کد خبر: ۸۱۴۸۹
تاریخ انتشار:

درس هاي دور اوّل


شمارش معكوس براي برگزاري دور دوم انتخابات مجلس نهم آغاز شده است و تنها 6 روز زمان باقي مانده تا مردم به مصداق؛ «كار را كه كرد، آن كه تمام كرد» از ميان 130 نفر نامزد انتخاباتي، 65 نفر ديگر را به همراه 225 نفري كه در دور اول (12 اسفند) برگزيدند رهسپار خانه ملت نمايند.
بنابراين آنچه در اين ميان بحث را از محور اصلي به مدار فرعي مي كشاند طرح اين پرسش ثانوي است كه آيا دور دوم انتخابات به اهميت دور اول است يانه؟ دور دوم انتخابات ادامه دور اول است و اين «تداوم» و به «اتمام رساندن» مقدم بر آن است كه درباره ميزان اهميت دور اول يا دور دوم به بحث و گفت وگو نشست. از همين روي؛ نكته گفتني كه در اينجا پيش كشيده مي شود اين است كه مردم و انتخاب كنندگان بايد به همان دلايل و عللي كه در دور اول انتخابات شركت كردند در دور دوم نيز مشاركتي درخور و بالا داشته باشند.
آنچه كه در دور اول انتخابات مجلس نهم-12 اسفند- علت و دليل اصلي مشاركت حداكثري مردم را به وضوح نشان داد اعتماد مردم به نظام و ناكام ساختن دشمن بود.
از 6 ماه قبل از انتخابات 12 اسفند اقدامات و تحركات پردامنه دشمن در جهت يك راهبرد مشخص و لايتغير تمركز داشت: «به چالش كشيدن مشاركت».
براي اين استراتژي سرنوشت ساز دشمن به تاكتيك ها و ترفندهاي متعددي دست يازيد تا بر اثر فضاي پرفشار تحميلي بر جمهوري اسلامي به نقطه مطلوب يعني برگزاري انتخابات سرد و بي رمق اميدوار باشد. اما آنچه كه در 12 اسفند به وقوع پيوست تبديل شدن فضاي تهديد به فضاي فرصت بود.
به تعبير رساتر در 12 اسفند بطور مشخص روشن شد كه؛ 1- تحريم دهها تن از مقامات بلندپايه ايران، 2- تصويب سه قطعنامه بر ضد ايران اسلامي در موضوعات هسته اي، تروريسم و حقوق بشر، 3- انتشار گزارش هاي پياپي به بهانه حقوق بشر عليه ايران از جانب بان كي مون، احمد شهيد و كميته سوم مجمع عمومي، 4- تهديدات سياسي و نظامي عليه كشورمان با اين بلوف صهيونيستي- آمريكايي كه «همه گزينه ها روي ميز است»! 5- ترور دانشمند هسته اي كشورمان شهيد احمدي روشن با هدف پمپاژ يأس و دلسردي در ميان دانشمندان جوان و عموم مردم، 6- تحريم بانك مركزي 7- تحريم نفت 8- پروپاگانداي رسانه اي نظام سلطه براي تخريب وجهه ايران اسلامي در محيط بين الملل،
9- پمپاژ شايعات و اتهامات ناروا به ايران جهت مسئله دار كردن الگو بودن انقلاب اسلامي ايران در بستر بيداري اسلامي ملت ها و... همگي نگرفته و نقشه هاي آن نقش بر آب شده است چرا كه مشاركت 64 درصدي يعني ناكامي بزرگ دشمن كه به تعبير رهبر بصير انقلاب، سيلي سخت ملت ايران بر دشمنان بود.
اكنون در دور دوم انتخابات، تمركز دشمن بر چالش مشاركت در انتخابات نخواهد بود چون از يكسو تمام اهرم ها و ترفندها و دسيسه هايي را كه اميد داشت كارگر بيفتد به صحنه آورد ولي نتيجه معكوس يافت و از سوي ديگر؛ عموم مردم با انگيزه مضاعف در همان دور اول بافته هاي دشمن را در «چالش مشاركت» پنبه كردند و به دشمن اثبات نموده اند كه بر همان مشي خودشان در 12 اسفند پافشاري و اصرار دارند.
بنابراين به نظر مي رسد در اين دور از انتخابات دشمن به جاي چالش در مشاركت كه در تحقق آن در دور اول كاملا ناكام بود، براي رقابت ميان نامزدها و جريان هاي سياسي برنامه دارد چرا؟
پاسخ به چرايي اين كارشكني پيچيده نيست. با توجه به اينكه در دور دوم انتخابات، رقابت اصلي ميان دو جبهه متحد اصولگرايان و جبهه پايداري خواهد بود طبيعي است كه خط اختلاف و تشديد شكاف ميان اصولگرايي به عنوان راهبرد اصلي در دستور كار باشد. البته براي نيل به اين مقصود دشمن از راه هاي مختلف و بعضاً از زيرگذرها و مسيرهاي غيراصلي و فرعي تلاش خواهد كرد تا اين اتفاق را عملياتي كند.
بالا گرفتن اختلافات بيرون از رقابت هاي سالم ميان جريان اصولگرايي تا جايي دنبال مي شود كه اين دسيسه به «خطا»هاي بزرگ از سوي نامزدهاي انتخاباتي هر دو جبهه متحد و جبهه پايداري بينجامد تا پس از انتخابات به عنوان يك «خط» كينه و خصومت مورد بهره برداري قرار بگيرد.
نكته مهمي كه نامزدهاي هر دو جبهه متحد و جبهه پايداري بايد در آن تأمل ويژه داشته باشند اين است كه دشمن با لطايف الحيل و بصورت مرموزانه خط كينه و خصومت را ميان آنها رهگيري و پيگيري مي كند. يعني تمام نكته قابل اعتنا، روش ها و شيوه هاي پيچيده و چندلايه دشمن است تا رقابت توام با رفاقت ميان اصولگرايان را مورد خدشه قرار دهد و به رقابت توأم با خصومت و لجاجت تبديل نمايد.
اگر «چرايي» دنبال كردن خط اختلاف و تشديد شكاف ميان اصولگرايي با عيار خصومت و لجاجت و بي بصيرتي قابل فهم است و توسل دشمن به اين راه كار در دور دوم انتخابات مجلس نهم پيچيده به نظر نمي رسد اما «چگونگي» آن از سوي دشمن بسيار ظريف و براساس گام هاي شيطاني است و بايد توجه داشت كه دشمن نيز براي عملياتي كردن خواسته هاي خود اتاق فكر تشكيل مي دهد و در اطراف موضوع به بررسي مي نشيند و گاه شيطنت هاي دشمن در اينگونه موارد شبيه حركت مورچه در دل شب و روي سنگ سياه است كه در آن روايت معروف آمده است.
نامزدها و جريان هاي سياسي كه در اين دور از انتخابات شركت دارند نبايد درس هاي دور اول را به فراموشي بسپارند.
اولين درس آن بود كه مردم كاملاً با شناخت و با بصيرت، نامزدهايي را برمي گزينند كه از فضاي تخريب و بي اخلاقي دور هستند. «بي اخلاقي ها» و «تخريب ها»، نه تنها مردم را فريب نمي دهد، بلكه در تصميم آنها براي كنار زدن نامزدهايي كه در اين وادي گام برداشته اند تعيين كننده است.
دومين درس آن بود كه مردم به شدت از چهره هاي جنجال ساز و هياهو كننده كه امور اصلي و فرعي را تمييز نمي دهند فرسنگ ها فاصله گرفتند و نامزدهايي را انتخاب كردند كه تعهد و تخصص آنها، اعتدال و عقلانيت را به همراه داشته است.
درس ديگر در انتخابات دور قبل اين بود كه مردم خود را دربست در اختيار هيچ حزب و جبهه اي قرار ندادند و دست به تلفيق زدند و سعي كردند صلاحيت هر نامزدي را جداگانه مورد ارزيابي قرار دهند.
و بالاخره بايد گفت؛ مردم در دور قبلي همچنانكه در 12 اسفند نشان دادند وظيفه و تكليف خودشان را به نحو احسن به مانند هميشه انجام دادند- تا جايي كه حتي رسانه هاي غربي مانند رويترز اذعان كردند كه پيروز انتخابات، ملت ايران بود- در اين دور از انتخابات نيز قطعاً مردم، 15 ارديبهشت را به حماسه ديگري مانند 12 اسفند مبدل مي سازند. مهم فرداي اين دور از انتخابات است كه فصل خدمت بيشتر و خالصانه تر به مردم شروع مي شود و اين منوط به آن است كه نامزدها و جريان هاي سياسي در فصل رقابت، حد نگه دارند تا فرصت خدمت را در فرداهاي پس از انتخابات از دست ندهند و در اين ميان وظيفه اصولگراها خطيرتر و انتظار از آنها بيشتر است.
حسام الدين برومند

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین