به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایرنا -حسین مهدیتبار، تحلیلگر امور بینالملل نوشت، پایان جنگ جهانی اول امپراطوری عثمانی را تجزیه کرد. با توافقهای مربوط به جنگ جهانی، انگلیس به عنوان قیم فلسطین مشخص شد. بعد از سالها، بریتانیا که خود مبدأ فجایع در فلسطین بود، بعد آنکه از کنترل اوضاع فلسطین ناامید شد، تصمیمگیری در مورد فلسطین را به سازمان ملل واگذار کرد.
این وضعیت بعد آن رخ داد که اوضاع میان دولت بریتانیا و شبه نظامیان صهیونیست وخیم شده بود. صهیونیستها چند حمله به مواضع انگلیس ترتیب دادند؛ از جمله مهمترین حملات، حمله به هتل «کینگ دیوید» بود که در آن ۹۱ نفر کشته شدند. در بین کشتهشدهها علاوه بر شهروندان انگلیسی چند عرب و چند یهودی هم حضور داشتند.
در سال ۱۹۴۷ قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل متحد، معروف به قطعنامه تقسیم، تشکیل دو دولت عربی و یهودی در مرزهای فلسطین را پیشبینی کرد. براساس این طرح قرار شد تا ۴۷ درصد فلسطین به اعراب و بقیه به یهودیان اختصاص داده شود. البته، اسرائیل امروزه در عمل به مرزهای تعیینشده مصوبه سازمان ملل هم پایبند نیست؛ در حالی که قرار بود نزدیک به نیمی از فلسطین تاریخی در اختیار دولت یهودی قرار گیرد، امروزه بیش از ۸۵ درصد فلسطین تحت اشغال است.
این تقسیمبندی سازمان ملل، برتری واضحی برای دولت یهودی قائل شده و سرزمینهای مهم از جمله بنادر و زمینهای کشاورزی به کشور یهودی اهدا شده بود. فلسطینیهای عرب ساکن مناطقی که قرار بود به کشور یهودی داده شود هم دو انتخاب بیشتر نداشتند: در کشور یهودی به عنوان اقلیت زندگی کنند یا اینکه آواره شوند.
این طرح که با مخالفت کشورهای عربی مواجه شد، نخستین طرح رسمی برای تقسیم فلسطین و تجاوز به حقوق فلسطینیها بود. با اجرای طرح، درگیری داخلی در فلسطین میان فلسطینیها و شبه نظامیان صهیونیستی آغاز شد. این طرح در حالی سهم بیشتر را به یهودیان میداد که در آن زمان، جمعیت اعراب بیش از دو برابر یهودیان تخمین زده میشد. تا پیش این قطعنامه، یهودیها فقط ۳۰ درصد جمعیت و ۶ درصد سرزمین فلسطین را در اختیار داشتند.
با خروج نیروهای بریتانیایی از فلسطین در نیمه شب چهاردهم ماه می ( ۲۴ اردیبهشت) در سال ۱۹۴۸، تاسیس دولت اسرائیل اعلام و روند اشغال شدت گرفت. چند ساعت پیش خروج آخرین نیروهای بریتانیایی، اعلامیه استقلال اعلام شد. بنابراین روز نکبت به فردای تاسیس رژیم صهیونیستی و آوارهشدن صدها هزار فلسطینی اشاره دارد. روز نکبت به طور رسمی توسط یاسر عرفات و در سال ۱۹۹۸ به عنوان روز ملی اعلام شده است.
در طول روزهای بعد از روز نکبت در سال ۱۹۴۸ حداقل ۱۵ هزار فلسطینی شهید و ۷۵۰ هزار فلسطینی از کشورشان اخراج شدند
در طول روزهای بعد از روز نکبت در سال ۱۹۴۸ حداقل ۱۵ هزار فلسطینی شهید و ۷۵۰ هزار فلسطینی از کشورشان اخراج شدند. این رقم بیشتر از نصف جمعیت فلسطین در آن زمان بود. در مجموع ۷۰ درصد فلسطینیها اخراج یا مجبور به ترک خانههای اصلی خود شدند.
بنا به آماری که در سال ۲۰۰۹ منتشرشد، تعداد پناهندگان و نوادگان فلسطینیهای اخراج شده که حالا در کشورهای مختلف پراکنده شدهاند به بیش از هفت میلیون نفر میرسد.
به گزارش اداره مرکزی آمار فلسطین، نزدیک به یک سوم آوارگان فلسطینی در ۵۸ اردوگاه در مناطق مختلف پراکنده شدهاند. در حال حاضر نصف دیگر جمعیت فلسطین در کرانه باختری، نوار غزه و سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند. اعراب فلسطینی که در سرزمینهای اشغالی سکونت دارند در عمل به عنوان شهروندان درجه دو شناخته میشوند. گروههای حقوق بشری ۵۰ قانون اسرائیل را شناسایی کردهاند که نوعی تبعیض علیه شهروندان عرب محسوب میشود. وضعیت این دسته از فلسطینیها بهگونهای است که لفظ آورگان داخلی به آنها نسبت داده میشود.
با شروع اشغال رسمی فلسطین در بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۰ بیش از ۵۳۰ شهر و روستای فلسطینی تخریب شد. بسیاری از این تخریبها به این دلیل رخ میداد که فلسطینیهای آواره نتوانند به خانههای خود بازگردند. در طول ۷۵ سال اخیر بیش از ۱۰۰ هزار فلسطینی با گلوله مستقیم به شهادت رسیده و یک میلیون نفر نیز دستگیر شدند.
رقم قتلعامهای شناختهشده که در آن چندین نفر همزمان کشتهشدند به ۲۴ مورد میرسد. با این حال روزنامه «هاآرتص» در سال ۲۰۲۱ نوشته بود: از زمان تاسیس دولت اسرائیل از انتشار میلیونها سند [ مربوط به قتلعامها] جلوگیری شده است.
با وجود اینکه آوارگی سازمانیافته مردم فلسطین از بعد تاسیس رژیم صهیونیستی شدت یافت اما روند اخراج و یا خروج اجباری فلسطینیان پیش این تاریخ آغاز شده بود. البته پیش از سال ۱۹۴۷ اخراج پراکنده فلسطینیها انجام میشد اما نخستین خروج دستهجمعی، به بعد از مصوبه سازمان ملل در سال ۱۹۴۷ نسبت داده میشود. در واقع روز نکبت، نقطه اوج روندی بود که پیشتر برای پاکسازی قومی آغاز شده بود.
شمار فلسطینیهایی که پیش از تاسیس رژیم اسرائیل از سرزمینهایشان خارج شدند تا ۳۵۰ هزار نفر تخمین زده میشود. یک روایت دیگر میگوید در کمتر از ۶ ماه، از دسامبر ۱۹۴۷ گروههای مسلح صهیونیست حدود ۴۴۰ هزار فلسطینی را از ۲۲۰ روستا بیرون کردند.
با تصویب قطعنامه ۱۸۱ که پیشتر ذکر شد، شبهنظامیان صهیونیست به فلسطینیهای ساکن مناطقی که برای کشور یهودی پیشبینیشده بود حمله کردند.
با وقوع کشتار «دیر یاسین» روند فرار فلسطینیها سرعت گرفت. این کشتار به تهاجم نیروهای شبهنظامی صهیونیست در تاریخ ۹ آوریل ۱۹۴۸، چند هفته پیش از تاسیس دولت اسرائیل به روستای دیر یاسین اشاره دارد. در این قتلعام دستکم ۱۰۷ فلسطینی به وحشیانهترین شکل ممکن به شهادت رسیدند. پس از این رویداد، فلسطینیهای زیادی از ترس تکرار وقایع مشابه از خانههایشان فرار کردند.
میزان وحشیگری شبه نظامیان صهیونیستی به اندازهای بود که هیات بریتانیایی در سازمان ملل هم به آن اشاره کرد. «بنی موریس» مورخ اسرائیلی در این رابطه میگوید: « شبهنظامیان، روستا را غارت کردند، پول و جواهرات بازماندگان را دزدیدند و اجساد را سوزاندند. تکهتکهشدن جسدها و تجاوز به عنف هم اتفاق افتاده بود.»
«بنی موریس» مورخ اسرائیلی: «(در قتلعام دیر یاسین) شبهنظامیان، روستا را غارت کردند، پول و جواهرات بازماندگان را دزدیدند و اجساد را سوزاندند. تکهتکهشدن جسدها و تجاوز به عنف هم اتفاق افتاده بود.»
مورخان اسرائیلی تائید میکنند که این واقعه در فرار دستهجمعی فلسطینیها از روستاها و شهرهای مجاور اثر جدی داشته است. روایت رسمی رژیم صهیونیستی تلاش میکند آوارگی فلسطینیها را یک رویداد غیر پیشبینی شده و در اثر جنگ اعراب و اسرائیل معرفی کند.
با خروج نیروهای بریتانیا، ارتشهای عربی برای آنچه به دفاع از فلسطین نسبت داده میشد وارد خاک فلسطین شدند و کنترل مناطق عربنشین را در اختیار گرفتند. این جنگ حدود ۱۰ه ماه به طول انجامید و در نهایت به دلایلی از جمله ناهماهنگی ارتشهای عربی و تلاش رهبران این کشورها برای گسترش افتخارات شخصی به جای دفاع از فلسطین با شکست مواجه شد.
ارتش صهیونیستی در طول ماههای جنگ از حمایت تسلیحات غربی برخوردار بود. رسانههای اسرائیلی و گاهی غربی، اینگونه وانمود میکنند که آوارگی فلسطینیها پیامد ناخواسته تحولات این جنگ بود.
با این حال به عقیده «ایلان پاپه» دیگر مورخ اسرائیلی، «خالیکردن فلسطین نه یک نتیجه جنگ بلکه یک مساله با دقت برنامهریزی شده بود که به عنوان «پلن دالت» شناخته میشد و بن گوریون (رهبر اسرائیل) آنرا تائید کرد.»
بهطور کل هدف اخراج فلسطینیها این بود تا علاوه بر اینکه یهودیها سرزمین بیشتری به دست آورند، نسبت جمعیتی که بیشتر به نفع اعراب بود به نفع یهودیان تغییر کند.
موسسه خاورمیانه ( MEI ) در گزارشی، چند مساله تعیینکننده را که نشان میدهد آمریکاییها میدانستند تاسیس اسرائیل به چه فجایعی انجامیده تشریح کرده است.
۱_ آمریکاییها مطلع بودند دولت یهودی در مرزهای تعیین شده سازمان ملل متوقف نمیشود. «توماس واسون» سرکنسول ایالات متحده در گزارش خود به وزارت خارجه نوشته بود: ممکن است یهودیان به دنبال قلمرو بیشتر باشند. او از گورین رهبر صهیونیستها نقل کرده بود «هدف اصلی یهودیان، کل فلسطین است.»
۲_ آمریکاییها نیز تأیید میکردند مهاجرت و در واقع فرار ناشی از ترس فلسطینیها از سرزمین تاریخی، نه یک رویداد اتفاقی که مسالهای ناشی از جنایتهای نظامیان صهیونیست بود.
نخستین سفیر آمریکا در دولت رژیم اسرائیل: تراژدی پناهندگان عرب در حال رسیدن به ابعاد فاجعهبار است و باید به عنوان یک فاجعه با آن برخورد شود
۳_ آمریکاییها میدانستند تخریب عمدی خانهها با هدف جلوگیری از بازگشت فلسطینیهاست. «مک دونالد» سرکنسول آمریکا در اورشلیم در گزارش خود نوشته بود: «همه خانهها و مغازههای عرب کاملاً غارتشده و حتی قاب پنجرهها، درها، لولهکشیها، وسایل برقی و تاسیسات برداشته شده است. امکان بازگشت اعراب به خانههای خود در اسرائیل یا فلسطین اشغالی یهودیان بسیار کم است.»
۴_ آمریکاییها به وضعیت بد فلسطینیهایی که تحت کنترل اسرائیل مانده بودند و همچنین آنها که آوره شده بودند اقرار داشتند. نخستین سفیر آمریکا در دولت تازه تاسیس اسرائیل مینویسد: تراژدی پناهندگان عرب در حال رسیدن به ابعاد فاجعهبار است و باید به عنوان یک فاجعه با آن برخورد شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com