به گزارش بولتن نیوز به نقل از وطن امروز، در روزهای اخیر خبر شلاق خوردن یک زن به نام رویا حشمتی در برخی رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. ابتدا خبرنگار یک روزنامه جنجالی و پرحاشیه اصلاحطلب ادعاهایی درباره این ماجرا منتشر کرد و پس از آن اخبار مختلفی که در آن تصویری از کمر شلاقخورده یک زن قرار داشت و مدعی بود یک زن به نام رویا حشمتی در ایران به دلیل نداشتن حجاب 74 ضربه شلاق خورده است در شبکههای اجتماعی منتشر شد. رویا حشمتی نیز در یک استوری روایتی از ماجرای شلاق خوردن خود را منتشر کرد؛ روایتی که وی در آن مدعی شد شلاق به کمر تا اندامهای تحتانی و ران وی زده شده است. بلافاصله پس از انتشار این ماجرا در فضای مجازی بار دیگر اصلاحطلبان و رسانههای فارسیزبان ضدایرانی شروع به تولید محتوا درباره این ماجرا کردند. از آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات تا تلویزیون اسرائیل اینترنشنال روی این خبر مانور دادند. آذر منصوری در توئیتی در این باره نوشت: «نمیتوان مسلمان بود و نسبت به خبر شلاق خوردن خانم رویا حشمتی به خاطر حجاب سکوت کرد. این اصرار بر نشان دادن کریهترین چهره از دینی که رسالت اصلی آن کرامت بخشیدن به انسان است، حیرتآور است. به کدام دین مسلمانید؟».
همزبان با آذر منصوری، بسیاری دیگر از اصلاحطلبان نیز مواضع مشابهی گرفتند. شبکه صهیونیستی اینترنشنال نیز تمرکز ویژهای روی این سوژه داشت و مدعی شد شلاق خوردن این خانم به خاطر مخالفتش با حجاب بوده است. رادیو فردا که مستقیما توسط موساد اداره میشود نیز با این بهانه که خانم حشمتی به دلیل نداشتن روسری، 74 ضربه شلاق خورده است؛ مطالب تندی علیه احکام اسلامی منتشر کرد. همزمان عکس کمر یک زن شلاقخورده به عنوان عکس رویا حشمتی نیز به شکل گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شد و منتشرکنندگان مدعی شدند این عکس متعلق به رویا حشمتی است. فضای شکلگرفته حول این ادعا اینگونه بوده است که رویا حشمتی به خاطر نداشتن حجاب در خیابان، 74 ضربه شلاق خورده است.
حجم انبوه اخبار منتشرشده درباره این ماجرا به حدی بود که شامگاه شنبه، خبرگزاری قوهقضائیه اطلاعیهای رسمی درباره این ماجرا منتشر و توضیحاتی درباره اصل ماجرا ارائه کرد.
متن اطلاعیه خبرگزاری میزان به این شرح است: طی ساعات گذشته روایت یک محکوم خانم در فضای مجازی از سوی افراد و جریانهای رسانهای خاص در حال انتشار است که روایت منتشره از سوی این فرد منطبق با واقعیت نبوده و ادعاهای صورتگرفته از سوی وی با واقعیت موجود تفاوت بسیار دارد. پس از انتشار ادعاهای منتشرشده موضوع مورد پیگیری قرار گرفت. محکوم رویا حشمتی در حالی از اجرای حکم شلاق به خاطر محکومیت در پروندهای با موضوع حجاب سخن میگوید که محکومیت او موضوع دیگری دارد. خانم حشمتی در مقطعی با وصل شدن به یک جریان سازمانیافته در خارج از کشور و دریافت مبالغی، در ساعات مشخص در مکانهای پررفت و آمد به ترویج اباحهگری با وضعیت بسیار زننده در خیابانهای شهر تهران پرداخته که پس از بازداشت و انجام بازجویی و تحقیقات قضایی موضوع فوق مبنی بر اقدام سازمانیافته در قبال دریافت مبالغی از خارج از کشور اثبات شد. پس از صدور کیفرخواست و رسیدگی در دادگاه بدوی حکم صادره در دادگاه تجدیدنظر مورد اعتراض محکوم و وکیلش قرار میگیرد که با رسیدگی مجدد در دادگاه تجدید نظر حکم وی با تقلیل مواجه و در نهایت به خاطر گستردگی اقدامات وی در جریحهدار کردن عفت و اخلاق عمومی ۷۴ ضربه شلاق وی تایید میشود. در نهایت وی برای اجرای حکم به دادسرا فراخوانده شده و با انجام رفتارهای خارج از شئونات سعی بر تحت تاثیر قرار دادن فضا هنگام اجرای حکم داشت. درباره ادعایی از سوی محکوم که درباره نواحی اجرای حکم روی بدنش مطرح شده باید عنوان کرد همانطور که محکوم برای انتشار دروغ خود از عکس آرشیوی ۱۶ سال پیش استفاده کرده ادعاهای بعدیاش هم ابدا صحت نداشته و حکم مطابق با قانون و شرع مقدس اجرا شده که قانون و حکم نیز نواحی را کاملا مشخص کرده است».
اطلاعیه خبرگزاری رسمی قوهقضائیه نشان داد ادعاهای پیشین درباره رویا حشمتی خلاف واقع بوده و حتی خود این زن نیز درباره ماجرای اجرای حکم دروغهایی را مطرح کرده است. از سوی دیگر، ادعای اجرای حکم شلاق به خاطر نداشتن حجاب نیز به صورت رسمی تکذیب و مشخص شد جرم این خانم، هماهنگی با کانونهایی در بیرون از ایران و دریافت پول برای حضور بیحجاب و برهنه در خیابان بوده است.
این اطلاعیه به وضوح نشان داد عمده ادعاهایی که درباره این زن مطرح شده دروغ بوده و ماجرا نه مجازات شلاق برای بیحجابی، بلکه شلاق برای اباحهگری (دریافت پول در ازای برهنهنمایی در خیابان و معابر) بوده است.
جریان رسانهای ضدانقلاب در ماجرای ناآرامیهای پاییز 1401 نشان داد در پیگیری اهداف خود دروغ را به عنوان یکی از مبانی پروپاگاندا در نظر گرفته و اعمال میکند. حجم دروغهای گفتهشده توسط رسانههای فارسیزبان ضدایرانی به گونهای بود که پس از فراگیر شدن بیاعتنایی مردم به آنها و شکست پروژه پاییز 1401، خود آنها در آسیبشناسی این شکست اعلام کردند زیادهروی در دروغ گفتن و طرح ادعاهای خلاف واقع، باعث بیاعتباری آنها در افکار عمومی ایران شد. با این حال اما پس از شکست آشوبهای 1401 این رسانهها همچنان نیز از رویه دروغپردازی خود دست برنداشتهاند و دروغپردازی در ماجرای رویا حشمتی مصداق تداوم این رویه است.
با این حال اما رفتار اصلاحطلبان در تکرار دروغهای رسانههای صهیونیستی و همآوازی با آنها نشان میدهد این جریان نیز آلوده به روشهای عملیات روانی و پروپاگاندای ضدانقلاب است. جریانی که سال 88 با طرح دروغ تقلب نشان داد بزرگانش نیز آلوده به دروغ شدهاند، در سالهای اخیر به بهانههایی مانند آزادی بیان و فعالیت مدنی، بارها و بارها دروغهای ساخته و پرداخته ضدانقلاب و بعضا منافقین را در رسانهها و روزنامههای خود مطرح و علیه دستگاه قضایی منتشر کردند. دروغهای بیشرمانه خبرنگاران اصلاحطلب در ماجرای مهسا امینی و دلیل فوت وی یکی از مصادیق همین همنوایی اصلاحطلبان با ضدانقلاب و ایرانستیزان است. فایلهای صوتی منتشرشده از خبرنگاران روزنامههای اصلاحطلب نشان داد آنان خط دروغپردازی را از ضدانقلاب خارجنشین میگیرند و سپس به دلیل دسترسی به حوزههای خبری، اقدام به تولید خبر مطابق سفارشهای گرفتهشده میکنند.
یکی دیگر از این ماجراها که البته وضوح رسوایی آن برای اصلاحطلبان بسیار زیاد بود، ماجرای شبنم مددزاده بود.
شبنم مددزاده، نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و عضو انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم کرج یکم اسفند ۱۳۸۷به همراه برادرش «فرزاد مددزاده» توسط نیروهای امنیتی کشورمان به دلیل همکاری با گروهک تروریست منافقین بازداشت و خرداد سال ۱۳۸۹ به اتهام ارتباط و همکاری با منافقین به ۵ سال حبس همراه با تبعید محکوم و در ادامه به زندان رجاییشهر کرج منتقل شد. او پس از گذراندن مدتی از دوران حبس خود، بهمن ۱۳۹۲ از زندان آزاد و پس از مدتی نیز از ایران خارج شد. در طول بازداشت، محاکمه و حبس مددزاده، جریان رسانهای سازمان منافقین با تولید اخبار کذب در ارتباط با شرایط شبنم مددزاده و برادرش در زندان، ضمن اعلام رسمی وابستگی این ۲ نفر به سازمان منافقین، از آنها حمایت میکرد. برای مثال سایت رسمی منافقین آذر 91 نوشت: «شبنم و فرزاد مددزاده، خواهر و برادر چند نفر از مجاهدین شهید(!) اشرفی که در زندانهای اوین و رجاییشهر زندانی هستند، بیش از یک سال است ممنوعالملاقات هستند». مهدیه و اکبر مددزاده، خواهر و برادر بزرگتر شبنم و فرزاد مددزاده از اعضای گروهک تروریست منافقین بودند که فروردین سال 90 در جریان درگیری منافقین با ارتش عراق در اردوگاه اشرف به هلاکت رسیدند. جدای از گروهک تروریست منافقین که طبیعی بود نسبت به بازداشت و محاکمه اعضای وابسته به خود واکنش نشان دهد، اصلاحطلبان نیز علم حمایت از مددزاده را برداشتند و با اشاره به دانشجو بودن او، سعی کردند با شعارهایی مثل جای دانشجو در زندان نیست، مددزاده را از اتهام ارتباط با منافقین تبرئه کنند. مددزاده اما سال گذشته و همزمان با تصویب یک قطعنامه علیه سپاه در پارلمان اروپا، عکسی از خود با لباس فرم منافقین در پارلمان اروپا منتشر کرد. چندی بعد نیز عکسهای وی در جمع منافقین منتشر شد تا نشان دهد همانگونه که دستگاههای امنیتی ایران تشخیص داده بودند او یکی از اعضای گروهک منافقین است. ماجرای مددزاده یکی دیگر از موارد و مصادیق دروغگویی اصلاحطلبان و همنوا شدن آنها با ضدانقلاب و تروریستهای منافق بود. در واقع تا قبل از رونمایی از ماهیت واقعی مددزاده، در ایران عوامل اصلاحطلب در حال تبرئه یکی از اعضای منافقین بودند! پس از افشای واقعیت مربوط به ماهیت مددزاده، اما اصلاحطلبان هرگز از حمایت خود از این منافق عذرخواهی نکردند.
در کنار مددزاده، رفتار اصلاحطلبان در حمایت از دیگر اعضای گروهک منافقین نیز تاسفبار است. ماجرای علی یونسی و امیرحسین مرادی 2 دانشجوی دانشگاه شریف و حمایت اصلاحطلبان از این 2 نفر نیز قابل تامل است؛ 2 دانشجویی که تصاویر و فیلمهای آنها برای انفجار در برخی مناطق منتشر شده و اعترافات آنها نیز نشان میدهد از سوی منافقین برای این اقدامات تروریستی مامور شده بودند. حمایتهای اصلاحطلبان از این 2 تروریست یکی دیگر از هماهنگیها و همکاریهای اصلاحطلبان با ضدانقلاب و گروهکهای تروریستی و تلاش برای تبرئه عوامل آنان در داخل ایران است. از ماجرای شبنم مددزاده تا مهسا امینی و رویا حشمتی و... یک خط سیر ارتباطی میان اصلاحطلبان و ضدانقلاب مشهود است. شاید حضور اصلاحطلبان سابق در میان کادر رهبری ضدانقلاب ایرانستیز باعث ایجاد کانالهای ارتباطی میان این جریان و آشوبطلبان خارج از ایران شده است.
به هر حال در کمترین حالت، برخی اصلاحطلبان اگر حتی همکاران پروژهای ضدانقلاب خارج از کشور نباشند، دستکم در برخی پروژهها شریک دروغگوییهای آنان علیه نظام هستند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
بنظر حقیر قوه قضائیه طبق روال همیشگی و اتفاقا اشتباهش مثل اینکه یا توان ندارد یا زورش می آید با عدم اطلاع رسانی کامل فضا را برای اینجور مسائل باز نگذارد هزاران بار هم در این مورد مورد نقد واقع شده است اما باز هم این روال را ادامه می دهد تا تبدیل به یک بحران شود.
و یک انتقاد بسیار جدی هم به قوه قضائیه است آیا واقعا چنین جرمی تنها شلاق حکمش بوده است؟
در اوایل انقلاب یادم است این حکم را در مورد همراه بودن یک پسر و دختر در کنار هم بعضی از قضات صادر می کردند یعنی اگر دختر و پسری را در کنار هم دستگیر می کردند نه اینکه در بستر و یا در حال عمل زشتی بلکه حتی بودن در کنار هم بعنوان دوستی شاهد چنین احکامی بودیم که ریشه خیلی از ضدیتها با نظام اتفاقا همین برخوردهای سلبی بجای برخوردهای ارشادی در آن زمان بود حالا برای چنین جرم سنگینی متهم را تنها به ۷۴ ضربه شلاق محکوم می کنند ، این کجایش عدالت است بعد با این اطلاع رسانی ناقص