گروه فرهنگی: داریوش مهرجویی، کارگردان شناخته شده کشورمان شنبهشب در ویلای شخصی خود در کرج به همراه همسرش به قتل رسید.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه صبح نو، بر اساس خبرهای منتشر شده در اینباره، یک یا چند نفر با چاقو، مهرجویی و همسر او را به قتل رساندهاند که پلیس به دنبال دستگیری این فرد یا افراد است. گزارشات از وارد شدن ضربات متعدد چاقو به این دو نفر و همچنین شکستهشدن دست و پای همسر مهرجویی حکایت دارد.
واکنش گسترده در رسانهها و افکار عمومی
انتشار این خبر در روز یکشنبه با واکنشهای مختلفی روبهرو شد. هم اهالی رسانه و هنر و هم مردم عادی به این خبر واکنش نشان دادند. خبرگزاری ایسنا با انتشار مطلبی در مورد این خبر نوشت: «خبر شوکآمیز و تلخ قتل داریوش مهرجویی و همسرش در کابوس شبانه ۲۲ مهرماه را باورمان نیست، ایکاش صبح از خواب بیدار میشدیم و بهجای آنکه خبر تلخ رفتن خالق «گاو»، «هامون» و «اجارهنشینها» را میدیدیم، خودمان را کنار سینما فلسطین در سیل جمعیتی پیدا میکردیم که در انتظار تماشای «سنتوری» در جشنواره بودیم؛ اما گویا خبر درست است و باید ناباورانه از کارنامه سینمایی یکی از بنیانگذاران موج نو سینمای ایران بنویسیم.»
خبرگزاری ایرنا هم در مطلبی به آثار و کارنامه مهرجویی پرداخته و نوشته است: «مهرجویی بهعنوان شاخصی قابلاتکا برای هنرمندان این سرزمین، مطرح است. مهرجویی خصایصی داشت که خوب است سینماگران و هنرمندان جوانتر با آگاهی از آن، مسیر حرفهای خود را بر مبنای آن منطبق کرده و با همسویی مسیر خود با این مشی حرفهای، زمینه تعالی در کارنامه شخصی و حرفهای خود را بهدور از هیجانات مرسوم، بهینه کنند.»
هنرمندانی چون امین حیایی، مهناز افشار، هانیه توسلی، رضا کیانیان و... هم به این خبر واکنش نشان دادند و با بازماندگان مهرجویی ابراز همدردی کردند؛ اما نکته مهم در مورد مهرجویی، کارنامه سینمایی مهم این کارگردان شناخته شده کشورمان است که در ادامه نگاهی به کارنامه و آثار او میاندازیم.
مهرجویی در کدام جایگاه ایستاده بود؟
جایگاه داریوش مهرجویی بهعنوان سینماگری مؤلف، با بیش از پنج دهه سابقه فیلمسازی، از وی کارگردانی با شرایطی خاص در تاریخ سینمای ایران ساخته است. در روزگاری که فیلمهای رقص و آواز، بیش ترین میزان تولیدات سالیانه سینمای پیش از انقلاب را شامل میشد و گیشه، دربست در اختیار این فیلمها و آثار خارجی بود، کارگردانی چون داریوش مهرجویی با الماس ۳۳ در سال ۴۶ ظهور میکند؛ کارگردانی که آگاهانه در آمریکا فلسفه خوانده بود و با همان نگرش، به سینما ورود کرد. خلأ چنین نگاهی در سینمای آن سالها، جریانی را در میان فیلمفارسیهای آن سالها به راه انداخت و طیف روشنفکر جامعه را با خود همراه کرد.
بنابراین تا پیش از دهه ۵۰، مهرجویی از دو حیث میتوانست الگوی بسیار خوبی برای جامعه سینمایی کشور باشد: نخست از این حیث که کارگردانی با تحصیلات عالیه از یکی از معتبرترین دانشگاههای آمریکا بود و دوم تأویل سینمایی او که تا پیش از آن زمان، شاخصهای چندانی را در سینمای ایران نمیدید و مسیری را برای احیای بافت ساختارمند سینما و نزدیکی آن با استانداردهای جهانی فیلمسازی تعریف کرد.
نکته قابلتوجه آنکه، مهرجویی در حالی قدم در این مسیر نهاد که میدانست ساخت فیلمهایی از جنس «گاو»، قطعا گیشه فیلمفارسیهای آن سالها را ندارد. طبعا دفاتر فیلمسازی و تهیهکنندگان چندانی هم برای تولید این آثار وجود نداشت؛ بنابراین در روالی آرمانگرایانه، بر روی مانیفست وجدانی خود ایستاد و سینمای منحصر خود را تداوم داد و آگاهانه روی فرمولی که میتوانست خیلی زود برای او ثروت و شهرت بسیاری به همراه بیاورد، خط کشید و ترجیح داد سینمای نوآور خود را ادامه دهد.
گستردگی و گیرایی این نگاه جدید تا جایی بود که علاوه بر طیف تحصیلکرده، روشنفکر و دوستدار دانایی آن سالهای ایران، شخصیتهای سیاسی چون امام خمینی (ره) فیلمی مانند «گاو» را ستودند.
خانواده در زیرلایه، شالوده روایی کارهای مهرجویی بود و قهرمانش را برای حفظ آن، به جنگهای فرسایشی واداشت تا نشان دهد، خانواده، آرمانی است که از مشحسن و عباس آقا تا حمید هامون، حسام و آقاجون برای حفظ آن در تقلا شدند و این، آنها بودند که برای حفظ این مهم باید میجنگیدند، خود را تغییر میدادند و کیان را به دست میآوردند.
کارنامه یک کارگردان؛ از «گاو» تا «سنتوری»
آثار مختلفی در کارنامه مهرجویی به ثبت رسیده است که اثرهای مهمی هم در این میان وجود دارد. در ابتدای شروع به کار مهرجویی، فیلم سینمایی «گاو» ساخته سال 1348 وجود دارد که تبدیل به فیلمی ماندگار و از آثار شاخص سینمای موج نوی ایران شد. «گاو» با تحسین روشنفکران و منتقدان سینما مواجه شد و جزو اولین فیلمهای ایرانی بود که در غرب و اروپا مورد توجه و تحسین قرار گرفت. «گاو» جایزه فیپرشی جشنواره فیلم ونیز ۱۹۷۱ را به دست آورد.
در کارنامه سینمایی داریوش مهرجویی 23 فیلم به ثبت رسیده که از اواخر دهه 40 تا دهه 90 را شامل میشود. بعد از «گاو» او آقای «هالو»، «پستچی» و «دایره مینا» را قبل از انقلاب ساخت. بعد از انقلاب مسیر شکوفایی مهرجویی شروع شد و او که خود از طرفداران انقلاب اسلامی بود، دست به تولیدات بیش تری زد. «هامون» مهمترین فیلم مهرجویی در دهه 60 است. «هامون» فیلمی اجتماعی و سوررئالیستی است که در سال ۱۳۶۸ به کارگردانی او ساخته شد.
از بازیگران معروف این فیلم میتوان از خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، عزتالله انتظامی و فتحعلی اویسی نام برد. این فیلم رنگی و ۱۲۰ دقیقه است و در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان ماهنامه سینمایی فیلم بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران انتخاب شده است.
دهه هفتاد او پرکار بود و فیلمهای متعددی را ساخت که در این میان فیلم «درخت گلابی» از بقیه متمایز است. «درخت گلابی» محصول سال ۱۳۷۶ به کارگردانی مهرجویی است که بر اساس داستان کوتاهی از مجموعه داستان جایی دیگر، نوشته گلی ترقی ساخته شده است. مسأله اقتباس در سینمای مهرجویی تقریبا پررنگ بود و فیلم «گاو» هم یک فیلم اقتباسی محسوب میشود.
در دهه 80 آثار دیگری هم توسط مهرجویی ساخته شد که «سنتوری» در سال 1386 شاخصترین اثر او است که تبدیل به یک فیلم بحث برانگیز هم شد و تیتر روز یکشنبه روزنامه اعتماد در گفتوگو با همسر مهرجویی هم اشاره به همین فیلم دارد. «سنتوری» یا «علی سنتوری» فیلمی ایرانی در ژانر درام است. «سنتوری» فیلمی است اجتماعی با رویکردی انتقادی که تم اصلی آن تضاد سنت و مدرنیته در جامعه امروز ایران و موضوع آن سقوط هنرمند و خودویرانگری او در جامعهای است که هنر واقعی را برنمیتابد و مدام آن را محدود و سرکوب میکند. این فیلم هیچوقت نتوانست اکران شود و همین امر حاشیههایی برای مهرجویی ایجاد کرد.
«لامینور» آخرین ساخته مهرجویی در سال 1398 است که اکران این فیلم هم با حواشی روبهرو شد و اعتراض مهرجویی به وزارت فرهنگ را در پی داشت که در نهایت بهصورت محدود اکران شد.
مهرجویی در عرصه سیاسی هم فرد کمحاشیهای بود و تلاش سال گذشته ضدانقلاب برای کشاندن او به موضعگیریهای حاشیهدار با واکنش منفی او مواجه شد. او همواره در عرصه سیاسی فردی آرام محسوب میشد که بیش تر به دنبال ساخت فیلم بود و با هیچیک از جریانات سیاسی سینمایی همراهی کامل نداشت. شاید یکی از دلایل این امر، مشاهده سانسور و آزار و اذیت هنرمندان در رژیم گذشته بود که مهرجویی را در قضاوت مشکلات فعلی، محتاط و دست به عصا میکرد.
بههرحال مهرجویی با کارنامه پربار سینمایی؛ اما با سکانسی تلخ با این دنیا وداع کرد و سینمای ایران یکی از شاخصترین کارگردانان خود را از دست داد. بدون شک پر کردن جایگاه او در سینمای ایران بهراحتی و در سالهای آینده ممکن نخواهد بود و این امر برای سینمای ایران یک ضایعه مهم و بزرگ محسوب میشود.
سینمای مهرجویی، سینمای اجتماعی اخلاقمدار و مبتنی بر باور به مناسبات اجتماعی و دوری از ترویج فردیت افراطگونه است. همین امر هم فیلمهای او را برای نسلهای مختلف خاطرهانگیز کرده است. البته این سخن به معنای نبود فراز و فرود و ضعف و و قوتها در کارنامه حرفهای او نیست، بلکه به این معنا است که مرحوم مهرجویی میدانست از سینما چه میخواهد، برای چه چیزی فیلم میسازد و بر اساس همین خودآگاهی در طول پنج دهه در یک ریل ثابت حرکت کرد و از لحاظ فکری و گفتمانی دچار نوسان نشد. شناسایی و دستگیری قاتلان مهرجویی و همسرش شاید بتواند قدری از تلخی و رنج این خبر بکاهد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com