گروه فرهنگی: توفیق وحیدی آذر:پرتوهای درخشان در شبِ عمیقِ در آسمان تیره چونان نیزه هایی پرتاب می شوند ؛ آسمان می درخشد ! سایه های غول پیکر با پیش و پس کشیدن رویاهامان، نزدیک می شوند و همه چیز را در درون مان در هم می آمیزند ؛ گذشته ی شیرین ، حال پر تلاطم ؛ آینده ی مبهم پر امید ، ایلدیریم همان صاعقه با شدت از درون مان فریاد می زند ، دردِ اشتیاقِ بی پایان - اشتیاقی که در آن هر زیبایی پاک در کلام حس های شاعر و نت های سلیس در نهرهای شعر و موسیقی اش روان می شود و درد و آلام هنگامی که تحلیل می رود. عشق، امید و شادی شکوفه می دهند و سعی می کنند سینه هایمان را با هارمونی های رنگین التیام دهنده زخم ها باشند.... همه حس هایی را پشت سر بگذارند که ما بر روی آن ها زندگی می کنیم !
این نگاهی به شعر شهریار در حیدربابایه سلام است ، که مانند سمفونی شماره پنجم بتهوون با نوای آغازین با تمام قدرت خود می کوبد و سپس لطافت را برزمین می گستراند!
حيدربابا ، ايلديريملار شاخاندا
سئللر ، سولار ، شاققيلدييوب آخاندا
قيزلار اوْنا صف باغلييوب باخاندا
سلام اولسون شوْکتوْزه ، ائلوْزه !
منيم دا بير آديم گلسين ديلوْزه
به گزارش بولتن نیوز ، شاعر با ظرافت و مهارت سال ها و روزهای پرتلاطم را به زبان شعر بیان می کند ، او هرگز نسبت به دردها و رنج های مردم، سرزمین و وطن بی تفاوت نیست و با سوز دل، همه آنها را به شعر خود می سراید. شعر صدای اوست شعر شرق ، شعر شهریار ترکیب عجیب سنت های والا و نوآوری از نظر محتوا و معنی، ریتم اسرارآمیز شعر اوست. الگوهای شعر عامیانه و فولکلور در فرم و رنگ های هنری، هارمونی و آواهای رسا به گوش می رسد. اما در کنار همه اینها بزرگترین دردشان، سخت ترین زحمتشان غم از دست دادن است.
حیدربابایه سلام از سید محمدحسین شهریار با وزن سنگینش در تمام جهان تورک و دربین تمام انسان ها از ایران تا به کره ی کامل زمین ، اثری بزرگ است که زندگی مردم را به صورت آیینه بازتاب می دهد. ارتباط ایجاد می کند با خانواده با دوست ، با همسایه و با قوم و ملت ! در عین حال شرایط اجتماع – سیاست -اقتصاد را با رنگ های واقع بینانه منعکس می کند، دعوت به وحدت، آزادی، استقلال می کند و باعث می شود مردم به گذشته در پس زمینه خاطرات شاعر بنگرند و هستی مردمان پر نشاط است ، دوست داشتن ها ، گریستن و خندیدن و بایرام و چهارشنبه سوری ها و در اندیشه افلاطون بودن و و نگریستن در تابلوهای رافائل و ابراز حس عمیق میهن پرستی، ابراز تنفر از غصب و ریختن خون، هر یک جداگانه بیانگر معنای یک اثر کامل است.
حیدربابایه سلام نظمی است که می تواند مطالبی را برای تابلوهای زیبا و فرسوده، واژه های فراموش شده ای که با سایه وار های جدید و تند، استعاره ها، تمثیل ها به زندگی برگرداند، علاوه بر بیان افکار عمیق با کلمات ساده، اثرهای شعری او است که آداب و سنن مردم پاک و ساده دل را به شکلی بسیار منعکس می کند. روشی زیبا و موجز:
بایرامیدی گئجه قوشی اوخوردی
اداخلی قئز بی جورابئن توخوردی
هرکس شالئن بیر باجادان سوخوردی
ای نه گوزه ل قایدادی شال ساللاماق
بی شالئنا بایراملئقی باغلاماق
شال ایسته دیم منده ائوده اغلادئم
بیر شال الوب تئز بئلیمه باغلادئم
غلام گیله قاشدئم شالی ساللادئم
فاطما خالا منه جوراب باغلادی
خان ننه می یادا سالوب اغلادی
بایرام اولوب قئزل پالچئق ازه للر
ناقئش ووروب اتاقلاری بزه للر
طاخچالاردا دوزمه لری دوزه للر
قئز-گلینین فندقچاسی ،حناسی
هوسلنه ر اناسی قایناناسی
باکی چینئن سوزی،سووی،کاغذی
اینکلرین بولاماسی ،اغزی
چرشنبه نین گردکانی مویزی
قئزلار دئیه ر :اتئل-باتئل چرشنبه
اینا تکین بختیم اچئل چرشنبه
شهریار در حیدر بابایه سلام با زبانی شاعرانه، سنت ها، مراسم و آیین ها، اعیاد تشریفاتی را که در طرز تفکر، حافظه هنری، تفکر اساطیری و فولکلور مردمان را زنده نگه داشته ، بیان کرده است.
او با حیدر بابایه سلام ، نگاهی به تاریخ ما انداخت و ما را به ما نشان داد. ارزش ها، سنت ها، مراسم و آیین های ملی و آنچه در حافظه ژنتیکی ما حک شده است، به هر انسان زنده ی سرزمین یادآوری کرد که او شاعر بی نظیری است که وجودش را تبدیل به بیان کرد و به گوش ما رسانید ، او حتی نقاشی کشید و در مقابل خیره چشمان ما نهاد.
احیای هویت فولکلور – معنوی در مردم سرزمین قبل از هر چیز بر سبک هنری زبان ادبی تأثیر گذاشت. منبع اصلی توسعه زبان ادبی بدون شک زبان فولکلور بود. احیای سبک هنری زبان ادبی در آذربایجان و در میان تمام ایرانیان و همسایگان سرزمین و ماورای مرزهای شاعر با فولکلور بیان شد . و دیگران با شهریار شاعر با سخن گفتن از زبان فولکلور نمونههای فولکلور جدیدی خلق کردند.
او زبان هنر و ادب را براساس سنت های فولکلور رشد داد به گونه ای که تنها در اثر تأثیر شعر «حیدر بابایه سلام " شهریار، بازگشت به فولکلور و علاقه به بیان فولکلور در مناطقی که شعر او را درک می کردند آغاز شد .
بدون شک زبانی با سنت های کلاسیک و سبک بیان غزلی را شهریار بسیار شاعرانه احیا کرد ، شهریار شروع به توسعه زبان ادبی-هنری کرد و شروع به خلق وسایل بیانی کاملتر و غنی تر از اشارات و تشبیهات ابتدایی هنری کرد:
قاری ننه اوزاداندا ايشينــــــی
گون بولتدا ايرردی تشينــــــی
قورد قوجاليب چکديرنده ديشينی
سوری قالخيب دولائيدان آشاردی
بايدالارين سوتی آشيب داشاردی
تشي يكنوع دوك دستي است با يك چنگك كوچك، زن هاي روستائي پشم هاي سفيد را روي زانو انباركرده و باتشي نخ ريسي مي كردند دراين بند شعر آفتاب كه در ابرها پيچيده باشد به اين دو ك دستي تشبيه شده ، شاعر اشاره خاصي به ظلم و ستم دوران دارد كه خوانين و گردنكشان و مستبدان خود خواه حكومت مي كردند و به اعمال ننگين متوسل مي شدند و روزگار را براي مردم تيره و تار مي كردند ، با گذشت زمان تدريجا قدرت وسلطه خان ها رو به افول مي گردد و مردم به آزادي مي رسند و نفس راحتي مي كشند
انسان برای کاستی هایی که در محیطش پیش می آید اگر به خودش گزارش ندهد، خالی از معنویت می شود. در چنین حالتی آن شخص هرگز نمی تواند هنرمند شود. شاعران آیینه زندگی مردم هستند که در همه بشریت نهادینه شده است. بی شک شاعران نسبت به حوادث متلاطمی که اطراف شان رخ می داد بیتفاوت نبودند، اما در عین حال همیشه برای درد همه جهان متاسف بودند و با قلم تیز خود همه کجرویها و بیعدالتیها را مشخص میکردند.
شهریار ، شهریا شاعر و عارف وارسته بود ، زبانش و آمالش گستره ای جهانی یافت و بی مرز ماند !
روز شعر این سرزمین ؛ اعتبار خود را از شهریار به نیکویی در یافته است!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com