گروه اقتصادی: موضوع مورد مناقشه و کانونی امروز اقتصاد ایران، ریشهها و علل ایجاد تورم و نیز روشها و راهکارهای اصولی مهار تورم است. در این راستا میثم ساداتفاطمی با انتقاد به رویکرد غالب و رایج که افزایش نقدینگی و پولی شدن کسری بودجه دولت را مهمترین عامل بالا بودن نرخ تورم در اقتصاد ایران میداند، در گفتگو با مسیر اقتصاد گفت: این موارد گزارههای غیردقیق و رایجی هستند که برای مهار تورم آدرس اشتباهی به سیاستگذار میدهند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از مسیر اقتصاد، وی با تایید لزوم انضباط داشتن در بودجه و استفاده نکردن از تنخواه بانک مرکزی افزود: تراز بودن سمت درآمدها و هزینهها و اعمال سیاست برای رشد نقدینگی متناسب با بقیه پارامترهای اقتصاد کلان بسیار خوب است، ولی در شرایطی که ما سمت تقاضا را کاملا رها کردهایم و شفافیت لازم در اقتصاد نداریم، در تورمهایی که بیشتر منشأ آن انتظارات تورمی است؛ این اقدامها پاسخگو نیست.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه سیاستگذار وقتی تورم را پولی تحلیل میکند، گرانیها را به افزایش تقاضای ناشی از افزایش نقدینگی نسبت میدهد، افزود: در نگاه رایج، افزایش نقدینگی را عمدتا از مسیر پولی شدن کسری بودجه تحلیل میکنند و میگویند این افزایش نقدینگی سبب ایجاد قدرت خرید اضافهتر میشود و تقاضای مازاد ایجاد میکند و چون متناسب با این تقاضای مازاد عرضه اتفاق نیفتاده است، در نتیجه بازار در قیمتهای بالاتر به تعادل میرسد، یعنی این افزایش نقدینگی موجب افزایش قیمت میشود.
ساداتفاطمی بیان داشت: ترجمه فرضیه افزایش نرخ تورم از مسیر افزایش نقدینگی این میشود که نقدینگی مازادی در دست مردم توزیع شده و این موجب شده یک قدرت خرید مازادی برای مردم ایجاد بشود و آن قدرت خرید مازاد با ایجاد تقاضای مازاد و از مسیر فشار تقاضا، سبب افزایش قیمتها شده است. اما این فرضیه به شدت با واقعیتی که در اقتصاد وجود دارد ناسازگار است.
وی با بیان اینکه در هر جهش تورمی که اتفاق میافتد، کاملا مشهود است که قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند، افزود: چطور میشود از یک طرف بگوییم عامل تورم افزایش نقدینگی، افزایش قدرت خرید و افزایش تقاضاست و از طرف دیگر بگوییم قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند؟ اینها با هم تناقض دارد.
این تحلیلگر اقتصادی گفت: وقتی جهشهای تورمی اتفاق میافتد یکی از نخستین گروههایی که معترض میشوند تولیدکنندگان کالاهای مصرفی هستند. چرا که اذعان میکنند مردم قدرت خریدشان را از دست دادهاند و مشتری ندارند. در نتیجه از مسیر افزایش تقاضای ناشی از رشد نقدینگی نمیشود این تورمها را تفسیر کرد.
سادات فاطمی تاکید کرد: این حرف که «رشد نقدینگی مهمترین عامل تورمهای بالاست» غیردقیق است و آنقدر پرفشار و بلند و از همه جهت زده میشود که تقریبا به عنوان جریان رایج مطرح میشود. این تفکر حتی در دولت فعلی هم رایج و متداول است. در این دولت نیر تلاش کردند برای بانکهای بیانضباط محدودیتهای بیشتری قائل شوند و برای رشد ترازنامه بانکها محدودیت ایجاد کنند و از آن طرف هم با کسری بودجه کمی بتوانند سالهای۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ را به پایان برسانند تا بتوانند تورم را مهار کنند. ولی همه دیدند آن نتیجهای که آقایان انتظار داشتند حاصل نشد.
وی همچنین اظهار داشت: با وجود اینکه رشد نقدینگی کاهش پیدا کرد و دولت توانست کسری بودجه را از مسیر تعاملات بیشتر با همسایهها، آزاد شدن یکسری از منابع بلوکه شده و از مسیر افزایش صادرات غیرنفتی و افزایش فروش نفت تأمین بکند، ولی در مهار تورم توفیق چندانی نداشت؛ به خاطر اینکه وقتی مسئله غیردقیق طرح و تحلیل شود، بیتردید جواب اشتباه دارد.
این کارشناس اقتصادی افزود: زمانی که تورمهای بالا در اقتصاد وجود دارد و تقاضا برای پول متأثر از افزایش اسمی قیمت کالاها و خدمات بالاست، وقتی به سمت عرضه پول فشار میآوریم نتیجهاش این است که قیمت پول افزایش پیدا میکند. وقتی قیمت پول افزایش پیدا میکند، در اصطلاح نرخ بهره مؤثر افزایش پیدا کرده است.
ساداتفاطمی ادامه داد: وقتی به سمت عرضه پول فشار میآوریم و آن طرف تقاضای پرفشار برای پول وجود دارد و کمتر از نرخ تورم رشد نقدینگی داریم، در نتیجه بنگاههای اقتصادی اگر با همان سطح قبلی بخواهند کار کنند با تنش و فشار مواجه میشوند و مجبورند وقتی از سمت شبکه بانکی تأمین نشدند، از بازار غیر رسمی قسمتی از تأمین مالی خود را انجام میدهند.
وی عنوان داشت: نرخ بهره واقعی و نرخ بهره مؤثر در بازار یک چیزی بین نرخ بهره بازار آزاد و نرخ بهره بانکی میشود. یعنی در واقع هزینه فرصت تأمین سرمایه افزایش پیدا میکند و این بدان معناست که قیمت تمام شده تولید افزایش مییابد و تولید از حیز انتفاع خارج میشود و شما یک ضربهای هم به سمت عرضه کالا و خدمات در اقتصاد وارد میکنید.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه بیانضباطی و کسری بودجه هم مهم است، گفت: جهشهای تورمی را نمیتوان از این مسیر تحلیل کرد. ما عمدتا اول یک تورمی را مبتنی بر انتظارات تورمی و جو روانی حاکم بر بازار و حافظه تاریخی و شرطیسازی که بر مبنای وقایع گذشته اتفاق افتاده، تجربه میکنیم که بیشتر هم با تکانههای سیاسی، با یک سخنرانی یا اضافه شدن یک تحریم جدید، تشدید میشود.
سادات فاطمی افزود: وقتی آن انتظارات تشدید میشود، از مسیر التهاباتی که در بازار داراییها ایجاد میشود، قیمت داراییها و معمولا ابتدا قیمت ارز افزایش پیدا میکند، پس از آن بقیه داراییها مثل مسکن، زمین، خودرو، طلا و… نیز افزایش قیمت پیدا میکنند. در واقع سرریز آن اتفاقهای بازار داراییها میآید از مسیر فشار هزینه و همان مسیر انتظارات تورمی، قیمت کالا و خدمات مصرفی را افزایش میدهد، نه اینکه تقاضای مازادی ایجاد شده باشد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: وقتی قیمت اسمی کالا و خدمات افزایش پیدا میکند برای اینکه فعالان اقتصادی و مردم بتوانند مناسبات اقتصادی خود را با همان حجم و اعداد گذشته انجام بدهند، به اندازه این افزایش قیمت احتیاج به نقدینگی اضافه دارند، در نتیجه این سمت تقاضای بازار پول است که در تکانههای تورمی به سمت عرضه فشار میآورد؛ یعنی مشتریان بانکها یا بنگاهها هستند که برای گرفتن تسهیلات به شبکه بانکی فشار میآورند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com