کد خبر: ۸۲۰۹۱
تعداد نظرات: ۷ نظر
تاریخ انتشار:

آقاي ضرغامي عزيز! حواستان هست؟!

يك بچه دوست‌داشتني با قيافه‌اي دلنشين ميكروفن خبرنگار را به دست گرفته و شعري آذري را پشت سر هم و تند تند مي‌خواند.
سايت خبری جوان آنلاين نوشت:آنقدر بامزه است كه همانجا چند نفري كه دور او و خبرنگار جمع‌ شده‌اند، قربان‌صدقه‌اش مي‌روند و بعد خبرنگار مي‌پرسد: خب! ترجمه اين چي مي‌شه؟ و جواني جلوي دوربين سينه سپر مي‌كند كه اون ميگه! زبان من آذريه! به اين زبان پدر و مادرم حرف زدن، منم حرف مي‌زنم و تا زنده هستم به اين زبان صحبت مي‌كنم و... باري ديگر اين تصاوير از يك شبكه پان‌تركيسم از «آذربايجان» و «باكو» پخش مي‌شد، جاي عجب نبود، چراكه اين روزها همسايه شمالي ما سخت در تدارك چنين آتشي است و از هر فوت و فني بهره مي‌برد تا به لطايف‌الحيل چنين وانمود كند آذري‌ها، نخست آذري‌اند و بعد هر چيز ديگر از جمله ايراني! بدبختانه گروهي از جوانان اين آب و خاك نيز فارغ از تزويري كه در اين سياست خفته، گاه و بي‌گاه به اين دسيسه‌ها مدد مي‌رسانند و در قوالب روشنفكري به آن دامن مي‌زنند، اما برگرديم به برنامه خودمان و كودك شيرين زباني كه ذكرش رفت.
اين تصوير در برنامه پربيننده ۹۰ و در لابه‌لاي گزارشي مربوط به تيم تراكتورسازي و در پربيننده‌ترين ساعات اين برنامه روي آنتن رفت. من سر درنمي‌آورم، آيا مديران صدا و سيما مي‌فهمند دارند چه بلايي بر سر مخاطب خود مي‌آورند و چه آبي به آسياب دشمن مي‌ريزند؟ پخش چنين چيزي چه ربطي به فوتبال دارد و نمايش آن در برنامه ۹۰ چه لزوم و معنايي دارد؟ باري اين نخستين‌بار نيست كه «عادل فردوسي‌پور» دانسته و ندانسته در برنامه‌اي كه بناست به فوتبال اين مملكت بپردازد، سراغ موضوعاتي مي‌رود كه هيچ ربطي به اين مقوله ندارد و معلوم نيست چه هدفي از طرح آنها دارد، البته مي‌توان اين موارد را به حساب خامي و ندانم‌كاري و بدسليقگي جمعي مسئولان اين برنامه و آن شبكه گذاشت اما تكرار آنها، هر بيننده دلسوزي را مي‌ترساند.
چنين رويه‌اي در برنامه پربيننده هفت نيز از آغاز دنبال شده و دوستان در آنجا نيز هر از گاهي گريزي به صحراي كربلا مي‌زنند. از نگاه نگارنده، فرصت دادن به نظرات مخالف حتي مانعي ندارد، چه رسد به اين دوستان كه شايد فقط كمي نگاهشان به برخي مقوله‌ها متفاوت باشد، اما درد اينجاست كه چرا فرصت مشابه به صداهاي همسو نيز داده نمي‌شود؟ چرا بايد «نادر طالب‌زاده» با هزار اما و اگر برنامه «راز» را در بدترين ساعت و بدترين شبكه روي آنتن ببرد؟ در شبكه‌اي كه تنها در مناطق محدودي از كشور دريافت مي‌شود، حال آنكه او صداي انبوهي از دلسوختگان اين آب و خاك است، اما اين دوستان با اين رفتارها... و چرا مثل برنامه «راز» نداريم؟ چرا به توليد برنامه‌هاي مشابه حتي در موضوعاتي نظير شعارهاي سال همت نمي‌كنيم؟ چرا سيما براي اين دست از بچه‌ها دست‌نيافتني است؟! اما...

محمدحسين جعفريان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۵
مرتضي.ام
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۳
1
2
كليپ زيباي "ديشب از چشمم بسيجي مي‌چكيد" جناب جعفريان با دكلمه خود ايشان:

http://85ohm.ir/thread3037.html
مرتضي.ام
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۳
1
3
بعضی از آنها که خون نوشیده‌اند
ارث جنگ عشق را پوشیده‌اند

عده‌ای « حسن‌القضا » را دیده‌اند
عده‌ای را بنزها بلعیده‌اند

بزدلانی کز هراس ابتر شدند
از بسیجیها بسیجی‌تر شدند

آی، بی‌جانها ! دلم را بشنوید
اندکی از حاصلم را بشنوید

تو چه می‌دانی تگرگ و برگ را
غرق خون خویش، رقص مرگ را

تو چه می‌دانی که رمل و ماسه چیست
بین ابروها رد قناصه چیست

تو چه می‌دانی سقوط « پاوه » را
« باکری » را « باقری » را « کاوه » را

هیچ می‌دانی « مریوان » چیست؟ هان !
هیچ می‌دانی که « چمران » کیست؟ هان !

هیچ می‌دانی بسیجی سر جداست
هیچ می‌دانی « دوعیجی » در کجاست؟

این صدای بوستانی پرپر است
این زبان سرخ نسلی بی‌سر است

تو چه می‌دانی که جای ما کجاست
تو چه می‌دانی خدای ما کجاست

با همانهایم که در دین غش زدند
ریشه اسلام را آتش زدند

با همانها کز هوس آویختند
زهر در جام خمینی ریختند

پای خندقها احد را ساختند
خون‌فروشی کرده خود را ساختند

باش تا یادی از آن دیرین کنیم
تلخ آن ابریق را شیرین کنیم

با خمینی جلوه ما دیگر است
او هزاران روح در یک پیکر است

ما زشور عاشقی آکنده‌ایم
ما به گرمای خمینی زنده‌ایم

گرچه در رنجیم، در بندیم ما
زیر پای او دماوندیم ما

ما از این بحریم، پاروها کجاست؟
این نشان ! پس نوش داروها کجاست؟

ای بسیجیها زمان را باد برد
تیشه‌ها را آخرین فرهاد برد

من غرور آخرین پروانه‌ام
با تمام دردها هم خانه‌ام

ای عبور لحظه‌ها دیگر شوید!
ای تمام نخلها بی‌سر شوید!

ای غروب خاک را آموخته!
چفیه‌ها ! ای چفیه‌های سوخته!

این زمین! ای رملها، ای ماسه‌ها
ای تگرگ تق‌تق قناصه‌ها

جمعی از ما بارها سر داده‌ایم
عده ای از ما برادر داده‌ایم

ما از آتشپاره‌ها پر ساختیم
در دهان مرگ سنگر ساختیم

زنده‌های کمتر از مردارها!
با شما هستم، غنیمت‌خوارها!

بذر هفتاد و دو آفت در شما
بردگان سکه! لعنت بر شما

بار دنیا کاسه خمر شماست
باز هم شیطان اولی‌الامر شماست

با همانهایم که بعد از آن ولی
شوکران کردند در کام علی

باز آیا استخوانی در گلوست؟
باز آیا خار در چشمان اوست؟

ای شکوه رفته امشب بازگرد!
این سکوت مرده را در هم نورد

از نسیم شادی یاران بگو!
از « شکست حصر آبادان » بگو!

از شکستن از گسستن از یقین
از شکوه فتح در «فتح‌المبین»

از «شلمچه»، «فاو» از «بستان» بگو
ای شکوه رفته ! از « مهران » بگو!

از همانهایی کهسر بر در زدند
روی فرش خون خود پرپر زدند

پهلوانانی که سهرابی شدند
از پلنگانی که مهتابی شدند

ای جماعت! جنگ یک آیینه است
هفته تاریخ را آدینه است

لحظه ای از این همیشه بگذرید
اندر این آیینه خود را بنگرید.

شاعر: محمد حسين جعفريان
شمس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۳
2
6
من هم آذری هستم ، من هم به زبان آذری صحبت می کنم، این زبان مادری من است، پدر و مادرم هم به این زبان حرف می زدند؛ من تاریخ را خوب میدانم و وقتی به تاریخ نگاه می کنم متوجه می شوم که آباء و اجدادم هم از آن دور دورها این گونه بوده اند و هم آنها هم همیشه یادم داده اند که من ایرانی هم هستم و از همین جاست که از همان زمان های دور در ایجاد شکوفایی این تمدن من هم سهم فراموش نشدنی داشته ام و از اینرو است که آن را از آن خود میدانم.
من در ایران، به زبان فارسی حرف میزنم و به آن شعر میگویم و کتاب می نویسم. به فردوسی ، سعدی ، نظامی ، حافظ، شمس و شهریارو صد ها و هزاران ادیب و سخنور که شمارشان از حد شمارش بیرون است افتخار میکنم.
من از فرهنگ و ادبیات غنی فارسی لذت می برم و در غنی آن از سهمی در خور برخوردار بوده ام؛
من دوست دارم که سایر زبان ها و گویش ها و لحجه های مردم کشورم را هم یاد بگیرم و با آنها به زبان آنها صحبت کنم و از فرهنگ بی بدیل آنها لذت ببرم و تا آن ها را بهتر و بیشتر بشناسم و درک کنم. اگر باور نمی کنی در اقصی نقاط این سرزمین مهمان منزل من باش ؛ من با مردم کشورم زندگی مشترک دیرینه دارم و هیچ خط فاصلی ما را از هم جدا نمی کند و این اشتراکات تا کرانه های دور در آنطرف خلیج همیشه فارس ریشه در این سرزمین دارند.
اگر خاطرت باشد در کناره های اروند رود، در جزایر مجنون، در ارتفاعات میمک ، تنگه تاریک، تنگه بینا، در دشت ذهاب و سومار ... من از این سرزمین و از مرزهای شرف و عزت کشورم دفاع کرده ام همدوش دلاور مرد های لر، کرد، گیلک، بلوچ ... و عرب و فارس . این رسم دیرینه ما بوده است زندگی در سرزمینی مشترک و با پیوند های مشترک و با افقی روش.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۳
1
5
تنها طالب زاده نيست كه برنامه اش خوب پخش نمي شود بلكه كساني مثل دكتر حسن عباسي اصلا در تلويزيون ديده نمي شوند يعني نميگذارند ديده شوند
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۳
3
4
چه خبر است این طور داد وفریاد راه انداخته اید آیا امارات باگستاخی تمام کشورراتهدید میکند یا یک کودک ایرانی آذری که به زبان خود شعر گفته است که شما رنگ سیاسی به آن میدهید بدانید وآگاه باشید آذریها همیشه پیشتاز مبارزه با استکبار ومدافع تمامیت ارضی این آب وخاک بودندوخواهند بود لطفا با این تحلیلهای غلطتان آب به آسیاب دشمنان خارجی وداخلی نریزید
پاسخ ها
باكي
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۳
بسم الله/از حركت خزنده ي دشمن بايد ترسيد نه از يك حركت جهل محور دفعي!والد بنده بمن ميفرمودند كه 8سال دفاع از انقلاب در مقابل دنيا راحتتر است تا يك عمر دفاع از آرمان اسلام و انقلاب در خانه و روبروي تلوزيون رسيور دار!
سید
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۳
1
4
چه خوب بود رسانه به اصطلاح ملی ما که ظاهرا دغدغه عجیبی در تقلید کورکورانه (چه در بخش سریال، چه تاک شو و چه مسابقه ها و ...) از شبکه های ماهواره ای دارد، در بحث امنیت ملی کمی از این رسانه ها می آموخت. سال 86 سایت بی بی سی فارسی مقاله ای در مورد لزوم رعایت حقوق شهروندان عرب ایران منتشر کرده بود و من هم در تایید مقاله در کامنتی (به زبان فارسی) لزوم رعایت حقوق شهروندی اهالی اسکاتلند و ایرلند شمالی را متذکر شدم. همانطور که انتظار داشتم سایت بی بی سی از انتشار این کامنت خوداری کرد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین