گروه سیاسی: روزنامه اطلاعات در مطلبی با اشاره به گرانیها در کشور نوشت: چرا ایرانی نباید ارزان و باکیفیت زندگی کند و اعلی بخورد و بپوشد و سوارشود و تفریح و شادی کند ولذت ببرد؟چرا اینها مخصوص عدهای خاص است و برای آنها همیشه همه چیز هست وبرای مردم عادی همواره شرایط حساس کنونی است و باید تا آیندهای نامشخص فقط تحمل کنند؟
به گزارش بولتن نیوز، بخشهای مهم این یادداشت را در ادامه میخوانید:
دولت ها یک بار برای همیشه به مردم پاسخ دهند که چرا باید عوارض، مالیات، گمرکی و بخصوص محدودیت ها و ممنوعیت های اعمال شده برای واردات خودرو یا لوازم خانگی و کالاهای رفاهی مانند آن به گونه ای باشد که قیمت این کالاها در کشورمان چندین برابرکشورهای همسایه تمام شود و مردم و بخصوص جوانان حسرت آنها را خورده و دستشان به آنها نرسد؟
چرا باید با هزارترفند از جمله ایجاد کمبود مصنوعی و تامین قطره چکانی بازار ومخفی شدن پشت شعار تولید ملی و اشتغال، دربازارهایی مثل خودرو و لوازم خانگی افزایش قیمت های شدید و عجیب وغریب ایجادشده وبعد مردم با هزار ترفند حساب وکالتی و قرعه کشی وتعیین نوبت و سرگردانی درسامانه این وآن، وادار به خرید خودروهای درجه ۲ و ۳چینی یا خودروهای خجالت آور داخلی به قیمت خودروهای روز دنیا شوند و پول به جیب گروه های خاص بریزند؟
چرا مردم باید ازخرید لوازم خانگی به روز و با کیفیت دنیا و سایرکالاهای مشابه با قیمت مناسب محروم باشند و مدام ” نه” بشنوند واز آن سو برخی تولید کننده نماها ونور چشمی ها با صرف ارزهای دولتی بدنه را بسازند وموتور وقطعات اصلی درجه ۲ و۳ را از چین واردکرده و با تغییر نام وچند برابرقیمت دنیا به عنوان تولید ملی به مردم قالب کنند و مدام هم از قیمت گذاری دستوری گلایه داشته ومنت بگذارندکه داریم به تولید ملی خدمت می کنیم؟
چرا مردم مدام باید “نه بشنوند و محدودیت و ممنوعیت و محرومیت و گران سازی عمدی را دراین همه سال های طولانی تحمل کنند؟ مگر مردم ما از کشورهای همسایه چه کم دارند که با این همه امکانات خدادادی نفت وگاز و معدن و کشاورزی و تاریخ و فرهنگ و سرزمین چهار فصل و نیروی انسانی تحصیلکرده باید حسرت امکانات ورفاه و آسایش موجود در آنها را بخورند؟
چرا ایرانی نباید ارزان و باکیفیت زندگی کند و اعلی بخورد وبپوشد و سوارشود و تفریح و شادی کند ولذت ببرد؟چرا اینها مخصوص عده ای خاص است وبرای آنها همیشه همه چیز هست وبرای مردم عادی همواره شرایط حساس کنونی است وباید تا آینده ای نامشخص فقط تحمل کنند؟
مردم حق دارند از وضعیت درآمد ورفاه حداقلی خود وخانواده شان ناراضی وگلایه مند باشند و ریشه این نارضایتی را هم باید درنوع نگاه دولترحاکمیت به حقوق اساسی مردم، بخصوص حقوق اقتصادی شان ونگرش پول درآوردن از همه چیز واز آن سو ” نه گفتن” به بیشتر خواسته های مشروعی که سطح رفاه و استاندارد زندگی را ارتقا می دهد،جستجو کرد.
کاهش تورم و بهبود شرایط اقتصادی مردم دراقتصاد انحصارزده، غیرشفاف، رانتی و دستوری-دولتی ایران فقط و فقط از دولترحاکمیت وتغییر نگاه به حقوق اساسی مردم می گذرد.
تا دولت فلسفه و نگاه کلانش را تغییر نداده؛ دست بده اش را بلند ودست بستانش را کوتاه نکند و با ایجاد تحول درساختاربودجه و دیگر منابع درآمدی، اولویت مصرف آن رابه سوی مردم تغییر جهت ندهد، هرقدر هم که منابع درآمدی افزایش یابد، کم است وکمترچیزی نصیب مردم می شود و سهم آنان کماکان “پرداخت” و”محدودیت” و”گران سازی” خواهدبود.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
درود بر مدیر روز نامه. اطلاعات من مدت ها هست که منتظر چنین مقاله ای. بودم
وتشکر از بولتن که رسانه ای کرد،
تمام. مسئولین کشور در رفاه. واسایش هستن
ودروغ میگن که تمام. دغدغه ما معیشت مردم هست و توقع. دارن مردم به اینا رای هم بدن
با توجه به ناهنجاری های اجتماعی
به رفقا می گفتم که :
دکتر حاذق سراغ ندارید؟
تعجب می کردند!
بارها این سؤال از ایشان پرسیدم،
در جواب می گفتند که :
دکتر در کدام زمينه تخصصی؟
و جواب اینجانب تا مدتها این بود :
یک پزشک حاذق و کاربلد که بتواند،
آن رگ یا عصب یا رشته ارتباطی
با مغز را قطع کند!
با تعجب می پرسیدند که مفهوم نیست!
دوباره سؤال خود تکرار می کردم،
که یک پزشک حاذق و نام آشنا سراغ ندارید؟
و باز در تحیّر فرو می رفتند!
بالاخره توضیح می دادم که ببینید،
یک تلویزیون مدرن، سالم و نو، صدا ندارد!
شما فکر می کنید که باید دور انداخته شود!
متخصص کاربلد با ورود به تعمیر می گوید :
بفرمایید درست شد!
می پرسید مشکل چه بود؟
می گوید که هیچ،
یک ارتباط بسیار نازک در فیبر مدار چاپی،
قطع شده بود و همه چیز دیگر سالم است!
به طنز به رفقا می گفتم :
حالا اگر پزشکی متخصص سراغ دارید،
بگوئید تا با مراجعه به نامبرده،
آن رگ، عصب، رشته ارتباطی
و یا هرآنچه مربوط می شود به :
افکار آدمی، احساس، عاطفه،
نگرانی، کلاً بهم ریختگی درونی، قطع کند،
تا کاملاً "خنثی" و بی تفاوت به موضوعات،
و درد و آلام خود و جامعه تمرکز کرده،
تا تنش، آشوب، ناراحتی، حرص،
غم و اندوه و اضطراب و غیره،
از وجود آدمی رخت بربسته،
به پیرامون، نوعی دیگر نگریسته،
تا جایی که اگر خبر آوردند که :
فلانجا رشوه، بی تفاوت!
فلانجا زد و بند، بی تفاوت!
فلانجا اختلاس، بی تفاوت!
فلانجا سیل آمده، بی تفاوت!
فلانجا زلزله آمده، بی تفاوت!
فلانجا فقر و فاقه، بی تفاوت!
فلانجا شادی لبخند، بی تفاوت!
فلانجا فقر و فلاکت، بی تفاوت!
فلانجا دزد و غارتگر، بی تفاوت!
فلانجا دمدمی مزاج، بی تفاوت!
فلانجا درد و مریضی، بی تفاوت!
فلانجا صف مایحتاج، بی تفاوت!
فلانجا گرانی و کمبود، بی تفاوت!
فلانجا بی دلیل اخراج، بی تفاوت!
فلانجا بُردبُرد، کی بُرد؟ بی تفاوت!
فلانجا زدند چوب حراج، بی تفاوت!
فلانجا شیون و آه و ناله، بی تفاوت!
فلانجا مسئول دست کج، بی تفاوت!
فلانجا عيش و سرخوشی، بی تفاوت!
فلانجا فریاد هل من مزید، بی تفاوت!
فلانجا لاغراندام و مریضی، بی تفاوت!
فلانجا افتاد یکی تویِ چاله، بی تفاوت!
فلانجا ظلمی که کسی ندید، بی تفاوت!
فلانجا تجمع ثروت و مکنت، بی تفاوت!
فلانجا فربه، چاق و سیرمانی، بی تفاوت!
برای همین بود که طلب طبیب حاذق کردیم،
چرا که برای مردمان امری عادی شده،
ناله از فقر، جور، تبعیض و بیدادی شده،
* دانشمندان کشف کردهاند که :
2 ساعت سكوت، به شكل گيرىِ
سلول جديد در هيپوكامپ مغز می شود،
هيپوكامپ در مغز آدمی، مسئوليت يادگيرى،
حافظه و كنترل احساسات را بر عهده دارد!
همانا طبیبی باید، تا بی تفاوتی و خنثی شاید!
الها ...........
اگر حبیب توئی، مشکلی ندارد عشق
اگر طبیب توئی، درد هم دوا دارد
وجود ما به امیدِ نوازشِ تو بَس است
که احتیاج به یک ذرّه کیمیا دارد
پس سلامت نَفس عطا کن
توخود پرده پوشی بَر خطا کن
این بود چرایی بی تفاوتی مردم به موضوعات،