گروه ورزشی: ورزش و سیاست، دو حوزهای هستند که گاه به هم پیچیده و از هم جدانشدنی میشوند. یکی از نمونههای اخیر این تداخل، درگیریهای فرهنگی و اجتماعی پیرامون کیمیا علیزاده و مبینا نعمتزاده است.
به گزارش بولتن نیوز، کیمیا علیزاده، ورزشکاری که پس از ترک ایران تصمیم به ادامه فعالیت ورزشی خود زیر پرچم یک کشور دیگر گرفت، با واکنشهای متناقض و متفاوتی از سوی چهرههای اجتماعی و فرهنگی ایرانی مواجه شده است. از سوی دیگر، مبینا نعمتزاده، ورزشکار جوانی که برای ایران افتخارآفرینی کرده، از توجه و ستایش کمتری برخوردار بوده است. این تفاوت در واکنشها، نشاندهنده نوعی دوگانگی و تبعیض است که در جامعه ما ریشه دوانده است.
کیمیا علیزاده پس از خروج از ایران و تصمیم به نمایندگی کشوری دیگر در المپیک، تبدیل به نماد اعتراض و مقاومت در برابر محدودیتهای داخلی شد. او با انتخاب خود و پشت کردن به وطنش، بحثهای فراوانی را در سطح جامعه و شبکههای اجتماعی برانگیخت. برخی چهرههای فرهنگی و اجتماعی، علیزاده را همچنان «دختر ایران» مینامند و از تصمیم او به عنوان نشانهای از مقاومت یاد میکنند. صفحات این افراد مملو از پیامهای تبریک به علیزاده است و هر موفقیت او در رقابتهای بینالمللی با شور و حرارت زیادی استقبال میشود.
اما این ستایشها و حمایتها از علیزاده، همواره با نوعی طعن و کنایه نسبت به شرایط داخلی ایران همراه است. این چهرهها از علیزاده به عنوان ابزاری برای بیان نارضایتیهای خود از وضعیت کنونی استفاده میکنند و تصمیم او را به عنوان یک «نه» بزرگ به محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی تفسیر میکنند.
در سوی دیگر، مبینا نعمتزاده، ورزشکاری که با تلاش و پشتکار خود موفق به کسب مدال برای ایران شده است، به نوعی در سایه این بحثها قرار گرفته است. نام او در صفحات همین چهرهها که علیزاده را ستایش میکنند، به ندرت به چشم میخورد. این در حالی است که نعمتزاده به عنوان نماینده ایران در عرصه بینالمللی، افتخاری بزرگ را برای کشور به ارمغان آورده است.
سکوت این چهرهها در برابر موفقیتهای نعمتزاده، نشان از نوعی بیتوجهی و یا حتی بیاعتنایی نسبت به ورزشکارانی دارد که همچنان به فعالیتهای خود در چارچوب داخلی ادامه میدهند. این سکوت، در واقع نادیده گرفتن تلاشها و موفقیتهای کسانی است که با وجود تمام محدودیتها و مشکلات، همچنان به افتخارآفرینی برای ایران ادامه میدهند.
این دوگانگی در برخوردها، پرسشهایی را در مورد انگیزهها و هدفهای این چهرهها برمیانگیزد. آیا این تبعیض در توجه و ستایش، صرفاً نتیجه یک نگاه سیاسی و ایدئولوژیک است؟ آیا این چهرهها تنها به دنبال نمادهایی هستند که با نگاه و آرمانهایشان همخوانی دارد؟
به نظر میرسد که این نوع برخوردهای دوگانه، نه از سر اتفاق، بلکه به صورت هدفمند و برنامهریزی شده رخ میدهد. این چهرهها با انتخاب گزینشی ورزشکاران برای ستایش یا نادیده گرفتن، در واقع پیامی سیاسی و فرهنگی را به جامعه مخابره میکنند. پیام آنها این است که قهرمانی و افتخارآفرینی، تنها زمانی ارزشمند است که با اصول و باورهای آنها همخوانی داشته باشد.
در نهایت، این دوگانگی در برخوردها، بازتابی از وضعیت پیچیده فرهنگی و اجتماعی جامعه ما است. در حالی که باید از هرگونه موفقیت و افتخارآفرینی برای ایران استقبال کرد، این که برخی موفقیتها به دلیل نگاههای سیاسی و ایدئولوژیک نادیده گرفته میشوند، نشاندهنده نیاز به بازنگری در رویکردهای ماست. شاید زمان آن رسیده که به جای نگاه گزینشی و دوگانه، به همه قهرمانان و افتخارآفرینان، بدون در نظر گرفتن پیشزمینهها و شرایط شخصی آنها، احترام و توجهی یکسان نشان دهیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com