گروه ورزشی: هر بار مدیران فدراسیون را در برنامه تلویزیونی می بینیم صحبت ازاین است که فوتبال در سراسر دنیا یک تجارت است ولی در ایران فقط مشکل حق پخش است و درآمد از این طریق!
به گزارش بولتن نیوز به نقل از کانال برند ایران، بلیت فروشی ، فروش کیت های هواداری، تبلیغات که شامل اسپانسرشیپ بر روی لباس و محصولات تجاری و تبلیغات محیطی، فروش بازیکن ، درآمد حاصل از قهرمانی ها در تورنمت های بین المللی و....
چون برنامه ای برای مدیریت تدوین نشده و همه چیز به مدیری سفارشی که از سمت وزارت ورزش برای این تیم ها معرفی شود سپرده میشود. در یک جمله: مدیریت کوتاه مدت سلیقه ای.
باشگاه های فوتبال که بر روی برندینگ خود سرمایه گزاری کردند توانستند سرمایه دارای خارجی علی الخصوص از کشورهای عربی امارات متحده عربی و عربستان و قطر را به سمت خود بکشانند و سرمایه عظیمی را جذب نمایند و حتی با این سرمایه بتوانند پس از سال ها قهرمان اروپا هم شوند.
اما در ایران معنی برندینگ شناخته شده نیست و اوج خلاقیت در این حوزه تولید پفک قرمز و آیی و بطری آب با برند دوتیم مطرح پایتخت بوده است.
این مدیر می آید و قراردادی با بانک شهر برای کارت هواداری منعقد می کند و میلیون ها هواردار را به سمت این بانک می فرستد که سرمایه ای عظیم یه حساب می آید اما مدیر بعدی می آید و با بانک گردشگری به توافق می رسد حالا نوبت کوچ میلیون ها هوادار به ای بان است! قرار است که با این کارت چه خدمانی ارایه شود؟!
حتی در ورزشگاه آزادی که ورزشگاه اختصاصی دو تیم پرطرفدار ایران پرسپولیس و استقلال است حتی یک فروشگاه نیست که کیت هواداری اصلی را به فروش برساند و اینجا هم فردشگاه های میدان منیریه برنده اصلی این رقابت هستند.
بلیط فروشی را در قراردادی عجیب میسپاریم به برهان مبین که بیاید و درصد عمده فروش را برای انجام عملیات فروش بردارد (آیا این خنده دار نیست؟؟؟) اما برای اینکه درآمد درصدی بالابرود قیمت بلیط می شود ۲۰۰ هزارتومان که هواداران فوتبال که از بین نوجوانان و جوانان هستند نتوانند از پس هزینه آن برآیند اما همه جا بنشینیم و بگوییم فوتبال برای افزایش نشاط عمومی مردم نقش مهمی را ایفا می کند!!!!
و مشخص است که تبلیغات محیطی می رسد به شرکت های متصل به فرزندان مدیران ورزش و...
چرا کسی به این موارد اشاره نمی کند؟
چون قرار نبوده مدیری خودش کسب درآمد کند. قرار شد هر مدیری آمد دوران مدیریت خودش را برای کسب محبوبیت با خرج های نجومی و قراردادهای بدون پشتوانه به اتمام برساند و چندین سفر بیزینس کلاس به همراه تیم برود و از محل درآمد های دلاری موفقیت،های بین المللی پاداشی بگیرد و انبوهی از پرونده های نجومی را برای مدیر بعدی به ارث گذارد.
نکته دردناکتر اینکه برای کسب درآمد مدیر بازیکنی را ترنسفر میکنند به کشوری دیگر و بخشی از قرارداد را به بازیکن و ایجنت و باشگاه و فدراسیون و .... پرداخت می کند؛ اما نهایت در نیم فصل مجدد همان بازیکن را با قیمت دلاری و چندین برابر بصورت قرضی برمیگردانیم تا یک نیم فصل برای تیم افتخار آفرینی کند.
اگر اینقدر این بازیکن برای تیم مهم بود چرا ترنسفر شد؟؟؟
این موارد یکی دوتا نیست که به راحتی بتوان از کنار آن گذشت.
هر زمان فشار زیاد شد مصاحبه ای می کنیم در خصوص اینکه در خارج از ایران به فوتبال به عنوان یک تجارت نگاه می کنند اما در ایران نمی توانیم از پخش تلویزیونی در آمد کسب کنیم. بعد از آن دست به دامان وزارت وززش و سازمان خصوصی سازی و در نهایت کمک های هواداری شویم تا امروز بگذرد و برسیم به برهه ی حساس بعدی..
آیا زمان آن نرسیده فکری کنیم که هرسال درگیر کسب مجوز حرفه ای و قرازدادهای نجومی و بسته شدن پنجره های نقل و انتقال و .... نباشیم؟!
اراده ای برای پایان این دور باطل فساد سیستمی در فوتبال وجود دارد ؟؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com