به گزارش بولتن نیوز به نقل از اعتماد، کارشناسان این مرکز عنوان کرده اند که بحران آب در ایران فقط ناشی از تغییرات اقلیمی نیست؛ بلکه «سوءمدیریت و عدم وجود برنامه ریزی در بخش آب» نیز در این بحران دخیل بوده است. از این رو مرکز پژوهش های مجلس می گوید: «مدیریت کارآمد بحران آب نیازمند حکمرانی باکیفیت است.» چراکه «کیفیت حکمرانی در نهایت به تغییرات در تقاضای مصرف آب و توسعه بخش کشاورزی و همچنین ارتقای بهره وری به ویژه در بخش کشاورزی منجر می شود.» مرکز پژوهش های مجلس می افزاید: «بررسی ارتباط بین متغیرها نشان می دهد کمبود آب موجب افزایش فشار اجتماعی شده و دولت ها را مجاب به پرداخت یارانه در حوزه آب می کند و این رویکرد انگیزه برای استفاده بهره ور و بهینه از آب را کاهش می دهد.»
در بخش دیگری از این گزارش، کارشناسان مرکز پژوهش ها به یکی از برنامه های بلندپروازانه عموما دولتی یعنی «خودکفایی» در تولید محصولات کشاورزی پرداخته اند. این گزارش می گوید در دهه های اخیر نیاز غذایی و صنعتی آب بر جمعیت از ظرفیت منابع آبی موجود برای تولید مورد نیاز فراتر رفته است. یعنی اگر هدف خودکفایی، تولید محصولات غذایی مورد نیاز جمعیت در کشور باشد، «با الگوی فعلی (مصرف غذا و تولید محصولات کشاورزی)، منابع آب کافی برای پاسخگویی به آن وجود ندارد.» این شرایط به صورت اضافه برداشت از منابع آب سطحی و زیرزمینی بروز پیدا کرده که به بحران آب دامن می زند.
بر این اساس مرکز پژوهش های تاکید کرده که «باید با اعمال مدیریت تقاضا، افزایش بهره وری، توجه به تجارت آب مجازی و اصلاح ماموریت های استانی مخصوصا کشاورزی و صنایع آب بر و اصلاح الگوهای زندگی، امنیت غذایی را به صورتی پایدار فراهم کرد.» همچنین بر این موضوع نیز تاکید شده که «برای اصلاح مسیرهای ناصحیح گذشته که منشا مشکلات امروز بخش آب هستند، باید به این نکته نیز توجه داشت که مشکلات آبی مناطق مختلف کشور تابع مقیاس آن منطقه بوده و نمی توان برای کل کشور نسخه واحدی ارایه داد.»
شاخص وابستگی کشاورزی به منابع آب زیرزمینی یکی از مهم ترین و در عین حال بزرگ ترین بخش های مصرف کننده منابع آب، بخش کشاورزی است که تامین مصارف این بخش می تواند در اقلیم های خشک، از منابع سطحی یا زیرزمینی صورت گیرد. شاخص وابستگی منابع کشاورزی به منابع آب زیرزمینی، می تواند سهم این بخش در برداشت های صورت گرفته و پتانسیل آن برای برداشت مازاد از این منابع را مشخص کند. می توان گفت که با افزایش این شاخص تهدیدپذیری کشاورزی و امنیت غذایی از نوسانات منابع آب زیرزمینی بیشتر می شود. کسری مخازن دشت های کشور و شور شدن آنها و مهاجرت مردم ساکن این نواحی و ایجاد توزیع جمعیتی نامتوازن، از مواردی است که ارتباط این شاخص را با امنیت آبی و امنیت اجتماعی نیز روشن می سازد. شاخص وابستگی کشاورزی به منابع آب زیرزمینی به طور معناداری در ایران بیشتر از سایر مناطق جهان است. به طور مثال این شاخص در آسیا 38.5 درصد، در خاورمیانه 46.2 درصد، در آفریقا 18.2 درصد، در امریکا 45.7 درصد و در اروپا 29.5 درصد است؛ در حالی که این شاخص در ایران 62.1 درصد شده است!
شاخص بهره وری آب هم در ایران از متوسط جهانی بسیار کمتر است. علت اصلی این امر را می توان در برداشت و مصرف بالای آب در بخش کشاورزی و همچنین قیمت بسیار پایین یا مجانی بودن آب در این بخش جست وجو کرد. پایین بودن مقدار این شاخص در حقیقت بیانگر این است که در شرایط بهره وری موجود، پتانسیل تحت الشعاع قرار گرفتن امنیت آبی و در نتیجه امنیت غذایی بالاست. با ایجاد خلل در شرایط امنیت آبی با توجه به زمانبر بودن افزایش بهره وری، آسیب های چشمگیری می تواند به امنیت غذایی وارد شود.
شاخص نسبت آب مصرفی به پتانسیل منابع آب در سال 2020 در ایران به طور چشمگیری از بقیه نقاط جهان بالاتر بوده است. شاخصی که حاکی از وارد آمدن فشار بیش از حد به منابع آب است و نشان دهنده وضعیت بحرانی شدید برای ایران است. با توجه به مقدار این شاخص در ایران و فاصله کم آن تا وضعیت شکست، باید عنوان کرد که از منظر این شاخص در حال حاضر تصویر مناسبی از امنیت آبی در ایران برقرار نیست.
این شاخص در امریکای شمالی 20.2 درصد، در اروپا 8.4 درصد و در شرق و جنوب شرق آسیا 30.4 درصد بوده، اما در ایران به بیش از 75 درصد رسیده است. به گفته مرکز پژوهش های مجلس، شرایط به گونه ای است که در مقیاس های مکانی کوچک تر از کل کشور (مثلا مقیاس حوضه های آبریز درجه دو یا استان ها)، در برخی موارد وضعیت «شکست» حاصل شده و تحت این شرایط مصارف آب از منابع تجدیدپذیر مربوطه پیشی گرفته است. این امر بدان معناست که مصارف از منابع استاتیک زیرزمینی که طی سالیان متمادی ذخیره شده است، تامین می شود که این موضوع به کسری مخزن می انجامد. نتیجه چنین روندی اختلال در امنیت غذایی و در نتیجه ناپایداری محیط زیست، ناامنی اجتماعی و سیاسی خواهد بود.
پیش بینی طبقه بندی وضعیت آبی بر اساس شاخص سرانه آب تجدیدپذیر نیز حاکی از شرایط بحرانی است. حوضه آبریز فلات مرکزی که مناطق بسیار وسیعی از کشور را تشکیل می دهد و حوضه آبریز قره قوم دارای بدترین وضعیت یعنی کم آبی مطلق هستند. در مقیاس کشوری نیز وضعیت بحرانی بوده که به معنای امنیت آبی نامناسب است. ریشه این وضعیت را می توان ناشی از توسعه، بدون توجه به ظرفیت منابع آب دانست. در حال حاضر نیز نداشتن برنامه و سند آمایش، امنیت غذایی را نیز در معرض خطر جدی قرار داده و می تواند به تنش های اجتماعی منجر شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com