رابطه واردات خودرو کارکرده با غیرت ایرانی و شواری رقابت
گروه اقتصادی، بهانه ها برای جلوگیری از واردات خودرو کارکرده خارجی و تداوم انحصار مطلق در حالی است که کسی به حق ضایع شده مردم و قیمت های افسانه ای خودرو در ایران اشاره ای نمی کند.
به گزارش بولتن نیوز، خودرو سازان علاوه بر افزایش قیمت هایی که از طریق فشار به شورای رقابت به آن دست می یابند، فشار مضاعف می آورند که تولیدات و مونتاژه های خود را در بورس کالا عرضه کنند تا ماوالتفاوت سود قیمت کارخانه و قیمت بازار آزاد را هم بجای اینکه به جیب مصرف کننده برود، به جیب خودشان بریزند و بتوانند گرانتر به مردم بفروشند.
در کنار تلاش های فوق برای ایجاد یک بازار انحصاری در صنعت خودرو ایران و افزایش هرچه بیشتر قیمت ها، سخنگوی شورای رقابت روی دیگر سکه حمایت غیرمستقیم از افزایش قیمت ها است که معلوم نیست بر اساس کدام نظریه اقتصادی می گوید راه حل رقابتی شدن بازار خودرو فقط واردات خودروی صفر است!
وزیر صمت لایحه دوفوریتی واردات خودروی کارکرده را به دولت ارسال کرد
به گفته وی شورای رقابت با واردات خودروهای کارکرده مخالف است و معتقد است مردم چه گناهی کردند که خودروی دست دوم کشورهای همسایه را باید سوار شوند. این به غیرت ایرانی بر نمی‌خورد که خودروی دست دوم وارد کشور شود!
البته سخنگوی شورای رقابت مشخص نکرده اند که آیا فروش و عرضه خودروهای وارداتی یا تولیداتی مثل پراید که پلیس راهور سالها است بالا و پایین می پرد که آقا این ارابه های مرگ را دست مردم ندهید اما در ایران به سه تا 10 برابر قیمت بازارهای منطقه بفروش می رسد می تواند با غیرت ایرانی و مسئولین محترم رابطه منطقی داشته باشد یا خیر!
متاسفانه این بهانه های من دراوردی برای جلوگیری از واردات خودرو و تداوم انحصار مطلق در آن در حالی است که هیچکس به حق مردم و قیمت های افسانه ای خودرو در ایران و شدت مصرف انرژی و آلایندگی و غیرایمن بودن بسیاری از خودروهای تولید یا منتاژ داخلی اشاره ای نمی کند.
این فرایند در دیگر بازارهای کالایی هم به چشم می خورد. بازارهایی که هر یک در انحصار یک یا چند نفر است. چند نفری که هم اینجا سهم دارند هم آنجا!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
واقعا این چه قانونیه ؟
اون از رئیس شورای رفابت که عکسش در کنار قبر شاه ملعون بیرون میاد و مشخص می شه این نماینده بخش خصوصی است حالا کدوم بخش خصوصی همان بخش خصوصی که وامدار حزب سازندگی و اصلاحات و اعتدالیون است و اینم از سخنگوی شورای رقابت بقول این دوستمان همان بچه ای که این روزها بعنوان سخنگو خوب بازار زراندوزان را داغ کرده
قحط الرجال در انتخاب سخنگوی شورای رقابت
یکی از مهمترین مشکلات امروز اقتصاد کشور سامان‌دهی صنعت خودرو است که در نهایت حرف و حدیث‌های پیرامون آن منجر به استیضاح وزیر صمت نیز شد.
بررسی مشکلات پیرامون صنعت خودرو نشان می‌دهد که دخالت شورای رقابت در تنظیم بازار خودرو نقش مهمی در معضلات اخیر دارد. در این میان نام یک چهره به عنوان سخنگوی شورای رقابت بیش از پیش در رسانه‌ها دیده می‌شود.
اسماعیل شجاعی که چندی است به عنوان سخنگوی شورای رقابت مواضع این شورا را در خصوص بازار خودرو در رسانه‌ها مطرح می‌کند، در حالی این سمت را بر عهده دارد که سالها سخنگوی حزب اعتدال و توسعه «حزب محمدباقر نوبخت» بوده است.
شجاعی از اعضای شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه و رئیس کمیته تشکیلات و سازماندهی این حزب است و در سال‌های اخیر مواضع تندی را در دفاع از دولت گذشته و منتقدین سیاست‌های حسن روحانی مطرح کرده است.
او در سال ۹۶ در حمایت از حسن روحانی مدعی شده بود که در صورت روی کار نیامدن دولت تدبیر و امید کشور با تورم ۴۷۰ درصدی ونزوئلا رو به رو می‌شد و شاهد ۱۰ برابر شدن قیمت دلار می‌شدیم. شجاعی در موضع جنجالی دیگر با حمله به محمد باقر قالیباف رئیس کنونی مجلس گفته بود که آقای قالیباف اگر می‌تواند از عملکرد شهرداری، فاجعه پلاسکو، فروش تراکم و واحدهای تجاری دفاع کند.
با وجود این مواضع و سبقه‌ای که شجاعی در حزب اعتدال و توسعه دارد، مشخص نیست که شورای رقابت برای سخنگویی چرا باید وی را انتخاب کند؟ حالا سوال اینجاست آیا رقابت‌های سیاسی و جناحی منجر به شیطنت سخنگوی شورای رقابت برای بیان مواضع این شورا نمی‌شود؟/نود اقتصادی
@Rajanews
مگر نمی دانید که "شورای رقابت" ،چه صیغه ای است ؟
از همان اول اش هم معلوم بود که برخی از باصطلاح افراد مسئول سکنی گزیده دور سفره به یغما برده شده ، برای عافیت بینی و رفع مسئولیت از خودشان و عدم پاسخگویی ها برای آنچه که بحق مورد پرسش واقع بودن چنین ملغمه ای را راه انداختند آنهم بنا به توصیه مشاوران زرنگتر از خودشان از دانشگاه های رنگ وارنگ و یا دارنده صاحب کرسی کذا ...
اسم اش را هم گذاشتند "شورای رقابت" با دو کلمه اغوا کننده که هر کدام هم از بار معنایی خاصی برخوردار هستند در نزد این مردمان دست تحیر به دهان مانده و چشمان گرد شده. چراکه همین دو کلمه بظاهر قانع کننده است هم برای افراد معمول که بالطبع باورهایی دارند و هم کسان پر ولع دور دیگ چمباته زنندگان اقتصاد باصطلاح نئولیبزالیستی که بتصورشان مردم موش آزمایشگاهی هستند برای متحقق کردن آن نظریه های کپی پیست شده مزین به مدارک دانشگاهی شان برای نشان دادن مدینه فاضله نمونه از جوامعی که به زعم آنها به دروازه های تمدن بزرگ و سطح رفاه عمومی رسیده اند !؟
که اگر کسی هم خواست حرفی بزند هم محکوم به مخالفت با "شورا" و تفکر شورائی بشود که بالطبع خطای بزرگی است در نزد این مردم متدین کوچه و بازار و یا مخالفت با اصل "رقابت" که بشود که آن هم یک تصور صوری است از کشف رمز موفقیت جوامع صنعتی که بنظرشان رسیده بدان شناخت پیدا کرده اند.