گروه اقتصادی: سیاستهای ارزی در ایران، از دهه 60 تاکنون، همواره یکی از موضوعات چالشبرانگیز و حساس در اقتصاد کشور بوده است. در طول این مدت، سیاستگذاران به دلایل مختلفی از جمله جنگ تحمیلی، تحریمهای اقتصادی و نوسانات بازار جهانی، به استفاده از نظام چند نرخی ارز با رویکرد حمایتی و ترجیحی روی آوردهاند. اما این سیاستها، علیرغم اهداف اولیه، نتایج متفاوتی به همراه داشته و در موارد بسیاری منجر به بروز مشکلاتی نظیر تورم، رانتخواری و عدم تعادل در بازارهای ارزی شده است.
به گزارش بولتن نیوز ، دکتر وحید شقاقی شهری که از اقتصاددانهای برجسته کشور هستند، در مقالهای که در اختیار بولتن نیوز قرار دادهاند به بررسی تجربیات گذشته و حال سیاستهای ارزی در ایران میپرداخته و راهکارهایی برای بهبود این سیاستها ارائه دادهاند. در ادامه، این مقاله را میخوانیم:
بحث یکسان سازی و سیاست تک نرخی ارز در قبال نظام چند نرخی ارز با رویکرد سیاست ارزهای (یا یک ارز) ترجیحی و حمایتی، سابقهای به درازای انقلاب اسلامی دارد، چراکه در دهه 60 و با توجه به شرایط جنگ تحمیلی و جلوگیری از تحمیل فشار مضاعف اقتصادی به مردم، یک نظام چند نرخی ارز با رویکرد ارزهای حمایتی متفاوت برای کالاهای اساسی دنبال گردید. در اوایل دهه 70 سیاست یکسانسازی ارز با نرخ 175 تومان دردستورکار قرار گرفت.
تبعات این سیاست درکنار سایر عوامل اقتصادی همچون آزادسازی قیمتها و خصوصی سازی رهاشده و فشار حاصل از سررسید بدهیهای خارجی کشور، موجب شد که تورم بی سابقه 49.4 درصدی در سال 1374 ثبت گردد و دولت وقت مجبور شد از این سیاست عقب نشینی کند و مجدد سیاستهای تثبیت اقتصادی با محوریت پذیرش ارز حمایتی و رسمی دولتی دنبال گردد.
در تجربه دوم در سال 1381 مجدد برای بار دوم سیاست یکسانسازی ارزی پیگیری شد و این بار در قیمت 800 تومان انجام گرفت ولی تبعات تورمی سنگینی به بار نیاورد. با این حال طی دهه 80 عدم تعدیل شکاف تورمی دلار ادامه یافت بطوریکه قیمت دلار طی ده ساله دهه 80 از 800 تومان به حوالی 1000 تومان افزایش یافت، این درحالی بود که میانگین تورم دهه 80 حدود 7/15 درصد بود.
برای بار سوم در اوایل دهه 90 بحث تثبیت ارزی در قالب ارز معروف جهانگیری به قیمت 4200 تومان مطرح شد و مجدد این سیاست شکست خورد. برای بار چهارم نیز در دولت سیزدهم تثبیت ارزی در قالب ارز فرزین به قیمت 28500 تومان مطرح و اجرایی شد و اخبارها همچنان حکایت از این دارد که اقلام متعدد کالایی از شمول این ارز ترجیحی درحال خارج شدن هستند و فقط چند قلم محدود با این قیمت تامین خواهد شد. البته در دهه 90 همواره یک نظام چند نرخی حاکم بوده و عناوینی همچون ارز ترجیحی و یارانه ای، ارز نیمایی، ارز سنا، ارز مرکز مبادله، در کنار ارز غیررسمی (بازار آزاد، تلگرامی) وجود داشته است.
به عبارت دیگر اختلال در مکانیسم اقتصاد کلان به دلیل تحریمهای اقتصادی و به تبع آن اختلال در نظام تجاری و حساب سرمایه کشور موجب شده اقتصاد ایران ناچاراً به یک نظام چند نرخی ارز تن دهد. البته یکی از پیامدهای مخرب این اختلاف قیمتها نیز توزیع رانتهای بزرگ ارزی به تعدادی محدود افراد و شرکتها بوده است که در جای خود بحث مفصلی در قالب عنوان غارت منابع ملی میطلبد.
بنابراین تکرار مداوم خطاها و گزیده شدن از یک سوراخ برای همیشه، قصه پر غصه ارز ترجیحی و نظام چند نرخی است. لذا همانطورکه اشاره شد در همین مدت اخیر ماجرای تلخ ارز ترجیحی جهانگیری تمام نشده بود، که ماجرای تلخ ارز ترجیحی فرزین به بار نشست. همه این قصه پرغصه حاصل عدم درس آموختن از تاریخ اقتصاد است. خلاصه کلام که در این مدت رقم بزرگ رانت توزیع شد، قیمت کالاهای اساسی با ارز ترجیحی دست مصرف کننده نرسید، فساد و رانت بوقوع پیوست، واردات بی رویه بوقوع پیوست و کسریهای تجاری تشدید شد، تا مجدد سیاستگذار مجبور شده است تصمیم بگیرد ارز ترجیحی بخش زیادی از کالاها حذف و مجدد به نرخ نیما برسند.
جالب اینکه یکی از پیامدهای اختلاف ۵۰ درصدی نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد طی این مدت همین بوده که بانکها تسهیلات را به شرکتهای زیرمجموعه خود هدایت کرده و این شرکتها نیز برای برخورداری از رانت ارزی در صف واردات قرار گرفته و طرح توسعهای از کانال تسهیلات نظام بانکی طی دو سال اخیر اتفاق نیفتاده است. لذا اقتصاد ایران در شرایط قفلشدگی قرار دارد و رکود سهمگینی هم حاکم شده است. درنتیجه اینبار نیز همچنان رانت درجه دوم یعنی اختلاف بین نرخ نیما و بازار آزاد نصیب گروه اقلیت بالاخص شبکه بانکی خواهد شد و حسابی از موهبت رانت اختلاف ارزی لذت خواهند برد و به ریش این مردم دردمند خواهند خندید تا سرانجام مجدد رانت ارز نیما نیز حذف خواهد شد.
این قصه پر غصه حکایت از ضعف سیاستگذاری ارزی دارد و اصلاح سیاستهای غلط ارزی بانک مرکزی از اقدامات عاجل و فوری است. بصورت شفاف توصیه بنده این چنین است:
چنانچه احتمال تشدید تحریمهای اقتصادی – در صورت پیروزی جمهوری خواهان و تحمیل تحریمهای سنگین تر بر صادرات نفتی و اعمال تحریمهای فلج کننده- بالا باشد، اولویت باید بر تداوم سیاست دو نرخی ارزی – و نه چند نرخی- باشد. در یک نظام دو نرخی ارزی، دولت یک ارز حمایتی براساس مکانسیم توازن و تعادل بخش تجاری و سرمایهای تعریف خواهد کرد با یک نرخ ارز بازاری. با این حال این نظام دو نرخی حتماً یک بسته سیاستی است و الزامات سختگیرانه نیاز دارد و باید الزامات این سیاست یعنی حاکمیت ریال بصورت کامل و سفت و سخت، کنترل شدید قاچاق، جلوگیری از خروج سرمایه و طراحی و پیادهسازی ساختارهای نظارت هوشمند و کنترلهای مویرگی بازار در دستور کار قرار گیرد. بدون این الزامات قطعاً همچون تجربه تاریخی گذشته شکست پذیر خواهد شد.
در سناریوی دوم، چنانچه احتمال تشدید تحریمهای اقتصادی در آینده وجود ندارد یا اینکه پیشبینی میشود بحث مذاکرات روند طبیعی خود را طی خواهد کرد، بانک مرکزی باید از سیاستهای تثبیت ارزی و نظام چندنرخی ارزی دست بکشد و سیاست مداخله موثر در کریدور بازار آزاد را دنبال کند تا رانت ارزی کاهش یابد و کسریهای تجاری و حساب سرمایه مهار شوند و بخش تجاری و حساب سرمایه بتوانند به حالت تعادل خود نزدیک شوند. لذا تا زمانیکه سیاستهای ارزی اصلاح نشوند، ضمن توزیع رانت و تشدید کاهش خالص دارایی های بانک مرکزی، شاهد تداوم کسریهای تجاری و کسری حساب سرمایه خواهیم بود و همین مساله محدودیتهای سنگینی بر منابع ارزی کشور تحمیل خواهند کرد.
بنابراین توصیه می شود طبق موارد فوق الذکر، تیم اقتصادی دولت چهاردهم باید به قید فوریت نسبت به اصلاح سیاستهای ارزی در قالب دو سناریوی فوق الذکر اقدام نماید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---
تا کی و به نفع کدام طرفهایی ؛ وطن دوستی و غیرت ما ملت انقلابی ایران به ما اجازه خواهد داد ما که ثروتمند ترین کشور خاور میانه هستیم نسبت به مدیران اقتصاد دولتی پیرو مکتب ضد بشری اقتصاد غرب که با کنار گذاشتن طرح اقتصاد مقاومتی عدالت محور خود کفا ارزش پول ملی ما را به پایین تر از سطح ارزش پول فقیرترین کشورهای جهان در آورده و اکثریت و بیش از دو سوم جمعیت ملت را به زیر خط فکر کشانده و صدقه بخور و خوار کرده و سرمایه داران کشور را زالو وار به جان این اکثریت انداخته می خواهیم این خفت و و خواری منحصر به فرد بی نظیر را در کشور ثرتمند خود تحمل کنیم و تسلیم شویم و غرب پرستان را بر سرنوشت ملت و نظام و دین و مذهب و اخلاق ملت چیره رها کنیم تا بد تر از دشمنان و به جای این دشمنان به ما همیشه آسیب برسانند و ما را با فقر و فلاکت و ذلت و خواری و درماندگی زمین گیر کنند و اصول انسان ساز بشر دوستی انقلاب اسلامی ما را نابود سازند؟!
---
آقای پزشکیان شما نیاز ندارد بخاطر قیمیت بنزین به سر و صورت بکوبید ؛ مهمترین وظیفه شما بیرون آوردن پول ملی از اسارت دلار آمریکا و رها کردن پیروی از مکتب انسان ستیز سرمایه داری غرب است ، که با بهره نجستن از تاثیر مثبت و سازنده ثروتهای طبیعی کلان فعال موجود در کشور و در بالا نبردن ارزش این پول متناسب با این همه ثروت ؛ همه ملت را به فقر و فلاکت و همه گونه فساد فاجعه آفرین گرفتار کرده و برای کشور ونظام و ملت هیچ بازده دیگری ندارد و چاره نجستن علمی برای ارزش نابود شده پول ملی همه روزنهای امید را برای رهایی از این فاجعه میبندد و همه دستاوردهای انقلاب را به سوی نابودی سوق میدهد .
---
فروکشهای قیمت دلار در ایران تا زمانی که مدیران اقتصاد دولتی ارزش نابود شده صوری پول ملی را متناسب با پشتوانه حقیقی ثروتهای کلان طبیعی و انسانی و راهبردی فعال و در گردش مثبت و دایم موجود در کشور متعادل نکنند هیچ دردی را برای اقشار ملت که به علت این نابودی عمدی همگی به فقر و فسادهای گوناگون دچار شده اند دوا نمیکند و مسئولیت سنگین ضرورت سالمسازی اقتصاد کشور را که زدودن دردهای فاجعه آفرین فراگیر فساد اقتصادی است و خودیها با نادانی یا خیانت بنیابت از دشمنان بیگانه و درونی به کشور و ملت و نظام تحمیل کرده و بی تردید به تدریج به نارضایتی و بیزاری و شورش فراگیر عمومی خواهد انجامید از دوش این دولت بر نمیدارد و با این حال نابسامان خطر ناک اگر از خواب غفلت بیدار نشویم و اگر فجایع خانمان بر افکن جدیدی که رژیم صهیونیستی نسلکش و حامیان و نوکران و مزدوران این رژیم با قلدری قانون ستیز به منطقه تحمیل کرده اند به ما سرایت کنند و اگر ما انبوه ایرانیان وفادار به انقلاب اسلامی راه حلهای علمی کار آمدی را در یک برنامه ریزی نسبتا کامل سازمان یافته قانونی منضبط و عزم و جدیت همگانی راستین همیشگی راسخ برای رهایی کشور وملت و نظامی که خون صدها هزار شهید از عزیزترین فرزندان این مرز و بوم برای پیروزی و بقا و شکوفایی مثبت و سازنده خدا پسندانه آن با امید فدا شده نداشته باشیم و اگر ما وحدت نظر همگانی روی چنین برنامه ای برای رهایی از این فجایع بزرگ دشمن شادکن نداشته باشیم ؛ چه خواهیم کرد؟!
یکشنبه 15/07/1403