به گزارش بولتن نیوز ، دکتر محمد جواد گودینی نویسنده، مترجم و استاد حوزه و دانشگاه: مصلح الدین عبد الله که به سعدی و شیخ اَجلّ مشهور گردیده، در دهه نخستِ قرن هفتم هجری در شیراز چشم به جهان گشود. وی پس از تحصیل مقدمات علوم رایج در آن زمان، راهی بغداد شد و در مدرسه نظامیه بغداد علم آموزی خود را در علوم دینی و ادبی ادامه داد و مسافرت های بسیار کرد و با کوله باری از تجارب و آموخته های ارزشمند به شیراز بازگشت و در فضای آرامش و امنیت این شهر و در سایه حکومت اتابک ابوبکر بن سعد، توانست آموخته های خود را در آثار خویش به ویژه دو اثر مشهورش "بوستان" و "گلستان" به یادگار گذارد. وی به مناطق بسیاری از جمله عراق، شام (دمشق، بعلبک، طرابلس و ...)، حجاز و ... سفر کرده و برخی گفته اند به هندوستان، غزنین، ترکستان، آذربایجان و .... نیز سفر داشته است که البته این سخن مورد تایید نیست. (کلیات سعدی، مقدمه).
وی از برجسته ترین سرایندگان ایرانی محسوب می گردد که در ادبیات جهان نیز از شهرت، جایگاه و احترام والایی برخوردار بوده و بر بسیاری از ادیبان دنیا (در زبان های گوناگون) اثرگذار بوده است. وی استاد مسلم زبان و بیان بوده و سخن در دست او، مانند موم بوده و معانی بلند، عبارت ها و پندهای پرمعنا را در عبارت هایی کوتاه و زیبا بیان نموده و سخنان وی، زیاده گویی و پرگویی ندارد و سخن وی الگویی برای دیگر شاعران و نثرپردازان به شمار می رود.
شیخ اجل از معدود شاعران سترگ ایرانی است که به دو زبان پارسی و عربی شعر سروده و اشعار عربی وی نیز از استحکام و بلاغت خوبی برخوردار بوده و از زیباترین و مشهورترین قصیده هایی به زبان عربی سروده، قصیده ای است که در رثای آخرین خلیفه عباسی "المستعصم بالله" (سی و هفتمین و واپسین خلیفه عباسی در بغداد) سروده و رویداد حمله مغولان به بغداد به سال 656 قمری و برچیدن خلافت عباسی (پس از گذرِ بیش از 500 سال از زمان تاسیس آن) و کشتن خلیفه را به تصویر کشیده و از این واقعه سوز و تاسف خود را به نمایش گذاشته و بر ویرانه بغداد می گرید و حسرت، اندوه و دریغ خود را نثار می کند. (همان، ص410).
دوران کودکی سعدی در زادگاهش شیراز سپری شد و این شهر در آن هنگام، منطقه ای بزرگ و برخوردار از مدارس بسیاری بوده و دار الشفاء یا بیمارستانی بزرگ نیز در آن دایر بود که از زمان عضد الدوله دیلمی (در عهد آل بویه) ساخته شد و تا روزگار سعدی پابرجا و قابل استفاده بوده است. مصلح الدینِ خردسال، در سالهای نخستین عمرش پای در مکتب خانه نهاد و آموزش های ابتدایی را دریافت نمود. او از خویشان و نیاکانش با تعبیر عالمان و دانشمندان دین شناس یاد کرده و چنین می گوید:
همه قبیله من عالمان دین بودند/ مرا معلم عشقِ تو شاعری آموخت
او در سن 12 سالگی بسر می برد که واقعه تلخی برایش روی داد و آن رویداد سهمگین و اسف بار، وفات پدرش عبد الله بوده که عمیقا او را در اندوه و ناراحتی سختی فرو برد. (سعدی الشیرازی شاعر الانسانیة، ص186).
سعدی که مرگ پدر با همه دشواری هایش نتوانست او را از فراگیری دانش و ادب بازدارد، زبان و ادبیات عربی را به خوبی فراگرفت که توانست به مدرسه نظامیه بغداد راه یافته و برای ادامه تحصیل و آموزش، روانه پایتخت عباسیان گردد. (زندگی و رنج های سعدی، ص97).
وی روزگار جوانی اش را در بغداد سپری کرده و در مدرسه نظامیه تحصیل کرده و از مجالس درس، وعظ و اندرز در این شهر بزرگ در عصر خلافت عباسیان و دوران شکوهش بهره ها جسته و با شهاب الدین سهروردی نیز مدتی همنشین بوده است. وی در شهر حلب، با زنی عرب زبان ازدواج نمود و ظاهرا زنی تند خو و بهانه جو بوده است. وی همچنین به یمن نیز سفر داشته و در شهر صنعا، کودکی خردسال را از دست می دهد. آنچه مسلم است این که شاعر نغز گفتار ادب پارسی، سفرهای بسیاری داشته و علاقه فراوانی به کسب تجربه از راه سفر داشته و مناطق بسیاری از جهان اسلام در آن روزگار را از نزدیک دیده و در بوستان و گلستان، به برخی از این سفرها و خاطراتش اشاره می نماید. (سعدی الشیرازی شاعر الانسانیة، ص192).
سعدی شیرازی که مردی جهانگرد، آگاه و درس خوانده بود، سفرهای فراوانی به مناطق بسیاری از خاور میانه در سده هفتم هجری داشته و با زبان و ادب عربی نیز انس بسیاری برقرار نمود. وی با شاعران عرب از جمله "ابو الطّیِّب مُتَنَبِّی" (سراینده بزرگ و پرآوازه عرب در عصر حمدانیان) نیز آشنایی خوبی داشت و از اشعار وی چیزهای بسیاری در ذهن داشت. (با کاروان حله، ص244). حتی به گفته برخی، او دیوان متنبی را از بر کرده بود و بسیار به اشعار وی می نگریست و از آن بهره می جست. (الأثر العربی فی أدب سعدی الشیرازی، ص90).
اگر چه از جزئیات سفرهایش اطلاعات بسیاری در دست نیست، اما آنچه مسلم است این که شاعر نغز گفتار ادب پارسی، سفرهای بسیاری داشته و علاقه فراوانی به کسب تجربه از راه سفر داشته و مناطق بسیاری از جهان اسلام در آن روزگار را از نزدیک دیده و در بوستان و گلستان، به برخی از این سفرها و خاطراتش اشاره می نماید. (سعدی الشیرازی شاعر الانسانیة، ص192).
سعدی پس از سفرهای بسیار به شیراز بازگشت و در آن زمان، ابوبکر بن سعد منطقه فارس را ایمن ساخته بود و امنیت و رونق را بدان بازگردانده بود. او نیز که در آن هنگام بیش از 50 سال از عمرش سپری شده بود و علم آموزی اش در بغداد، سفرها و جهانگردی، ارتباط با طبقات گوناگون مردم در شهرهایی که بدان سفر کرده بود، او را باتجربه ساخته و با انبوهی از دانش، تجربه و یادداشت اقدام به ثبت دانش و اندوخته های خود نمود و کتاب بوستان را که از برترین آثار ادبیات تعلیمی در ادب پارسی محسوب می گردد، آفرید و آن را به ابوبکر بن سعد تقدیم نمود. (با کاروان حله، ص245).
وی دو سال پس از نگارش و آفرینش بوستان، کتاب جاودانه دیگرش گلستان را در نظم و نثر خلق نمود. این کتاب برجسته و ارزشمند در ادب پارسی، در هشت باب تدوین شده، اصول اختصار گویی در آن رعایت شده و از منظر زیبایی شناسی ادبی از جایگاه والایی برخوردار است. هشت باب کتاب گلستان (پس از دیباچه ای زیبا و خواندنی) عبارت است از: در سیرت پادشاهان، در اخلاق درویشان، در فضیلت قناعت، در فوائد خاموشی، در عشق و جوانی، در ضعف و پیری، در تاثیر تربیت و در آداب صحبت.
گلستان سعدی را می توان تحت تاثیر مقامه نویسی در عصر عباسی توصیف نمود که با هنر داستان گویی همراه گردیده است؛ اما شباهت های بسیاری می توان میان گلستان و مقامات (همچون مقامات حریری) یافت که البته ابتکار سعدی نیز در خلق این اثر بی همتا در نثر پارسی تاثیری شگرف داشته است. (الأثر العربی فی أدب سعدی الشیرازی، ص51).
بسیاری از ادیبان مغرب زمین با آثار شاعران سترگ ایرانی همچون سعدی و حافظ آشنایی داشته و از آن تاثیر پذیرفته اند؛ از جمله "گوته" در ادبیات آلمانی تحت تاثیر افکار و سروده های حافظ بوده و این تاثیر پذیری را می توان در دیوان شرقی و غربی مشاهده نمود. وی به آثار سعدی نیز نظر داشته است. در ادبیات انگلیسی نیز این تاثیر پذیری روشن است. به طور نمونه، "اِمِرسون" در آمریکا تحت تاثیر گسترده اندیشه های شاعران ایرانی سعدی و حافظ بوده و این تاثیر پذیری و دلدادگی در اشعار وی کاملا مشهود است. (روش ها و نقد و بررسی ترجمه، ص21).
اِمِرسون به عنوان ادیب سترگ آمریکایی درباره سعدی سخنی بلند داشته و در این باره چنین گفته است: بشریت به سعدی علاقمند است ... وی شاعرِ دوستی، قهرمانی، ایثار، بخشندگی، صفا و عنایت الهی است.
بوستان سعدی نیز بارها به زبان های اروپایی از جمله انگلیسی ترجمه شده و از میان ترجمه هایی انگلیسی، دو ترجمه هنری ویلبر فورس کلارک و ترجمه جی. ام. ویکنز (ایران شناس معروف و استاد دانشگاه تورنتو کانادا) از شهرت بسزایی برخوردار است. (همان، ص63).
ترجمه هنری ویلبر فورس کلارک نیز برای نخستین بار در سال 1879 میلادی منتشر شد. وی علاوه بر بوستان سعدی، دیوان حافظ و اسکندر نامه نظامی و بخشی از آثار سهروردی را نیز ترجمه کرده است. (همان، ص67).
سعدی شیرازی در ادبیات هندی نیز از شهرت بسیاری برخوردار بوده و خیلی از سرایندگان و ادیبان شبه قاره به تقلید از آثار وی (به ویژه گلستان) پرداخته اند و از جمله می توان به نویسندگان و ادیبان ذیل اشاره نمود:
احمد یار خان لاهوری، میر قمر الدین منت دهلوی (زاده شاه جهان آباد؛ کتابی به نام شکرستان در 7 باب به نگارش درآورده است)، محمد یوسف جرجانی (کتابی به نام دلستان به شیوه گلستان نگاشته است)، میر محمد مومن عرشی اکبر آبادی (کتابی به نام شکرستان در 6 فصل به نگارش درآورده است)، مولانا ماجد در کتاب روضة الخلد و ... (مثلث عشق، ص139- 138).
سعدی در ادب فرانسه نیز از جایگاه بسزایی برخوردار بوده همچون استادی بزرگ در ادبیات شرقی از او یاد می شود. فرانسویان از سال 1634 میلادی، شاعر شیرازی را می شناختند و سخنان شیرین این سراینده بزرگ ایرانی، زینت بخش محافل ادبی فرانسه بوده و نویسندگان و ادیبان را تحت تاثیر خویش قرار داده است. در سال 1789 میلادی، گلستان سعدی برای سومین بار به همت "آبه گودن" به زبان فرانسه برگردان شد. نمایشنامه های فراوانی نیز به تاسی از گلستان و داستان های شیرینش نگاشته شد و به صحنه نمایش رفت. "ویکتور هوگو" از نامورترین ادیبان در ادبیات فرانسه نیز در "شرقیات" خود از آثار سعدی شیرازی بهره جسته و با آنکه زبان فارسی نمی دانست، در محافل ادبی فرانسه با آثار سعدی آشنا شده و برخی دوستانش همچون ژول مُل و ارنست فوئینه نیز او را در این کار یاری می کردند. (از سعدی تا آراگون، ص299- 297).
پس از ویکتور هوگو، "آلفرد دوموسه" نیز به سعدی و مطالعه آثار وی روی آورد و مضمون یکی از زیباترین داستان های خود را با نام "سرگذشت سار سفید"، از وی دریافت نمود. به دیگر سخن، سعدیِ شیرین سخن، الهام بخش بسیاری از ادیبان نامدار در ادبیات فرانسه و دیگر سرزمین های اروپایی بوده و اکنون نیز با احترام از وی یاد می گردد.
دیدرو فیلسوف سرزمین فرانسه نیز درباره گلستان سعدی مقاله ای نگاشت و وُلتر نیز این کتاب ارزنده را مطالعه نمود. بسیاری از بزرگان و ناموران ادبیات در سرزمین اروپا همچون لافونتن، سن لامبر، مادام رولان، ارنست رُنان و ... به آثار سعدی و سخنان سِحر گونه اش توجه داشته و با عبارت هایی ستایش آمیز از وی یاد کرده اند؛ به طور نمونه ارنست رنان چنین گفته: سعدی، یکی از گویندگان ماست. ادوین آرنولد شاعر انگلیسی نیز بر این باور است شاعر شیرازی به جهان قدیم و نیز به جهان نوین تعلق دارد. جیمز تامسن شاعر اسکاتلندی نیز تصور می کرد لندنِ سده نوزدهم با شیرازِ سده سیزدهم میلادی چندان دور نبوده و گویی با قلب و چشمهای سعدی و صدای وی زندگی می کند. (سعدی شناسی، ص93- 92).
آثاری که از سعدی برجای مانده، به دلیل پشتوانه علمی و تجربی که در آن وجود دارد، بسیار غنی، پرمایه و پرمطلب بوده است. اشعار وی نیز (به ویژه اشعاری که در سالهای پایانی عمرش سروده شده) از مضامین اخلاقی و عرفانی برخوردار گردیده است. سرانجام این استوانه سترگ در ادب پارسی در سنین کهنسالی (درباره سال وفات وی اختلاف است؛ برخی سال 690 و برخی دیگر 691 و عده ای نیز سال 694 را به عنوان سال فوت وی ثبت نموده اند)، دیده از جهان فروبست. به نظر می رسد وی از عمری دراز برخوردار شده و به حدود 90 سالگی رسیده باشد.
می توان ادوار زندگی او را به چند دوره تقسیم نمود: دوران تحصیل و علم آموزی، دوران سفر و گردشگری، دوره تالیف و نگارش، دوره گوشه نشینی و عُزلت. وی پایان عمرش را نیز در منطقه رکن آباد در شیراز سپری نمود و به اندرز، ارشاد مردم و کمک به نیازمندان و تهی دستان، خود را سرگرم می کرد و می کوشید با نکونامی دنیا را وداع گوید. (الأثر العربی فی أدب سعدی الشیرازی، ص21- 20).
می توان گفت نام و سخن سعدی به عنوان یکی از مفاخر برجسته و جاودانه ادب پارسی در بسیاری از مناطق جهانِ ادب و سخن معروف بوده و اهل اندیشه، ادب و سخن شناسان، علاقه بسیاری به آثار وی از خود نشان می دهند و استعداد خدادادی، ذوق سرشار، روشن بینی، آگاهی، نکته سنجی، سخنان حکیمانه و تربیت های اخلاق مدارانه و ارزنده وی را به زبان های گوناگون ستوده اند و او را به عنوان شاعری سترگ در جهان انسانیت دانسته و توصیف نموده اند.
آری این استاد مُسلّم سخن پردازی، تنها به جغرافیای ایران و حتی ادب پارسی تعلق نداشته و از چهره ای جهانی و جایگاهی والا در ادبیات جهان برخوردار بوده و خیل فراوانی از سرایندگان، نویسندگان، نثرپردازان، نمایش نامه نویسان و ... آثار وی را مطالعه کرده و در خلق نوشته های ادبی خود از آن بهره جسته اند.
فهرست منابع:
1- ابراهیم، أمل، الأثر العربی فی أدب سعدی الشیرازی، دار الثقافة للنشر 2000
2- حدیدی، جواد، از سعدی تا آراگون، مرکز نشر دانشگاهی 1373
3- زرین کوب، عبد الحسین، با کاروان حله، انتشارات علمی، چاپ 14، 1384
4- فروغی، محمد علی، کلیات سعدی، انتشارات ایران
5- کمالی سروستانی، کوروش (به کوشش)، سعدی شناسی، دانشنامه فارس 1377
6- کی منش، عباس، مثلث عشق، ایمان 1382
7- معتضد، خسرو، زندگی و رنج های سعدی، چاپخانه پردیس 1368
8- منافی اناری، سالار، روش ها و نقد و بررسی ترجمه، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی 1395
9- هنداوی، محمد موسی، سعدی الشیرازی شاعر الانسانیة، قاهره، مطبعة مصر 1951
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com