های خارجی و خدمات دهنده، به خصوص شبکه های اجتماعی به این ملاحظات توجه ندارند و نوعی ولنگاری و محتوای مشکل دار در این شبکه ها وجود دارد، که لازم است مدیران و شرکت های خدمات دهنده به آن توجه کنند و به ملاحظات ایران توجه کنند و آنها را رعایت کنند. در مواردی پاسخ گو باشند و رابطه درستی با دولت داشته باشند. نمونه این موارد و ملاحظات در کشور برزیل نیز اخیرا وجود داشت که سروصدای زیادی داشت و شبکه ایکس یا توئیتر را فیلتر کردند. ایلان ماسک مالک شبکه ابتدا مقاومت کرد اما به تدریج پذیرفت تا به ملاحظات دولت برزیل توجه کند. قرارداد و تفاهم نامه ای امضا شد. دفتر ایکس در برزیل بازگشایی شد و فعالیت از سرگرفته شد و رفع فیلتر شد و این شبکه به ملاحظات برزیل و دولت آن توجه دارد.
چنین مواردی می تواند در ایران نیز اجرایی شود که ملاحظات مذهبی، فرهنگی و سیاسی ایران مورد توجه شبکه های اجتماعی و خارجی باشد. تا در صورت بروز مشکلات نسبت به رفع آنها اقدام شود.
اگر شبکه های تلگرام، توئیتر، اینستاگرام، واتساپ و... قراردادها و تفاهم نامه هایی با ایران داشته باشند، می تواند رفع نگرانی های دولت منجر شودو...
در چنین شرایطی، که به هر حال فیلترینگ وجود دارد و هنوز با شرکت ها و شبکه های خارجی تفاهم نامه ای اجرایی نشده، مردم از عملکرد دولت راضی نیستند و نسبت به مدیریت و مخارج دولت احساس تعلق و سهیم شدن در پرداخت مخارج ندارند. زیرا اساساً دولت به یکی از مهمترین مطالبات مردم یعنی اینترنت پرسرعت و پایدار و بدون فیلتر بیتوجه است و دوسوم مردم با این کار عملا ثابت کرده اند که از فیلتر کردن اینترنت و سرعت پایین و... ناراضی هستند. لذا اگر مشکلاتی در محتوا وجود دارد، نباید تمام اینترنت را به خاطر آن بخش نامناسب فیلتر کرد.
همچنین مردم این پرسش را مطرح می کنند که مالیات های دریافت شده در کجا و چه بخش هایی هزینه شده و آیا مطابق نظر مردم و رضایت آنها بوده است؟ چرا دولت در زمینه مخارج مالیاتی اطلاع رسانی نمی کند تا مردم از نحوه مخارج آنها آگاه شوند؟
در فضای فرهنگی و اجتماعی نیز دولت به جای آنکه امنیت برقرار کند و زنان و دختران احساس تعلق و امنیت و حس خوب داشتن در عبور از خیابانهای شهر و بازار را داشته باشند عملاً به خاطر موضوع حجاب و پوشش با توقیف خودرو و احضار و تشکیل پرونده و سوابق منفی و جریمه نیز مواجه میشوند. یعنی نه تنها دولت خدمات عمومی مورد نظر و مطلوب مردم را ارائه نمیدهد بلکه آنها را به خاطر عدم رعایت سلیقه دولت و سبک زندگی و پوشش مورد نظر دولت، جریمه نیز میکند و اموال آنها را نیز توقیف میکند و جلوی تردد آنها را میگیرد و آنها را مدت ها به سازمان ها و پارکینگ ها می فرستد و خودروها به مدت چند هفته در پارکینگ روباز زیر آفتاب و خاک و باران رها می شوند.
در چنین شرایطی چرا صاحبان کسب و کار و درآمد و حقوق بگیران که احساس تعلق و رضایت از خدمات دولت ندارند باید خود را سهیم در مخارج دولت و پرداخت مالیات بدانند و مشارکت بیشتری داشته باشند.
پرداخت مالیات اساساً باید به گفتگوی بهتر دولت و مردم رابطه صمیمانه و مشارکت بیشتر در آبادی کشور و ساختن جامعه و ارائه خدمات بهتر و تحقق مطالبات جامعه منجر شود اما اگر پرداخت مالیات هزینه را به مردم تحمیل کند و باعث آبادی کشور و رضایت مردم نشود، آنها دلیلی برای مشارکت بیشتر در پرداخت مالیات ندارند.
از سوی دیگر دولت همچنان از ارائه خدمات عمومی و مطلوب پرهیز می کند و حتی مردم را به خاطر عدم رعایت سلیقه و سبک زندگی دولت جریمه کند و برای آنها پرونده تشکیل دهد و حتی منابع درآمدی کشور را در جایی که مردم تمایل ندارند هزینه می کند. در چنین شرایطی، طبیعی است که با هدف اصلی پرداخت مالیات برای ساختن یک جامعه مطلوب و دولت کارآمد و توسعهگرا و حکمرانی خوب مغایرت دارد.
مردم در پرداخت مالیات زمانی مشارکت میکنند که قانون حاکم با نظر و رضایت آنها متناسب باشد و جامعه از اجرای آن قانون احساس رضایت و تعلق داشته باشد و رفاه و رضایت اقشار مختلف مردم را به همراه داشته باشد.
مثالهای متعدد از اجرای قانون مالیات و مشوقها و تخفیفها و معافیتها در کشورهای مختلف نشان میدهد که هر موضوعی که باعث افزایش کارایی در جامعه و عملکرد دولت شود و به نظم عمومی منجر شود، با حمایت دولت و ملت همراه است و این مشوقها از آموزش کودکان تا طرحهای بزرگ عمر انی دولت را شامل میشود.
یک مثال ساده برای آموزش همگانی مطرح می کنیم. یک شرکت برقی در انگلیس برق کشی یک خانه را در مدت ۶ هفته انجام داد. در این مدت بچه کوچک خانواده به آنها کمک میکرد. آنها به خاطر کمکهای او فیش حقوقی برایش صادر کردند و پول را در پاکت به او دادند. دربند آخر فیش حقوق او آمده که بیشترین دستمزد را به خاطر مدام سوال پرسیدن به او داده اند. اینطور فرهنگ سازی میکنند.
اندازه گیری آیتم ها: ۱.۵ پوند شمردن و جمع زدن تعداد کلید پریزها: ۱.۵ پوند خدمات تغذیه با کلوچه های خوشمزه: ۱.۵ پوند همکاری بی نظیر: ۱.۵ پوند تضمین کیفیت با سوالهای زیاد: ۹ پوند جمعاً: ۱۵ پوند
اکنون پرسش این است که دولت در کدام مورد باید پرسش های زیاد مردم و مطالبات آنها معافیت مالیاتی در نظر گرفته است و کجا بابت مشارکت مردم و دخالت آنها و نظارت آنها از پرداخت مالیات معاف کرده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com