به گزارش بولتن نیوز به نقل از اقتصاد سالم، اَبَرپرونده های اقتصادی اخیر همچون “چای دبش، پرونده فرزندان حجت الاسلام مصدق معاون اول مستعفی قوه قضائیه و ماجرای حجت الاسلام صدیقی” ضرورت نگارش این یادداشت را دوچندان کرد.
بنابراین نکات زیر، به اختصار، بیان می شود:
۱_ برداشت ها و مشاهدات میدانی نگارنده به عنوان یک خبرنگار، حاکی از آن است که سلسله فسادهای اقتصادی؛ به ویژه به موازاتِ تحریم های اقتصادی خارجی و مشکلات معیشت مردمِ ایران، به طور مستقیم به “اعتماد” افکار عمومی به نهاد “دولت” ضربه زده است.
۱/۱_ پرسش افکار عمومی این است که اگر تحریم های خارجی خارج از اراده دولت است، آیا پیشگیری از مفاسد مدیران ارشد نیز امکان ناپذیر بوده است.
۲_ دیده شده که درمواردی که یک مدیر، به دلیل فساد یا سوءمدیریت، از مقام خود عزل می شود؛ مدتی بعد به پستی و مقامی دیگر منصوب می شود. این دست موارد این پیام را به افکار عمومی می دهد که “فساد”، پایان کارِ یک مدیر نیست…
۳_ مدیرانی که در نهادِ دولت فساد می کنند، خواه ناخواه، به اعتبارِ آن نهاد خدشه وارد می کنند به ویژه آنکه حتی پس از افشای فسادشان؛ حتی از عذرخواهی و استعفا نیز خودداری کنند.
این وضعیت این پیام را به افکار عمومی می دهد که اَبَرمفسدان اقتصادی در ایران علاوه بر دزدی، “پررو و وقیح” نیز هستند…
۴_ فاش شدن سبک زندگی “سوپر لاکچری” فرزندانِ مُفسدان اقتصادی و البته سکونت بسیاری از آنها در کشورهای و شهرهای گرانقیمت خارجی و دوتابعیتی بودنِ برخی از این مُفسدان؛ این باور را در افکار عمومی ایجاد کرده که اَبَردزدان، “پول مردم” را از ایران خارج کرده و صرف زندگیِ “انگلی” فرزندان شان در کشورهای دیگر می کنند.
۵_ آقا امیرالمومنین ع فرمودند:” هیچ مالی در جایی (جیب مفسدان اقتصادی) جمع نمی شود، مگر آنکه از جایی دیگر (جیب فقرا) کم شده باشد.
۱/۵_ بنابراین مُفسدان اقتصادی ثروت های میلیاری جمع می کنند به بهای آنکه بخشی از “مردمِ ایران” فقیرتر شوند.
۶_ ثروتمندتر شدن عده بسیار قلیلی در کشور، به “بها” ی فقیرتر شدن عده بسیار بیشتری در کشور؛ به طور بدیهی پیامدهایی همچون “شکاف طبقاتی، تبعیض اجتماعی و افزایش نابرابری” را به دنبال دارد.
۷_ موارد قید شده در بالا، حسِ “سرخوردگی، خشم و نفرت” نسبت به مفسدان اقتصادی را در میان قشرِ فقیر شده؛ ایجاد می کند.
۸_ بدیهی است که موارد قید شده در بالا ایجاد دوقطبی های:
الف: فقیر _ ثروتمند
ب: دارا _ ندار
ج: خوشبخت _ بدبخت
د: لاکچری _ ضعیف
را در کشور به دنبال دارد.
۹_ مشاهده ی این وضعیت که برخی با فساد اقتصادی، یک شبه رَه صد ساله را می روند؛ علاوه بر آسیب های ذکر شده در بالا، ارزش کار و تلاش شرافتمندانه و کسب روزی حلال را نیز از بین می برد.
۱۰_ ازجمله تبعات این وضعیت، سرخوردگی جوانان است که با قیاسِ شرایط خود با مُفسدان اقتصادی و سبک زندگی فرزندان آنها؛ آینده ای برای خود نمی بینند…
۱۱_ اَبَرمُفسدان اقتصادی، فرهنگ کارآفرینی و تولیدِ ثروتِ حلال را نیز تضعیف می کنند و صاحبان سرمایه برای به کار گرفتنِ پول خود در مسیر تولید یا در حوزه ی دلالی و … مردد می شوند.
۱۲_ وضعیت حاصله هم از نظر روانی و هم از نظر اقتصادی، شرایط را برای ازدواج جوانان نامناسب کرده و همین موضوع نیز چرخه ی معیوب بعدی را به دنبال دارد…
۱/۱۲_ با توجه به اینکه نگارنده در “دانشکده خبر” نزد اساتید برجسته ای علم آموزه ای کرده است یقین دارم که از نظر شاخص های مرتبط با مصالح و منافع ملی؛ تمام موارد قید شده در بالا، برخلافِ “منافع و امنیت ملی” این سرزمین است.
_ بنابراین عملکرد مُفسدان اقتصادی به ویژه در دوره تحریم های اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم؛ اقدامی علیه “امنیت ملی” و در راستای همراهی با اهداف ایران ستیزانه ی سرویس های خارجی است.
۳/۱۲_ نگارنده بر این باور است که برخی از مُفسدان اقتصادی و مدیرانی که تصمیمات مضرر به حال ملت و کشور می گیرند؛ عامل “نفوذ” و سرویس های خارجی هستند و آن بعضِ دیگر نیز، غیرمستقیم آب به آسیاب آنها می ریزند.
۴/۱۲_ در پایان این پرسش برای شخص نگارنده مطرح است که آیا این رواست که فرزندان مردمِ ایران و سربازانِ فرمانده شهید حاج قاسم سلیمانی؛ در خطوط مقدم دفاع از امنیت و منافع ملی در سوریه و… به شهادت برسند و “مُفسدان اقتصادی” در پشت جبهه در دولت در حال فسادهای کلان و خنجر زدن از پشت به مردم و مملکت باشند!؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com