گروه سیاسی: مفهوم رانت و لابی مفهومی ست که همه ما کم و بیش با کم و کیف آن آگاه هستیم؛ اینکه چه متغیرها و روابطی رانت را ایجاد می کند به شرایط و موقعیت هایی بستگی دارد. اگرچه این شرایط و موقعیت همیشه یکسان نیست و در همه جا به یک شکل نیست اما وجه مشترک آنها این است که با ساختار قدرت برای تولید نامتناسب ثروت ارتباط دارد.
به گزارش بولتن نیوز، واقعیت امر این است که طرح مقدمه گفته شده در سطور بالا برای اشاره به خبری است که در راستای سفر آقای «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی به امارات منتشر شده است. که با توجه به اخبار منتشر شده در این باره، در این سفر فرزند ایشان نیز که از قضا از تجار هست و در عرصه فعالیت های اقتصادی حمل و نقل دریایی دستی بر آتش دارند، حضور داشته اند. حال با توجه به اینکه سفر جناب شمخانی به امارات و دیدار با امیر و ولیعهد این کشور با هدف پیگیری مسائل فی مابین دو کشور صورت گرفته، پرسش اینجاست که چرا در این سفر اولاً فرزند ایشان به جای مقامات دیگر و معاونین همراه پدر بوده و ثانیاً چرا در جلسه رسمی حاضر بوده است؟ آیا این سفر رسمی برای فرزند اقتصادی و تاجر جناب دبیر شورای عالی امنیت ملی تولید رانت نکرده است؟
در حقیقت این اتقاق را باید به عنوان یک پدیده تازه در عرصه سیاست خارجی کشور در نظر گرفت و به تحلیل ان پرداخت؛ چون که این موضوع نه تنها برخلاف پروتکل های رسمی می باشد بلکه به نوعی می تواند به یک بدعت سیاسی در نزد سایر مقامات تبدیل گردد. از سوی دیگر نباید فراموش کرد وقوع این پدیده در ساحت سیاست خارجی کشور موجب خلق شائبه ها و ابهاماتی از جنس اتهام به نظام سیاسی خواهد شد. از این منظر که این پدیده ناظر بر رانتی است که از ناحیه موقعیت پدر برای پسر یا پسران ایجاد شده است.
خلاصه کلام اینکه، این یادداشت هشداری بود جهت واکاوی برآیندهای این گونه اتفاقات که در مجموع می تواند موجب آسیب رسانی به نظام و بی اعتمادسازی عمومی به آن گردد. چرا که آنچه از ناحیه سفر رسمی یک مقام عالیرتبه باید ایجاد گردد انتفاع عمومی می باشد و به علاوه اینکه خلق رانت یعنی فساد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
ما که نمی گذریم اگر به فردای روز قیامت این حضرات اعتقادی دارند باشد دیدار به قیامت و سر پل سراط
از نقطه یِ خلوتِ (اتوبان سیاست)
عبور می کنم،
مشاهده کردهام،
که گاهاً (چند نفر)؟
اکثراً از (سایر نقاط)؟
روبروی باشگاه (وزنه برداری)
(معرکه گیری) راه انداخته،
(عدهای) را دور خود جمع کرده!
با تجمع خود، راه (دیگران) بسته اند،
چند نفری (تک چرخ) می زنند،
و چند تایی هم (دور دور) می کنند،
برخی نیز، (هیجانی) سوت و کف می زنند،
قدیمی محله، آقایِ (طایفه) را دیدم،
پرسیدم چه شده؟
گفت : هیچ!
در مورد (قُرُق) جر و بحث می کنند!
گفتم کنار اتوبان؟
جواب داد : نگران نباش!
(با همدیگر) کنار می آیند!
کار همیشگی شان است!
معمولاً (جایِ پارک کردن) مسئله ساز بوده،
(جوان) هستند و (جویای نام)
دست آخر هم، روبوسی و (شیرین کام)
از آقای (طایفه) خداحافظی کرده،
در راه برگشت،
به یاد ضربالمثل اهالی شیراز افتادم که :
چیطو شد که ایطو شد!
چرا هَپلی هیپو شد؟
جناب علی آقا
قطعاً دست خدا در کار است،
رسانه خودی حضور ندارد،
رسانه ناخودی، ناخودآگاه منتشر کرده!
نمی دانم؟
چرا از دیروز مدام واژه (فخریزاده)
و واژه (دندان کرم خورده!)
در مقابل چشمانم قرار می گیرد؟
بین خانوادههای هندی،
ضرب المثلی هست که وقتی،
میخواهند چیزی خریده،
یا کاری کنند،
با تردید و ترس و لرز در دل
می گویند :
what the neighbours said?
یعنی همسایهها چه میگویند،
یا چی فکر میکنند،
یحتمل، اینها هم خوف داشتند که :
مردم چی میگن!
برای همین، خودشان رو نکردند!
ولی رو شد،
و صدالبته مهم این است که :
حتی با انتشار تصویر عقل منفصل مذاکرات!
هيچ تهدید امنیتی نداریم!
http://media.qudsonline.ir/d/2017/12/17/0/794208.mp4
شما ببینید سر سیمونی دختر قالیباف که هیچ وقت هم دقیق ثابت نشد رسانه ها و خبرنگاران اجاره ای اصلاحات خودشان را تیکه پاره کردند اما امروز شاهد سکوتی مرگبار در میان این نسناسها هستیم
https://www.golzar.info/27956/
با خودروی تويوتا وانت،
رفتیم داخل پالایشگاه آبادان،
از یک برج پالایش به ارتفاع
حدود 50 متر بالا رفتیم،
http://www.jondishapour.com/my_upload/filethumb/thumb_1543407555.jpg
در اتاقکی استتار شده،
دوربین 150*30 نصب بود،
(قویترین دوربین عملیاتی)
و دور دست ها در (آنسوی شط)
در داخل خاک عراق قابل رصد،
مشاهده شد که خودرو توقف کرد،
سرباز عراقی، ساک به دست پیاده شد،
چند بعثی دیگر در یک دورهمی،
و تردد نیرو و جابجایی تجهیزات،
کاملاً مشهود،
الغرض :
جنگ که تمام شد،
دیگر به دوربین 150*30 نیازی نبود،
چه بسا عامدانه و بدستور، به انبار رفتند؟
اما .............
با چشم غیر مسلح و حتی چشمِ کم سو
و نیز بدون دوربین!
قابل رؤیت بود که در دور دست،
نه،
بلکه در (کنار دست) چه خبر است؟
چه ترددهایی در جریان،
چه کسانی به کجا میروند؟
و چه چیزهایی را دارند (والله) می برند؟
دیگر از برج پالایشگاه بالا نمی رفتند،
عامدانه شرایطی درست کردند،
که در اینسویِ شط، دشمنانی در لباسِ دوست،
و صدالبته (هفت خط) از (برج ها) بالا می رفتند،
اتاقک (برج) دیگر استتار نمی خواست،
و نیز حتی به دیده بان؟
به دوربین 150*30 هم نیازی نبود،
بلکه،
اینجا دوربین مراقبتی می طلبید،
و گماشته و نگهبان و البته نفرات امین؟
تا مبادا بریزند و بگیرند و ببرند،
https://snn.ir/fa/news/855392/
چون جنگ تمام شده بود،
و مغروق کوشک تز ارائه داد که :
می خواهیم،
از مالزی و کره جنوبی جلو بزنیم!
نیز فتوایی صادر کرد که :
حالا در یک پروژه (500 میلیون) هم بردند!
مهم نیست!!!
https://newsroom.dana.ir/content/upload/157106e5-2685-40e0-8832-0396d43874e1.jpg
دستگاه نظارتی نیز در (خواب عمیق)
البته که تا بشود، آنچه امروز (باقی) است
از زاد و ولد و تکثیرِ امثال (عبدالباقی)
و برج معروف آبادان!
اما در اینسو و آنسوی مرز
در بالای برج و غلتیدن در خون،
برای مراقبت از مُلکُ و مملکت و ناموس و جان،
اما در همان زمان،
به والله، به والله، به والله،
پروژه اعزامِ (گُزیده ها)؟
که ژن آنها از تخم دو زرده استحصال شده بود،
اکثراً به انگلیس خبيث، (جهت مدرک)
و برگشت برای نشستن بَر (مسند)
نه، رقصیدن بر (خون شهداء)
و گرفتن (مجاری امور) در دست،
و بردنِ بهترِ (هرآنچه) که هست،
همان بُرد بُرد،
مثلِ اسنادی که (اکبری) بُرد؟
https://media.mehrnews.com/d/2023/01/14/3/4392989.jpg?ts=1673643109191
الهی .........
وَاكْفِنِي مَئُونَةَ إِنْسَانِ سَوْءٍ
وَ جَارِ سَوْءٍ، وَ قَرِينِ سَوْءٍ