به گزارش رزمندگان شمال، در زمانی که طی یکی از عملیات ها، ضد انقلاب پی در پی آماج حملات دشمن شکن شهید شیرودی قرار می گیرد و نجات خود را تنها در گرو خاموشی آتشباری های هلی کوپتر علی اکبر می بیند، برای شخص او پیغامی می فرستند، بدین مضمون که ما دو راه در مقابل خلبان شیرودی قرار می دهیم، یا به ما بپیوند و در خدمت ما بجنگ که در این صورت ماهیانه صد هزار تومان – در سال 59 – به عنوان حقوق در یافت می کنی و یا به شهر خود بازگشته و تنها از حضور در جبهه ها خود داری کن که در آن صورت مبلغ سی هزار تومان از ما در یافت خواهی کرد. البته راه سومی هم هست؛ در صورت نپذیرفتن این دو راه، باید یقین داشته باشی که سر بریده ات را برای خانواده ات ارسال خواهیم کرد.
در همان زمان که شیرودی مشغول پیکار با ضد انقلاب و متجاوزین بعثی بود، جبهه ای دیگر نیز از سوی لیبرالها و عوامل دولت موقت و سپس بنی صدر در مقابل او تشکیل شد. قلب مهربان او که به عشق اسلام، امام و امت می تپید، همواره از کار شکنی ها و اخلال آن روباه صفتان به درد می آمد و روح بلندش آزرده می گشت، اما طبق قول خودش اگر چه می تواند آنان را رسوا و افشا نماید، اما به خاطر فرمان و اراده حضرت امام سکوت اختیار می کند.