به گزارش بولتن نیوز به نقل از پژوهشکده تاریخ معاصر، دفاعیات مبارزان سیاسی صاحبنام در دادگاههای رژیم پهلوی یکی از موضوعاتی است که همواره مورد توجه نه تنها سیاسیون، بلکه بسیاری از آحاد جامعه ایرانی در روزگار خود و حتی امروز میباشد. دفاعیه مهندس مهدی بازرگان و همچنین سخنان کوتاه اما تأثیرگذار آیتالله طالقانی در جلسه دادگاه نهضت آزادی، دفاعیه حجتالاسلام محمدجواد حجتیکرمانی در دادگاه رسیدگی به پرونده حزب ملل اسلامی و یا دفاعیه خسرو گلسرخی که از تلویزیون ملی ایران پخش شد و... از جمله دفاعیات مشهور و ماندگار تاریخ معاصر ایران به حساب میآیند.
علاوه بر دفاعیات مشهوری که در حافظه تاریخی مردم ایران از دوران مبارزه با رژیم پهلوی نقش بسته، بیگمان دفاعیات بسیاری نیز وجود دارند که به دلایلی از جمله گمنامی مبارزان، برگزاری دادگاههای غیرعلنی و یا جلوگیری ساواک از انتشار دفاعیات مذکور در مطبوعات و یا عدم دسترسی محققان به اسناد مبارزان و... امکان نشر آنها تاکنون میسر نبوده است. یکی از دفاعیاتی که در اسناد ساواک ثبت و ضبط شده است و تاکنون به دلایلی امکان نشر نیافته دفاعیهای است که مرحوم سیدمحسن امیرحسینی، از مبارزان صاحبنام دوران نهضت، آن را در دادگاه نظامی در تاریخ 15 آذر 1343 ایراد کرده است.
در این نوشتار سعی بر آن است تا گوشههایی از دفاعیه طولانی مرحوم سیدمحسن امیرحسینی مورد بازخوانی قرار گیرد تا با این بهانه به نکات حائز اهمیت در دفاعیههایی از این دست توجه بیشتری شود. طرح این بحث ازآنجاکه به خلق ایدهای نو برای بررسی و یا تحلیل محتوای مجموعه دفاعیات مبارزان با رژیم پهلوی میانجامد حائز اهمیت خواهد بود. پژوهشی که میتواند نکات حائز اهمیت در باب چرایی و چگونگی پیروزی نهضت اسلامی بر نظام پهلوی را هویدا سازد.
همانطور که پیشتر اشاره شد، سیدمحسن امیرحسینی از مبارزان صاحبنامی است که سابقه مبارزاتیاش به سالهای ابتدایی دهه 1320 باز میگردد. حضور در جمعیت فدائیان اسلام، مجمع مسلمانان مجاهد، حزب زحمتکشان و هیئتهای مؤتلفه اسلامی و همچنین همگامی و همراهی با آیتالله کاشانی و امام خمینی(ره) از دیگر موضوعاتی است که نقش او را در نهضت مشخص میسازد. امیرحسینی در اردیبهشت 1343 به جرم اقدام بر ضد امنیت داخلی کشور و پخش اوراق مضره دستگیر و با همین اتهام در 15 آذر 1343 محاکمه شد.
«به نام خدا... روز 21 اردیبهشت سال جاری [1343] بود که چند نفر ناشناس به محل کار اینجانب، راه آهن آمده، بنده را به سازمان امنیت دعوت نمودند. بلافاصله با ماشین که در اختیار آنها بود به سازمان امنیت رفتم. از آنجا به اتفاق شش نفر به منزل بنده آمدند. پس از جستوجوی بسیار چند برگ اعلامیه که هریک مربوط به زمانی بوده است و معلوم بود که زمان آن مدتی گذشته، برداشته با یک عکس آیتالله خمینی و یک عکس از مرحوم آیتالله کاشانی و یک دوره سیماهه (سی جلد) از مجله "مکتب اسلام" صورت مجلس نموده به سازمان امنیت بردند. بنده را هم از سازمان امنیت به زندان قزل قلعه منتقل نمودند. چهار ماه و نیم در یکی از سلولهای زندان انفرادی و یک ماه هم در زندان عمومی قزل قلعه بودم و دو ماه هم در زندان قصر هستم. در مدت زندان قزلقلعه و بازجوییها چه گذشت متألمتان نمی کنم. هرچند بود گذشت. حُسن دنیا به آن است که میگذرد. اگر نمیگذشت چه میشد و اما خود را حضور قضات محترم معرفی کنم تا متهمی را که در حضورشان ایستاده بشناسند.
فردی هستم مسلمان و معتقدم به خداوندی که عزت و ذلت بهدست اوست "وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیدِک الْخَیرُ إِنَّک عَلَى کلِّ شَیءٍ قَدِیر" معتقدم به روز جزا روزی که مالک آن روز خداست "مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ" معتقدم به کلیه پیامبران مخصوصا رسول اکرم، آخرین پیامبران محمد رسولالله و خاتمالنبیّن. پیغمبری که جهانیان را از گرداب جهل و مذلت و ظلمت و ظلم و ستم نجات داد. معتقدم به کتب آسمانی مخصوصا قرآن کریم که راهنمای ملل جهان است "إِنَّ هذَا القُرآنَ یهدی لِلَّتی هِی أَقوَمُ". معتقدم به جانشین بلافصل رسول اکرم امیرالمومنین علی بن ابیطالب؛ شخصیتی که فلاسفه و دانشمندان جهان در برابر عظمتش زانوی ادب به زمینزده و خواهند زد. معتقدم به فرزندان گرامش و قائم آل محمد علیهم صلواتالله فردی که بار دیگر جهانیان را از ظلم و ستم و فحشا نجات داده و پرچم "لَآ اِلهَ اِلَّا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَّسُوْلُ اللّهِ" را بر فراز کاخهای ظلم و ستم خواهد کوبید و نیز حسبالفرمان رسول گرامی علاقهمندم به کشورم و هممیهنانم و آب و خاک و استقلال مملکتم. "حُبّ الوطن مِن الایمان" فردی هستم مسلمان مطیع دستورات الهی و ائمه طاهرین. تاکنون که قریب چهل سال است از عمرم میگذرد خدا را شاهد میگیرم تا آنجا که توانستهام دنبال اعمال ناشایست نرفتم. از دروغ و حیله و ظلم فحشا کلا منهیاتی که خدای بزرگ منع فرموده برحذر بودهام؛ زیرا عشق و علاقهام به ائمه اطهار مرا از نافرمانیها بازداشته است. در روزهای خطر که چه بسیار مردم وحشت داشتند و هر آن بیم تغییر رژیم میرفت چه فداکاریها و چه ازخودگذشتیهایی که نمودم آیا محرکی جز ایمان به خدا و روز جزا بوده است خیر. البته چون برای خدا و استقلال کشور بوده بازگو نخواهم کرد و نیز تقاضای پاداشی نداشته و نخواهم نمود.
بلی اگر کسی ایمان به خدا و روز میعاد و دستورات ائمه طاهرین داشته باشد رویهاش همین خواهد بود. پس تنها ایمان به ذات ربوبیت است که ملتی را از گرداب مذلت رسته و به اعلا درجه زندگی موفق و نائل میگرداند. "أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ" خدا میفرماید شما بهترین مردمید اگر ایمان داشته باشید. مفهوم مخالف آن این است؛ یعنی شما بدترین مردمید اگر ایمان نداشته باشید. جای تردید نیست که اعتقاد به خدا نه آنکه ما را از ترقیات زمان باز نمیدارد، بلکه بیشتر ما را به موضوعات و آنچه در کرات آسمانی است که تمام در قبضه قدرت خداوندی است آشنا میسازد؛ چنانچه امیرالمونین علی علیهالسلام پیشوای آزادگان به فرزند بزرگش امام حسن در دم مرگ فرمود: "الله الله بالقرآن لایسبقکم بالعمل به غیرک"؛ حسن جان، مبادا به عمل کردن قرآن پیشی گیرند کسانی غیر از شما. خطاب امیر علیهالسلام به عموم مسلمین است نه به امام حسن. بلی پیشی گرفتند که امروز از عالم مسیحیت عقبتر افتادیم. ما از کتاب خدا اعراض کردیم و خدا هم ما را دچار معیشت سخت نمود: "وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشهً ضَنْکا وَ نَحْشُرُهُ یوْمَ الْقِیامَه أَعْمَى"؛ هر کس اعراض از قرآن نماید دچار معیشت سختی خواهد شد و در روز قیامت هم حضور پیدا میکند درحالیکه نابیناست. تنها افراد مومن به خدا و ائمه طاهریناند که فرمان رسول خدا را اطاعت کرده بدون آنکه کسی آنها را مجبور به دفاع از کشور نماید از جان خودشان میگذرند. بلی مومنین به خداوندند حافظین استقلال و قانون اساسی. نه جوانان بیدینی که جز شهوترانی و هرزگی کاری ندانند و استقلالی نمیشناسند جز استقلال شهوترانی خودشان. مائیم مدافع این آب و خاک نه بیتلها... آیا اسلام مدافع کشور است یا قمارخانهها و میخانهها. اسلام عزیز مدافع است یا مجالس لهو لعب یا کسانی که جانشان را به خدا و ائمه طاهرین فروختهاند. "إِنَّ اللَّهَ اشتَرى مِنَ المُؤمِنینَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّهَ"؛ بهدرستی که خداوند خرید اموال و جانهای مومنین را به اینکه به آنها ببخشد بهشت را. همین آیات روحافزا بود که عده معدودی را در صدر اسلام بر امپراتورها چیره گردانید.
کدام یکی از خداپرستان که تنها قدرت خداوند را مافوق همه چیز میدانند متمایل به راست و چپ گردیدهاند. ... مگر میشود کسی خداپرست باشد و خیانت نماید. خیانت کسانی میکنند که الهاماتشان از بیگانگان است نه از قرآن و ائمه طاهرین علیهم صلواتالله.
عرض کردم چون فردی مسلمان و مطیع دستورات ائمه طاهرین خاصه ولی عصر امام زمان هستم هر زمان اگر عملی انجام دادهام تنها اطاعت امر بوده چه آن روزی که از قانون اساسی تا سرحد جان دفاع میکردم تا جایی که دشمنان استقلال سرکوب گردیدند چه روزی که چند برگ اعلامیه از دست مرجع تقلیدی گرفته و پخش نمودم. چطور و طبق چه قانونی جناب آقای دادستان اعلامیهای که مرجع تقلیدی نوشته و تعداد کمی از آن را بنده پخش نمودهام اعلامیه مضره دانستهاند. اعلامیهای است دارای امضا. اگر مضره است طبق قانون امضاکننده آن باید تعقیب گردد؛ در ثانی امضاکننده چه شخصیتی باشد. آیا شخصی که قانون برای او مصونیت قائل شده است، قانون برای او احترام قائل است میتوان اعلامیه چنین فردی را مضره دانست. برای روشن شدن مطالب خود مجبورم قسمتی از نامهای که ولی عصر امام زمان منجی ثانی عالم بشریت روحی له الفداه را که به آخرین نایب خاص خود که فکر میکنم علی بن سمری بوده است مرقوم فرمودهاند بخوانم... تا ببینیم اعلامیه چنین شخصی مضره است یا خیر. پس از هفتاد سال که از غیبت صغرای حضرتش میگذرد بهوسیله نایب خاص خود نامهای مرقوم میفرمایند. پس از مطالبی که مینویسند مرقوم میفرمایند از این به بعد غیبت کبرای من شروع میشود. هرکس ادعا کند که من نایب خاص امام زمان هستم او را تکذیب کنید. من دستور خصوصی به کسی نمیدهم و نایب خاصی ندارم. بعد دستور کلی میفرمایند به این مضمون "اَمّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فَارُجِعُوا فیها اِلى رُواهِ اَحادیثِنا. مَن کانَ صائناً لنفسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً على هَواهُ مُطِیعاً لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن یقَلِّدُوهُ" و حوادثی که پیش آید رجوع کنید به کسانی که روایت میکنند اخبار ما را (آیا هر کس که از آنها روایت کند. خیر) حضرتش مشخص میفرماید.
چطور و طبق چه قانونی جناب آقای دادستان اعلامیهای که مرجع تقلیدی نوشته و تعداد کمی از آن را بنده پخش نمودهام اعلامیه مضره دانستهاند. اعلامیهای است دارای امضا. اگر مضره است طبق قانون امضاکننده آن باید تعقیب گردد؛ در ثانی امضاکننده چه شخصیتی باشد آیا شخصی که قانون برای او مصونیت قائل شده است، قانون برای او احترام قائل است میتوان اعلامیه چنین فردی را مضره دانست
"مَن کانَ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدینِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِیعا لأمرِ مَولاهُ" آن کسی که پرهیزکار و تقواپیشه باشد، دینش را نگهدارد، مخالف هوای نفس خود باشد و اطاعت نماید امر و دستورات امامش را (از چنین شخصی مردم باید تبعیت نمایند) "فلِلعَوامِّ أن یقَلِّدُوهُ" بر مردم است که از چنین فردی تقلید نمایند. (بفرمایید کدام دستوری میتواند جایگزین امریه فوق بوده باشد) در انتهای نامه مرقوم میفرمایند: "عَلَینَا رَدَّ وَ اَلرَّادُّ عَلَینَ"؛ هر کس چنین شخصی را رد نماید ما را رد نموده است. مگر ممکن است کسی امام و مولایش را رد نماید؟! به خدا قسم کوههای طلا برابر فردی که معتقد به امامش است ارزش کاهی ندارد. چطور میشود باور کرد یک فرد مجتهد جامعالشرایطی که صدها هزار نفر او را به نیکی یاد میکنند و از او تقلید مینمایند خواستی جز خواست خداوند و استقلال کشور داشته و نوشتهاش مضر باشد.
بنده تعداد پنجاه برگ اعلامیه آیتالله خمینی و چهل برگ اعلامیه آیتالله نجفی مرعشی را که خودشان بهدست بنده دادند و فرمودند پخش کن. من هم اطاعت امر امامم را نمودم آیا اطاعت امر امام زمان، امامی که نثار جان در راهش افتخار است، امامی که آرامش جهان و کرات سماوی ثابت است استوار است به وجودش "بِیمْنِهِ رُزِقَ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ" به وجودش زمین و آسمان برقرار است گناه است؟ اطاعت امر امام زمان از هر امری مهمتر و از هر واجبی لازمتر است. من رضایت او را طالبم نه آسایش خود را... . عرض شد نشر اعلامیهای جرم و قابل تعقیب است که مضره باشد. سنجش و تشخیص ما باید چه باشد؟ آیا سنجشی جز قرآن و قانون اساسی چیز دیگری هست؟ اگر بخواهیم عیار طلایی را بدانیم آیا جز از سنگ محک از چیز دیگری میتوان استفاده نمود؟ آیا سنگ محک میزان سنجش طلاست یا طلا میزان سنجش سنگ محک؟ آیا باید قانون را منطبق با اعمال دانست یا اعمال را منطبق با قانون؟ البته اطلاع دارید نشریهای مضره است مباین دین مقدس اسلام باشد. نویسندهای که قانون اساسی او را محترم شمرده، میشود نوشتهاش مباین دین مقدس اسلام باشد. ممکن است امروز مطالب و نوشته آنها که خواستی جز عظمت اسلام و کشور ایران ندارند مطابق سلیقه بعضی از دولتها قرار نگیرد، ولی بالاخره ثابت خواهد شد نظری جز خیر و صلاحاندیشی نبوده. چنانچه مرحوم آیتالله کاشانی، آن رادمرد بزرگ، چه صدماتی دید چه شکنجههای روحی از دولتهای وقت به او وارد آمد؛ مردی که هیچ نیرویی او را متزلزل نمیکرد و مانند کوه در برابر شدائد و سختیها استقامت داشت؛ مردی که برای حفظ قانون اساسی با دولتی چون دکتر مصدق با علم به اینکه انتحار سیاسی است و مورد طعن و دشنام مردم قرار خواهد گرفت از همه چیز خود گذشت و تنها ایمانش به خدای بزرگ بود. اقبال و ادبار مردم در او کوچکترین اثری نمیگذاشت. ... اعلامیههای آن رجل مذهبی روحانی گرچه سیاسی بود، ولی از مذهب و رویه نصیحت خارج نبود. برای پخش یکی از اعلامیههای آن رجل روحانی دستگیرم نموده و سه روز به زندان بردنم. معلوم است اگر مضره تشخیص نمیدادند که جرمی نداشت تا به زندان منجر گردد. ولی قضات عالیمقام آیا میتوان گفت چنین اعلامیههایی که تنها منظور راهنمایی است آن هم افرادی که حقا میتوانند راهنمایی نمایند مضره و جرم است؟ ... در پایان، عرایض خود را با آیه از قران مجید راهنمای ملتهای جهان دیروز و امروز و فردا خاتمه میدهم: "مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُمْ)"؛ محمد رسول خدا و کسانی که با او هستند شدیدند نسبت به کفار، دوستاند، رحیماند، دلسوزند به خودشان... (والسلام علیکم و علی من اتبع الهدی)
سیدمحسن امیر حسینی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
ان شاءالله