يك سال پس از تذكر شوراي نظارت، گفتار و رفتارهاي غيرشرعي در راديو، همچنان ادامه دارد
فقط كافي است پيچ راديو را بچرخانيد و روي يكي از امواج راديويي تنظيم كنيد، آنگاه صداي مرد و زن جواني را ميشنويد كه در قالب اجرا و گويندگي، شوخي غيراخلاقي و عبارت دور از شأن و جيغ و دادي باقي نميماند كه از زير دستانشان در رفته باشد.
جوان آنلاین:
كنايههاي
مستهجن و شوخيهاي بيپرواي برخي مجريان زن و مرد راديو مدتهاست كه به
يكي از اجزاي جدا نشدني اين رسانه عمومي تبديل شده و معلوم نيست مسئولان
صدا و سيما چرا نظارتي بر چنين بياخلاقيهايي نميكنند.
به گزارش
«جوان»، يك سال پيش بود كه رئيس شوراي نظارت بر سازمان صداوسيما در نامهاي
به رئيس سازمان، قبحشكني برخي مجريان راديويي در گفتار و بروز رفتارهاي
خارج از حدود و موازين شرعي و عرفي در راديو را متذكر شده بود، اما به رغم
اين تذكرات و اعتراضات شنوندههاي متدين و اخلاقگرا، اين روند كماكان ادامه
دارد.
شوخيهايي آنورآبي
وقتي راديو پس از
انقلاب اسلامي دوباره آغاز به كار كرد، هيچ كس فكرش را هم نميكرد كه روزي
كار مجريان راديويي به جايي برسد كه شوخيهايشان حتي در برنامههاي
راديوهاي فارسي زبان خارج از ايران نيز يافت نشود! اين روزها وقتي كه در
تاكسيهاي سطح شهر مينشيني، با شنيدن لحن و جيغهاي خانم مجري در كنار
شوخيهاي بيپروايش با همكاران مرد، از راننده ميخواهي كه راديو را خاموش
كند تا از دست اين برنامههاي آزاردهنده خلاص شوي.
جيغهاي بنفش خانم گوينده!
برنامههاي
راديويي اين روزها پر شده از خانمهايي با صداهاي نازك و لحن بيپروا.
خانمهاي مجري بايد توانايي ادا كردن لحن سبكسرانه كلمات و كشيدن جيغهاي
بنفش را داشته باشند. برخي از خانمهاي مجري هم به بهانه اينكه برنامه براي
جوانان است و بايد پرانرژي باشند، انگار ميخواهند حنجرهشان را پاره
كنند، همه هنرهايشان را براي بيان غيرمتعارف كلمات به كار ميبرند و انگار
نه انگار كه در شأن و جايگاه يك زن مسلمان و ايراني در حال اجراي برنامه
هستند!
آوازخواني خانمهاي مجري!
از ادبيات لمپني
و به دور از شأن رسانه و استفاده از عبارات ساده و بيمعني در برنامههاي
راديويي كه بگذريم، به لحنهاي اغوا گرانه مجريان زن ميرسيم. برخي از
خانمهاي گوينده تمام تلاش خود را ميكنند كه در اجراهايشان از لحني
اغواگرانه استفاده كنند، البته برخي از گويندگان زن هم مرز لحن نازآلود را
هم درنورديدند و كار به جايي رسيده است كه خانمهاي مجري در برنامههاي شاد
جمعههايشان آواز هم ميخوانند!
يكي ديگر از
مؤلفههاي برنامههاي راديويي اين روزها، روابط بيپروا و بدون ضوابط
اسلامي و اخلاقي ميان مجريان زن و مرد است. در برنامههاي راديويي مجري زن و
مرد به نحوي با يكديگر شوخي ميكنند كه خواهر و برادرها هم اين نوع
شوخيها را با هم ندارند. در برخي از مسابقات راديويي هم مجري زن آنچنان با
شركتكنندگان مرد شوخي ميكند كه انگار با محارم خودش صحبت ميكند!
عبارات
و كنايههايي كه در برخي برنامههاي راديويي ميان مجريان غير هم جنس عنوان
ميشود، به گونهاي است كه خاطر هر شنونده اخلاق مداري را آزرده ميكند و
اين شائبه را به وجود ميآورد كه آيا اين كلمات غيراخلاقي و دور از شئونات
واقعاً در صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران پخش ميشود؟!
در اين ميان
پرسش اين است: افرادي كه مجوز بيان چنين شوخيهاي شنيعي ميان زن و مرد مجري
را ميدهند، آيا تاب ميآورند كه مردي همين شوخيها را با ناموس خودشان
داشته باشد؟! يا اينكه همسر اين خانمهاي محترم مجري چطور ميتوانند
شوخيهاي اين چنيني با همسرشان را تحمل كنند؟!
مجريها در راديوهاي بيگانه
يكي
از پديدههاي سالهاي اخير راديو، مهاجرت برخي از مجريان و گويندگان مشهور
راديو است كه پس از سالها فعاليت در صدا و سيماي كشور سر از راديوهاي
بيگانه درميآورند و عليه كشور برنامههاي مختلف ميسازند. اين افراد همان
كساني هستند كه روزگاري نه چندان دور صدايشان هر روز از راديو پخش ميشد.
پس نظارت چه ميشود؟
شوخيهاي
غيراخلاقي مجريان نامحرم و لحنهاي نامناسب آنها كار را به جايي رسانده
است كه برخي از مردم اخلاقمند ترجيح ميدهند راديويشان را براي هميشه خاموش
نگه دارند تا اينكه بخواهند در كنار خانواده گوش به اين عبارات و
كنايههاي نامتعارف بدهند.
در اين ميان هم معلوم نيست كه مديران راديويي تا چه زماني قرار است به پخش چنين برنامههاي دور از عفت و ارزشي ادامه بدهند؟
آيا
سرگرمي و خنداندن مردم و جذب مخاطب آنقدر مهم است كه براي رسيدن به آن
مرزهاي اخلاقي و ارزشي و مباني اسلامي زير پا گذاشته شود و اين وضع تا چه
زماني قرار است ادامه پيدا كند؟
اما از آنجایی که این موضوع زیاد به مذاق بعضی از دوستان ناآگاه آن سازمان خوش نیامده است ، این نکته تکرار نشده است و بیشتر مردم از این کلام رهبری بی خبرند.
(البته همه مي دونن كه دينداري فقط به عزاداري دهه محرم نيست بلكه به رعايت و عمل به دستوراتيه كه امام حسين(ع) به خاطر آن دست به قيام زد)